حجت الاسلام محسن قنبریان کارشناس و سخنران مذهبی در اولین شب از هیئت اصحاب الحسین دانشگاه تهران که در دهه دوم محرم برگزار میشود به طرح بحث درباره دینداری خالصانه و دیندار مخلص پرداخت و بیان داشت: خلوص و اخلاص دین در مکتب حسینی ابعاد بسیار متفاوتی دارد اما ریشه آن در آیات قرآن و قله آن عاشورای اباعبدالله است.
وی تصریح کرد: همه ما اخلاص را میشناسیم چرا که واژه پر تکراری در بین متدینین است و همه متشرعین آرزو دارند به درجات اخلاص برسند. بعضاً شنیده ایم مخلص کسی که است که خودش اخلاص می ورزد و مخلَص کسی است که خدا او را خالص کرده و درجات عالیتر اخلاص است. همچنین جداگانه در کلاسهای بصیرتی و حلقههای معرفتی از خلوص دین میشنویم اینکه التقاط در دین وجود نداشته باشد و آن چیزی که به عنوان دین قبول میکنیم خالص باشد.
این کارشناس مذهبی گفت: آیات اول سوره زمر مبنای بحث بنده است آنجا که خداوند میفرماید إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ ما نازل کردیم به تو کتابی را به حق، پس خدایت را پرستش کن در حالی که اخلاص دارید در دین. در آیه بعدی امده است أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَی اللَّهِ زُلْفَیٰ إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ آگاه باشید که دین خالص (بی هیچ شرک و ریا) برای خداست، و آنان که غیر خدا را (چون بتان و فرعونان) به دوستی و پرستش برگرفتند (گفتند) ما آن بتان را نمیپرستیم مگر برای اینکه ما را به درگاه خدا نیک مقرب گردانند. خدا البته (این عذر نپذیرد و) میان آنها در آنچه اختلاف میکنند حکم خواهد کرد، که خدا هرگز آن کس را که بسیار دروغگو و کافر نعمت است هدایت نخواهد کرد.
دین سبک زندگی خالص خداوند است
قنبریان تصریح کرد: خداوند در ابتدای آیه اول میفرماید انا انزلنا کتاب بالحق، ما کتاب آسمانی را به حق فرستادیم. این کتاب ملازم و متلبس حق است و هیچ چیزی از باطل درون آن نیست. کتابی که به سوی تو فرستادیم هیچ باطلی ندارد و خالص خالص است. هرچه از معرفتها هست ناب است و هرچه از ارزشها و نبایدها در این کتاب وجود دارد باز ناب و درست است. پشت بندش میگوید حالا که دین خالص است و هیچ باطلی ندارد، پس خدای خودت را پرستش کن در حالی که مخلص در دین هستی و عبودیتت همراه با اخلاص باشد.
وی با تاکید بر اینکه طریقی که در زندگی اجتماعی اخذ میکنیم دین است، افزود: دین یعنی سبک زندگی، خداوند میفرماید سبک زندگی خداوند خالص برای تو فرستاده شده توأم خالصانه و فقط به قصد الهی آن را رعایت کن. با دین بازی نکن و چیز دیگری را اداره نکن. کسانی که از این امر سرپیچی کنند متدین مخلصی نمیشوند.
قنبریان عاشورا را قله اخلاص دانست و گفت: اما هر جا عاشورای اباعبدالله را زیر و رو کنیم در فعل اصحاب و حرکتی که درست کرده است تا اسرایی که به شام رفتند و برگشتند چیزی جز دین نمیبینیم. هیچکس تحت تأثیر چیز دیگری قرار نمیگیرند و کسی نمیتواند حتی یک مکروه پیدا کند چرا که قیام عاشورا و پرچم داری حضرت زینب اوج اخلاص بود.
این کارشناس مذهبی بیان کرد: بشر با توحید شروع شده است و بعداً شرک حاشیه توحید شد. تاریخ و اسطورهها غلط میگویند که اول شرک بوده بعد پیغمبران آمدند و توحید آوردند. اینطور نیست و اول توحید بوده است و شرک پس از آن عارض شد. حد توحید و شرک به شدت باریک است که انبیا الهی و عالمان ربانی متوجه آن میشوند.
برخی زیارات فهرستی از اعتقادات درست را به ما نشان میدهند
قنبریان گفت: تلاش کنیم در حوزه اندیشه و باور خالص باشیم. چیزی که خدا گفته را پیدا کنیم و مراقب باشیم در ساحت اندیشه دین خالص را از دست ندهیم. برخی از صحابه چیزی را به نام عرض دین پایه گذاشتند، به این صورت که نزد امام معصوم عرض دین میکردند، میگفتند به چه چیزهایی باور دارند و ندارند و از این طریق متوجه میشدند راهی که میروند درست است یا نه. مثلاً عبدالعظیم حسنی نزد امام هادی عرض دین کرد تا مطمئن باشد ناخالصی در دینش نیست. حال که ما به امام معصوم دسترسی نداریم در ادعیه و زیاراتی که میخوانیم فهرستی از اعتقادات درست وجود دارد. همه زیارت آل یاسین را خوانده اند که پس از سلام به حضرت مهدی، تک به تک حقها را میگوئیم و باورها را بیان میکنیم.
وی ادامه داد: ساحت انسان ۲ بخش عقل و اندیشه و میل و گرایش و حرکت دارد که او را از حیوان جدا میکند. در اندیشه، دین خالص برداریم و در ساحت انگیزه جز برای خدا نباشیم. اباعبدالله و مکتب عاشورا قله دین خالص و عبادت مخلص است. هم دیندار مخلص و هم دین خالص است. داعش به قصد قربت دینداری میکند اما نامشروع است.
قنبریان با اشاره به اهمیت انگیزهها در دین گفت: در مخالفت با خلافت خلیفه سوم ۲ گروه وجود داشتند، یکی یاران نزدیک علی بن ابیطالب و گروه دیگر طلحه و زبیرها. هر دو یک چیز میگفتند اما انگیزهها یکی نبود. عثمان همه خویشاوندان خود را بر سر کار آورد و باعث دامن زدن به تبعیض شد. تبعیض یک جامعه و حتی یک حرکت و بعثت را تجزیه میکند. به جایی که همه را جا دهد چنان عرصه تنگ میکند که یک خانواده حکومت کند و آن امویان بودند. طلحه و زبیر با اینکه بیت المال خوبی میگرفتند، برای فرار از زکات سکهها را شمش طلا میکردند، پس فقیر و درمانده هم نبودند ولی دیدند امویان با این شرایطی که درست کردند هیچ وقت به مقام و منصبی نمی رسند. درباره یزید هم همین اتفاق افتاد که خیلیها مخالف یزید بودند و امام حسین (ع) هم مخالف بود. اما این حسین (ع) است که دیندار مخلص است و برای خدا قیام میکند و میفرماید فقط قصد اصلاح برای امت جدم را دارم. حسین بن علی قله دین خالص و دیندار مخلص است که در کنارش سلسله جبالی را با همین شاخصهها داراست.
نظر شما