به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
سیاست یکدستی که از سال ۱۴۰۰ به بعد اجرا شد، نیز دچار همین ایراد بود. اکنون شورای شهر تهران نیز دچار همین بحران شده است. ریشه این وضعیت شورا در یکدستی آن است که به سرعت تبدیل به بدترین نوع تنش میان خودشان میشود.
واقعیت این است که یکدستی آن شورا منجر به روی کار آمدن کسی به عنوان شهردار شد که از ابتدا هم معلوم بود این یک انتخاب کاملا سیاسی است و حتی درباره مدرک او هم حرف و حدیثهای قانونی مطرح شد هر چند شخصا حساسیتی بر مدرک مدیران ندارم. در نتیجه این رفتار، اقلیت شورا بالاجبار نیز در چارچوب اهداف جناح اکثریت قرار گرفتند و برای نشان دادن منافع یکدستی و وحدت اصولگرایان، دندان روی جگر گذاشتند و سکوت کردند و اعتراضات خود را به جای فریاد، نجوا کردند.
انحصار رسانهای و یکدستی سیاسی مانع از نظارت موثر بر شهردار شد. در نتیجه مدیریت شهرداری احساس کرد که نیازی به پاسخگویی ندارد و در مسیر اهداف خود حرکت کرد تا اینکه به انتخابات اخیر رسیدیم. این انتخابات همزمان دو نتیجه داشت؛ ابتدا ضربه سنگینی به چهره سیاسی شهرداری تهران زد.
نتیجه دوم نیز مهم بود، زیرا ضربه مذکور به شهردار تهران راه را برای انتقاد از وی باز کرد و تمامی انتقادهای فروخفته منتقدین شورا آشکار شد و جالب اینکه به جای پاسخ شهرداری به این نقدهای صحیح، انگیزهخوانی و اتهامزنی کردند، گویی که هیچ فردی در مجموعه اصولگرایی نیست که در برابر شهرداری استقلال داشته و مجاز به نقد باشد و اگر شهردار را نقد کند پس باید خودش را به گروههای مخالف فروخته باشد. این اتهامی بسیار سنگین به اعضای جریان خودشان است. اکنون این وضع پیش آمده، سخنان آقای چمران نیز صحیح است ولی بخش مهمی از مسوولیت متوجه شخص خودشان است که با این عملکرد، استقلال شورا را در برابر شهرداری تضعیف کردهاند.
افراد معتبر و کارآمد نزد اصولگرایان کم نیستند که میتوانند شهردار باشند. «شهردار»ی برای مردم تهران و نه برای یک جناح سیاسی. «شهردار»ی در خدمت تهران و نه پیشمرگ نامزد انتخاباتی دیگر. «شهردار»ی صریح و روراست و نه کسی که از دو روز بعدش یا خبر ندارد یا خبر دارد و خلاف آن را میگوید. «شهردار»ی که آن اندازه متدین باشد که دین را توجیهگر رفتارش قرار ندهد. گرهی است که به سهولت میتواند باز شود، اگر رییس شورای شهر بخواهد.
23302
نظر شما