ایرانیان در سالهای گذشته دروغگوتر، ریاکارتر و متقلبتر شدهاند. این خلاصه بخش «اخلاق و ویژگیهای اخلاقی» موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان است که دادههایش آبانماه سال ۱۴۰۲ جمعآوری و حالا به یکی از مهمترین پیمایشها درباره وضعیت جامعه ایران تبدیل شده است. اواخر سال گذشته بود که دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران پیمایشی با عنوان «موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان» رونمایی کرد و صابر جعفریکافیآباد، رئیس مرکز طرحهای ملی گفت که قرار است مجلدی از نتایج آن بهزودی منتشر شود. بخشهایی از این پیمایش اما در اختیار بعضی پژوهشگران قرار گرفته و آنها بهمرور در حال منتشر کردن آن هستند.
جامعه آماری موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان که موجهای قبلیاش در سالهای گذشته انجام شده، در کل کشور ۱۵ هزار و ۸۷۸ نفر است و براساس پاسخهای مجموع افراد بالای ۵۱ سال خانوارهای شهری و روستایی ساکن در ۱۵ استان کشور در زمان اجرای آن به دست آمده است. این پیمایش در بخشهای مختلفی مثل اخلاق و ویژگیهای اخلاقی، ارزشها و هنجارهای خانوادگی، اعتماد و سرمایه اجتماعی، مسائل اجتماعی و آسیبها و... تدوین شده و هنوز بهطور عمومی، نتایجش منتشر نشده است.
بررسی دادههای بخش «اخلاق و ویژگیهای اخلاقی» این پیمایش، نتایجی درباره وضعیت اخلاقی جامعه ایران بهدست داده است. این بخش، متغیرهای مختلفی را بررسی کرده است؛ ازجمله رواج بخشش و ازخودگذشتگی بین مردم، رواج دروغگویی بین مردم، رواج پایبندی به قول و قرار بین مردم، رواج دورویی و تظاهر بین مردم، رواج تقلب و کلاهبرداری بین مردم، رواج تنبلی بین مردم، رواج انصاف و کمک به دیگران بین مردم، رواج صبر و تحمل، رواج صفات خوب (مثبت) اخلاقی بین مردم نسبت به پنج سال قبل و رواج صفات خوب (مثبت) اخلاقی بین مردم در پنج سال آینده.
بررسی دادههای این بخش که در آن جنس، وضعیت تأهل، هزینه خانوار، سن، تحصیلات، شغل و محل سکونت به تفکیک استان مشخص شده است، نشان میدهد؛ «بخشش و از خودگذشتگی»، «انصاف و کمک به دیگران» و «صبر و تحمل بین مردم» هنوز هم میان ایرانیها رواج زیادی دارد اما بیشتر پاسخگویان معتقدند که دروغگویی، تقلب و کلاهبرداری، تنبلی، دورویی و تظاهر بین مردم ایران رواج بیشتری پیدا کرده است. ازطرفدیگر ۷۳/۴ درصد پاسخگویان معتقدند، رواج صفات خوب (مثبت) اخلاقی بین مردم نسبت به پنج سال قبل بدتر شده است و ۶۴/۶ درصد آنها گفتهاند که از نظرشان این وضعیت در پنج سال آینده بدتر خواهد شد.
ساناز حمزهعلی، جامعهشناس است و میگوید که برای اینکه بتوان یافتههای دقیقتر و جامعتری نسبت به دادههای این گزارش داشته باشیم، بهتر است ابتدا اخلاق یا امر اخلاقی را تعریف کنیم. در جامعهشناسی اخلاق مانند بسیاری از موارد دیگر، پدیده اجتماعی در نظر گرفته میشود. یعنی در تحلیل، بررسی و تبیین آن باید بر جامعه و عوامل اجتماعی آن تاکید شود. از منظر جامعهشناسی، اخلاق یک پدیده چندبُعدی است که در هر جامعهای ابعادش متفاوت است. ازسویدیگر امری بسیار الزامآور است و درعینحال باید دلپذیر باشد و برای افراد پایبندی ایجاد کند. بهطورکلی حاصلجمع عقل و عاطفه در یک جامعه، امر اخلاقی میشود.»
او به نظرات دورکیم، بنیانگذار جامعهشناسی، درباره امر اخلاقی اشاره میکند: «دورکیم بهصورت مستقل و جدی به امر اخلاق پرداخته و نسبت به بحرانهای اخلاقی در جامعه مدرن و معاصر هشدار داده و نگران بوده است. بهزعم دورکیم، راهکار مقابله با سستشدن بنیانهای دینی و نظام اجتماعی و افزایش فردگرایی خودخواهانه که در جامعه معاصر اتفاق افتاده، افزایش پایبندی به امر اخلاقی است. به عقیده او، هر نظام اخلاقی یک دستگاه قواعد اخلاقی است که انواعی هم دارد مثل اخلاق روزمره، اخلاق حرفهای و قراردادی که با هم تشابهات و تفاوتهایی دارد.»
این جامعهشناس درباره اعتماد اجتماعی و ارتباط آن با امر اخلاقی توضیح میدهد: «ما کلیدواژه دیگری به اسم اعتماد اجتماعی هم داریم. پژوهشهای زیادی درباره اینکه آیا بین امر اخلاق و اعتماد اجتماعی ارتباطی وجود دارد یا خیر، انجام شده است. اگر به عقب برگردیم، متوجه میشویم که در خویشاوندان پیشامدرن ما که زندگی قبیلهای داشتند، روابط بین خودشان که متشکل از خانوادهای گسترده بود، مهمترین شکل ارتباطیشان بهشمار میرفت. آنها به همقبیلهایهای خودشان اعتماد میکردند اما در یک دوره از تاریخ، بشر یاد گرفت که در زندگی خودش، به غریبهها هم اعتماد کند. یعنی ارتباط و اعتماد انسانها با غریبهها در جامعه مدرن بسیار بیشتر شده است، درحالیکه در جوامع پیشامدرن این مسئله وجود نداشت.»
براساس اعلام او، بهطورکلی اعتماد اجتماعی یعنی اینکه باور کنیم غریبهها هم از هنجارهای مشخصی پیروی میکنند؛ یعنی باید از این فضا که غریبهها و هر کسی که ما نمیشناسیم، خطرناک هستند، خارج شد: «ما میتوانیم با افراد دادوستد داشته باشیم و با آنها ارتباط تجاری داشته باشیم بدون اینکه بشناسیمشان، اعتماد اجتماعی با اعتمادی که میان دوستان و خانواده وجود دارد، متفاوت است. اعتماد اجتماعی یعنی اعتماد به افراد جامعه.»
او تاکید میکند که پژوهشگران ریشه بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی را نبود و تضعیف اعتماد اجتماعی میدانند: «اعتماد بین جوامع و ملتهای مختلف، متفاوت است و میتواند کم و زیاد شود. یکی از این تحقیقات در کشورهای اسکاندیناوی انجام شده بود. حدود ۶۰ درصد از کسانی که در این پژوهش شرکت کرده بودند، در مقابل این سوال که آیا به غریبهها اعتماد دارید؟ پاسخ مثبتی داده بودند. اما تنها ۱۰ درصد از شرکتکنندهها در این پژوهش در کشورهای پاکستان، برزیل، ترکیه و... به این سوال پاسخ مثبت داده بودند. بنابراین میتوان گفت که جغرافیا و فرهنگ در میزان اعتماد اجتماعی تاثیر دارد. از نظر برخی از جامعهشناسان اینکه اغلب افراد جامعه قابل اعتماد هستند، میتوان گفت که این نوع رفتار، برگرفته از معیارهای اخلاقی آن جامعه است. این اعتماد میتواند در قالب انسجام اجتماعی متجلی شود.»
حمزهعلی در ادامه به نتایج پژوهش سال ۱۴۰۲ اشاره میکند: «در بخشی از این پژوهش به ابعاد اقتصادی پرداخته شده، مثلاً یکی از سوالات این بود که تا چه میزان افراد کلاهبردار شدهاند یا دروغ میگویند و... اینها جزو ارزشهای اخلاقی بهشمار میروند که بخشی از آنها در جوامع مشترک است و برخی هم مختص یک جامعه است.»
یک جامعهشناس دیگر که این پیمایش را مطالعه کرده و نتایج آن را سنجیده، معتقد است که از اوایل دهه ۸۰ شمسی، اکثریت جامعه احساس میکنند که ارزشهای اخلاقی بین مردم رواج ندارد. او که بهدلایلی نمیخواهد نامش در گزارش بیاید، در این باره به «هممیهن» میگوید: «یعنی دو دهه است که اکثریت جامعه احساس میکنند ارزشهای اخلاقی در جامعه رواج ندارد. متناسب با آن دادههای دیگر هم نشان میدهد، بخشهای مختلف جامعه به یکدیگر اعتماد ندارند. وضعیت اعتماد اجتماعی در جامعه ایران نسبت به کشورهای منطقه بهویژه در سطح جهانی، نامناسب و پایین است. این موضوع با دادههای دیگری نیز همسو است؛ ما با جامعهای روبهرو هستیم که افراد احساس میکنند پیرامون آنها غیراخلاقی است و به همدیگر اعتماد ندارند. علاوه بر این، ما با جامعهای روبهرو هستیم که مدام احساس میکند قرار است در آینده وضعیت بدتری داشته باشد و دینداری هم در حال از دست رفتن است.»
به اعتقاد او، علت این است که تا قبل از آغاز دهه ۷۰ شمسی، پدیدههایی مانند انقلاب و جنگ در جامعه ایران وجود داشته که باعث میشد بخشهای مختلف جامعه ایران با همدیگر همبسته شوند و بخشهایی که بهنحوی با اکثریت جامعه ناسازگار بودند، بهراحتی از جامعه حذف میشدند: «انقلاب و جنگ در هر نقطهای که رخ دادند، همبستگیهایی بزرگ در جامعه ایجاد کردند. کسانی که در این شرایط مخالف نظم موجود باشند بهراحتی از جامعه حذف میشوند. پس از پایان جنگ و گذشتن یکدهه از انقلاب، مردم متوجه شدند قرار نیست آرمانهایی مانند عدالت محقق شود؛ بهویژه در دهه ۷۰ که جامعه با سیاستهای خصوصی، فساد و مسئولانی روبهرو شد که دنبال منافع خود بودند، فاسد بودند و جامعه را هم سرکوب کردند. این روند باعث شد تصوری ایجاد شود که دولت محل فساد و رانتخواری است و باتوجه به دینیبودن آن، همه فسادها و ناکارآمدیها به پای دین هم نوشته شد. در این شرایط دین بهعنوان یکی از منظومههایی که حیات اخلاقی جامعه را تنظیم میکرد، به آرامی کارکردهای خود را از دست داد و به دنبال آن به یکی از عواملی تبدیل شد که جامعه بهواسطه آن وارد شرایط آنومی شد و همین روند، عاملی برای بهوجود آمدن آن چیزی است که در پیمایشهایی ازایندست میبینیم. آنچه باعث میشد جامعه تصور کند که دیگران اخلاقی رفتار میکنند، پایبندی افراد به هنجارهای دینی بود. این پایبندی از بین رفت، اما چیزی جایگزین آن نشد؛ یک منظومه هنجارساز از بین رفت، بدون آنکه یک منظومه هنجارساز دیگر جای آن را بگیرد. ثمره این وضعیت، احساسی است که درباره ارزشهای اخلاقی در جامعه وجود دارد.»
او ادامه میدهد: «به دنبال این روند، این احساس ایجاد شد که دیگران برای رشد خود، فساد میکنند و فاجعهای هم در پیش است و ما هم باید بهنحوی خودمان را نجات دهیم. درنهایت کاراکتری ظهور کرد که در جامعهشناسی به آن فردگرای خودخواه گفته میشود؛ یعنی شخصیتی که به منافع خود فکر میکند و حاضر نیست برای به دست آوردن آنها با دیگران وارد مجموعهای از قراردادهای اجتماعی شود که رفتارها را پیشبینی میکنند؛ به همین دلیل اکثریت احساس میکنند پیرامون آنها غیراخلاقی است و در بسیاری از مواقع آن را منفی تلقی نمیکنند و از آن بهعنوان زرنگ بودن یاد میکنند.»
به اعتقاد این پژوهشگر اجتماعی، مهمترین متغیرهای تاثیرگذار در این زمینه، تغییرات اقتصادی و نیروهایی است که جامعه را در کنار هم نگه داشته و باعث میشود که رفتارها پیشبینیپذیر شود:«متغیرهای دیگر مانند سن، جنس، وضعیت تأهل و موارد دیگر معمولاً واریانس چندانی ندارند، اما معمولاً این احساس در جامعه، سنین مختلف، جنسیتها و طبقات اجتماعی فراگیر است، اما آنچه اهمیت دارد این است که این دادهها برای فهم جامعه کفایت نمیکند. یک نیروی سرشار اخلاقی در همین وضعیت جاری است که خودش را در جریان ازخودگذشتگیها، جنبشهای اجتماعی، انجمنها و سندیکاها نشان میدهد و جامعه ایران از این نظر به هیچ وجه ضعیف نیست. جامعهای که میتواند بهصورت مکرر جنبشهای اجتماعی ایجاد کند، نشان میدهد ارزشهایی اخلاقی دارد که میتواند افراد را گرد هم آورد، اما باتوجه به اینکه بسیاری از شاخصههای اخلاقیات جدید با اخلاقیات قدیم سازگار نیست، بخشهای قدیم آن را بهعنوان اخلاق نمیشناسند و مدام تاکید میکنند که جامعه در حال بیاخلاقشدن است، درحالیکه ساختهشدن اخلاقیات جدید را نباید دستکم گرفت.»
بررسی پاسخهای افراد در این پیمایش نشان میدهد، ویژگی بخشش و ازخودگذشتگی بین ایرانیها هنوز کمرنگ نشده است؛ بهطوریکه ۴۸/۱ درصد پاسخگویان معتقدند ویژگی اخلاقی بخشش و ازخودگذشتگی به میزان زیادی بین مردم رواج دارد و در مقابل ۳۷/۵ درصد معتقدند این ویژگی بین مردم کم است. ۴۵/۵ درصد پاسخگویان مرد و ۴۵ درصد پاسخگویان زن معتقد بودهاند که ویژگی بخشش و ازخودگذشتگی بین مردم زیاد است و ۵/۴ درصد مردان و ۴ درصد زنان پاسخگو پاسخ دادهاند که این ویژگی بین ایرانیها خیلی کم است.
ازطرفدیگر بررسی دادههای این بخش نشان میدهد که بین میزان هزینههای خانوار و اعتقاد به رواج بخشش، ارتباط وجود دارد؛ این پیمایش نشان میدهد کسانی که هزینه خانوارشان بین ۳ تا کمتر از ۹ میلیون تومان است بیشتر از کسانی که هزینه خانوارشان بین ۹ تا کمتر از ۱۸ میلیون و بیشتر از ۱۸ میلیون تومان است، به رواج بخشش و خودگذشتگی معتقدند.
ازطرفدیگر پاسخگویان دو استان سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویراحمد بیشترین اعتقاد را به رواج این ویژگی داشتهاند. در مقابل اما تعداد زیادی از پاسخگویان در پاسخ به این سوال که «تا چه اندازه ویژگی اخلاقی دروغگویی بین مردم رواج دارد؟»، گفتهاند زیاد؛ بهطوریکه ۸۰/۶ درصد پاسخگویان معتقد بودند دروغگویی به میزان زیادی بین مردم رواج دارد و فقط ۱۴/۸ درصد گفتهاند که این ویژگی بین مردم کم است. یافتههای این پیمایش نشان میدهد ۶۱/۴ درصد زنان پاسخگو و ۵۸/۵ درصد مردان معتقد بودهاند که دروغگویی بین مردم رواج زیاد و بهترتیب ۱۹/۸درصد و ۲۱/۵ درصد گفتهاند که این ویژگی اخلاقی، رواج خیلی زیادی دارد.
ازطرفدیگر کسانی که ۱۵ تا ۲۹ سال داشتهاند، بیشتر از دیگران فکر میکردند که دروغگویی در ایران زیاد است، با فراوانی ۶۳/۵ درصد. خانهداران هم بیشترین کسانی بودند که رواج دروغگویی را در ایران زیاد دانستهاند، با فراوانی ۶۰/۸ درصد و ۱۷/۹ درصد آنها هم گفتهاند دروغگویی رواج خیلی زیادی دارد. محل سکونت افراد هم در پاسخگویی به سوال این بخش مؤثر بوده است؛ کسانی که در مراکز استان زندگی میکنند، بیشترین کسانی بودهاند که به رواج زیاد دروغگویی معتقد بودند، با فراوانی ۶۱/۱ درصد.
ساناز حمزهعلی، جامعهشناس درباره این بخش میگوید: «یکی دیگر از سوالات مربوط به دروغگویی بود. اینکه چقدر رواج دارد؟ ۸۰ درصد از پاسخدهندگان میزان دروغگویی را زیاد و خیلی زیاد عنوان کرده بودند. بهطورکلی جنسیت، شغل و میزان درآمد افراد مؤلفههای مهمی هستند که روی این موضوع تاثیر میگذارند. بااینهمه در نتیجه این پژوهش باز هم مشخص است که میزان تحصیلات در باور افراد تاثیرگذار است. یعنی هرچقدر تحصیلات بالاتر میرود، افراد بیشتر بر این باورند که دروغگویی زیاد شده است. در این میان افرادی که تحصیلات ابتدایی دارند، دیگران را راستگوتر میبینند تا کسانی که تحصیلات دانشگاهی دارند.»
دو سنجه مهم این پیمایش مربوط به رواج پایبندی به قول و قرار و دورویی و تظاهر بین مردم بوده است. در این پیمایش از ۱۵ هزار و ۸۷۸ نفر شرکتکننده پرسیده شده که «تا چه اندازه ویژگی اخلاقی پایبندی به قول و قرار بین مردم رواج دارد؟» و نتایج پاسخها نشان داده که ۴۲/۵ درصد معتقد بودهاند ویژگی اخلاقی پایبندی به قول و قرار به میزان زیادی بین مردم رواج دارد و ۴۳ درصد هم اعتقاد به کمبودن این ویژگی بین مردم داشتهاند. کسانی که بی سواد یا با تحصیلات ابتدایی بودهاند بهترتیب با ۵۷/۶ و ۵۱/۶ بیشترین اعتقاد را به رواج زیاد پایبندی به قول و قرار بین مردم داشتهاند. پاسخگویان ساکن استان چهارمحال و بختیاری هم بیشترین کسانی بودهاند که اعتقاد کمی به رواج این ویژگی داشتهاند، با فراوانی ۴۳/۳ درصد. در این پیمایش از پاسخگویان پرسیده شده که «تا چه اندازه ویژگی اخلاقی دورویی و تظاهر بین مردم رواج دارد؟» و ۸۱/۲ درصد پاسخگویان معتقد بودهاند این ویژگی به میزان زیادی بین مردم رواج دارد و ۱۳/۱ درصد هم گفتهاند این ویژگی بین مردم کم است.
ساناز حمزهعلی، جامعهشناس درباره وضعیت تظاهر هم میگوید: «نکته جالب اینکه در سوالی مربوط به میزان تظاهر، دیگر تفاوتی میان منطقه دیده نمیشود. یعنی ساکنان شهر و روستا تفاوتی در پاسخ نداشتهاند اما باز هم نقش تحصیلات پررنگ است؛ یعنی افراد هرچقدر تحصیلکردهتر باشند، دیگران را متظاهرتر میبینند.»
دو سنجه دیگر موردبررسی در این پیمایش، رواج «تقلب و کلاهبرداری بین مردم» و «تنبلی» بوده است. ۸۲/۳ درصد پاسخگویان معتقد بودند که ویژگی اخلاقی تقلب و کلاهبرداری به میزان زیادی بین مردم رواج دارد و ۱۲/۱ درصد هم گفتهاند که این ویژگی بین مردم کم است.
ساناز حمزهعلی، جامعهشناس درباره بخش مربوط به کلاهبرداری این تحلیل را میدهد: «در این پژوهش نکتهای که توجهام را جلب کرد این بود که میزان تحصیلات بر نوع نگاه افراد به ارزشهای اخلاقی تاثیر میگذارد. مثلاً وقتی سوال پرسیده شد که بهنظر شما افراد چقدر کلاهبردار شدهاند و تخلف اقتصادی میکنند؟ افراد با تحصیلات بالا معتقد بودند که این مسائل بسیار زیاد شده است. باور آنها این است که افراد ریاکارتر و کلاهبردارتر شدهاند؛ یعنی رابطه معنیداری بین بالا رفتن میزان تحصیلات و میزان اعتماد آنها به افراد وجود دارد. هرچقدر تحصیلات بیشتر باشد، میزان اعتماد به انسانها در زمینه مسائل اقتصادی کمتر میشود. در تحلیل این پژوهش باید گفت که بیش از ۸۰ درصد افراد معتقدند که آدمها از نظر اقتصادی غیرقابل اعتمادند. البته بین زن و مرد بودن پاسخدهندگان تفاوتی وجود نداشت؛ نگرش زنان و مردان نسبت به این عوامل همراستا بود.»
ازطرفدیگر ۷۴/۵ درصد پاسخگویان معتقد بودند که ویژگی اخلاقی تنبلی به میزان زیاد رواج دارد و ۱۷ درصد معتقد بودند این ویژگی بین مردم کم است. ۶۲/۲ درصد پاسخگویان مجرد گفتهاند که تنبلی در ایران زیاد است و ۶۰/۵ درصد متاهلها اعتقاد مشابهی داشتهاند. ۱۵ تا ۲۹ سالهها هم بیشترین کسانی بودند که به رواج تنبلی معتقد بودند، با ۶۳/۲ درصد.
رواج انصاف و کمک به دیگران بین مردم، رواج صبر و تحمل، رواج صفات خوب (مثبت) اخلاقی بین مردم نسبت به پنج سال قبل و رواج صفات خوب (مثبت) اخلاقی بین مردم در پنج سال آینده، بقیه سنجههایی بودهاند که در این بخش به آنها پرداخته شده و نتایج بعضی از آنها کمی امیدوارکننده است. ۵۸ درصد پاسخگویان به سوال «تا چه اندازه ویژگی اخلاقی انصاف و کمک به دیگران بین مردم رواج دارد؟»، گفتهاند به میزان زیاد و ۲۶/۲ درصد آنها گفتهاند این ویژگی بین مردم کم است.
در ادامه از افراد پرسیده شده که «تا چه اندازه ویژگی اخلاقی صبر و تحمل بین مردم رواج دارد؟» و نتایج نشان داده که ۴۶/۳درصد پاسخگویان معتقد بودند این ویژگی به میزان زیادی بین مردم رواج دارد و ۴۲/۳ درصد هم معتقد بودند این ویژگی بین مردم کم است.
در بخش دیگر ۷۳/۸ درصد پاسخگویان در جواب این سوال که «فکر میکنید رواج صفات خوب اخلاقی مثل صداقت، راستگویی، بخشش و امانتداری بین مردم نسبت به پنج سال قبل چه تغییری کرده است؟»، گفتهاند که وضعیت این صفات بین مردم نسبت به پنج سال قبل، بدتر شده است.
در کنار آن، از پاسخگویان پرسیده شده که «فکر میکنید رواج صفات خوب اخلاقی بین مردم در پنج سال آینده چه تغییری خواهد کرد؟» و نتایج به این شکل بوده که ۶۵/۴ درصد پاسخگویان معتقد بودند، وضعیت صفات خوب اخلاقی مثل صداقت، راستگویی، بخشش و امانتداری بین مردم در پنج سال آینده بدتر خواهد شد.
نتیجه
ساناز حمزهعلی، جامعهشناس در نتیجهگیریاش از این آمارها توضیح میدهد که این پژوهش نشان میدهد، نگرش افراد نسبت به دیگران در جامعه، منفی است و نشأتگرفته از جغرافیا و میزان تحصیلات است. امر اخلاقی و اعتماد اجتماعی، ارتباط خواهرانهای با هم دارند، در جامعه مدرن و معاصر که فردگرایی خودخواهانه افزایش یافته و بنیانهای مذهبی سست شده، است.
به گفته او، امنیت یکی از نتایج اعتماد اجتماعی است: «وقتی بخواهیم میزان رفاه افراد را بررسی کنیم و بگوییم که افراد جامعه در رفاه هستند، یکی از فاکتورهایش امنیت اجتماعی است. امنیت اجتماعی زمانی اتفاق میافتد که افراد به هم اعتماد داشته باشند. اعتماد زمانی ایجاد میشود که امر اخلاقی در آن جامعه رعایت شود.»
امر اخلاقی و اعتماد اجتماعی در جامعه ما کاهش یافته، این موضوعی است که حمزهعلی بر آن تاکید میکند: «نگرانیای که در ارتباط با این یافتهها وجود دارد این است که متاسفانه حاصل جمع همه این سوالات و برآیندش این است که پایبندی به امر اخلاقی و اعتماد اجتماعی، در جامعه ما کاهش یافته و این مسئله در میان افراد تحصیلکرده بیشتر شده است. البته میتوان گفت که ساکنان روستاها، پایبندی بیشتری نسبت به امر اخلاقی دارند. آنها هنوز باور دارند که افراد قابل اعتمادند. اما در جامعه مدرن و زندگی شهری، نبود اعتماد نتیجه سستشدن قواعد اخلاقی است.»
او ادامه میدهد: «نکته نگرانکننده این است که وقتی به این گزارش نگاه میکنیم متوجه میشویم، در جامعهای که باور تحصیلکردههایش این است که دیگری بیرون از من، که میتواند همشهری، همدانشگاهی و هممحلهام باشد، غیراعتماد است، اعتمادی هم در ارتباطات اجتماعی و اقتصادی و حتی نگرش سیاسی وجود ندارد و درنهایت میتوان گفت که نکته تاسفبار اینکه، نگاه به آینده در مسئله پایبندی به اخلاق در جامعه ما خیلی منفی است و این موضوع نگرانکننده است.»
براساس اعلام او، وقتی میپرسیم که وضعیت اخلاقی ایرانیان در پنج سال آینده چطور میشود؟ تحصیلکردهها باز هم میگویند که بدتر میشود. یعنی بر این باور هستند که قواعد اخلاقی در جامعه وضعیت نامناسبتری پیدا میکند. این میتواند نشانهای از هرجومرج و آنطور که دورکیم میگوید، جامعهای آشفته با انواعی از نابسامانیها باشد.
نظر شما