سخنان امروز مقام رهبري با نمايندگان مجلس كه بهطور مشخص آقاي پزشكيان نيز به عنوان نماينده و رييسجمهور منتخب در آن حضور داشت، ميتواند به عنوان نقطه عطفي در رويكرد و نحوه رفتار نهادهاي سياسي كشور با يكديگر باشد. واقعيت اين است كه در چند دهه گذشته، فقط در مقاطع كوتاهي بوده كه مجلس در برابر دولت و امور كشور مسوولانه رفتار كرده باشد. مجلس همواره در مقام پرسشگر، مطالبهگر ولي صاحب قدرت و غيرپاسخگو ظاهر شده است. مجالس كشورهاي توسعه يافته چنين نيستند. مجالس آنجا حزبي است و دو يا چند حزب مشخص در برابر تصميمات و مصوبات خود پاسخگو هستند، ولي در اينجا حدود ۳۰۰ نماينده مجلس هستند كه هنگام سخن گفتن چنان طلبكارند كه گويي با افراد اپوزيسيون مواجهيم و در عين حال قدرت كامل دارند ولي هيچ مسووليتي را متوجه خود نميدانند. آنان هنگام سخن گفتن در مجلس سوي سطحيترين مطالبات ميايستند و مثلا درباره قيمتها به شكل عوامانهاي اظهارنظر ميكنند، چنان از تورم سخن ميگويند كه به قول حافظ: «چنان بيرحم زد تيغ جدايي/ كه گويي خود نبودهست آشنايي»، نمايندگان چنان درباره تورم و زندگي مردم سخن ميگويند، گويي تورم از آسمان آمده است. در حالي كه تورم پيش و بيش از هر چيز ديگر محصول كسري بودجه ناشي از دخالتهاي مجلس، ناشي از سياستهاي اعتباري مصوب مجلس، ناشي از خرجتراشيهاي بيهوده نمايندگان است. آنان از ناكارآمدي دولت به ستوه ميآيند، در حالي كه اين ناكارآمدي بيش از هر چيز محصول دخالتهاي مجلس در انتصابات در راي اعتماد دادن و ندادنهاي سياسي و غيركارشناسي است، در برخوردهاي جناحي است، در فساد گستردهاي است كه به علت دخالتهاي نمايندگان در عزل و نصبها رخ ميدهد. خلاصه ماجرا را ميتوان اينگونه ناميد كه مجلس بايد پاسخگو باشد. اين عصاره سخنان مقام رهبري است. ما بايد بپذيريم كه ميان قدرت و مسووليت و پاسخگويي تناسب وجود دارد. اينگونه نيست كه مجلس بتواند قانون بنويسد، مثل آنچه در مورد صيانت يا پوشش زنان يا فرزندآوري نوشت و هر كدام عوارض وحشتناكي را ايجاد كرد ولي در برابر تبعات آنها مسووليت نپذيرد و آنها را به گردن دولتها بيندازد.
مجلس ۳۰۰ نماينده مجزا از هم نيست. مجلس يك كليت واحد است. اكثريت است كه راي ميدهد و سرنوشت كشور را تعيين ميكند. مجلس نميتواند شعار ضد فساد دهد، ولي در برابر چاي دبش يا فساد نهادههاي دامي سكوت اختيار كند. مجلس نميتواند شعار برابري و شعار صرفهجويي دهد ولي هنگامي كه نوبت خودشان ميرسد، دست و دلباز باشند. مشكل اين مجلس و قبليها اين است كه محصول رقابت آزاد و منصفانه نيستند. آنان محصول حذف ديگران از صحنه انتخابات هستند. اين شيوه به صندلي مجلس رسيدن به معناي ستيزه و حذف است و آثارش را در عملكرد مجلس نيز نشان ميدهد. نماينده مجلس بايد پيروزي و موفقيت هر دولتي را معادل پيروزي و موفقيت ملت و حتي خودش بداند. اينكه مقام رهبري اين توصيهها را كرده به معناي آن است كه خلاف آن در مجلس وجود دارد كه اگر نبود نيازي به اين توصيهها نبود. مجلسي كه حتي در ابتداي ورود آقاي رييسجمهور منتخب در مقام يك نماينده كه بايد به اين رفتار افتخار كند و آن را قدر بداند، نبايد اجازه دهد كه عدهاي تندرو آبروي مجلس را ببرند و با حمله به نزديكان رييسجمهور در آغاز راه مساله ايجاد كنند. به نظر ميرسد كه آقاي رييس مجلس و فراكسيونهاي متعادل و خيرخواه مجلس بايد رويكردهاي اعلامي مقام رهبري را در دستور كار قرار دهند و نشان دهند كه كدام رفتار آنان در گذشته از حيث اين رويكردها قابل نقد بوده كه اكنون نقد شده است. اين اولين گامي است كه مجلس بايد پيش از تحليف و معرفي وزرا بردارد والا باز هم به مسير خطا خواهد رفت.
نظر شما