شناسهٔ خبر: 67764907 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دیپلماسی‌ایرانی | لینک خبر

نقش‌آفرینی مضاعفی که تهران دارد

ایران، راه رسیدن هند به قفقاز جنوبی

دکتر سرگئی ملکونیان، یکی از بنیانگذاران "پروژه ارمنی"، پژوهشگر موسسه ARPI در ارمنستان / ویف‌ایندیا

تغییرات در توازن قدرت نه تنها در سطح جهانی بلکه در سطح منطقه نیز در حال وقوع است. قفقاز جنوبی نیز از این قاعده مستثنی نیست. جنگ ۲۰۲۰ در آرتساخ/قراباغ کوهستانی نقطه عطفی بود، اما وضعیت جدیدی در عمل پس از سپتامبر ۲۰۲۳ شکل گرفت، زمانی که باکو قراباغ کوهستانی را مورد حمله و پاکسازی قومی قرار داد. پس از مهاجرت دسته جمعی ارامنه، نیروهای حافظ صلح روسی نیز از قراباغ کوهستانی عقب نشینی کردند، اگرچه قرار بود ماموریت صلح بانی آنها حداقل تا سال ۲۰۲۵ ادامه یابد.

صاحب‌خبر -

نویسنده: دکتر سرگئی ملکونیان، یکی از بنیانگذاران "پروژه ارمنی"، پژوهشگر موسسه ARPI در ارمنستان

دیپلماسی ایرانی: از جمله نشانه های نظم جهانی در حال تغییر، رشد مراکز جدید قدرت و توزیع مجدد حوزه های نفوذ است. هند در حال تبدیل شدن به یکی از قطب های کلیدی و قفقاز جنوبی در حال تبدیل به یکی از مناطق رقابت است. احیای موازنه قوای منطقه ای به عنوان تضمینی برای صلح و توسعه اقتصادی از طریق همکاری و مشارکت هند امکان پذیر است. ایران نقش مهمی در تثبیت و حفظ موقعیت هند در منطقه دارد. این کشور به عنوان یک پیونددهنده، یک قطب منطقه ای، و یک حائل عمل می کند و همچنین شریکی است که می تواند حفظ دارایی های مشترک طرفین را تضمین کند.

پویایی در قفقاز جنوبی: بررسی عامل ایران

تغییرات در توازن قدرت نه تنها در سطح جهانی بلکه در سطح منطقه نیز در حال وقوع است. قفقاز جنوبی نیز از این قاعده مستثنی نیست. جنگ 2020 در آرتساخ/قراباغ کوهستانی نقطه عطفی بود، اما وضعیت جدیدی در عمل پس از سپتامبر 2023 شکل گرفت، زمانی که باکو قراباغ کوهستانی را مورد حمله و پاکسازی قومی قرار داد. پس از مهاجرت دسته جمعی ارامنه، نیروهای حافظ صلح روسی نیز از قراباغ کوهستانی عقب نشینی کردند، اگرچه قرار بود ماموریت صلح بانی آنها حداقل تا سال 2025 ادامه یابد.

اکنون سه کشور به رسمیت شناخته شده (ارمنستان، گرجستان، آذربایجان) و دو کشور تا حدی به رسمیت شناخته شده (آبخازیا و اوستیای جنوبی) در نقشه سیاسی قفقاز جنوبی وجود دارد. در عین حال، منطقه به پویایی خود ادامه می دهد. آذربایجان، یک قدرت کلیدی در قفقاز جنوبی، با حمایت ترکیه، متحد خود در ناتو، به اعمال فشار بر ارمنستان ادامه می دهد. امروز، به خاطر تهدید ناشی از زور از جانب باکو، مرزبندی بین ارمنستان و آذربایجان در حال انجام است که طی آن ایروان در حال واگذاری برخی مناطق است. باکو و آنکارا پروژه "کریدور زنگزور" را در دستور کار نگه می دارند که ارتباط زمینی بین ترکیه و آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان با دسترسی بعدی به دریای کاسپین و آسیای مرکزی فراهم می کند.

در دهه های گذشته، روسیه تامین کننده انحصاری امنیت در قفقاز جنوبی بوده است. با این حال، مسکو قادر به حفظ توازن قوا با انجام حمایت های لازم از متحد خود ارمنستان در حین تهاجم نظامی باکو در سال های 2021-2022 نبود. با شروع جنگ در اوکراین، وضعیت بدتر شد. مسکو نتوانست باکو را از حمله به قراباغ کوهستانی که در محدوده مسئولیت حافظان صلح روسی بود باز دارد. به موازات کاهش روابط ارمنستان و روسیه، اتحاد ترکیه و آذربایجان در حال تقویت است. بیانیه شوشی که در سال 2021 بین باکو و آنکارا امضا شد به یک پیمان دفاعی تبدیل شده است. علاوه بر این، بیانیه مذکور به طور جداگانه اهداف کلیدی این اتحاد را مشخص می کند که یکی از آنها افتتاح "کریدور زنگزور" است.

ایران به‌عنوان یکی از سه قدرت منطقه‌ای، نمی‌تواند در کناری بایستد و نظاره گر موازنه‌ای باشد که علیه منافعش است. تهران در عالی ترین سطح رهبری و در قالب بیانات آیت الله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، تغییر مرزهای منطقه را غیرقابل قبول اعلام کرده است و مرتباً خط قرمز خود را در این زمینه یادآوری می‌کند. همان طور که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه بعداً تأیید کرد، ایران مانع اصلی برای گشایش «کریدور زنگزور» است. از این نظر، موضع قاطع تهران در مورد تغییرات منطقه‌ای، از نظر مرزبندی و ترکیب جمعیتی، ایران را به یک دولت طرفدار حفظ «وضعیت موجود» در قفقاز جنوبی تبدیل می‌کند که علاقه‌مند به حفظ پیکربندی فعلی است. این را فعالیت‌های نظامی و سیاسی ایران نیز نشان می‌دهد، که از پیشروی باکو در عمق ارمنستان در جریان تجاوز سپتامبر 2022 مانع شد.

تشریح رویکرد هند به قفقاز جنوبی

تبدیل نظم جهانی از تک قطبی به چند قطبی شامل چندین فرآیند است. یکی از اصلی ترین آنها – توزیع مجدد توازن قدرت و حوزه های نفوذ در سطوح جهانی و منطقه ای – از طریق ظهور مراکز جدید قدرت یا تقویت مراکز موجود  قدرت رخ می دهد. موفقیت همیشه بر مبنای پتانسیل های سیاسی، اقتصادی و نظامی تعیین نمی شود، بلکه با توانایی استفاده از این پتانسیل ها برای طرح برنامه های خود تعیین می شود. به عنوان مثال، قزاقستان برای تحکیم موقعیت خود به عنوان یک مرکز قدرت، پیشنهاد داد در مذاکرات ارمنستان و آذربایجان میانجیگری کند. تلاش‌های چین برای میانجی‌گری به توافقی بین ایران و عربستان سعودی منجر شد و امروز، پکن در حال کار روی دستور کاری برای حل و فصل اختلافات روسیه – اوکراین و فلسطین – اسرائیل است.

در سطح جهانی، آشکار است که هند به عنوان یکی از مراکز اصلی قدرت جهان در حال ظهور است. هر قدرت بزرگ در حال ظهور دارای جغرافیایی در حال گسترش از منافع است. اینها به ملاحظات مختلفی مربوط می شود. اول اینکه، به تضمین امنیت "در حاشیه دور" برای هند نیاز وجود دارد. در سال 2020 قفقاز جنوبی یکی از داغ ترین نقاط جهان بود. ترکیه و پاکستان برای برهم زدن توازن و ایجاد منطقه نفوذ خود فعالانه در فرآیندهای منطقه ای مداخله کردند. هر دو کشور صادرکننده بی ثباتی نیز شدند. آنکارا مستقیماً در سطح رهبری عالی نظامی درگیر جنگ بود و انتقال تروریست ها از غرب آسیا را سازماندهی می کرد. اسلام آباد هم از پیروزی باکو استقبال کرد و تداوم جنگ را با طرح استدلال بازگرداندن سرزمین های باکو توجیه کرد. بی‌ثباتی در قفقاز جنوبی ممکن است تلاش‌های هند برای استفاده از این منطقه به عنوان یک مرکز لجستیکی برای رسیدن به روسیه و اروپا را مختل کند.

دوم، اهمیت تکمیل پروژه های اتصال برای هند است. رشد اقتصادی هند با ساخت مسیرهای حمل و نقل و لجستیک جدید برای تضمین تبادلات سریع و ایمن کالاها همراه بوده است. امروز دهلی نو چندین پروژه را در دستور کار خود دارد. اینها شامل کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه – اروپا (IMEC) و کریدور حمل و نقل بین المللی شمال – جنوب (INSTC) است که یکی از شاخه های آن با مسیر پیشنهادی «خلیج فارس – دریای سیاه» منطبق است. پروژه اول که بیش از 5000 کیلومتر طول دارد، از این نظر فراگیر است که بسیاری از کشورها را درگیر می کند و به بنادر اروپایی در دریای مدیترانه می رسد. از آنجایی که خطرات امنیتی با رشد بی ثباتی در خاورمیانه افزایش می یابد، تنوع مسیرهای حمل و نقل مهم است. این امر توجه به اهمیت کریدور خلیج فارس – دریای سیاه را افزایش می دهد که به موازات INSTC اجرا می شود و هدف آن اتصال بمبئی به بندرعباس در ایران و سپس ارمنستان و بعد به اروپا یا روسیه است. بنابراین، اهمیت قفقاز جنوبی در استراتژی ایجاد اتصال هند رو به افزایش است.

سوم، همکاری رو به رشد بین ارمنستان و هند این پتانسیل را دارد که مدلی از روابط را شکل دهد که دو کشور بتوانند آن را در سیاست خارجی خود در قبال سایر کشورها اعمال کنند. به عنوان مثال، هند در حال به دست آوردن تجربه جدیدی در همکاری امنیتی با کشورهای کوچک در یک عرصه همسایگی گسترده است. این تحول همزمان با تغییر دیدگاه هند برای تمرکز بر نقاطی فراتر از همسایگی نزدیک خود است. همکاری نظامی – فنی یکی از عناصر مهم روابط دو کشور است. از این نظر، ارمنستان نقش مهمی در تلاش هند برای ورود به بازار جهانی تسلیحات ایفا می کند. اجرای موفقیت آمیز توافقنامه ها تجربه مهمی خواهد بود و به گسترش تعداد شرکای هند کمک می کند.

اهمیت ایران در راهبرد هند

ایران به دنبال این است که خود را به عنوان یک مرکز قدرت خودکفا در نظم نوین جهانی تثبیت کند. حوزه منافع تهران تا کنون محدود به مرزهای خود و خاورمیانه بوده است، بدون اینکه از منطقه مذکور چندان فراتر رود. همزمان ایران به گسترش جغرافیای همکاری ها از طریق پیوستن به نهادهای چندجانبه ادامه می دهد. ایران در پایان سال 2023 قرارداد پیوستن به منطقه آزاد تجاری را با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) امضا کرد و به BRICS هم پیوست که گروهی بین دولتی است که برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، ایران، مصر، اتیوپی و امارات متحده عربی را به هم متصل می کند. قفقاز جنوبی بر اساس دو ملاحظات ارتباطی و امنیتی به عنوان یک منطقه دارای اولویت برای ایران باقی مانده است.

به چند دلیل، نقش ایران در قفقاز جنوبی در چارچوب اجرای سیاست هند مهم است. اول، امن سازی ارتباطات و حمل و نقل: تهران به طور فعال در حال اجرای کریدورهای حمل و نقل شمال – جنوب و خلیج فارس – دریای سیاه است که به ترتیب برای اتصال هند به روسیه و اروپا طراحی شده اند. بر اساس این پروژه، توافقات جدیدی برای استفاده مشترک از بنادر ایران در حال انجام است. در صورت تغییر مجدد مرزها در قفقاز جنوبی، اجرای این کریدور حمل و نقل امکان پذیر نخواهد بود. همان طور که اشاره شد، ترکیه و آذربایجان در حال پیشبرد "طرح کریدور زنگزور" هستند، یک اتصال زمینی که ترکیه و آذربایجان را از طریق استان سیونیک، استان جنوبی ارمنستان در مرز ایران، به هم متصل می کند. تحقق این پروژه به از بین رفتن مرز ارمنستان و ایران و در نتیجه عدم امکان اجرای پروژه خلیج فارس – دریای سیاه منجر خواهد شد. علاوه بر این، ادامه فشار بر ارمنستان از ایجاد ثبات پایدار در منطقه جلوگیری می کند و ایجاد کریدور INSTC از جمله مسیر ایران – آذربایجان – روسیه را به خطر می اندازد.

دوم، تا زمانی که تسلیحات هندی در سیستم دفاعی ارمنستان گنجانده نشود، موازنه قوا باید «روی زمین» حفظ شود. خطر تشدید محدود درگیری ها همچنان وجود دارد. آنکارا و باکو به اعمال فشار نظامی و سیاسی بر ایروان ادامه می دهند. تا زمانی که ارمنستان تحت فشار دو همسایه خود امتیازات یکجانبه می دهد، باکو برای رسیدن به اهداف خود از زور استفاده نخواهد کرد. اما اگر ارمنستان از تحقق خواسته های علیف دست بردارد، خطر استفاده از نیروی نظامی توسط باکو افزایش خواهد یافت. با توجه به عدم توازن شدید قوا بین دو طرف، نتیجه تشدید درگیری ها به طور بالقوه آشکار خواهد بود: از دست دادن اراضی دیگری توسط ارمنستان، بی ثباتی در قفقاز جنوبی، و تغییر در پیکربندی ژئوپلیتیکی به نفع محور آنکارا – باکو. ایروان به انجام اصلاحات نظامی و خرید تسلیحات برای بهبود قابلیت های دفاعی و برابری توازن قوا ادامه می دهد. امروزه ارمنستان به وارد کننده اصلی محصولات مجتمع های نظامی – صنعتی هند تبدیل شده است. دریافت سلاح های تهیه شده و ادغام آنها در نیروهای مسلح ارمنستان زمان زیادی می برد. در صورت تجاوز آذربایجان در کوتاه مدت، ارمنستان نمی تواند ارتقای توان دفاعی مبتنی بر تسلیحات هندی را به طور موثر نشان دهد. از این نظر، تسلیحات هندی ممکن است عملکرد بدی داشته باشند و ورود هند به بازار تسلیحات گسترده را بسیار دشوارتر کند. فرض کنید طرف ارمنی در بلندمدت موفق شود. در این صورت، هند بهترین ارتقاء را در صنعت نظامی به دست خواهد آورد و این مساله رشد موقعیت دهلی نو را به عنوان صادرکننده جهانی جدید تسلیحات تسریع خواهد کرد.

سوم اینکه، اجرای توافقات بین ارمنستان و هند در زمینه همکاری نظامی – فنی تنها از طریق خاک ایران امکان پذیر است. یک مسیر جایگزین برای تحویل تسلیحات هندی به ارمنستان می تواند از طریق کشورهای آسیای مرکزی و سپس روسیه و گرجستان باشد. این مسیر به طور قابل توجهی امور لجستیکی را پیچیده می کند و اجرای آن تقریبا غیرممکن است. امروز تهران علاقه مند به احیای توازن قوا در منطقه است که با تقویت توان دفاعی ارمنستان امکان پذیر است. بنابراین همکاری نظامی – فنی بین هند و ارمنستان از طریق خاک ایران نه تنها موثر و قابل اعتماد، بلکه تنها گزینه است.

بنابراین، ایران به عنوان شریک اصلی هند در قفقاز جنوبی عمل می کند و حفظ موقعیت هند را در منطقه تضمین می کند. کریدورهای حمل و نقل پروژه های بلندمدت هستند و بنابراین باید ایمن شوند. امروز خلاء امنیتی خاصی در منطقه وجود دارد که بازیگران مختلف به دنبال پر کردن آن هستند. بلوک ترکیه و آذربایجان در تلاش برای تبدیل شدن به بلوک مسلط است. اگر روند رقابتی در راستای تقویت مواضع این بلوک ادامه یابد، برنده بلوکی خواهد بود که بر ارتباطات و حمل و نقل در منطقه کنترل دارد. هند برای کاهش خطرات و اجرای سیاست خود در قفقاز جنوبی، باید همکاری خود را با ایران، از جمله از طریق قالب های سه جانبه مانند هند – ایران – ارمنستان گسترش دهد. 

منبع: ویف‌ایندیا

نظر شما