شناسهٔ خبر: 67728938 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

در لابه‌لای ظلم‌های جهان، ما کجای تاریخ ایستاده‌ایم؟

ما و آزاده‌های جهان؛ شما همه!

بستن راه‌های ورود آب و غذا و دارو، کشتار زنان و کودکان، هلهله و شادی صهیونیست‌ها بر سر جنازه‌ها؛ زیادی همه‌چیز برایتان آشنا نیست؟ آنچه که امروز در غزه رخ می‌دهد، شباهت بسیار زیادی به وقایع کربلا دارد؛ حتی شبیه به آنچه که سی سال پیش بر سر مردم بوسنی و مسلمان آن آمد.

صاحب‌خبر -

 انگار که واقعا تاریخ در حال تکرار است و ما با یک کربلای مجسم و سیاه‌ترین نقطه تاریخ مواجه هستیم. برای اینکه بدانیم ما در کجای این تاریخ ایستاده‌ایم، کافی است بیشتر بدانیم، بیشتر ببینیم، بیشتر حضور داشته باشیم و کمتر فراموش کنیم؛ فقط همین!  

مارش‌میرا اواسط تیرماه هر سال، سر زبان‌ها می‌افتد؛ یک راهپیمایی برای بزرگداشت آزادی بوسنی، شهدای سال‌های دورش و محکوم کردن ظلم همه ظالمان جهان که انگار تمامی ندارند. 

مظلومان جهان پایانی ندارند...

از ۵ آوریل ۱۹۹۲ تا ۱۴ دسامبر ۱۹۹۵، جنگی باورنکردنی میان بوسنی و هرزگوین، کرواسی و صربستان جریان داشت و در جریان آن، صرب‌های بوسنی، اقوام مختلف بوسنی از جمله مسلمانان را قتل عام کردند. در این میان و در جولای سال ۹۵، سقوط شهر سربرنیتسای بوسنی و قتل بیشتر از هشت هزار ساکن این شهر مسلمان‌نشین توسط ارتش جمهوری صرب بوسنی، آن را به یکی از بزرگ‌ترین نسل‌کشی‌های اروپل تبدیل کرد. واقعه‌ای که امروز، به خاطر آن مارش‌میرا راه افتاده است؛ یک راهپیمایی صلح که برای گرامیداشت شهدای این نسل‌کشی و جنگ تاریخی برگزار می‌شود. در سال‌های اول، تنها خود بوسنی‌ها در این راهپیمایی شرکت کردند و با گذشت زمان، آدم‌هایی از مناطق مختلف جهان هم در این مراسم حضور پیدا کردند؛ آنقدر که حالا نزدیک به هفت سال است که ایرانی‌ها هم خودشان را به این پیاده‌روی علیه این ظلم تاریخی، می‌رسانند. جنبش، مراسم و بزرگداشتی  برای رساندن صدای مظلومیت مسلمانان بوسنی به گوش جهانیان؛ همانطور که اربعین و قدس و ... از مظلومین جهان می‌گویند. 

داغی که سرد نمی‌شود

البته که زمان می‌گذرد اما چیزی از داغی که در بر دل داغ‌دیده‌های تاریخ مانده است کم نمی‌کند. بعد از گذشت بیش از سی سال، هنوز هم گورهای دسته‌جمعی در سربرنیتسای بوسنی پیدا می‌شود و هنوز هم خانواده‌های بسیاری هستند  که اجساد عزیزانشان پیدا نشده است و خب مگر گذشت زمان، از پس چنین اتفاقاتی بر می‌آید؟ مگر می‌تواند خاطرات آن سال‌های جنگ و کشتار و تجاوز را از یادهای اهالی ببرد؟ اصلا مگر داغ دل شیعیان از ظلمی که بر حسین‌بن‌علی شد، کم شده است؟ مگر کسی می‌تواند تن و بدن لرزان آن پسربچه‌ای که با صدای انفجار در غزه از خواب پرید را از یاد ببرد؟ آن دختر دو ساله‌ای که ویدئو بیدار شدن ناگهانی‌اش از خواب دست به دست می‌چرخد، فراموش‌شدنی است؟ مگر آن التماس‌های پسر ده ساله‌ای که از پدرش می‌خواهد به زخم پایش دست نزند یادمان می‌رود؟ مگر چهره آن مادری که فرزندش شیرخواره‌ بی‌جانش را در آغوش گرفته و خودش را به این طرف و آن طرف می‌کشد فراموش می‌شود؟ و این ظلم‌های فراموش‌نشدنی، همان مسئولیت اجتماعی همه ما است که برای ایستادن در برابر ظالم به آن نیاز داریم؛ که با هر زبانی، با هر ابزاری، با هر حضوری و با هر کلمه‌ای، تاریخ را برای آدم‌ها، برای بچه‌هایمان، برای نوجوان‌هایمان مرور کنیم. 

ما کجای این تاریخ ایستاده‌ایم؟

« تاریخ مدام در حال تکرار است و اتفاقا که این تکرار باعث می‌شود تو به راحتی، بتوانی جایگاه حق و باطل را تشخیص بدهی.» این را منصوره مصطفی‌زاده، فعال فرهنگی حاضر در مراسم راهپیمایی مارش‌میرای امسال بوسنی می‌گوید که معتقد است که این تکرار باعث می‌شود تو به مرور متوجه شوی که باطل در چه شکل نمایان می‌شود، با چه ابزارهایی، با چه روشی و و این شکل و ابزارها و روش‌ها آنقدر تکرار می‌شود که اگر من سه تای آن‌ها را ببینم، حتما در بار چهارم به راحتی آن را تشخیص می‌دهم:« می‌دانید؟ دانستن هرچه بیشتر تاریخ، این دید کلان را به تو می‌دهد بتوانی به راحتی خطوط میان حق و باطل را پررنگ‌تر از هر وقت دیگری ببینی.» و شاید برای همین است که مرور تاریخ، دانستنش، خواندن و شنیدنش برای همه آدم‌ها، از کودکان و نوجوانان، تا جوانان و بزرگسالان توصیه می‌شود؛ دانستن تاریخ، قضاوت و تشخیص وقایع پیش‌رو را برای هرکسی، آسان‌تر از قبل می‌کند.

اما در این میان، فارغ از خواندن و شنیدن، از معجزه دیدن و حضور هم نباید غافل شد؛ حضور در راهپیمای اربعین، قدس و حتی مارش‌میرا، همان‌کاری را می‌کند که باید:« کسی که تجربه حضور در راهپیمایی اربعین را داشته است، نمی‌تواند از آن احساس شگفت‌انگیزی که بعد از دیدن این حجم از شیعیان و محبان اباعبدالله بدست می‌آورد، به راحتی بگذرد؛ نمی‌تواند کتمان کند که از دیدن این جمعیت عظیم از محبان حسین‌بن‌علی چقدر به وجد آمده است.» مصطفی‌زاده از آن احساس آرامش و شعفی می‌گوید که بعد از دیدن تنوع آدم‌ها در راهپیمایی مارش‌میرا تجربه کرده است:« شاید برخی از آدم‌ها فکر کنند که ای‌بابا؛ ما چون اینجا هستیم، چون در خاورمیانه هستیم و شاید چون مسلمانیم، تنها کسانی هستیم که اتفاقات غزه برایمان مهم است در حالی که حضور در مراسمی مانند مارش‌میرا نشان‌مان می‌دهد که اصلا اینطور نیست! یکی از آلمان آمده، یکی از جنوب آسیا؛ یکی با بچه آمده، دیگری تنها و بدون هیچ همراهی! یکی موتورسوار است، دیگری با ماشین شخصی‌اش اینجا کمپ کرده است. در واقع آنقدر آدم‌های متنوع با ظاهرها، دین‌ها، ملیت‌ها، چهره‌ها و تفکرهای متفاوت در مراسمی علیه ظلم شرکت می‌کنند که متوجه خواهی شد که حمایت از حق و برخواستن علیه ظالم، ویژگی همه آدم‌ها با هر هر رنگ پوستی و در هرجای این دنیا است.» او ادامه می‌دهد که حضور در چنین جمع‌هایی، این باور را در وجودمان قوی می‌کند که ما خیلی زیادیم، ما زورمان خواهد رسید و ما در طرف درست تاریخ ایستاده‌ایم. حسی مشترک که در هر مراسمی علیه ظلم آن را تجربه خواهیم کرد؛ می‌خواهد راهپیمایی اربعین باشد، می‌خواهد قدس و می‌خواهد مارش‌میرا.  

علیه فراموشی

غزه امروز، شبیه بوسنی سی سال پیش است؛ البته که اخبار آن روزهای بوسنی، مانند امروز، لحظه به لحظه نبود و تا به این اندازه نزدیک، روشن و واضح، لحظه‌های تاریکی که بر سر زندگی‌ها آمده را نمی‌دیدیم. تنها اخبار دور و نزدیکی بود که از چهره زشت نسل‌کشی می‌شنیدیم؛ از جنگی که در بوسنی علیه مسلمان‌هایش در حال وقوع است. حالا جنگ ناجوانمردانه در بوسنی، سال‌ها است تمام شده و به تاریخ پیوسته است اما آنچه باقی مانده، حال و روز خانواده‌های درگیر در جنگ است؛ آن‌ها هنوز کمر صاف نکرده‌اند از آنچه که بر آنها گذشته است:«  شوهرم را صرب‌ها کشتند؛ من هنوز اینجا زندگی می‌کنم و برایم سخت است که جایی باشم که حتی گنجشک‌هایش هم صرب هستند.» این را یکی از ساکنان شهر سربنیتسا برای گروه ایرانی حاضر در مراسم مارش‌میرای امسال تعریف کرده است. آن‌ها هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنند که بر سرشان چه آمده است. همانطور که سال‌ها بعد و به امید خدا، در راهپیمایی بزرگداشت آزادی فلسطین شرکت خواهیم کرد اما نه ما و نه هیچ‌یک از فلسطینی‌ها، آنچه که دیدیدم و آنچه که بر آن‌ها گذشت را فراموش نکرده‌‌ایم و با روایت‌هایمان، با حضورمان و با هر ابزاری که در اختیارمان داریم، اجازه نمی‌دهیم فراموش شوند.

نظر شما