روزگاری نه چندان دور فوتبالیستها از مردم بودند. بین مردم، همراه مردم و از اینها مهمتر همدرد مردم. فوتبالیست جماعت میفهمید نداشتن را، میفهمید عرق ریختن برای تأمین معاش یعنی چه، خیلیهایشان همپای تمام مردم کوچه و بازار کار میکردند و کنارش ستاره هم بودند و چه ستارههای دوستداشتنی و محبوبی هم بودند. امروز که گرد پیری بر رخشان نشسته، متوجه میشویم چقدر دوستداشتنی هستند. اصلاً هم تفاوتی نمیکند که آبی باشند یا قرمز، دوستشان داریم، چون فوتبالشان پولکی نبود، چون با جان و دل بازی میکردند.
امروز، اما داستان متفاوت است. فصل نقل و انتقالات که فرا میرسد، در نگاه مردم کوی و برزن، در نگاه عاشقان و علاقهمندان به فوتبال میتوانید موجی از یأس و ناامیدی را ببینید، میتوانید نگاه ناامیدانه کارمند و کارگری را که در طوفان مشکلات اقتصادی با حقوق ناچیز سر ماه به سختی روزگار میگذرانند وقتی با رقمهای نجومی قراردادهای فوتبال روبهرو میشوند را ببینید.
امروز وقتی تصاویر چندشآور عریان و نیمهعریان بازیکنان میلیاردبگیر فوتبال را در فضای مجازی میبینید، متوجه میشوید که تفاوت فوتبالیست امروز با فوتبالیست دیروز چیست؛ فوتبالیستهایی را که حتی از بیان بیحیاییهای خود هم ابایی ندارند، بگذارید کنار؛ فوتبالیستهایی که حجب و حیا داشتند تا متوجه شوید پول مفت چه بلایی سر فوتبال ایران آورده است.
تعجبی ندارد این جماعت زیادهخواه سالهاست در سایه فساد حاکم بر فوتبال میلیاردی میگیرند. تعجبی ندارد که همین حالا رقم قراردادهایشان ۳۰۰ برابر شده؛ قراردادهایی که به تأیید مدیران فاسد فدراسیون فوتبال هم میرسد؛ همانهایی که مدعی هستند نمیگذارند حتی هزارتومان غیرقانونی جابهجا شود! البته راست میگویند جلوی هزار تومان سفت و سخت میایستند، اما وقتی حرف از سکه و دلار و چنددهمیلیارد به میان میآید، همه چیز عوض میشود.
فوتبالیست باید هم افسار پاره کند. باید هم از عالم و آدم و تمام مردم طلبکار کارنکردهاش باشد، وقتی خیلی راحت حرف از قرارداد ۴۰، ۶۰ و ۸۰ میلیاردی میزند و آقایان فاسد فدراسیون هم از بیتالمال آن را پرداخت میکنند. این جماعت وقیح دیگر شباهتی به فوتبالیستها ندارند، اینها زیادهخواهانی هستند که آبروی فوتبال و فوتبالیست واقعی را بردهاند و البته که این وقاحت در حمایتهای فدراسیون فاسدی شکل گرفته است که از بالا تا پایینش رشوهبگیر هستند. این ادعای ما نیست پرونده فسادی که رو شده این را میگوید؛ پروندهای که باید تأسف خورد که عاملان و متهمان آن هنوز با خیال راحت در شهر گشت و گذار میکنند و به ریش همه میخندند.
این اوضاع و احوال فوتبال ماست؛ فوتبالی که ادعای قانونمداری دارد؛ فوتبالی که به صورت مشمئزکنندهای فاصله طبقاتی در جامعه ایجاد کرده است؛ فوتبالی که دیگر درد مردم را نمیفهمد، از مردم فاصله گرفته، ادعایی برای مردم و شادکردن دلشان دارد، اما همزمان جیب آنها را هم خالی میکند؛ فوتبالی که خیلی تلاش میکنیم دوستش داشته باشیم، اما پلشتیها، بیتالمالخوریها و فسادش اجازه نمیدهند؛ فوتبالی که دیگر دوستداشتنی نیست، نه خودش و نه ستارههای کاغذی و چندشآورش؛ فوتبالی که دیگر از مردم نیست.
فوتبالی که دوستش نداریم
روزنامه جوان
صاحبخبر -
∎
نظر شما