شناسهٔ خبر: 67644048 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: برنا | لینک خبر

این بانو دو طفل شیرخوار خود را در کربلا از دست داد

ماه محرم؛ ماه اندوه و عزاي حسيني است و به‌منظور شناخت بهتر واقعيت‌هاي موجود اين حادثه غم‌بار و عظيم، سلسله‌بحث‌هايي را از منظر زنان و خانواده و در موضوعات گوناگون با حجت‌الاسلام حميد احمدي‌جلفايي داشته ایم تا صحت و سقم تاريخ شفاهي مرسوم را دريافته و اين واقعه عظيم را واقعي‌تر و به دور از بدعت‌ها و جانب‌داري‌ها، درک کنيم. ماه محرم؛ ماه اندوه و عزاي حسيني است و به‌منظور شناخت بهتر واقعيت‌هاي موجود اين حادثه غم‌بار و عظيم، سلسله‌بحث‌هايي را از منظر زنان و خانواده و در موضوعات گوناگون با حجت‌الاسلام حميد احمدي‌جلفايي داشته ایم تا صحت و سقم تاريخ شفاهي مرسوم را دريافته و اين واقعه عظيم را واقعي‌تر و به دور از بدعت‌ها و جانب‌داري‌ها، درک کنيم.

صاحب‌خبر -

به گزارش برنا؛ حجت‌الاسلام حميد احمدي‌جلفايي به تشريح جايگاه، موقعيت و شخصيت حضرت رباب سلام‌الله‌عليها به عنوان يکي از زنان معروف و پرنقش کربلا پرداخت و با بيان اين‌که او از محبوب‌ترين و مقرب‌ترين همسران امام حسين عليه‌السلام بود، گفت: رباب، دختر امريءالقيس، از مسيحيان شام بود که در زمان خليفه دوم اسلام مي‌آورد.

مادر او نيز هند دختر ربيع بن مسعود بود؛ بعدها که اين خانواده مسلمان شدند، امام حسين عليه‌السلام با دختر ايشان، رباب ازدواج مي‌کند.

اشعار امام حسين عليه‌السلام براي حضرت رباب سلام‌الله‌عليها 

او با اشاره به آن‌چه از صحبت‌هاي امام حسين عليه‌السلام نقل شده و در تاريخ آمده است، گفت: از اين سخنان به خوبي فهميده مي‌شود که امام حسين عليه‌السلام، رباب را به عنوان محرم دل و رفيق خود در کربلا به همراه داشتند.

 بر اساس آن‌چه در مصادري مانند طبقات الکبري، نسب قريش، تاريخ دمشق، مقاتل الطالبيين، الأغاني و بحارالانوار آمده است، امام عليه‌السلام در وصف حضرت رباب و دخترشان سکينه سلام‌الله‌عليهما جملات و اشعاري مي‌فرمايند که نشان‌دهده علاقه فراوانشان به اين دو بزرگوار است: «من دنيايي را دوست دارم که مهمان آن سکينه و رباب باشند. من سکينه و رباب را دوست دارم و از مالم مي‌گذرم و هيچ سرزنش‌کننده‌اي در اين مسير مرا سرزنش نمي‌کند و...

 امامان ما، از دختران و همسران خود به صراحت نام برده و آن‌ها را به زيبايي مي‌ستودند

 اين استاد حوزه به درس‌هاي نهفته در اين برخوردها اشاره کرد و اظهار داشت: آن‌چه از اين‌گونه اشعار و حتي نوع برخورد پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ساير امامان برمي‌آيد آنست که ايشان از دختران و همسران خود به صراحت نام برده و حتي آنان را به زيبايي ستوده‌اند و گاه لقب‌هايي که دلالت بر زيبارويي و زيباباطني دارد را نيز براي ايشان به‌کار برده‌اند؛ اين حرکت، نگاه سنتي و افراطي و ناشي از جمود برخي از افرادي که سعي دارند نگاه خود را به دين تحميل کنند و بقبولانند که بردن اسم زن بد است را زير سؤال مي‌برد؛ يا اين ديدگاه زن‌ستيزانه که نبايد از زن تعريف کرد و اگر از او تعريف کني او پررو خواهد شد را به چالش مي‌کشد.

 اين پژوهشگر تاريخ ادامه داد: اين دو نگرش با توجه به مطالعه دقيق نمونه‌هاي رفتاري اهل بيت عليهم‌السلام از نظر اسلام باطل هستند و حتي بر اساس برخي نقل‌ها با انديشه‌هاي عرب جاهلي تطابق دارند؛ درحالي‌که اهل بيت عليهم‌السلام به اين ديدگاه‌هاي افراطي اهميتي نمي‌دادند و از زنان قابل تقدير نام مي‌بردند و اين محدود به حضرت زهرا سلام‌الله‌عليها که بانوي معصوم اهل بيت عليهم‌السلام بودند نيز نمي‌شد. پيغمبر اکرم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از همسران خود نام مي‌بردند و القاب ايشان را نزد اصحاب به زبان مي‌آوردند و ساير ائمه عليهم‌السلام نيز همين‌گونه رفتار مي‌کردند.

همچنين امام کاظم عليه‌السلام به همسر خود، مادر امام رضا عليه‌السلام، لقب نجمه داده بودند؛ اين‌گونه رفتارها هم نشانه تقدير و تشکر و قدرداني از زناني است که شايسته تقدير بودند و هم نشانه محبت است. 

رباب سلام‌الله‌عليها زني زيبارو، بافضيلت، خردمند، شاعره و خطيبه

 احمدي‌جلفايي در ادامه به ويژگي‌هاي حضرت رباب سلام‌الله‌عليها اشاره کرد و گفت: گزارش‌هايي که از مادر علي اصغر عليه‌السلام آمده است عمدتاً رباب را زني زيبارو، بافضيلت، خردمند، شاعره و خطيبه مطرح مي‌کنند؛ مانند دخترشان سکينه سلام‌الله‌عليها که اين زيبايي، ادب و غريزه شاعري را از پدر و مادر خود به ارث برده بودند. از حضرت رباب سلام‌الله‌عليها شعرهايي در عزاي امام حسين عليه‌السلام به جاي مانده که ادبا و شعراي مختلف در کتب خود ذکر کرده و به فصاحت و بلاغت آن استناد جسته‌اند.

 پرمصيبت‌ترين بانوي کربلا

مؤلف کتاب موسوعه حجاب و عفت، با اشاره به رابطه نزديک امام حسين عليه‌السلام و حضرت رباب سلام‌الله‌عليها و اين‌که شايد امام عليه‌السلام نگفته‌هاي خود را در ماجراي کربلا با ايشان در ميان مي‌گذاشتند، توضيح داد: رباب در همه لحظه‌ها و مصايب کربلا همراه امام حسين عليه‌السلام بود و شايد يکي از پرمصيبت‌ترين مادران کربلا به‌شمار بيايند؛ چراکه هم شاهد اسيرشدن فرزندان خود بود و هم بنابر نقل‌هاي معتبر و اعتقاد مورخان، دو فرزند کوچک خود را در کربلا از دست داد: عبدالله رضي که طفلي در حد خردسالي و شيرخوارگي بود و زماني که در دامن امام حسين عليه‌السلام نشسته بود تيري به او اصابت کرده و به شهادت رسيد و ديگري علي اصغر عليه‌السلام که طفل شيرخواري بود و هدف تير دشمن قرارگرفت و به شهادت مي‌رسد. 

سوگواري ممتد رباب سلام‌الله‌عليها پس از عاشورا 

او با تأکيد بر مصيب‌ديدگي رباب بيان کرد: ازاين‌روست که تنها کسي که بعد از واقعه عاشورا، از او سوگواري ممتد در حد يک سال نقل شده است، رباب سلام‌الله‌عليها است. حتي برخي منابع مانند الکامل في التاريخ گفته‌اند که او آنقدر سوگواري کرد، در سايه ننشست و آب نخورد تا در انتها در اثر اين مصيبت از دنيا رفت. البته برخي منابع بسيار ضعيف مرگ او را قبل از عاشورا دانسته‌اند که به خاطر ضعفشان قابل استناد نيستند. در برخي از نقل‌ها آمده است که رباب بعد از عاشورا، خواستگاراني نيز داشت، اما نپذيرفت و گفت من پدرشوهري جز رسول اکرم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم براي خود نخواهم گزيد.

 فرزندان رباب سلام‌الله‌عليها کدام‌اند؟

 احمدي‌جلفايي در مورد فرزندان حضرت رباب سلام‌الله‌عليها گفت: طبق تحقيق صورت‌گرفته سه فرزند او عبدالله، علي اصغر و سکينه در کربلا حضور داشتند. هرچند در بيشتر منابع و معروف‌ترين آن‌ها به علي اصغر عليه‌السلام اشاره شده است. حضور علي اصغر عليه‌السلام در کربلا اثبات شده است و حرفي در مورد حضور و شهادت او وجود ندارد، اما در برخي و شايد بيشتر منابع از فرزند خردسال ديگري به نام عبدالله نيز ياد شده است که در بعضي نقل‌ها مادرش را شهربانو و يا افراد ديگر ذکر کرده‌اند و براي او نيز قضيه مصيبت‌باري گزارش شده است. اين پژوهشگر تاريخ اسلام افزود: البته اختلاط اين نقل‌ها به احتمال‌هاي گوناگوني منجر شده است.

برخي گفته‌اند نام علي اصغر در منابع متعبر نيست و مراد از طفل شيرخوار همان عبدالله است، دلايلي هم بر اين قول بيان مي کنند مانند آن‌که نام علي اصغر در زيارت ناحيه مقدسه نيامده و زماني که از کودک شيرخوار ياد مي‌شود تنها نام عبدالله بن حسين عليه السلام ذکر شده است: «السَّلَامُ عَلَي عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَينِ الطِّفْلِ الرَّضِيعِ الْمَرْمِي الصَّرِيعِ الْمُتَشَحِّطِ دَماً الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حَجْرِ أَبِيهِ لَعَنَ اللَّهُ رَامِيهُ حَرْمَلَةَ بْنَ کاهِلٍ الْأَسَدِي وَ ذَوِيهِ.»

سلام بر عبدالله بن حسين عليه السلام که کودکي شيرخواره و تيرخورده بود و خون او به آسمان پرتاب شد و بعد لعنت به حرمله گفته مي‌شود. دليل ديگر ايشان آنست که در منابع متأخر مانند روضه الشهدا نام علي اصغر عليه‌السلام به عنوان فرزند امام حسين عليه‌السلام آمده است، اما در منابع قديمي تنها نام عبدالله با لقب رضيع به معناي شيرخوار آمده است و در کتب قديمي، تنها در يکي از چاپ‌هاي مقتل ابي مخنف اسم علي اصغر به عنوان طفلي شيرخوار بيان شده است که اين منبع نه تنها منبع ضعيفي است، بلکه سندي را نيز ذکر نکرده و در نسخه‌هاي ديگر اين کتاب نيز نامي از علي اصغر عليه‌السلام برده نشده است.

در کتاب تاريخ بلعمي نيز گزارشي نقل شده است که عبدالله رضيع، طفلي يک ساله بوده است. همچنين برخي احتمال داده‌اند که عبدالله کنيه علي اصغر عليه‌السلام باشد و اين دو يک نفر باشند.

علي و عبدالله؛ دو طفل شيرخوار امام حسين عليه‌السلام 

احمدي‌جلفايي در ادامه با اشاره به مطالعه دقيق آن‌چه در مورد طفل کوچک امام حسين عليه‌السلام در کربلا وجود دارد، گفت: اگر ما اين نقل‌ها را بدون درنظر گرفتن نام کودک دوره کنيم، مي‌بينيم که چند دسته‌اند: برخي از نقل‌ها مانند نقل ابي مخنف از تاريخ بلعمي، اين طفل را يک ساله خطاب مي‌کند. دسته ديگر مثل لهوف، اخبار الطوار، تذکره الخواص و مانند آن از طفل خردسالي ياد مي‌کنند که امام حسين عليه‌السلام به دستانشان گرفته بود و تير خورد و شهيد شد، اما نامي از طفل نمي‌برند، اما بيشتر منابع مانند مثير الاحزان، مقاتل الطالبيين، تاريخ طبري، ارشاد که جزو تواريخ محکم‌تر واقعه عاشورا به حساب مي‌آيند، يا به طفلي که در دامن امام نشسته بود و تير خورد اشاره دارند، يا او را به عنوان طفلي خردسال مطرح مي‌کنند.

 برخي از منابع نيز به نام عبدالله اشاره کرده و برخي بدون نام از او ياد مي‌کنند. همچنين برخي منابع به شيرخوردن اين طفل اشاره دارند. او با بيان اين‌که در تمام اين تواريخ يک منشأ اشتباه مشاهده مي‌شود، تشريح کرد: منشاء شهيدشدن هر دو شخصيت بسيار مشابه هم است و در هر دو روايت تير حرمله باعث شهادت شده و امام خون ايشان را به دست گرفته و به هوا مي‌پاشند.

اين‌ها بيشتر اين جنبه را تقويت مي‌کند که هر دو يک نفر هستند که يا نامش علي اصغر است و لقبش عبدالله و يا چون علي اصغر در منابع متأخر آمده، نامي تحريف‌شده است. اين استاد حوزه با اشاره به اين‌که تأکيد بر نام علي اصغر در منابع متأخر، يکي‌بودن عبدالله و علي اصغر را به عنوان تنها فرزند شيرخوار در کربلا زير سؤال مي‌برد، گفت: ما از يک طرف شاهد تصريح به اسم علي اصغر در برخي منابع معتبر مانند مطالب السوؤل و مناقب ابن شهر آشوب و لباب الانساب هستيم که مصيبت هر دو بزرگوار را به عنوان دو شخصيت مستقل ذکر کرده‌اند و در مورد علي اصغر عليه‌السلام تصريح داشته‌اند که امام حسين عليه‌السلام او را با دستان خود بالا برد و تيري به گلوي او اصابت کرد و در قضيه دوم با صراحت به نام عبدالله اشاره داشته و مي‌گويند در دامن امام حسين عليه‌السلام بود که تيري به او اصابت کرد و او را به شهادت رساند.

 اين پژوهشگر تايخ در پايان خاطرنشان کرد: در نتيجه بايد گفت که هرچند به طور قطع نمي‌توان به اين قضيه رسيد، اما جانب احتياط در اين مطالب آن است که اين دو، دو شخصيت مستقل بودند که هر دو قابل احترام‌اند؛ به‌ويژه آن‌که در منابع قديمي که به ذکر نام فرزندان امام حسين عليه‌السلام پرداخته‌اند هم به نام عبدالله تصريح شده است و هم علي اصغر عليه‌السلام. هرچند در مورد اين‌که نام مادر عبدالله رباب است يا خير اختلافاتي وجود دارد، اما بيشتر منابع بر اين نکته که مادر او نيز رباب بود، تصريح دارند.

نظر شما