شناسهٔ خبر: 67642911 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا | لینک خبر

کدام باورهای عامه درباره محرم حرمت دارند و کدام رنگ خرافه گرفته‌اند؟

پریسا سیدیان

همزمان با شروع ماه محرم همه چیز حال و هوای این ماه را به خود می‌گیرد؛ از سیاه‌پوش کردن کوچه‌ها و خیابان‌ها گرفته تا رعایت برخی آداب و پرهیز از انجام برخی کارها به حرمت این ماه؛ هرچند برخی رفتارها هم در گذر زمان و بی‌آنکه قاعده و قانون خاصی درباره آنها وجود داشته باشد، ابتدا به عادت و سپس به بخشی از فرهنگ ما تبدیل شده‌اند. 

صاحب‌خبر -

به گزارش ایسنا، البته این فرهنگ نیز در گذر زمان دستخوش تغییراتی شده و آدابی به آن اضافه یا از آن کاسته شده است. آدابی که رعایت کردن برخی از آنها به حرمت ماه محرم منطقی به نظر می‌رسد ولی در نقطه مقابل، پشتِ رعایت کردن برخی دیگر، نه تنها منطقی وجود ندارد که حتی این سوال را در ذهن پررنگ می‌کند که نکند چنین باوری که در طول سال‌ها و نسل به نسل منتقل شده است، رنگ‌وبویی از خرافه به خود گرفته باشد؟ 

با این حال از آنجایی که ماه محرم و عزاداری‌های مخصوص به آن از اهمیت ویژه‌ای برای ایرانیان برخوردار است؛ خرده فرهنگ‌های محرمی خاصی نیز شکل گرفته است که برخی از آنها هنوز هم به شکل پررنگی در رفتار افراد دیده می‌شود و برخی دیگر نیز به محاق فراموشی سپرده‌ شده‌اند. ایسنا در این گزارش سعی کرده است روایت‌گر باورهای عامه و خرده فرهنگ‌های محرمی شهرهای ایران باشد؛ باورهایی که قطعا برای برخی از آنها نه تنها روایت مذهبی وجود ندارد که حتی ممکن است به خرافات نیز نزدیک شده باشند و باید ضمن برشمردن آن‌ها، اجازه نداد که تبدیل به یک سنت ادامه‌دار مستند شود. اما از سویی دیگر برخی از این باورها همچون نذرِ محصول به زیبایی و اصالت این خرده فرهنگ‌ها افزوده و همچنان هم تداوم دارد. 

وقف بخشی از درآمد برای عزداری ماه محرم

خرج دادن برای عزاداری امام حسین (ع) یکی از کارهایی است که هنوز هم افراد با هر میزان بضاعتی سعی بر انجام آن دارند، اما در گذشته رسم بر این بود که اگر کسی زمین کشاورزی داشت، زمین را قسمت‌بندی کرده و یک قطعه از آن را به نام امام حسین (ع) می‌کاشت و در آخر سال درآمد آن را به یکی از تکایا می‌پرداخت تا در این مسیر هزینه شود. به باور مردم این کار به کشاورزی و محصول آنها برکت می‌داد. این رسم به اشکال مختلف در سایر مشاغل نیز وجود داشت و هنوز هم ادامه دارد.

آبیاری‌ نکردن زمین کشاورزی در روز عاشورا باور دیگری است که برخی به آن اعتقاد دارند. به عنوان مثال در برخی شهرهای استان لرستان کشاورزان در روز عاشورا هیچ‌گونه کار کشاورزی انجام نمی‌دهند. حتی آن‌هایی که نوبتِ آب زراعی‌شان به عاشورا می‌افتد، نوبت آب را رها می‌کنند و به زمین آب نمی‌دهند، چرا که آب‌ بستن بـه زمین را در چنین روزی ناروا می‌دانند. به باور آنها با آبیاری زمین در روز عاشورا ممکن است زمین‌شان خشک شود. کسانی هم که دام دارند نمی‌توانند شیر احشام را ندوشند، اما پس از دوشیدن شیر آن را به خانواده‌های کم‌بضاعت می‌دهند.

در جَندَق، شهری از تواقع استان اصفهان در روز تاسوعا عده‌ای عَلَم برمی‌دارند و به خانه‌ها می‌برند. پس از ورود علم به هر خانه، علم‌دار آن را از روی شانه پایین می‌آورد؛ اهل خانه آن را می‌بوسند و مقداری آب روی آن می‌ریزند و ظرف دیگری زیر آن نگه می‌دارند تا آبی که از بالا ریخته بودند وارد ظرف شود چرا که به اعتقاد آنها این آب می‌تواند شفابخش باشد.

در برخی شهرهای بوشهر نیز بعد از مراسم روز عاشورا هنگام ظهر، عَلَم را روی زمین می‌خوابانند و تمام پارچه‌ها و نخ‌های بسته‌ شده به آن را باز می‌کنند. پارچه‌ها را به بانی علم می‌سپارند و نخ‌ها را به مردم می‌دهند تا به نیت شفا به بازوی بیماران ببندند.

کار نکردن در روز عاشورا

یکی دیگر از باورهای عمومی در ایران درباره ایام محرم، شیوه و راه و رسم کاسبی است. معروف است که بازاریان قدیم در ایام ماه محرم، مردم‌داری بیشتری در کسب سود از مشتریان داشتند.

در کنار این بسیاری از کسبه قدیمی (و جدید)، از کسب روزی و کار کردن در روز عاشورا امتناع می‌کنند. البته در فتاوی بزرگان شیعه، کار کردن در این روز حرام نیست اما صحیح‌تر دانسته‌ شده است که در این روز به جای کار کردن، هر کس به عزاداری بپردازد. بر همین اساس هم بسیاری از کسبه، درامد حاصل از کار کردن در این روز را، کم‌برکت می‌دانند و در این زمینه، به روایتی از امام رضا (ع) استناد می‌شود.

علاوه بر این، خرده فرهنگ‌های دیگری نیز وجود دارد. به عنوان مثال طلافروشان از قدیم‌الایام، روز سوم ماه محرم که به حضرت رقیه (س) منتسب است، از فروختن گوشواره امتناع می‌کنند؛ چرا که نقل است که در روز عاشورا، گوشواره از گوش ایشان کشیده شد.

یا صنف طلافروش‌ها به عنوان فروشنده زیورآلات، در روزهای منتهی به تاسوعا و عاشورای حسینی، تعطیل هستند.

در این زمینه، زنان خوزستانی نیز رسم دارند که در ماه محرم به ویژه دهه اول آن، زیورالات خود را به نشانه احترام به زنان حرم اباعبدالله (ع) و مصیب‌ آن‌ها، در می‌آوردند و کنار می‌گذاشتند.

در میان سایر کسبه نیز در ایام ماه محرم، رسم قدیمی سقایی به ویژه در بازارهای بزرگ شهرها رواج دارد؛ به شکلی که این رسم سینه به سینه منتقل شده و به گوشه گوشه شهرها رسیده است. بر این مبنا، در ایام ماه محرم و صفر، بسیاری از مغازه‌ها با گذاشتن ظرف‌های آب خنک در کنار مغازه خود، رهگذران را به سلام دادن بر امام حسین (ع) و یاران ایشان دعوت می‌کردند. 

  پیراهن‌پوشی منبرها!

منبرها در مسجد و یا تکایا همواره مورد احترام بوده است چرا که مردم آن را جایگاه پیامبر (ص) می‌دانند و برایش ارزش و احترام قائل‌اند. از گذشته در ایام سوگواری محرم، منبر را با پارچه مشکی می‌پوشاندند. برخی بوسیدن منبر را قبل و بعد از روضه‌خوانی سنت می‌دانستند و هنگام این کار با بند و نخ‌های رنگارنگ بر آن دخیل هم می‌بستند. مردم موقع گره‌زدن نخ‌ها، حاجاتشان را در نظر می‌گرفتند و خدا را به صاحب منبر قسم می‌دادند که مشکلشان حل شود. 

در گیلان این رسم به اسم «می‌نبره پیرهن دئودن» به معنای پیراهن پوشاندن به منبر اجرا می‌شود. در این رسم مردم نذر می‌کنند و در اول ماه محرم، چند متر پارچه سبز یا سیاه می‌خرند و منبر یکی از مسجدها یا تکیه‌ها را می‌پوشانند تا حاجتشان برآورده شود.

به باور برخی افراد نیز اگر شب عاشورا در کنار ۴۰ منبر شمع روشن کنند، حاجات‌شان برآورده خواهد شد. باوری که البته روایت مستند مذهبی درباره آن وجود ندارد.

لعنت بر دلِ سیاه یزید!

ماه محرم خیلی وقت‌ها حتی بر آداب معاشرت اجتماعی افراد هم اثر می‌گذارد؛ به شکلی که اگر دو نفر بعد از مدتی یکدیگر را می‌بینند، سعی می‌کنند تنها به دست دادن اکتفا کنند و روبوسی نکنند؛ در صورتی هم که یکدیگر را ببوسند بلافاصله می‌گویند: «لعنت بر دل سیاه یزید». 

باور به بدشگونی‌ها و خرافات 

بخش دیگری از باورها و کارهایی که برخی مردم در ماه محرم و صفر انجام می‌دهند را شاید نتوان با هیج متر و معیاری نزدیک به واقعیت دید، اما در طول زمان شکل‌ گرفته‌اند و به فرهنگی تبدیل شده‌اند که بسیاری از آن‌ها نیاز به اصلاح دارد؛ چنانچه برخی از آن‌ها را باید مذموم شمرد و در میان خرافات دسته‌بندی کرد؛ مثلا گروهی از افراد استکان چایی که در مراسم روضه‌خوانی امام حسین (ع) را نوشیده بودند، برمی‌داشتند تا هنگامی که حاجت‌شان برآورده می‌شد به جای آن ۶ استکان بخرند و به مجلس روضه اهدا کنند!

برخی هم باور داشتند که اگر در شب‌های محرم در حال سینه‌زدن یا زنجیرزدن، کسی را مسخره خنده کنند، دهان‌شان کج می‌شود!

باور به بدشگونی برخی کارها گاهی بیشتر هم پیش می‌رود که حتی برخی در دو ماه محرم و صفر به منزل جدید نقل مکان نمی‌کنند؛ زیرا معتقدند شگون ندارد. 

در گذشته در نقاطی از استان کرمان افراد بر این عقیده‌ بودند که زنِ شوهردار ۱۰ روز اول ماه محرم نباید بـه حمام برود و چادرش را بشوید زیرا برایش بدشگون است و ممکن است، شوهرش بمیرد! اعتقادی که ناگفته پیداست که یک خرافات عجیب و بدون روایت مستند مذهبی است. 

همچنین در قدیم که هنوز قنادی‌هایی به شکل امروزی فعال نبودند، زنان در خانه شیرینی می‌پختند و یکی از کارهایی که در ایام محرم و صفر آن را بدشگون می‌دانستند، پختن شیرینی بود. البته گاهی این باور فراتر هم می‌رفت؛ به عنوان مثال در کرمان به جز پختن شیرینی، حتی بو دادن آجیل و مصرف آن را هم در محرم کاری ناپسند می‌دانستند. البته این را باید گفت که هنوز هم بسیاری، از شکستن تخمه در محرم به ویژه در دهه اول آن و روزهای منتهی به عاشورا، حذر می‌کنند. بسیاری بر این عقیده هستند که خوردن شیرینی و آجیل یکی از اسباب شادی است و از آنجا که ماه محرم و صفر ماه حزن اهل بیت (ع) است، بسیاری از علما و بزرگان، دوری کردن از آن را سزاوار دانسته‌اند. البته این موضوع فقط مربوط به مسلمانان نیست. موبد رشید خورشیدیان، نماینده جامعه زرتشتیان در این‌باره می‌گوید: ما در طول محرم و صفر چه در ایران و چه در خارج از ایران هیچ گاه مراسم عروسی و یا نامزدی و مراسم‌های شادی را برگزار نمی‌کنیم. چون ما اعتقاد داریم برگزاری شادی در ماه محرم و صفر برای ما نامبارک است. زرتشتیان در روز عاشورا و تاسوعای حسینی نیز هیچ وسیله نو را خریداری نمی‌کنند و خود را در غم مسلمانان شریک خواهند کرد.

برخی زنان حتی در طول ماه‌های محرم و صفر رِشته نمی‌بریدند چراکه بریدن رشته را مانند پختن شیرینی و بو دادن آجیل نوعی بی‌احترامی می‌دانستند. حتی اگر در طول این مدت نذر آش رشته داشتند، رشته‌اش را قبل از ماه محرم و صفر می‌بریدند.

از طرفی برخی زنان که گمان می‌کردند مشکل باروری دارند نیز در این ایام برای بچه‌دار شدن دست به دامن برخی باورهای مذهبی می‌شدند؛ مثلا نیت می‌کردند و از زیر بیرقِ دسته‌های سوگواری رد می‌شدند تا مشکل‌شان برطرف شود؛ روایت‌ها و نقل‌های متعهددی در این زمینه در ایران و کشورهای مسلمان وجود دارد. 

هرچند گاهی، در برخی مناطق، اتفاقاتی هم به این باورها اضافه شده است که مستند مذهبی ندارد و به خرافه تبدیل شده است؛ به عنوان مثال، در نقاطی از استان گیلان اگر دختری ازدواج کرده و چند سالی بچه‌دار نشده بود، باقی‌مانده غذای عزاداری که روی سفره مسجد ریخته بود را به خانه می‌آورد و آن را مجدداً روی سفره دیگری می‌ریخت، سپس یکی از زنان سادات محل سفره را روی او می‌تکاند. البته این کار هم قواعد خاص خود را داشت؛ زن سیده باید وضو می‌گرفت و همراه زنی که حاجت فرزند داشت زیر یک درخت پرثمر می‌رفتند؛ او درخت را شاهد می‌گرفت و به آن قسم می‌داد و بعد سفره را روبه قبله بر سر زن نازا که زیر درخت نشسته بود می‌ریخت تا بتواند باردار شود.

نذری دادن و اطعام؛ پررنگ‌ترین باور عمومی در محرم

در عین حال، استفاده از اطعام تکایا و هیات‌های محرم که به نام امام حسین (ع) و یاران ایشان متبرک شده است یا نذر کردن برای هزینه دادن اطعام در تکایا، هیات‌های مذهبی و ایستگاه‌های صلواتی را باید یکی از پررنگ‌ترین فرهنگ‌ها و باورهای عمومی جامعه ایرانی دانست که در بسیاری از موارد، افراد نه‌چندان مذهبی نیز اعتقاد قلبی راسخی به آن دارند. به عنوان مثال، اگرچه خرج دادن در ایام محرم در قالب تهیه اطعام برای هیات‌ها، باوری فراگیر است اما مواردی مانند شیر دادن در تکایا و ایستگاه‌های صلواتی به یاد حضرت علی اصغر (ع) نیز در زمره ابراز ارادت‌هایی است که از دیرباز وجود داشته و در گذر زمان به واسطه گسترش ایستگاه‌های صلواتی در شهرهای کسور، افزایش یافته است. این باورها در زمینه خرج کردن از مال شخصی برای رونق مراسم‌های محرم، نه تنها مستندهای متعدد مذهبی دارد، بلکه ماجراهای  گوناگونی درباره این نوع از ابراز ارادت به امام حسین (ع) و یاران ایشان، سینه به سینه نقل شده است.

پی‌نوشت: دربخش‌هایی از این گزارش از اطلاعات مقاله «عزاداری؛ نوشته عمادالدین باقی و مریم سامعی» از مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی استفاده شده است.

انتهای پیام

نظر شما