شناسهٔ خبر: 67620161 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه توسعه‌ایرانی | لینک خبر

درباره «تهران» که قرار است فصل سوم آن کلید بخورد

اشتباه محاسباتی در سریال‌سازی

صاحب‌خبر -

محمد تقی‌زاده

«تهران» یک سریال جاسوسی و درام اسرائیلی است که قرار است فصل سوم آن به‌زودی کلید بخورد. در فصل سوم این سریال جاسوسی هیو لوری، بازیگر بریتانیایی نقش اریک پترسون بازرس تأسیسات هسته‌ای از آفریقای جنوبی را بازی می‌کند. نکته حائز اهمیت درباره این سریال این است که با وجود اینکه هزینه این سریال از تلویزیون دولتی این رژیم تامین شده اما آشکارا در برخی مضامین و محتواها به ضرر فرهنگ و سیاست‌های آن عمل کرده است.

این سریال از سال ۲۰۲۰ شروع شد و فصل دوم آن سال ۲۰۲۲ روی آنتن رفت. به طور دقیق‌تر، نخستین قسمت سریال در ۲۲ ژوئن سال ۲۰۲۰ در اسرائیل به نمایش درآمد و اپل تی‌وی پخش جهانی آن را به عهده گرفت. سریالی که با بودجه مستقیم تلویزیون دولتی اسرائیل کان ۱۱ ساخته شد و به‌‌رغم ضعف جدی فیلمنامه و کیفیت ساخت در قسمت‌های آغازین، پس از پخش فصل اول در شبکه‌های این رژیم، ناگهان سر از شبکه قدرتمند اپل تی وی درآورد.

سریال «تهران» با وجود شبیه‌سازی شهر تهران از حضور بازیگران ایرانی، اسرائیلی و آمریکایی سرشناسی چون نیو سلطان، مناشه نوی، شان توب، نوید نگهبان، واسیلیس کوی کلانی، شروین عنابی و لیراز چرخی بهره می‌برد. بخش‌هایی از شهر تهران در این سریال بازسازی شده و گفته می‌شود برخی تصاویر آن نیز به صورت مخفیانه از داخل ایران فیلمبرداری شده است. موشه زوندر، کارگردان این اثر می‌گوید که هدف اولش از ساخت «تهران»، مقابله با تصویر منفی از ایران بود که سودای نابودی اسرائیل را در سر می‌پروراند.

از مهم‌ترین مضامین این سریال می‌توان به دوستی با ایرانی‌ها در پس پرده دشمنی با حکومت، نشان دادن فاصله بین مردم و حکومت در ایران، تقابل با نهادهای اطلاعاتی کشور، تلاش برای عدم دستیابی ایران به انرژی هسته‌ای و بمباران تاسیسات ایران از طریق القای برتری قدرت نظامی و اطلاعاتی اسرائیل، اشاره کرد.

داستان سریال «تهران»

در خلاصه فصل اول این سریال آمده است: «تامار رابینان، یک افسر اطلاعاتی یهودی‌تبار ایرانی است که متولد ایران دوران رژیم شاهنشاهی است، ولی در اسرائیل بزرگ شده و پس از خدمت در یگان ۸۲۰۰ آمان، به موساد پیوسته. او برای غیرفعال ساختن یک راکتور هسته‌ای در ایران وظیفه دارد. به شکل دقیق، مأموریت وی خنثی‌سازی پدافند هوایی جمهوری اسلامی است تا هواپیماهای جنگی اسرائیل بتوانند یک راکتور هسته‌ای را بدون تلفات بمباران کرده و مانع از دستیابی ایران به بمب اتمی شوند. پس از ناکامی مأموریت، رابینیان در سرزمین کودکی خود گیر می‌کند، جایی که او ریشه‌های محلی خود را کشف می‌کند و با گروهی از ایرانیان دوست می‌شود.» 

درباره فصل دوم این سریال که تغییراتی ساختاری و محتوایی در آن دیده می‌شود، آمده است: «قبل از اینکه تامار به خارج از ایران قاچاق شود تا زندگی جدیدی در کانادا آغاز کند، مأموریت نجات یکی از خلبانان اسرائیلی را که پس از مأموریت رآکتور اسیر شده بود، می‌پذیرد. او در بیمارستانی که خلبان در آن نگهداری می‌شود، با مرجان منتظمی، روان‌درمانگر و مأمور محلی موساد، روبرو می‌شود که به فرار او کمک می‌کند. عمه تامار به دلیل کمک به او اعدام می‌شود و تامار ویران شده قبول می‌کند که در تهران با میلاد بماند تا مأموریت جدیدی را انجام دهد: ترور قاسم محمدی که به ریاست سپاه پاسداران ارتقا یافته ‌است. تامار با نزدیک شدن به پسرش پیمان تلاش می‌کند تا به محمدی دسترسی پیدا کند. فراز کمالی به تعقیب بی‌وقفه‌اش برای تامار ادامه می‌دهد، اما با شروع کار مرجان به عنوان روان‌درمانگر برای همسرش پس از ربوده شدن و آزادی او توسط موساد، خود را در خطر می‌بیند. علیرغم کمک‌های اکراهی فراز، تلاش تامار برای مسموم کردن محمدی و همچنین تلاش برای کشتن او با تلفن بمب‌گذاری شده با شکست مواجه می‌شود. یولیا میگن، رئیس موساد، مأموریت را لغو می‌کند، اما تامار و میلاد سعی می‌کنند کنترل ماشین اسپرت محمدی را در حالی که او با پسرش مسابقه می‌دهد، در دست بگیرند که نتیجه آن مرگ پیمان است. مرجان توسط ناهید همسر فراز مسموم می‌شود. تامار موفق می‌شود محمدی را با موبایل انفجاری بکشد. میلاد با یک خودروی بمب‌گذاری شده توسط موساد در ماشین فرار کشته می‌شود و تامار را تنها می‌گذارد و در ایران بدون هیچ‌ فرد قابل اعتمادی به دام می‌افتد.»

تحلیل سریال «تهران»

مهرزاد دانش، منتقد سینما در تحلیل کوتاهی درباره سریال نوشته است: «درگیری اسرائیل و ایران، در کنار همه دغدغه‌ها و نگرانی‌ها بابت پیامد‌های احتمالی مختلفش، تداعی‌کننده دو سریال هم هست که در سال‌های اخیر با تمرکز بر فعالیت‌های جاسوسی اسرائیلی‌ها ساخته شده و بسیاری از سریال‌بین‌های حرفه‌ای هم قاعدتاً باید آن‌ها را دیده باشند.»

منتقد گاردین با تماشای ۲ اپیزود اول این فصل حسابی سرشوق آمده و می‌گوید اگر قرار بود همه فصل با هم استریم شود زیادی‌اش می‌شد. وی از این فیلم به عنوان تریلری هیجان‌انگیز یاد کرده که حضور گلن کلوز قدرت یک ستاره را به کشش درام جاسوسی افزوده است.

نشریه تلگراف نیز نوشته است: «تلویزیون اسرائیل از زمانی که سریال «زندانیان جنگ» را در سال ۲۰۱۰ ساخت و الهام‌بخش ساخت سریال «هوملند» با تمرکز بر دوستی دو دشمن شد، تلاش کرده تا خود را بالا بکشد، اما غیرممکن است بخواهیم به بازسازی «تهران» فکر کنیم که سریالی پرتنش است. این درام پرتره‌ای ظریف از کشوری را ترسیم می‌کند که اغلب آن را به عنوان کشوری یک بعدی و ضدغرب تصویر کرده‌اند.»

همزمان با اوج‌گیری تب و تاب پخش فصل نخست سریال «تهران» زنده‌یاد نادر طالب‌زاده در برنامه تلویزیونی «عصر» به‌صورت ویژه به این سریال پرداخت و آن را «محصولی صادراتی» از اسرائیل توصیف کرد که به سه زبان فارسی با زیرنویس عبری، انگلیسی و عربی ارائه شده است.

بهروز افخمی کارگردان نیز در این برنامه و در گفتگو با نادر طالب‌زاده درباره سریال «تهران» گفت: «قسمت‌های پخش‌شده از سریال «تهران» هم خیلی خسته‌کننده است و هم تماشاگر را احمق فرض کرده! آش آنقدر شور شده که فکر کنم تماشاگر اسرائیلی هم بفهمد دیگر اوضاع اینگونه نیست! حتی تماشاگر ضدانقلاب خارج از ایران هم همینطور است و به نظرم شاید تماس بگیرند به تهیه‌کننده و بگویند با اینکه مخالف ایران هستیم ولی این خبرها هم نیست (با خنده)! می‌توان گفت این سریال یک ملودرام آبکی است. در چند سال اخیر، به‌خصوص بعد از برگزاری جشن‌های چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی و مهم‌تر از آن ترور سردار سلیمانی و بدرقه میلیونی و غیرمنتظره او توسط مردم، دشمنان انقلاب و نظام اسلامی به نوعی عدم اعتماد به نفس، پریشان‌گویی و تکرار حرف‌های نخ‌نمایی که گویی حتی خودشان هم می‌دانند معنایی ندارد گرفتار شده‌اند.»

بی‌بی‌سی فارسی نیز در تحلیلی در این باره نوشت: «حریف موساد در این سریال، یعنی اطلاعات سپاه، کارکشته نمایش داده شده ‌است و افسران اطلاعات سپاه در این سریال، به نسبت فیلم‌های تبلیغاتی خود حکومت، همانند گاندو، زبردست‌تر نشان داده شده‌اند و دارای شناخت کافی از اسرائیل هستند. سریال تهران تلاش داشته ‌است که برای بینندگان، تصویری امروزی و باورپذیر ارائه دهد که کمتر در سینمای غربی نمایش داده شده ‌است. این سریال تلاش کرده‌ فضا و نمای معمول شهر تهران را شبیه‌سازی کند. نرده‌های دانشگاه تهران، خیابان انقلاب، فضای داخلی اداره‌های ایران، فرودگاه امام خمینی افزون بر جزئیاتی چون صندوق صدقات (که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در این کشور نصب می‌شود)، از تلاش‌های این سریال برای کسب یک همانندسازی دقیق از شهر تهران است.»

سریال «تهران» از نگاه کارگردان و عوامل

نکته جالب اینکه عوامل اسرائیلی ساخت این سریال اما همواره تاکید کرده‌اند که این سریال بر مبنای سیاست‌های اسرائیل ساخته نشده و قصد آنها ساخت فیلمی پرتحرک و انسانی بوده است. دانا ادن که از تهیه‌کنندگان سریال است پس از دریافت جایزه امی با تاکید بر این مساله گفت: «تهران فقط یک سریال ملی و متعلق به اسرائیل نیست؛ بلکه به درک و شناخت انسان‌هایی می‌پردازد که در پشت خطوط، به عنوان دشمن شما شناخته می‌شوند.»

نیو سلطان، بازیگر نقش اصلی نیز در مصاحبه با ورایتی بر این مساله تاکید کرده که این سریال جنبه خوب و بد ندارد بلکه بیشتر به درگیری و هیجان می‌پردازد و بیشتر درباره مردم واقعی تهران و اسرائیل از یک زاویه هیجان‌انگیز است. وی تاکید کرده که در فصل دوم مأموریت برای تامار بسیار شخصی‌تر است و علاقه شخصی وی می‌تواند او را گیج کند و حتی کنترلش را برهم بزند.

هر چند در این سریال مأموران امنیتی و پلیس ایران کاملاً کارآزموده و بسیار شبیه کارآگاهان تیزهوش فیلم‌های هالیوودی تصویر شده‌اند و حتی موساد است که چهره‌ای خشن دارد، اما آنچه باید درباره این سریال بر آن تمرکز شود این است که توجهی به نظر واقعی مردم ایران نسبت به اسرائیل ندارد و احساس موجود از این رژیم را به مخالفت یک جناح سیاسی خاص در ایران نسبت می‌دهد و همه تلاش سازندگان سریال نیز این است تا اسرائیل را به عنوان یک «کشور معمولی» در منطقه مطرح کنند.

سریال «تهران» از نگاه کاربران مجازی

بررسی نظرات کاربران مجازی در پلتفرم‌های داخلی و خارجی نظرات جالبی را درباره محتوا و سوگیری این سریال و همچنین فرم ساختاری و پرداخت آن ارائه می‌‌دهد:

صبا آذرپیک، فعال رسانه‌ای، درباره سوگیری سیاسی این سریال نوشته است: «فصل اول سریال تهران رو انگار ایران علیه اسرائیل ساخته بود؛ به عبارتی گاندوی اسرائیل بود برای اینکه نشان دهد، هر قدر هم تلاش کند جاسوس بفرستد، ایران دست بالا را دارد اما فصل دومش تا ۵ قسمت اول، یک خط را دنبال کرده با عنصر آقازاده و ناامیدی عناصر درونی، می‌توانند نفوذ کنند!»

الهام عابدین،ی فعال رسانه‌ای درباره جایزه گرفتن درام این سریال به طعنه نوشت: «دیگه با چه زبونی بگن سیاست از هنر و ورزش کاملا جداست؟!!! سریال تهران آخه؟؟ بهترین؟ درام؟»

حسین قاسمی رباره ارتباط این سریال با حادثه نطنز نوشت: «تا «اسرائیل درون ایران» شناخته نشود حوادثی مانند نطنز اجتناب‌ناپذیر است. واقعیت سریال «تهران» نیست و مأمورین موساد از پشت کوه به داخل ایران نیامده‌اند. انفجار نطنز را باید از طریق شناخت و رسوا کردن «اسرائیل ایران» پاسخ داد.»

کیوان عباسی مدیر شبکه من و تو در صفحه شخصی خود توئیت زد: « با اشتیاق زیاد در انتظار دیدن سریال تهران بودم و حتی برای حق پخش از شبکه قبل از تدوین نهایی به منوتو پیشنهاد شده بود، ولی حالا که سریال را دیدم متاسفانه باید بگم در حد انتظارات من نبود.»

علی نیز در توئیتر خود به طنز نوشت: «سریال تهران اشتباه‌ و بی دقتی‌های زیادی در مورد ایران داره ولی از همه بدتر می‌دونین کجاشه؟ ایرانیه زنگ میزنه میگه من یه ربع دیگه میرسم، سر یه ربع هم میرسه.»

 

نظر شما