به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی برنامه، سومین شب از نشستهای «سینما رو به آینده» روز سهشنبه ۱۹ تیر ماه با حضور حبیب ایلبیگی، سیدضیا هاشمی، محمدحسین فرحبخش، آرش خوشخو، سجاد نوروزی و محمد ساسان به همت سازمان سینمایی سوره در سالن شهر هنر پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.
در این نشست سیدضیا هاشمی درباره پروانه ساخت اظهار کرد: ما اعتقاد داریم که در حال حاضر هر کسی که میخواهد فیلم بسازد، سعی میکند به شورای پروانه ساخت کلک بزند؛ یعنی فیلمنامه را جوری مینویسد و فیلم را جور دیگری میسازد. ممکن است علاوه بر تغییر فیلمنامه ساخت فیلم را هم عوض کنند که گرفتاریهایی را برای سینمای ایران به وجود میآورد. پس بنابراین اگر پروانه ساخت نباشد، خود افراد با مسایل و مشکلات آشنا هستند.
چندین بار به سمت حذف پروانه ساخت رفتیم، اما...
در ادامه نشست، حبیب ایلبیگی درباره این موضوع عنوان کرد: آنچه از میراث پیش از انقلاب به ما رسیده و بعد از انقلاب هم این رویه با تغییراتی در آییننامه در دستور کار است، چندین دوره به سمت حذف پروانه ساخت رفتهاند. در دهه نود درباره این موضوع بسیار صحبت شد و منافع افراد مختلف هم مورد بررسی قرار گرفت. اینکه این اتفاق نیفتاد به دلیل مخالفت بخش زیادی از تهیهکنندگان سینما بود و شایان ذکر است که کارگردانان موافق برداشتن پروانه ساخت بودند.
وی ادامه داد: در مقایسه سینما با مطبوعات که نظارت پسینی دارد، باید به این موضوع اشاره کرد که مطبوعات و سیستم نشریه از سردبیر، دبیر سرویس و از اجزای مختلف تشکیل میشود. در واقع منافع جمعی بلندمدتی در رسانه وجود دارد و در یک فیلم سینمایی که منافع بلندمدتی نیست چون گروه فیلمسازی یک تا یکماه و نیم باهم کار میکنند و بعد از هم جدا میشوند. در واقع سرنوشت فیلم به دست تهیهکننده و سرمایهگذار میافتد و بقیه هیچ نفعی در آن ندارند. در رسانه مطبوعاتی اگر خبری توسط خبرنگار تهیه شود توسط سردبیر، دبیرسرویس و مدیر مسئول بررسی میشود و آن را تایید و منتشر میکنند. اگر این خبر غلط باشد، سرگذشت یک روزنامه با تعدادی آدم که قرار است سالها در آنجا حقوق بگیرند، خیلی با یک فیلم متفاوت است. تیتر برنامه شما «سینما رو به آینده» است اما موضوع پروانه ساخت ما را به گذشته برمیگرداند.
«آدم برفی» اکران شد، «جمهوری اسلامی» منقرض نشد!
در ادامه این جلسه، محمدحسین فرحبخش بیان کرد: من میخواهم از یک منظر دیگر ماجرا را دنبال کنم. آقای ایلبیگی قوانین را توضیح دادند که مربوط به قبل انقلاب است و این موضوع صحت دارد. قبل از انقلاب این قوانین به صورت مکانیکی اجرا میشد. من به شما یادآوری میکنم که سال ۱۳۷۵ فیلمی ساخته شد به نام «آدم برفی» ساخته آقای میرباقری، آقای خاکبازان مدیرکل وقت به خود من گفت اگر این فیلم پروانه نمایش بگیرد، مصادف است با انقراض جمهوری اسلامی. آن فیلم سال بعد اجازه گرفت، پخش و از فیلمهای پُرفروش شد. اتفاقاً جمهوری اسلامی قویتر شد و در تلویزیون هم هزاران بار آن را پخش کردند. پس این نگاه قانونی نیست، نگاه آن شخص است. قبل از انقلاب نگاههای این چنینی وجود ندارد.
وی ادامه داد: سینما را باید از قبل انقلاب بررسی کنید و گرنه همینی میشود که الان وارثش هستیم. سینمای قبل از انقلاب از منظر من سینماتر از سینمای جمهوری اسلامی است، چون به معنای واقعی سینما بود. شایان ذکر است که سینمای بعد از انقلاب از منظر استاندارد قابل قیاس نیست و سینمای قبل از انقلاب در بحثهای فیلمبرداری مانند یک شوخی است. اما اصل سینما که بر اساس سینما و قهرمان است، در سینمای بعد انقلاب وجود ندارد مگر به تعداد بسیار محدود. من همیشه گفتهام که ما چیزی به نام سینما در جمهوری اسلامی نداریم. به خاطر همین فیلمهای ما فروش نمیکند. فروش بیسابقه سال گذشته هم مربوط به ۵ فیلم بود و از بعد انقلاب همیشه اینطور بوده است.
لابیهایی که نانشان در وضعیت فعلی سینما است
در ادامه این جلسه سجاد نوروزی اظهار کرد: ما ۲ سرفصل کلی داریم. این سینما یا توسعه پیدا میکند و توسعهیافته میشود یا به همین وضع به اصطلاح بخور و نمیر ادامه میدهد. این توسعه معیارهای خاص خود از جمله تولید استاندارد، سیستم اکران استاندارد، خلق مخاطب جدید، پیشرفت تکنولوژی و.... دارد که سیستم حاکمیتی و بخش خصوصی باید تصمیم بگیرد، در کدام حالت میخواهد زیست کند. در حالت توسعه یافته ممکن است ۶۰ تا ۷۰ درصد بدنه سینما اعم از تهیهکننده حذف شوند، چون آنها نمیتوانند در ماهیت توسعه یافته کار کنند. بنابراین منافع بخش مهمی از بخش خصوصی ما در وضع فعلی است. شما نمیتوانید همه تقصیر را گردن ارشاد بیندازید، بخش مهم و قدرتمند و با لابیهای حاکمیتی، نانش در وضعیت موجود است.
وی ادامه داد: دقیقاً ۹۹ درصد فیلمهای بخش خصوصی، غیر از تهیهکننده سرمایهگذار دارد. فرمول پیدا کردن سرمایهگذار هم فرمول ثابتی است؛ آقایی دوست دارد خودنمایی کند و با بازیگران عکس بگیرد و شخصی که اسم تهیهکننده دارد، برای سرمایهگذار دورنمای خوب نشان میدهد و ازش پول میگیرد. تهیهکننده با ۷۰ درصد فیلم را جمع میکند و ۳۰ درصد از پول را در جیب خود میگذارد. ایشان اینگونه در تولید سودش را کرده است و با پس گردنی فیلمش را برای اکران ارایه میدهد و با دادن ۲ تا ۵ میلیون تومان به صفحات اجتماعی از آنها میخواهد برای اثرش تیزر بزنند و منتشر کنند.
نوروزی تاکید کرد: آیا این ماهیت اکران سینما در جهان است؟ در کانادا و یا همین کشور همسایه ما ترکیه قیمت بلیت برای هرکدام از اقشار جامعه متفاوت است؛ همچنین قیمت بلیت در هفته اول و دوم متفاوت است. هرچه اکران جلوتر میرود، قیمت بلیتش فرق میکند. یک روز سینما در ترکیه کلاً رایگان است. انبوه بازار اکران آنلاین در جهان به وجود آمده است اما ما کدامشان را در ایران میبینیم؟ حال باید بگویم عدهای که منفعتشان در پروانه ساخت است، در شوراهای همه دولتها حضور داشتند؛ یعنی در دولت آقایان خاتمی، احمدینژاد، روحانی و شهید رئیسی. اینها همیشه بودهاند و وضعیت سینما هرگز تغییر نکرده است.
در ادامه نشست، آرش خوشخو بیان کرد: ما روزنامهنگار و منتقدیم و خیلی برایمان مهم نیست آقای فرحبخش و دیگر دوستان عزیز چقدر سود میکنند یا سختی میکشند. ما فقط میخواهیم فیلم خوب ببینیم؛ دقیقاً دغدغه من این است. درباره سینمای قبل از انقلاب باید بگویم هر فیلم خوبی که تولید شده، با کمک دولت وقت و بخش خصوصی کاملاً بازی را باخته بود. این موضوع در روزنامه اطلاعات و کیهان ۱۳۵۶ که میزگردهای خروج بحران در آن تشکیل شده است، دیده میشود. من این را میگویم که ثابت کنم توهم سینمای عالی قبل انقلاب خرافهای بیش نبوده است. هر فیلم خوبی در سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ ساخته شده، حتماً کمک دولت را داشته است. کیفیت سینمای دهه ۶۰ ما به هر دلیلی به هیچوجه با سینمای دهه ۵۰ قابل مقایسه نیست و اتفاقاً چند سروگردن و چندمتر از آن بالاتر است. خیلی از فیلمهای پرفروش دهه ۵۰ را نمیشود الان دید.
حبیب ایل بیگی اظهار کرد: اتفاقاً ما با اکران فیلم خارجی مخالف نیستیم. این آمریکا است که ما را تحریم کرده است. از سال ۱۳۵۷ به بعد امکان هیچ اکران میجر و کمپانیهای اصلی آمریکایی و حق فروش نمایش خانگی برای ما وجود ندارد.
در ادامه محمد ساسان گفت: من عقیده ندارم که در دهه ۶۰ با نگاهی خیانت بار سینمای ایران مدیریت شده باشد. سینمای ایران به نسبت حرف تازهای که انقلاب سال ۱۳۵۷ مطرح کرد به هیچ عنوان پیشرو نبوده است و دلیل عمده این مساله جریان بسته روشنفکری در کشور است. علیرغم فریادهای عجیبی که میزند و از آزادی در تولید و سوژهها میگوید، نگاه رو به جلویی ندارد. درباره پروانه ساخت هم باید بگویم که وزارت ارشاد با وجود پروانه ساخت یک فیلم را گارانتی میکند و به همین دلیل بسیاری از تهیهکنندگان مخالف حذف آن هستند.
وی تاکید کرد: ما میتوانیم اسم سینمای خودمان را سینمای ایران بگذاریم چراکه واجد یکسری شرایط و هویت سینمایی است و میتوان به آن افتخار کرد اما اسم آن را صنعت نمیتوانیم بگذاریم چون سینما واجد شرایط و مدلی از تولید است که در سینمای ایران وجود ندارد. امروزه فضای استریم فرصتی را فراهم آورده تا با هرزتولیدهایی در سینمای آمریکا رو به رو باشیم که اتفاقاً تعداد زیادی را هم به خود اختصاص میدهند، در حالی که در سینمای ایران تعداد چنین آثاری زیاد نیست.
مدیر مرکز تولیدات سینمایی سوره بیان کرد: سینمای ایران نیاز دارد تا استعدادهای تازهای وارد آن شود. توصیه من به دولت آینده این است که مساله ملی سینما و یکسان سازی آموزش باکیفیت را در سراسر کشور جدی بگیرد تا استعدادهای نو وارد سینما شوند. همچنین باید مدل کمپانی سازی مورد توجه قرار گیرد. باید چارهای اندیشیده شود که تنها مخاطبان به فیلمهای کمدی توجه نکنند و فیلمهای دیگری نیز امکانی برای دیده شدن داشته باشند و نیاز است تا نگاه سیاسی در فرهنگ و هنر کنار گذاشته شود.
دهه شصت میگفتند نماز هنرمندان پیش از انقلاب باطل است!
در بخش دیگر این نشست، محمدحسین فرحبخش مطرح کرد: خیانتی در دهه شصت اتفاق افتاد و نگذاشتند که تهیهکننده تربیت شود، اکنون نتایج آن دیده میشود. سینمای نوین مدیون انقلاب اسلامی و صحبت امام خمینی (ره) مبنی بر این است که سینما مظهر تمدن است. کسی به من گفت که اگر امام (ره) در بهشت زهرا (س) چنین جملهای نگفته بودند، اکنون چیزی به نام سینما و تئاتر در کشور ما وجود نداشت. عدهای از این افراد در دهه شصت میگفتند که نماز هنرمندان پیش از انقلاب باطل است. اکنون اگر یک نفر از این افراد وارد خانه سینما شود، من کارم را تعطیل و با آنها میجنگم. باید افراد جدید و جوانی روی کار بیایند.
سجاد نوروزی درباره ناکامیها مطرح کرد: ما در ۴۰ سال گذشته تجربه متراکمی در تمام حوزهها داریم و ناکامیها و کامیابیها نیز مشخص هستند. هر دورهای هم وضعیتش معلوم است. عکسی که آقای قادری گفتند، اگر در آن عکس مدیران سینمایی دوره آقای احمدی نژاد هم بودند، من همین هشدار را میدادم. دهه شصت هم همین هشدار را میدادم. اکنون به آقای پزشکیان هشدار میدهم که تجربیات گذشته را تکرار نکنید. این گذشته هم وجوه مختلفی دارد. جامعه و وضعیت حکمرانی ما کشش این تکرار اشتباهات را ندارد. ما در حکومت دینی زندگی میکنیم اما هنوز ژانر سینمای دینی در کشور نداریم.
حبیب ایلبیگی بیان کرد: فیلم «رستاخیز» در دولت دهم ساخته شده بود و وقتی اکرانش در دولت دیگر اتفاق افتاد، همه شاکی شدند که چرا در زمان ما این فیلم را به جشنواره فجر ندادید؟ این مسایل باعث سرخوردگی فیلمساز میشود. من با آقای درویش در بغداد این فیلم را با علما، شیعیان، اهل سنت و … تماشا کردیم و مخاطبان از ابهت این فیلم حیرت کرده بودند. اما ما در ایران با این فیلم چه کردیم؟
سیدضیا هاشمی درباره فیلم «رستاخیز» گفت: من در جریان تولید فیلم «رستاخیز» بودم و اینکه از دولت قبل اجازه اکران ندادند، شایعه است. ما در زمان جشنواره فجر این فیلم را در ایران اکران خصوصی کردیم و مخاطبان با این فیلم ارتباط برقرار نکردند. جدا از حساسیتی که روی فیلمها وجود دارد اما من میگویم که خیلی از فیلمهای ما سینمای دینی است. سینمای دینی که فقط عاشورا نیست.
دولت جدید، چرخ را از نو اختراع نکند
سیدضیا هاشمی گفت: امید ما در دولت جدید این است که دوباره چرخ را از نو اختراع نکنیم و حتماً آدمهای جدید را به عنوان وزیر سرکار بیاوریم. در جایگاههای پایین به نظرم جابهجاییها غلط است و اتفاق خوبی نیست و این همه تجربه را نباید کنار گذاشت. امیدمان این است که آدمهای مختلف حضور افرادی را به رییس جمهور توصیه نکنند که اساساً مساله شان فرهنگ نیست و فقط به دنبال پست هستند.
سجاد نوروزی در پایان سخنان خود مطرح کرد: واقعاً باید برنامه توسعه سینمای ایران را شکل داد و کمپانی محور بشود. آدمهای بی نام و نشان که دغدغه هنر ندارند و جنس آنها هنر نیست، به عنوان تهیه کننده وارد سینما نشوند. اساسیترین دغدغه من به عنوان یک دهه شصتی این است که حوصله، توان و تکرار گذشته در هر شکل و دورهای را ندارم. امیدوارم یک مسیر جدید و باب نویی برای سینما و فرهنگ باز شود و به استانداردهای مشخصی برگردیم. دیگر در این سن واقعاً دچار آلرژی میشوم وقتی میبینم میخواهند چرخ را از نو اختراع کنند. این را دیگر نه جامعه کشش دارد و نه فرصت آن وجود دارد.
محمدحسین فرحبخش نیز در پایان عنوان کرد: من آرزو میکنم مملکت به آرامش مطلق برسد. اگر خدایی نکرده کسانی که آزمایش خود را پس داده و موفق هم نبودهاند و سر سفره آقایان خاتمی، میرسلیم، مسجدجامعی، صفار هرندی و … نشستند در حالی که نگاه این افراد زمین تا آسمان با هم تفاوت داشته است، سرکار نیایند و چهرهها و اندیشههای جدید پست و مقام بگیرند و رانت خواری کنار برود.
متن کامل سومین شب از نشستهای «سینما رو به آینده» را در اینجا مطالعه کنید.