به نقل از پایگاه اطلاعرسانی آستان مقدس حسینی، تاریخ طویل حضور شرق شناسان در غرب آسیا بهویژه کشورهای عربی بسیار چشمگیر است. اگرچه انتقادهای بسیاری به میزان صداقت و همچنین نیتهای استعماری آنها در سرزمینهای اسلامی وارد است با این حال در این میان بسیاری نیز بودهاند که علاقه بسیاری به این سرزمینها داشته و به شکلی صادقانه و عینی درباره آن نوشتهاند و میراث فکری و ادبی بسیاری را ترجمه و حفظ کردهاند و این امر با وجود اختلاف زبان و دین، بسیار چشمگیر و ارزشمند است.
هنگامی که آثار این شرقشناسان را دنبال میکنیم، درمییابیم که با وجود تمام انتقادها به اهداف و نیات آنها نمیتوان انکار کرد که آنها در ثبت اطلاعات و معلومات از جوامع مسلمان توجه بسیار زیادی داشته و هر چیزی را با دقت تمام ثبت کردهاند و به جنبههای مختلف امور دقت کرده و به امور بسیاری از این سرزمینها اهمیت دادهاند، چیزهایی که شاید در نگاه نخست جزئی و بسیار پیش پا افتاده به نظر میرسد.
اگرچه اغلب شرقشناسانی که به سرزمینهای اسلامی آمده بودهاند، برای مأموریت خاص از سوی دولتهای خود به این کشورها آمده بودند با اینحال این امر آنها را از رعایت دقت علمی بهویژه در ثبت جزئیات مناطق مورد بازدید و ویژگیهای جوامع مسلمان بازنداشته است.
سفر پدرو تیشیرا(Pedro Teixeira)، شرقشناس پرتغالی به خاورمیانه یکی از قدیمیترین این سفرها به شمار میرود. او از مناطق تحت سلطه امپراتوری پرتغال در آن زمان، بهویژه منطقه خلیج فارس و کشورهای اطراف آن دیدار کرد. سفر او از جزیره گوا در هند تا ایتالیا ادامه داشت، تیشیرا در این سفر از طریق خلیج فارس به عراق کنونی رفت، از بصره دیدن و از آنجا به نجف اشرف و کربلا سفر کرد و در ادامه سفر خود از حلب و قبرس نیز دیدار کرد.
وی پس از ورود به بصره به نجف اشرف رفت، عراق در این زمان یعنی سال ۱۶۰۴ میلادی تحت اشغال عثمانی قرار داشت و حاکمی که از جانب آنها بر کربلا و نجف منصوب شده بود، امیر جشعم، ناصر المهنا بود که خود را شاه میخواند و مالیات و خراج سنگینی از مردم این دو شهر میگرفت. او در نزدیکی کربلا اقامت داشت و خود را شاه میخواند اگرچه در ظاهر او تابع عثمانیها بود اما تیشیرا نوشته است که خود شاهد بوده، نیروهای حاکم کربلا و نجف اسب، لباس، اثاثیه و اسلحه به سیوچهار سرباز عثمانی را پس از غارت و قتل آنها، در کربلا فروختند. تیشیرا این وضع را ناشی از هرجومرج کاملی میداند که به دلیل جنگ ایران و عثمانی در کربلا و عراق حاکم بود.
تیشیرا در روز جمعه (۲۴/۹/۱۶۰۴) وارد کربلا شد و در یکی از خیمههایی که برای زائرین آماده شده بود، اقامت گزید که هزینه برپایی آن از سوی خیرین اهدا شده بود. وی در مورد کربلا میگوید: «ساکنان این شهر چهار هزار خانوار هستند که از اقوام مختلفی شامل اعراب، ایرانیها و ترکها میشود». به گفته وی ترکها در اطراف کربلا استقرار داشتند و وظیفه نظارت و دیدهبانی اطراف شهر را بر عهده داشتند اما به دلیل جنگ با ایرانیها از آنجا به بغداد عقبنشینی کرده بودند و ایرانیها نیز به دلیل جنگ و احساس ناامنی و عدم امنیت از کربلا مهاجرت کرده بودند.
تیشیرا مشاهدات خود را هنگام گشتوگذار در بازارهای شهر شرح میدهد و میگوید: بازارهای کربلا با آجر ساخته شده بود و مملو از مایحتاج و اجناس تجاری بود، مردم از شهرها و روستاهای مجاور برای دادوستد به این بازارها میآمدند، قیمتها ارزان و ارزاقی مانند گندم، برنج، جو، میوهها، سبزیجات و گوشت به وفور موجود است.
جعفر الخیاط، مورخ عراقی در توضیحی بر نوشته تیشیرا تأکید میکند: حاصلخیزی کربلا پیشینه طولانی دارد و قبل از حفر کانال آبی از فرات به کربلا نیز، وجود باغها و مزارع نزدیک و اطراف کربلا حکایت از حاصلخیزی دیرینه زمینهای حومه کربلا دارد.
تیشیرا همچنین به تشریح خیل عظیم زائرانی پرداخته است که از سراسر جهان به کربلا میآمدند. وی همچنین از ساقیانی یاد کرده که به استقبال آنها میرفتند و به یاد امام حسین(ع) و یارانش که در حین تشنگی در این سرزمین به شهادت رسیدند، با مشکهای چرمی و کاسههای مسین زیبا، زائران را سیراب میکردند. به گفته این شرقشناس پرتغالی آب کربلا از چاههای اطراف تأمین میشد و این آب بسیار گوارا بود. وی همچنین باغ و بوستانهای اطراف کربلا را ستوده است.
تصاویری از قدیمیترین سقاخانه های کربلا
تیشیرا همچنین اشاره میکند هوای کربلا بسیار مطبوع است و آبوهوای آنجا از همه شهرهایی که در عراق دیده بهتر بوده است. وی همچنین اشاره میکند در کربلا تعدادی چاه آب وجود دارد که آب عموم مردم از طریق آن تأمین میشود، این آب بسیار گواراست و همچنین درختان زیادی در بوستانها و باغهای اطراف شهر وجود دارد که به گفته او شامل میوههای اروپایی نیز میشود.
به گفته این شرقشناس پرتغالی، آبیاری این باغها از طریق نهری صورت میگیرد که از رود فرات در هشت فرسخی این شهر قرار دارد، منشعب شده است. به گفته وی در مراتع خرم اطراف شهر تعداد زیادی گاو و گوسفند به چرا مشغول بودند و در منتهیالیه شهر رو به رود فرات دو برکه بزرگ آب به شکل مربع شکل وجود داشت. تیشیرا میافزاید که با توجه به وجود خرابههای برخی ساختمانها و پناهگاههای موقت در اطراف این برکهها، به نظر میرسد که این برکهها به منظور تفریح و گشتوگذار مردم بهویژه در ایام حضور زائران ساخته شده است.
تیشیرا همچنین به امنیت شهر نیز اشاره میکند. به گفته وی شهر امنیت کامل داشت و تنها چیزی که آرامش این شهر را بر هم میزد، حضور اعضای ارتش عثمانی، پیروان آن و عدهای بادیهنشین بود که در نتیجه شورش و هرجومرج، به ایجاد رعب و وحشت در بین مردم میپرداختند. تیشیرا به این نکته اشاره میکند که او در مسافرخانهای که وی در آن اقامت داشت چهل نفر از سقمانیان به همراه فرمانده خود حضور داشتند. این افراد یک گروه نظامی محلی بودند که وابسته به دولت عثمانی بود و مردم از آنها بسیار میترسیدند چون عادت داشتند در هر فرصتی به مردم حمله کنند و آنگونه که تشیریا توصیف میکند آنها بسیار بیرحم بودند و هیچ کنترلی بر آنها وجود نداشت.
توصیف تیشیرا از وخامت اوضاع امنیتی کربلا در آن زمان و کنترل ناصر المحنه و گروهش بر آن با توصیف شرقشناس انگلیسی، استفان همسلی لانگ گریک نیز یکسان است او نیز از وضعیت امنیتی نامناسب و ایجاد مزاحمت برای مردم از جانب نیروهای عثمانی و همچنین بادیهنشینان سخن گفته است. به گفته وی این نیروها مزاحمت بسیاری برای زائران نیز ایجاد و اقدام به غارت و اخذ باج از آنها میکردند.
ترجمه از سعید عدالتجو
نظر شما