شناسهٔ خبر: 67605337 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: تابناک | لینک خبر

جولان سایه‌ها در فوتبال ایران/ فضای شبه امنیتی با کلیدواژه «مجوز»

موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شود که مشخص نیست چه نهاد یا ارگانی در فوتبال مداخله می‌کند و فضای آن را شبه امنیتی کرده است. عجیب اینکه نه تنها مربی یا بازیکنی که با این وضعیت مواجه شده، نخواسته یا نتوانسته با صراحت از آن صحبت کند، بلکه...

صاحب‌خبر -

جولان سایه ها در فوتبال ایران/ فضای شبه امنیتی با کلیدواژه «مجوز»

مدتی است فوتبال ایران با رویه‌ای غیرشفاف و ابهام برانگیز مواجه است. موضوعی که به دیگر زوایای مبهم از جمله گردش مالی اضافه شده و در مواقعی آنقدر بحث برانگیز بوده که همه ابعاد را تحت تأثیر قرار داده است. از جمله اینکه گفته می‌شود هنوز مجوز یحیی گل‌محمدی برای حضور در فولاد صادر نشده یا سیدحسین حسینی برای ادامه فعالیت در استقلال نیاز به مجوز دارد.

هیچکس به طور دقیق نمی‌داند این گزاره به یکباره از کجا و چگونه شکل گرفت؛ اینکه مجوز ادامه فعالیت فلان بازیکن یا مربی صادر نشده یا نخواهد شد. در همین یکی دو سال گذشته به اسامی مختلفی می‌توان اشاره کرد که با چنین شرایطی دست و پنجه نرم کرده‌اند. وریا غفوری، عارف غلامی، یحیی گل‌محمدی، سیدحسین حسینی، کریم باقری و حتی جواد نکونام که در مقاطعی مشمول این قضیه شده‌اند و پیش‌تر نام علی دایی هم با این مسئله عجین شده است. در وهله اول باید به این سؤال پاسخ داد که اصولاً عدم صدور مجوز برای بازیکن یا مربی به چه معناست؟ مگر بازیکن یا مربی که سال‌هاست در این عرصه فعالیت دارد، جزو اتباع خارجی است که در انتظار تمدید یا عدم تمدید مجوز کار خود باشد؟

در این راستا معمولاً همه چیز در حد حدس و گمان باقی می‌ماند و طبیعی است که حلقه مفقوده‌ای به نام عدم شفافیت در هر حوزه‌ای از جمله فوتبال، بسیار مضر است و بعضاً تبعات مخرب و جبران ناپذیری خواهد داشت. تعدادی از موارد قابل توجه در این خصوص پس از اتفاقات پاییز سال ۱۴۰۱ افتاد یا حداقل از آن تاریخ به بعد بیشتر مورد توجه قرار گرفت. مثلاً در مواردی مربی یا بازیکنی با سد نامرئی عدم صدور مجوز مواجه شد و این در حالی است که بسیاری از مردم و البته تعدادی از مسئولان معتقدند اگر فردی صرفاً به موضوعی اعتراض دارد، نباید با او برخورد قهری صورت گیرد.

موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شود که مشخص نیست چه نهاد یا ارگانی در فوتبال مداخله می‌کند و فضای آن را شبه امنیتی کرده است. عجیب اینکه نه تنها مربی یا بازیکنی که با این وضعیت مواجه شده، نخواسته یا نتوانسته با صراحت از آن صحبت کند، بلکه باشگاه مربوطه هم تمایلی به این مهم نداشته و حیرت‌انگیز اینکه فدراسیون فوتبال هم به عنوان متولی فوتبال کشور هیچگاه کوچک‌ترین واکنشی به اخبار و شایعات اینچنینی نداشته است. حتی در مواردی که پای بازیکنی ملی‌پوش وسط بوده است. در حالی که فدراسیون فوتبال به عنوان متولی باید از حقوق فوتبالی‌ها صیانت کند و اینجا پای خود را کنار می‌کشد و حتی با سکوتش همراهی می‌کند.

حال سؤال این است که چه شخص یا اشخاصی از ایجاد فضای موجود سود می‌برند؟ کدام نهاد یا ارگان تصمیم می‌گیرد سلیقه و تفکر خود را اعمال کند، در صورتی که علاوه بر کمیته‌های انضباطی و اخلاق در فدراسیون فوتبال، نهادهای بالادستی و نظارتی هم وجود دارند و طبیعتاً برخورد با هر تخلفی در راستای قانون، مانع تشکیل فضایی پر از ابهام و تردید می‌شود. در این بین سهم و نقش میلیون‌ها هوادار و علاقه‌مند به فوتبال چیست؟ چه کسی وظیفه روشنگری و اقناع افکار عمومی را برعهده دارد؟ اصلاً چنین مسائلی برای آنهایی که پدید آورنده اینگونه شرایط هستند، اهمیتی دارد یا ترجیح داده می‌شود فضا غبارآلود باقی بماند و مخاطب میلیونی با شایعات و گمانه‌زنی‌ها سرگرم شود!

از سویی مبرهن است که فوتبال در بسیاری از جوامع از جمله ایران به دلیل فراگیری گسترده و حجم مخاطب و دنبال کننده‌ای که دارد، از محبوبیت و جایگاه خاصی برخوردار است و طبیعتاً چنین فاکتوری ممکن است باعث ترغیب افرادی شود که به لحاظ تخصص و آشنایی با فضای فوتبال، ارتباط مستقیم و معناداری با آن نداشته‌اند. به طور مثال حدود دو دهه پیش که به یکباره تعداد حضور و نقش‌آفرینی برخی افراد خاص از بین سیاسیون در فوتبال ایران فزونی یافت. عزیزاله محمدی، ناصر شفق، محمد رویانیان، مصطفی آجورلو و محمدحسین جعفری، تنها تعدادی از لیست بلندبالایی است که در مقطعی نسبتاً طولانی، حضور فعالی در عرصه فوتبال داشتند. همین حالا هم افرادی با مسئولیت‌های مختلف در فوتبال‌مان حضور دارند که گفته می‌شود به نهادهای خاص قدرت و سیاست متصل هستند.

بنابراین در چنین شرایطی ممکن است هر اتفاقِ فوتبالی در نزد افکار عمومی و طرفداران ماهیت غیرفوتبالی به خود بگیرد؛ از نتیجه دربی پایتخت گرفته تا اشتباهات داوری.  با این اوصاف، فوتبالِ پر‌مخاطب هیچگاه نباید ابزاری در دست گروه‌بندی‌های سیاسی باشد. در واقع روح فوتبال نباید با جنجال و ابهام آمیخته شود، رفتار پلیسی در چنین عرصه‌ای راهگشا نیست و به کرات ثابت شده که شفافیت رابطه مستقیمی با دوام و قوام هر جامعه‌ای دارد.

* مهدی ملکی