شناسهٔ خبر: 67602892 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تابناک | لینک خبر

مرور روزنامه‌های چهارشنبه ۲۰ تیرماه

پزشکیان در حال تحویل گرفتن وضعیت سوییس است! /شورای نگهبان در برابر دو تفسیر/اصلاح طلبان، شکست پنهان پیروزی آشکار

چرا روند انتقال دولت با کندی انجام می شود؟ کابینه‌ای برای عدالت وآزادی ، پیام پوتین به ناتو، نخستین دستور پزشکیان صادر شد، تشریح کابینه در جمع کارآفرینان، پیامِ تراز نظام و برخوردهای ناتراز، دست یاری داخلی‌ها به رئیس دولت چهاردهم، ضرب‌الاجل «جمعه» دموکرات‌ها برای کنار رفتن بایدن، آينده روشن بازار مسكن و چرا نمی‌توان رأی پزشکیان را قومیتی دانست؟ از مواردی است که موضوع گزارش های خبری و تحلیلی روزنامه های امروز شده است.

صاحب‌خبر -

 

به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز چهارشنبه 20 تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که استقبال منطقه از رئیس‌جمهور منتخب، گرجستان، قربانی جدید ناتو؟، ماموریت دشوار پزشکیان برای مسکن، بوی اختلاف برای تشکیل کابینه؟ و شیوع تب‌دنگی در کشور در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم: 


پزشکیان در حال تحویل گرفتن وضعیت سويیس است !


عباس عبدي طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان معتاد به رانت نوشت: رفتار انتخاباتی تندروها هنوز به پایان نرسیده و گویی تازه آغاز شده است. اخلاق گمشده آنان است. نه اخلاق مناظره دارند و نه اخلاق پیروزی و مهم‌تر از همه فاقد متانت اخلاقی برای پذیرش شکست هستند. رفتار و گفتاری که در این دو، سه روز از خود نشان دادند مایه تاسف و خطری جدی برای کشور است. با اینکه نامزدی که بنده هم از او حمایت می‌کردم، پیروز شده است ولی همچنان خود را پیروز نمی‌دانم، زیرا معتقدم در برابر شکستن سد تحریم همچنان موفقیت لازم را نداشتیم و نتوانستیم به اندازه کافی افراد را به پای صندوق رای بیاوریم. آقای پزشکیان باید بکوشد که آنان را به میدان بیاورد. ولی طرف مقابل که با تمام قدرت دولتی و حتی با حمایت رسانه‌های عمومی و حمایت مجموعه اصولگرایان تندرو گذشته و حال و با حمایت اسراییل و ماهواره‌ها نتوانسته برنده شود همچنان دنبال پیدا کردن یک مقصر غیر از خودشان است تا بلکه مرهمی بر زخم‌های ناسور خود بگذارد. هر کدام آنان سخنی و موضعی را علیه انتخابات اظهار می‌کنند. مشاور نامزد شکست خورده به مردم توهین می‌کند که چرا به ما رای ندادید و معتقد است؛ کسانی که به پزشکیان رای دادند نادان، کودک‌صفت و بی‌بهره از عقل هستند! و ۱۷ میلیون رای‌دهنده به پزشکیان هزینه نادانی خود را به بخش دیگر جامعه تحمیل کردند. شاید و به تعبیری درست می‌گوید، زیرا این رای‌دهندگان رانت‌های حکومتی را از آنان گرفته‌اند و به روز سیاه خواهند افتاد. یا یکی دیگرشان دنبال این است که به حساب شورای نگهبان برسد درحالی که قطعا می‌داند ماجرا بالاتر از شورای نگهبان است. آن دیگری که نماینده مجلس است معتقد است که اعضای شورای نگهبان زیر باد خنک کولر نشسته‌اند و ۴ نفر را به جان یکی انداخته‌اند و این کارشان موجب شکست هر ۴ نفر شده!! و ترکیبی از نامزدها تحویل دادند که هیچ جوره نشود درستش کرد!! او یادش رفته بود که چند ماه پیش و در زمستان سرد، این شورا کنار شوفاژ گرم نشسته بود و صلاحیت او را تایید و دیگران را رد کرده بود تا وی انتخاب شود!  آن دیگری خارج‌نشین معتقد است که اگر حکومت برای افزایش رای کاری کند که فردی چون پزشکیان بیاید آن حکومت دیگر ارزش دفاع کردن ندارد. 

تازه می‌گوید تا آخر امسال کار دولت تمام است!! دیگری یادش افتاده که نظام پارلمانی بهتر از نظام ریاستی است. آن دیگری عصبانی شده که چرا قر می‌دهید پس حق ندارید غر بزنید. کیهان هم در این میانه چنان تصویری از تحویل وضعیت عمومی دولت هنگام باخت نامزدشان ارائه کرده که اگر کسی نداند فکر می‌کند که پزشکیان در حال تحویل گرفتن وضعیت سويیس است. جالب‌تر از همه نامزد بازنده است که در روضه‌خوانی علیه دولت جدید، خط و نشان می‌کشد و می‌گوید که؛ اگر جایی ما چیزی گفتیم و دولت عمل کرد که هیچ، وگرنه ما وظیفه خود می‌دانیم ورود کنیم! خلاصه جمعه بازاری است. بلاهت پشت بلاهت.

واقعیت چیست؟ در یک کلام اعتیاد مزمن به رانت. هر چه در سیاست از رانت استفاده کردند بیچاره‌تر و ضعیف‌تر و وابسته‌تر شدند. ۶۰درصد مردم رای ندادند ولی این جماعت رانتی به این اعتراض می‌کنند که چرا صحنه را جوری طراحی نکردید که ما میان این ۴۰درصد برنده شویم؟


شورای نگهبان در برابر دو تفسیر


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان شورای نگهبان در برابر دو تفسیر نوشت: عملکرد شورای نگهان در انتخابات ریاست‌ جمهوری اخیر را دو گونه می‌توان تفسیر کرد. یک تفسیر اینست که علیرغم ادامه روش بسته عمل کردن این شورا، این‌بار چون روزنه‌ای برای اعمال نظر عده‌ای از مردم در نشان دادن نظر و اعلام رای خود به وجود آورد، میزان مشارکت تا حدودی بالا رفت و گشایشی حاصل شد. تفسیر دیگر چیزی است که یکی از نمایندگان مجلس در فضای مجازی مطرح کرده و نوشته: «خدمت شورای محترم نگهبان عرض می‌کنم که نتیجه به دست آمده را بیش و پیش از همه، نتیجه اشتباه عجیب این دوستان در چینش سیاسی نامزدها می‌دانم! اینکه به راحتی و بدون عاقبت‌اندیشی، طی پنج شش روز، پشت میز و زیر باد کولر بنشینند و بدون تحلیل لازم، ترکیبی را در فرایندی غیر شفاف تحویل ما دهند که هیچ جوره، حتی با خون دل خوردن و دوندگی مستمرِ جوانان و طلبه‌های انقلابی زیر گرمای چهل پنجاه درجه هم نتوان درستش کرد انصاف نیست. به ما که قاعدتاً پاسخگو نیستند اما امیدوارم لااقل نزد خود بیاندیشند که انصافاً اگر قرار بر مهندسی انتخابات (گرچه سهواً) به نفع دوستان اصلاح‌طلب بود آیا می‌شد چینش نامزدها را بهتر از این اعلام نمود؟! قطعاً خیر! انشاالله درس عبرتی بشود برای موارد آتی».
روشن است که تفسیر اول متعلق به کسانی است که مایل هستند مردم از سلایق مختلف بتوانند در انتخابات ابراز نظر و رای و افراد مورد نظر خود را انتخاب کنند. صاحبان این نگاه، در عین حال که با انحصار مخالفند، به‌‌هیچ‌وجه انتظار ندارند شورای نگهبان از معیارهائی که قانون برای نامزدهای ریاست‌ جمهوری و یا در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان در نظر گرفته صرفنظر کند و کوتاه بیاید. آنها معتقدند اگر بررسی صلاحیت‌ها با تکیه بر ضوابط قانونی صورت بگیرد، نتیجه کار به نفع کشور، مردم و نظام جمهوری اسلامی است. با چنین روشی، مردم برای شرکت در انتخابات و انداختن آراء خود به صندوق‌ها انگیزه پیدا می‌کنند، میزان مشارکت مردمی بالا می‌رود، جمهوریت نظام تقویت می‌گردد، دشمنان کشور و نظام خلع ‌سلاح می‌شوند و جنبه اسلامیت نظام نیز جلوه بیشتری پیدا خواهد کرد. از همه مهم‌تر اینکه نتیجه چنین روشی منجر به تقویت پشتوانه مردمی حکمرانی می‌شود که از هر سلاحی برای مقابله با توطئه‌های بدخواهان و دشمنان قوی‌تر و کارآمدتر است.
تفسیر اول همانطور که در متن اعتراضی آن نماینده مجلس مشهود است اولاً شورای نگهبان را برای «چینش سیاسی» نامزدها می‌خواهد، ثانیاً مایل است این چینش طبق نظر یک جناح سیاسی باشد، ثالثاً انتخابات مهندسی‌ شده باشد، رابعاً از روحانیت برای حمایت از یک نامزد خاص استفاده ابزاری شود و خامساً جماعتی که مرتکب چنین اقدامات خلاف قانون و خلاف مصالح کشور و نظام می‌شوند شایسته عنوان «انقلابی» هستند و طبعاً کسانی که مرتکب این تخلفات نشوند انقلابی نیستند!
شورای نگهبان در معرض چنین انتظارات شگفت‌انگیز و خلاف قانون از ناحیه کسانی قرار دارد که حتی از اعلام آشکار خواسته‌های خلاف قانون خود پرهیز نمی‌کنند. این خواسته محدود و بیگانه از مسیر انقلاب و امام انقلاب‌آفرین، اگر در همین انتخابات عملی می‌شد، قطعاً مشارکت مردمی به زیر 30 درصد می‌رسید و ضربه مهلکی به نظام وارد می‌شد. روزنه کوچکی که شورای نگهبان در این انتخابات ایجاد کرد، سرانجام توانست مشارکت را به نزدیک 50 درصد برساند و به نظام یک تنفس موقت بدهد. این تنفس فقط وقتی دائمی و عمیق خواهد شد که شورای نگهبان در انتخابات‌های بعدی به تفسیر اول عمل کند و تفسیر دوم را سم مهلکی برای کشور و نظام بداند.

 

اصلاح طلبان، شکست پنهان پیروزی آشکار


عبدالله گنجی طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان اصلاح طلبان، شکست پنهان پیروزی آشکار نوشت: بالاخره اصلاح‌طلبان بدون، چون و چرا و با همه وجود وارد صحنه انتخابات شدند و در یک رقابت واقعی وزن اجتماعی‌شان روشن شد. اصولگرایان در سال‌های ۷۶، ۸۰، ۹۲ و ۹۶ طعم شکست را چشیدند و هیچ ادعایی ندارند و هیچ تصویری «فرامن» از خود ارائه نمی‌کنند
بالاخره اصلاح‌طلبان بدون، چون و چرا و با همه وجود وارد صحنه انتخابات شدند و در یک رقابت واقعی وزن اجتماعی‌شان روشن شد. اصولگرایان در سال‌های ۷۶، ۸۰، ۹۲ و ۹۶ طعم شکست را چشیدند و هیچ ادعایی ندارند و هیچ تصویری «فرامن» از خود ارائه نمی‌کنند. چون خود را بخشی از نظام می‌دانند و در غم و شادی و تلخ و شیرینی حوادث کشور، خود را سهیم می‌دانند و ادای اپوزیسیون‌نمایی در نمی‌آورند. مدیریت حکیمانه نظام این دوره اصلاح‌طلبان را به درون کشاند و بسیاری از مدعیات آنان باطل شد. درست است که آنان از لحاظ حقوقی با ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار رأی پیروز انتخابات هستند، اما این پیروزی از جهت ثبت تاریخی برای آنان از شکست سنگین‌تر است. آنان هوشمندانه رصد می‌کردند تا هیچ‌گاه از مردم شکست نخورند و علت مشارکت پایین در سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ را نه فقط به عملکرد دولت منتسب به خود ارجاع نمی‌دادند بلکه علت مشارکت پایین را عدم حضور کاندیدا‌های اختصاصی خود در صحنه می‌دانستند و در سال ۱۴۰۲ برای فرار از شکست به کاندیدا‌های سراسر کشور زنگ می‌زدند که به نام اصلاحات کاندیدا نشوید. آنان باوری تولید کرده بودند که ملت با ماست. با ما شرکت می‌کند و با ما شرکت نمی‌کند. خاتمی می‌گوید در ۱۴۰۲ در کنار ۶۰ درصد ایستاده است. حال معلوم شد آن ۶۰ درصد اصلاً کنار خاتمی نایستاده‌اند. اصلاح‌طلبان دولت تشکیل می‌دهند، اما آن هیمنه پنبه‌ای فرو ریخت. خاتمی، ظریف، روحانی، آذری جهرمی، نهضت آزادی، علیرضا رجایی، زیدآبادی، صمیمی، خانواده تاج‌زاده، محقق داماد و همه و همه آمدند تا پایین‌ترین درصد رأی یک رئیس‌جمهور در تاریخ ۴۵ ساله جمهوری اسلامی را به آقای پزشکیان بدهند. اگرچه معتقدم آنان هیچ تأثیری نداشتند و این رأی هم مدیون مرام خود پزشکیان است. اکنون اصلاح‌طلبان صاحب پایین‌ترین رأی یک رئیس‌جمهور در کشورند. حتی نتوانستند رأی رئیس‌جمهور عاریتی خود یعنی روحانی را احیا کنند و مسن‌ترین کاندیدای تاریخ انقلاب نیز از آنان است. اکنون ۷۴ درصد ملت به آنان «نه» گفته‌اند و این وزن واقعی فقط در چنین شرایطی شفاف می‌شد. اپوزیسیون‌نما‌ها دیگر نمی‌توانند بگویند آن ۵۰درصد که مشارکت نکردند با ما هستند، زیرا شما التماس کرده‌اید، وحشت آفرینی کرده‌اید، با شعار «برای ایران» از جمهوری اسلامی برائت جسته‌اید، اما وقعی به شما گذاشته نشد. 
بعد از شکست سنگین اجتماعی، شکست گفتمانی نیز رقم خورد. آیا کسانی که دنبال رأی برای پزشکیان بودند همان‌هایی هستند که در جمع ۴۰ نفر در سال ۱۴۰۰ تاج‌زاده را نفر سوم انتخاب و پزشکیان را ندیدند؟ تئوریسین‌های ضد اسلام سیاسی، مفسران یکه سالاری از ولایت فقیه، مبلغان انتخابات آزاد و رفراندوم و مرزسازان با نظام دینی، یک مرتبه همه مدعیات سه دهه خود را به رودخانه ریختند و تصاحب قدرت، دروغین بودن همه آن باور‌ها را اثبات نمود. خاتمی یا ظریف واقعاً فکر می‌کردند ملت ایران قامت آنان را با همه وجود نظاره‌گر است حال معلوم شد این‌ها اگر سهمی هم داشته‌اند زیر سقف ۲۶ درصد واجدین شرایط است. اکنون سکولار‌های ضد ایدئولوژی باید نهج البلاغه بخوانند. مفسران یکه سالاری از ولایت فقیه باید به دستور پزشکیان سیاست‌های کلی نظام را دنبال نمایند. مدعیان «مردم همیشه با ما هستند» باید برای رضایت ۵۰ درصد مردم تلاش کنند و این تلاش اکنون در درون قدرت است و نمی‌توانند بر عشوه «اصلاحات جامعه‌محور» اپوزیسیون نمایی را بفروشند. تله وزن کشی اصلاحات به بهترین شیوه کار کرد و البته مگر این جماعت غریبه‌ی نظام، از رو می‌روند؟ در این انتخابات نه آنان از تقلب سخن گفتند و نه ما طراحان انقلاب رنگی را دیدیم، همه چیز بر وفق مرادشان بود تا نظام جمهوری اسلامی آنان را به تله خودشناسی بکشاند و اسطوره‌های اجتماعی‌شان جای خود را مجدداً بشناسند. البته، چون ما مانند آنان روشنفکر اپوزیسیون‌نما نیستیم، نمی‌توانیم مشی آنان با رئیسی را دنبال کنیم. ما هرگز پزشکیان را «رئیس‌جمهور پایین‌ترین اقلیت تاریخ جمهوری اسلامی» خطاب نخواهیم کرد. هشتگ دولت علیل و دولت انتصابی نخواهیم زد. ما حتماً به او کمک خواهیم کرد. عمل مثبت او را در سبد نظام می‌دانیم. آنچه وظیفه ماست نورتابانی بر دخمه سکولار‌های خودشیفته است که ما آنان را مصادیق نااهلان و نامحرمان انقلاب اسلامی می‌دانیم و آرشیو‌های آنان را به میدان روشنایی منتقل خواهیم کرد. تردیدی نیست که آنان از پزشکیان عبور خواهند کرد و آن روز فرا خواهد رسید، زیرا روشنفکر سکولار نمی‌تواند هم درون قدرت، کلاه جمهوری اسلامی سرش باشد هم بگوید، برای «ایران انتزاعی» هستیم و همچنان فکر کند که می‌شود سر مردم کلاه گذاشت. از عوامل اصلی مشارکت پایین، فرچه‌های سیاه نمای این جماعت است. حال می‌خواستند خود را سفید نشان دهند و در قبال تابلو نظام که سیاه کرده اند سکوت کنند. هر قدر گفتند ما با نظام متفاوت هستیم٧۴درصد نپذیرفتند.

 

نظر شما