شناسهٔ خبر: 67585208 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

سی نما با سی کارگردان ۵| پرونده بررسی صاحبان سبک در سینمای ایران

عباس کیارستمی؛ خالق نگاه فلسفی ساده در سینمای ایران

کیارستمی در فیلم‌های خود به دنبال به تصویر کشیدن وجه اشتراک و تمایز میان امر واقعی و امر داستانی است.

صاحب‌خبر -

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- زهرا قربانی رضوان؛ عباس کیارستمی، کارگردان سرشناس ایرانی به عنوان یکی از هنرمندان شاخص موج نوی سینمای معاصر ایران شناخته می‌شود. کیارستمی به عنوان کارگردان شناخته شده بین‌المللی نگاهی فلسفی در عین صراحت و سادگی به سینما داشت.

طبیعت در آثار او زبان گویای فلسفه‌اش شد. «درخت»، «جاده»، «خانه روستایی» از المان‌های تصویری است که در آثار این کارگردان قرار گرفته بود. این نگاه ساختارشکنانه با ویژگی‌های فلسفی و بیان متفاوت در عالم سینمای مدرن مخاطبان خاص خود را داشت و اغلب از سمت مخاطب ایرانی پس زده می‌شد.

دلبستگی این کارگردان به طبیعت و شعر به گونه‌ای است که او را شاعر سینما هم لقب داده اند. نتنها جهان‌بینی بلکه زیست و زندگی این کارگردان توامان با شعر است بخصوص شعر فارسی. کتاب شعر کیارستمی شامل مجموعه‌ای از ابیاتی است که دلبستگی او را به شعر کلاسیک نمایان می‌سازد. کیارستمی تک بیت‌هایی از شعرای بزرگی همچون حافظ، سعدی، مولوی و نیما در قالبی مدرن و روایتی متفاوت ارائه کرده است. حال این اشعار در گویاترین حالت به تصویری سینمایی بدل شدند. تجلیل از طبیعت و شعر و نمایش حکمت در تصاویر ساده نقش بسته است.

سینمای کیارستمی دارای وجه‌های متعددی است و در این تعدد سادگی نمایان می‌شود. سادگی رهنمودی است به سمت دیدگاهی که خداوند موجودات را آزاده و مختار آفریده است تا بر مبنای ویژگی ذاتی و طبیعت زندگی را پیش گیرد. این دیدگاه هم در حکمت هنر اسلامی و هم در فلسفه شرق دیده می‌شود.  

حضور کودکان که موجوداتی پاک و صادق هستند در آثار کیارستمی پررنگ است؛ که میتوان ادامه این مسیر را در بچه‌های آسمان به کارگردانی مجید مجیدی و فیلم‌هایی از این دست مشاهده کرد. به نگاه او کودکان جلوی دوربین خیلی راحت هستند و به فکر پول و یا شهرت نیستند.

بازنمایی زنان در آثار عباس کیارستمی به گونه‌ای خاص تصویر شده است. زنان در روایت و بطن داستان نیستند و نقشی حاشیه‌ای را ایفا می‌کنند. آن‌ها قوی نیستند و بر مردی تکیه کرده اند و توان سخنوری ندارند. اما این دیدگاه در دوران تأخر کاری این کارگردان متفاوت می‌شود و نگاه به زنان و مشکلات آن‌ها قوت می‌گیرد. برای مثال فیلم «گزارش» در بیانی صریح و مستقیم به دعوای میان زن و مرد پرداخته و کاراکتر زن را پا به پای کاراکتر مرد قرار داده است. ملموس‌ترین اثر که در رابطه با زنان فیلمبردای شد فیلم ده است. کاراکتر اصلی این فیلم یک زن است که به مبارزه با ایدئولوژی‌ها برخواسته.  

فیلم مستند در قلمرو واقعیت شکل می‌گیرد و تقریبا تمام اشکال دیگر سینما در قلمرو داستان‌های کوچک و بزرگ تولید می‌شوند. نگاه مستند گونه به فضای داستانی که در فرم تصویری آثار رخنه کرده است در اثاری همچون «زیر درختان زیتون»، «زندگی و دیگر هیچ»، «خانه دوست کجاست»، «کلوزآپ» مشاهده است. این بدان معنا است که سینمای تلفیقی از واقعیت و داستان را شاهد هستیم. به اعتقاد کیارستمی؛ «سینما می‌تواند روزنه‌ای فراهم کند که بتوان از میان زندگی عادی به دنیای رویا‌ها نگاه کرد. واقعیت سکوی پرش رویا‌ها ست. همه چیز باید از واقعیت آغاز شود. درست همانطور که یک بادبادک را هوا می‌کنید سرنخ آن را می‌گیرید. نخ واقعیت شما را به واقعیت وصل می‌کند. ما به دنیای رویا می‌رویم و بعد به زندگی واقعی می‌رویم».

عباس کیارستمی با سینمایی متفاوت از جریان رایج غربی و با تکیه بر فرهنگ و هنر سنتی ایرانی توانست قدم به فراتر از مرز‌ها بگذارد. تا جایی که فیلم‌های او مورد توجه سینماگران و اندیشمندان جهان غرب و شرق قرار گرفت. توجه به وطن، طبیعت و خاک از مهمترین نشانه‌های است که نمایشگر جهان‌بینی کیارستمی است. بسیاری از سینماگران غیر غربی توانستند روح تفکر قالب سنت خود را در کالبد آثارشان بدمند آن‌ها ابتدا آثار غربی را مورد مطالعه قرار دادند و سپس حرکتی را پیش میگیرند که به مسیری مستقل و غیر غربی منجر شود. این همان تعریفی از آثار عباس کیارستمی است.

در آخر می‌توان گفت لطافت طبع عباس کیارستمی از قاب دوربین اش نمایان است. او با کمترین عناصر در قاب، بیشترین معنا را استخراج می‌کرد، همچون تارکوفسکی که با عناصر محدود مفاهیم زندگی معمولی را به تصویر می‌کشید. قاب‌هایی که هرکدام در یک نما تبدیل به تصویری عکاسی شده است که در عین سادگی جهان‌بینی سنتی ایرانی را بازتاب می‌کند.  

برچسب‌ها: