شناسهٔ خبر: 67398008 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

چه ویژگی‌هایی شهید بهشتی را در عرصه بین‌الملل متمایز کرد؟

یکی از ابعاد مهم شخصیتی شهید بهشتی، جایگاه او در عرصه بین‌المللی است و نقشی که او در جهان اسلام ایفا کرد.

صاحب‌خبر -

معروف است ایشان در خارج از کشور به‌خصوص در مسجد هامبورگ آلمان فعالیت تبلیغی گسترده و تأثیرگذاری به نفع اسلام و تشیع داشتند و تسلط بر چند زبان ازجمله انگلیسی، عربی، آلمانی و... سبب شده بود پیش از انقلاب نقش تأثیرگذاری در خارج از مرزها داشته باشند.


بعد تبلیغی شهید بهشتی و نگاه او به مسلمانان خارج از کشور همواره برای مبلغان و افرادی که در حوزه بین‌الملل کار می‌کنند، جذاب و محل تأمل و مطالعه بوده است. موفقیت شهید بهشتی در خارج از کشور و تأثیرگذاری فعالیت‌های تبلیغی‌شان در خارج از مرزهای ایران چند دلیل مهم داشته است. 
حجت‌الاسلام علیرضا میرجلیلی، رایزن فرهنگی ایران در برزیل که به گفته خودش درس خوانده مدرسه شهیدین یعنی شهید بهشتی و شهید قدوسی است، به شرح این نکات مهم و ناگفته‌هایی از فعالیت‌های شهید بهشتی در کشور آلمان پرداخته است. 

اخلاصی که موجب ماندگاری عمل شد 
از نگاه من موفقیت شهید بهشتی در خارج از کشور و تأثیرگذاری فعالیت‌های تبلیغی‌شان در خارج از مرزهای ایران چند دلیل مهم داشته است. دلیل نخست، اخلاص است. با مطالعه‌ در زندگی شهید بهشتی به این نکته مهم دست‌ می‌یابیم که ایشان در کارهایشان بسیار اخلاص داشته و تأثیرگذاری فعالیت‌هایش برای مخاطبان خارج از کشور بسیار برایش مهم بوده است. در بیان زندگی ایشان آمده وقتی می‌خواست به آلمان مهاجرت کند در این زمینه تأمل کرد و  چند سؤال از خودش پرسید: آیا برای مردم آنجا اصلاً لازم است من بروم؟ هدف از این سفر چیست؟ و بعد با اخلاص و با نیت خدمت و تبلیغ اسلام و تشیع پذیرفت به آلمان سفر کند. همین اخلاص و البته سفر هدفمند سبب شد حضور ایشان در هامبورگ تا این اندازه ماندگار و تأثیرگذار باشد.

مسلط به چند زبان روز دنیا
 نکته دیگری که به نظر من شهید بهشتی را از بسیاری از مبلغان و علمای جهان اسلام متمایز می‌کند به‌روز بودن ایشان است. او در تبلیغ آموزه‌های اسلامی و شیعی قالب‌های سنتی تبلیغ را شکست و وارد فضاهای تأثیرگذار جدید شد. او با حضور در یک کشور اروپایی، با اقشار مختلف مردم از ادیان و مذاهب و حتی ملیت‌های مختلف ارتباط برقرار کرد. در جایی خواندم یکی از همراهان ایشان می‌گوید شهید بهشتی در سفر نجف و بعد اردن که سرانجام به سفر آلمان ختم شد، به‌شدت برای زبان‌آموزی وقت می‌گذاشت و با اینکه به انگلیسی و عربی مسلط بود ولی در سفر، زمان زیادی گذاشت و تلاش کرد آلمانی هم یاد بگیرد و بتواند به زبان آلمانی مکالمه کند.   این مسلط بودن به چند زبان خیلی به شهید بهشتی کمک کرد؛ این طور نبود که ایشان با زبان فارسی وارد جامعه آلمان شود و با همان قالب‌های سنتی که مرسوم در جامعه ایران بود سراغ یک کشور اروپایی برود، بلکه نیازهای تبلیغ در خارج از کشور را درک و خودش را به‌روز کرد؛ مهم‌ترین ویژگی این به‌روز بودن تسلط به چند زبان روز دنیا بود تا بتواند با اقشار مختلف آن جامعه تعامل و ارتباط برقرار کند.
سومین نکته‌ای که به نظرم شهید بهشتی را در عرصه فعالیت‌های بین‌المللی متمایز کرد، شناخت و مطالعه او از منطقه‌ای بود که می‌خواست در آن کار کند. در نامه‌ای که ایشان به آیت‌الله بروجردی می‌نویسد دقیقاً اشاره دارد من مدتی است در حال مطالعه و پژوهش درباره جامعه آلمان و وضعیت این کشور هستم. این شناخت از بافت جامعه آلمان، اقوام و تفکراتی که در این کشور حضور داشتند شرایط مسلمان‌ها در آن سرزمین و...  سبب شد با شناخت و مطالعه وارد کشوری شود که می‌خواست در آن فعالیت تبلیغی داشته باشد. بعد هم در زندگی ایشان آمده وقتی به آلمان مهاجرت کرد برای شناخت بهتر مدام به دانشگاه‌ها، کلیساها و اماکن دیگر سرکشی می‌کرد. در جمع دانشجویان سخنرانی داشت، دانشجویان ایرانی مقیم آلمان را دور خودش جمع کرده بود، در  کلیساهای پروتستان در آلمان سخنرانی می‌کرد و... . همه این رفت‌وآمدها و گفت‌وگو کردن‌ها سبب شده بود به‌شدت مسلط به جامعه آلمان باشد.

مسجدی که تبدیل به مرکز اسلامی هامبورگ شد
 نکته دیگر این است شهید بهشتی در این مسیر، نگاه جامع‌نگر و کلانی به موضوع تبلیغ و فعالیت‌های بین‌المللی اسلام و تشیع داشت. تا پیش از حضور شهید بهشتی و فعالیت‌های گسترده ایشان در مسجد هامبورگ، آنجا فقط یک مسجد بود، اما وقتی شهید بهشتی به آلمان مهاجرت کرد با برنامه‌ریزی، مسجد هامبورگ را به نام مرکز اسلامی هامبورگ تغییر نام داد. ایشان توانست این مسجد را از یک مکان با نگاه مذهبی خاص ارتقا دهد و به مکانی برای فعالیت‌های اسلامی با نگاهی کلان و فرامنطقه‌ای و فراقومی و مذهبی تبدیل کند. نتیجه آن شد حتی کسانی که مخالف ایشان بودند، در هیئت امنای آن مرکز حضور داشتند و ایشان این‌قدر سعه صدر داشت که توانست تفکرات مختلف را زیر لوای خودش با یک مدیریت و رهبری واحد جمع کند. یک نکته دیگر هم که خوب است اشاره شود استقامت و پایداری شهید بهشتی در مسیر تبلیغ است. ما می‌بینیم بعضی بزرگواران در عرصه بین‌الملل خیلی کم‌صبرند؛ یک ماهی را برای تبلیغ به خارج از کشور می‌روند، بعد انتظار اثرگذاری بالایی هم دارند. اما می‌بینید شهید بهشتی تقریباً پنج سال و نیم در آلمان مشغول فعالیت‌های تبلیغی است؛ مرکز اسلامی آنجا را راه‌اندازی می‌کند، انجمن‌های اسلامی دانشجویان را سر و سامان می‌دهد و فعالیت‌های ماندگار دیگر و بعد هم که توسط ساواک از ایران ممنوع‌الخروج می‌شود، می‌بینیم ارتباطات ایشان همچنان برقرار است و فعالیت‌هایشان در مرکز هامبورگ پیگیری می‌شود.

ماجرای مسجد آبی
در پایان به این نکته اشاره کنم که خیلی‌ها فکر می‌کنند فعالیت‌های شهید بهشتی فقط در مرکز اسلامی هامبورگ بود؛ اما ایشان فعالیت‌های دیگری هم در آلمان در آن سال‌ها انجام داد. به عنوان مثال به ماجرای مسجد آبی در آلمان اشاره می‌کنم. پس از رحلت آیت‌الله بروجردی، آقایی می‌آید و می‌گوید مسجد آبی که مسجد جامع هم بود کارش خوب پیش نمی‌رود و در بنای آن مشکلی پیدا شده و خیلی‌ها معتقدند بنای این مسجد از ابتدا هم اشتباه بوده؛ بیاییم زمین این مسجد را بفروشیم و یک جای کوچک‌تر مسجد بسازیم. مسجد آبی حدود ۴هزار مترمربع بنا داشت و در یک جای خیلی خوب آلمان که منطقه‌ای گردشگری بود بنا شده بود. شهید بهشتی به‌شدت با این فکر مخالفت می‌کند و با نگاه درست، تمام تلاشش را به کار می‌گیرد. در آن مقطع همه فعالیت‌هایش را رها می‌کند و در مسجد آبی مستقر می‌شود تا روند ساخت‌وساز مسجد درست انجام و مسجد آبی آماده خدمات‌رسانی شود ایشان با این تلاش بی‌وقفه بهانه را از دست مخالفان می‌گیرد تا مسجد آبی همچنان در آن مکان فوق‌العاده مستقر باشد و به فعالیت‌هایش ادامه دهد. ماجرای مسجد آبی در کتابی به همین نام منتشر شده که انگیزه‌های شهید بهشتی از بنای دوباره این مسجد، فعالیت‌هایش در آنجا و حتی جلساتی که برگزار کرده در آن بیان شده است که خواندن آن برای مخاطبان خالی از لطف نیست.