شناسهٔ خبر: 67378089 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

روایت ترور نافرجام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ششم تیر سال ۱۳۶۰؛

عمامه خونین آیت‌الله خامنه‌ای پس از حادثه ترور +عکس

آقای خامنه‌ای در بیمارستان بستری بود. امام گفته بود هر نیم‌ساعت یک‌بار علائم حیاتی آقای خامنه‌ای را گزارش کنند. آقای خامنه‌ای بی‌هوش بود که امام در پیامی نوشتند: «خداوند متعال را شکر که دشمنان اسلام را از گروه‌ها و اشخاص احمق قرار داده است.»

صاحب‌خبر -

به گزارش مشرق، مروری بر آن‌چه سال ۱۳۶۰ بر ملت ایران گذشته است، نشان می‌دهد که این سال، سالی همراه با حوادثی تلخ بود که گروهک‌های تروریستی جنایات خود را به اوج رسانده و علناً علیه نظام، مسئولان و مردم اسلحه دست گرفتند؛ از طرفی گروهک فرقان دست به ترورهای متعدد زده و از سویی دیگر نیز جنایت‌کاران سازمان مجاهدین خلق هم با ترور مسئولان، پاسداران، خدمت‌گذاران و تعداد زیادی از مردم و همچنین همکاری با دشمنی که با ما در جنگ بود، هرچه جنایت‌کار در طول تاریخ بود را روسفید کردند.

آن‌روزها جنایت‌کاران سازمان مجاهدین خلق معتقد بودند که برای نجات از بن‌بست سیاسی ـ تشکیلاتی و دستیابی به اهداف پلیدانه خود و سرانجام تصاحب قدرت، بایستی جامعه را به آشوب بکشانند و جنگ داخلی راه بیاندازند؛ بنابراین در فاز نظامی خود، سه مرحله پیش‌بینی کردند؛ مرحله نخست، ترور مسئولان بلندپایه کشور. مرحله دوم، انهدام بدنه نظامی کشور و مرحله سوم، آزادسازی و تدارک قیام همه‌جانبه.

منافقین در راستای اولین مرحله از فاز نظامی خود که با هدف ترور مسئولان بلندپایه کشور برنامه‌ریزی شده بود، هفتم تیر، با انفجار بمب در دفتر نخست‌وزیری آیت‌الله سید محمد بهشتی و ۷۲ نفر از یاران وی، از جمله ۲۷ نماینده مجلس شورای اسلامی و چهار وزیر کابینه دولت را به شهادت رساندند و هشتم شهریور همان سال نیز با انفجار بمب در دفتر نخست‌وزیری، «محمدعلی رجایی» رئیس‌جمهور و حجت‌الاسلام والمسلمین «محمدجواد باهنر» نخست‌وزیر را نیز به شهادت رسانده و در ادامه جنایات خود برای ترور مسئولان بلندپایه نظام، تعدادی دیگر از نمایندگان مجلس، مسئولان کشور و ائمه جمعه را به شهادت رساندند.

جنایت انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی درحالی صورت گرفت که قرار بود حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که آن‌روزها امامت جمعه تهران و نمایندگی مجلس شورای اسلامی را برعهده داشتند نیز آن‌روز در جلسه حزب جمهوری حضور پیدا کنند؛ اما روز قبل از حادثه هفتم تیر، حادثه ترور نافرجامی که توسط گروهک تروریستی فرقان علیه آیت‌الله خامنه‌ای هنگام سخنرانی ایشان در مسجد ابوذر صورت گرفت، موجب شد تا ایشان علی‌رغم این‌که به درجه رفیع جانبازی نائل شدند؛ اما نتوانند در حزب جمهوری حضور پیدا کنند و امروز به خواست خدا، سایه ایشان به‌عنوان رهبر مقتدر نظام مقدس جمهوری اسلامی، بالای سر ملت ایران و مظلومان جهان باشد؛ لذا این‌جاست که می‌توان گفت: عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد. هرچند در آن زمان مشهور شد که ترور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ترورهای سازمان مجاهدین خلق است؛ اما بعداً مشخص شد که این اقدام تروریستی کار گروه فرقان بوده است.

جانبازی که آوای دعوت او در گوش مسلمین جهان طنین‌انداز است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در فراق شهدای حزب جمهوری

اقدام گروهک تروریستی فرقان در ترور نافرجام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در حالی بود که پس از ترور شهید آیت‌الله مطهری توسط آن‌ها مسئولان به این گروه حساس شده و اوایل آبان سال ۱۳۵۸ مخفیگاه بزرگ گروه فرقان را در کرج شناسایی کرده و اعضای آن را دستگیر کرده بودند و همچنین در ۲۲ دی همان سال نیز محل رهبر گروه فرقان شناسایی شده و طی هشت ساعت درگیری مسلحانه، همه افراد حاضر در آن محل دستگیر شده بودند؛ اما به‌هرحال اندک افرادی نیز از این گروهک ترویستی باقیمانده بودند که راه ترور را ادامه دادند.

برنامه سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر، از مدت‌ها قبل برای اواخر خرداد سال ۱۳۶۰ برنامه‌ریزی شده بود؛ اما جلسه مجلس شورای اسلامی برای بررسی کفایت سیاسی بنی‌صدر و شهادت دکتر «مصطفی چمران»، برنامه سخنرانی ایشان را یک هفته به تأخیر انداخت؛ بنابراین در روز ششم تیر، جمعیت زیادی در مسجد ابوذر برای نشستن پای سخنان آیت‌الله خامنه‌ای حضور پیدا کرده بودند.

آن‌روزها با توجه به این‌که ضدانقلاب در جامعه شایعات زیادی را علیه شهید آیت‌الله بهشتی و رهبران حزب جمهوری رواج داده بود، بنابراین سوال‌های جلسه پیرامون آن موضوعات و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یک به یک، به این سوالات جواب می‌دادند که در میان سخنرانی ایشان، ضبط‌صوت بزرگی دست به دست شد تا جلوی تریبون رسید و همه گمان کردند که ضبط‌صوت برای مسجد است. ضبط‌صوت سمت چپ آیت‌الله خامنه‌ای بود که یکی نگاهی به آن انداخت و کمی با فاصله سمت راست گذاشت. مدتی بعد بلندگو به سر و صدا افتاد؛ بنابراین آیت‌الله خامنه‌ایبه‌سمت پشت منبر برگشت و گفت که این صدا را درست کرده یا اصلا خاموش کنید. ایشان همزمان از میکروفون و ضبط روی میز فاصله گرفت تا شاید صدا درست شود که ناگهان انفجار شدیدی تمام مسجد را به لرزه در آورد.

جانبازی که آوای دعوت او در گوش مسلمین جهان طنین‌انداز است

عمامه خونین حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که پس از حادثه ترور بر فرش مسجد ابوذر افتاده است

یکی از محافظان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره آن‌چه پس از این حادثه بر حضرت آقا گذشت، گفته است: هر طور بود راه را باز کردیم و خودم برگشتم پشت تریبون ضبط صوت مثل یک دفتر ۴۰ برگ از وسط باز شده بود. با ماژیک قرمز هم روی جداره داخلی‌اش نوشته بودند «اولین عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی». به هر ترتیبی بود آقا را سوار ماشین کردیم. یک بلیزر سفید. با سرعت از بین جمعیت کنده شدیم و راه افتادیم. توی راه یک لحظه آقا به هوش آمدند. نگاهی به چهره من کردند و از هوش رفتند. بعدها پرسیدم آن لحظه چه چیزی احساس کردید، گفتند: «دو چیز؛ یکی این‌که ماشین داشت پرواز میکرد و دیگر این که سرم روی پای کسی بود...»

در اولین درمانگاه سر راه دکتری نبض پیکر غرق خون آقای خامنه‌ای را گرفت و گفت دیر شده و کار از کار گذشته است. پرستاری جلو آمد و گفت: ببرینش بیمارستان بهارلو؛ پل جوادیه! در بیمارستان بهارلو به اتاق عمل میبرندش، جراحت خیلی سنگین بود. سمت راست بدن پر از ترکش و قطعات ضبط صوت بود. حتی یکی از ترکش‌ها زیر گلوی آقا جا خوش کرده بود. قسمتی از سینه ایشان کاملا سوخته بود، یکی دو تا از دنده‌هایشان هم شکسته بود. دست راست ایشان هم کاملا از کار افتاده و از شدت ضربه ورم کرده بود. استخوان‌های کتف و سینه آقا کاملا دیده می‌شد. ۳۷ واحد خونی و فرآورده‌های خونی به آقا زده بودند که خود این تعداد، واکنش‌های انعقادی را مختل می‌کرد... دو سه بار نبض آقا افتاد و چندبار مجبور شدیم پانسمان را باز کنیم و دوباره رگ‌ها را مسدود کنیم... پس از کارهای اولیه، بنا می‌شود که ایشان به بیمارستان قلب [شهید رجایی] منتقل شوند. آقای خامنه‌ای از مرگ نجات یافت. دکترها گفتند ۷۰ درصد خطر رفع شده. خونریزی زیاد شده. دست راست ایشان با قطع عصب از کار افتاده است و بعداً باید پیوند شود. عروق و اعصاب ناحیه راست سینه قطع شده. برای قطع خونریزی، ایشان را به اتاق عمل بردند.

جانبازی که آوای دعوت او در گوش مسلمین جهان طنین‌انداز است

انتقال حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌وسیله بالگرد از بیمارستان بهارلو به بیمارستان قلب

آقای خامنه‌ای در بیمارستان بستری بود. امام گفته بود هر نیم‌ساعت یک‌بار علائم حیاتی آقای خامنه‌ای را گزارش کنند. آقای خامنه‌ای بی‌هوش بود که امام در پیامی نوشتند: «خداوند متعال را شکر که دشمنان اسلام را از گروه‌ها و اشخاص احمق قرار داده است، و خداوند را شکر که از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند و هر سخنرانی که کردند، ملت فداکار را منسجم‌تر و پیوندها را مستحکم‌تر نمود و مصداق «لازال یُؤیّدُ هذا الدّین بالرجل الفاجر» تحقق پیدا کرد.

اینان هرجا سخن گفتند، خود را رسواتر کردند و هر چه مقاله نوشتند ملت را بیدارتر نمودند و هرچه شخصیت‌ها را ترور نمودند، قدرت مقاومت را در صفوف فشرده ملت بالاتر بردند. اکنون دشمنان انقلاب با سوءقصد به شما که از سلاله رسول اکرم و خاندان حسین بن علی (ع) هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب می‌باشید، میزان تفکر سیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند.

اینان با سوءقصد به شما، عواطف میلیون‌ها انسان متعهد را در سراسر کشور؛ بلکه در جهان جریحه دار نمودند. اینان آن‌قدر از بینش سیاسی بی نصیبند که بی درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت، به این جنایات دست زدند، و به کسی سوءقصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین‌انداز است. اینان در این عمل غیرانسانی به جای برانگیختن و رعب، عزم میلیون‌ها مسلمان را مصمم‌تر و صفوف آنان را فشرده‌تر نمودند.

جانبازی که آوای دعوت او در گوش مسلمین جهان طنین‌انداز است

عیادت شهید رجایی از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دوران مجروحیت ایشان

آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه وقت آن نرسیده است که جوانان عزیز فریب‌خورده از دام خیانت اینان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فدای امیال جنایتکاران نکنند و آنان را از شرکت در جنایات آنان برحذر دارند؟ آیا نمی‌دانند که دست زدن به این جنایات، جوانان آنان را به تباهی کشیده و جان آنان به دنبال خودخواهی مشتی تبهکار از دست می‌رود؟

ما در پیشگاه خداوند متعال و ولی بر حق او حضرت بقیة‌اللّه ـ ارواحنا فداه ـ افتخار می‌کنیم به سربازانی در جبهه و در پشت جبهه که شب‌ها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالی به سر می‌برند. من به شما خامنه‌ای عزیز، تبریک می‌گویم که در جبهه‌های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده، و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.