مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به بروز اختلاف میان کشورهای اروپایی برای تعیین نامزدهای پست‌های کلیدی اتحادیه اروپا در  گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: برگزاری انتخابات پارلمان اروپا در بافت موقعیت پرتلاطم و پرتنشی در نظام بین‌الملل رخ داده است؛ به گونه‌ای که خاورمیانه و اوکراین هر دو ملتهب هستند و با توجه به تحرکات اسرائیل بر ضد حزب‌الله لبنان و با وجود هشدارهای ایالات متحده در این خصوص، هر ساعت احتمال وقوع جنگ در جبهه‌های شمالی تقویت می‌شود. این موضوع به انضمام پیچیدگی‌های موجود در پرونده جنگ اوکراین باعث شده تا یک مشکل اساسی را در جهان و حتی در اروپا و آمریکا شاهد باشیم. در این بین کنفرانس سوئیس برای صلح اوکراین هم برگزار شد و در امتداد آن بارها در مورد فلسطین و غزه مذاکرات متعددی صورت گرفت.

وی ادامه داد: این در حالیست که مشارکت بیش از ۵۰ درصدی مردم در اتحادیه اروپا و در انتخابات پارلمان اروپا به نوعی نشان می‌دهد که ساکنان قاره سبز برای آینده خود بسیار نگران هستند و در این بین حتی مسأله همگرایی میان آمریکا و اروپا هم مطرح می‌شود. توجه داشته باشید که عملاً چالش‌هایی میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا دیده می‌شود و این اختلافات در میان آنها طبیعی به نظر می‌رسد. به همین دلیل تنش‌های موجود و این سطح از اصطکاک به جایی رسید که برای انتخاب رئیس کمیسیون و شورای اروپا و همچنین مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا شاهد به وجود آمدن اختلاف میان کشورهای اروپایی بودیم اما در نهایت آنها به اجماع رسیدند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: بر اساس گزارش‌های منتشر شده «اورزلا فون درلاین» به عنوان رئیس کمیسیون اروپا انتخاب شد و نخست‌وزیر سابق استونی به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نخست‌وزیر سابق پرتغال هم به عنوان رئیس جدید شورای اروپا منصوب شدند. این عزل و نصب‌ها پس از حدود یک هفته اختلاف رخ داد که نشان از یک شکاف در اتحادیه اروپا دارد که بخشی از آن را باید به دلیل روی کار آمدن راستگرایان افراطی بدانیم. توجه داشته باشید که در این میان حزب مردم اروپا توانسته است قدرت اصلی و جایگاه نخست را برای خود حفظ کند و اکثریت را در اختیار دارد. همچنین سوسیالیست‌ها در رده دوم هستند و البته از شکست‌های خود درس خواهند گرفت.

وی در پایان خاطرنشان کرد: این در حالیست که رشد جریان راست افراطی هم در این راستا مهم به حساب می‌آید و در کل نمی‌توان آن را نادیده گرفت و بسیاری از ناظران بین‌المللی آن را به پیروزی احتمالی ترامپ گره می‌زنند. ترامپ هم به عنوان نماینده جناح راست افراطی در آمریکا به نوعی موجب شده تا به هر دلیل یک گفتمان مختص به وی در ایالات متحده شکل بگیرد اما باید متوجه بود که گفتمان او با گفتمان راستگراها در اروپا تفاوت زیادی دارد. به همین دلیل رشد راستگراهای افراطی در اروپا برای ترامپ مفید و مهم است اما روی کار آمدن ترامپ برای آنها چندان ارزش ندارد و حتی نمی‌تواند دستاوردی برای آنها در داخل اتحادیه اروپا رقم بزند.