شناسهٔ خبر: 67334053 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

رویای آنه، جدیدترین اثر انتشارات شهید کاظمی منتشر شد؛

روایت زندگی جانباز اهل ترکیه کتاب شد + عکس

«رویای آنّه»؛ روایت زندگی جانباز اهل ترکیه عیسی شباهت (مهدوی) نوشته معصومه حسینی مهرآبادی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش مشرق، «رؤیای آنّه» روایت زندگی پسری است به نام عیسی؛ پسری که در یکی از روستاهای ترکیه به دنیا می‌آید و همان‌جا قد می‌کشد. تعداد زیاد افراد خانواده و مشکلات روستا، دست‌به‌دست یکدیگر می‌دهند تا او به شهر برود و در یک رستوران مشغول کار شود و از چهارده سالگی بشود کمک خرج خانه.

نفس کشیدن آن هم توی ترکیه با آن‌همه تبلیغات اسرائیلی _آمریکایی برای عیسی سخت است، تا اینکه در رستوران با جوانی ایرانی به نام حسین آشنا می‌شود؛ جوانی که مسیر زندگی او را با اعلامیه‌های امام تغییر می‌دهد. اعلامیه‌ها خیلی زود کار خودشان را می‌کنند. عیسی دیگر تحمل ماندن در ترکیه را ندارد. باید به جایی برود که بتواند دِینش را به اسلام ادا کند و چه جایی بهتر از ایران.

بهمن سال ۶۱ و در هجده سالگی به ایران می‌آید. با زبان بی‌زبانی با آدرسی که از قبل، از یکی از دوستانش در ترکیه گرفته، در تبریز به دنبال حوزه علمیه می‌گردد تا اینکه بالاخره پس از فراز و نشیب بسیار، در حوزه علمیه بناب ثبت‌نام می‌کند. حوزه بناب حوزه ایست چسبیده به مسجد جامع شهر. مسجد جامع هنگام نماز، محل اجتماع مردم و طلبه‌ها و رزمنده‌ها است. خبرها در مسجد رد و بدل می‌شوند و مسیر بعدی زندگی عیسی را شکل می‌دهند. او علی‌رغم مخالفت‌های مدیر مدرسه، ادامه مسیرش را در جبهه می‌بیند و به همین دلیل، مخفیانه خودش را به نیروهای اعزامی می‌رساند و بهار سال ۶۲ می‌شود اولین تجربه شیرینش از جبهه‌های ایران؛ تجربه شیرینی که به‌خاطر یک‌سری اتفاق‌ها خیلی دوام نمی‌آورد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

دستم را روی قلبم گذاشتم. «و جعلنا من بین أیدیهم سداً و…» ناگهان صدا قطع شد. حالا عیوض مقابلم ایستاده بود. انگار زمین و زمان از حرکت باز ایستاده بود. نفسم بیرون نمی‌آمد. کودک خلاف‌کاری را می‌ماندم که مقابل مادرش ایستاده و هرآن ممکن است مچش باز شود. اگر بگوید قیافه‌ات شبیه ایرانی‌ها نیست؟ اگر بگوید از کجا آمده‌ای؟ اگر بپرسد آموزش دیده‌ای یا نه؟ دوباره صدای پوتین‌ها طنین‌انداز شد؛ صدا دورتر و آهسته‌تر می‌شد. دیگر این صدا برایم آرام‌بخش شده بود؛ معنایش این بود که قبول شده بودم و می‌توانستم همراه بقیه نیروها اعزام شوم. خوشحال بودم؛ آن‌قدر که کم مانده بود بال دربیاورم و دورتادور آسایشگاه، دور افتخار بزنم.

«رویای آنّه» در ۱۴۴ صفحه در قطع رقعی، در شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۱۰۰ هزار تومان، توسط نشر شهید کاظمی منتشر و روانه بازار نشر شده است.

نظر شما