شناسهٔ خبر: 67323311 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

گزارش|

پانتولیگ، مسابقه‌زدگی سیما یا رویکردی نو ؟!

تلویزیون باید به‌جای مسابقه‌هایی همچون پانتولیگ و برنامه‌های تلفیقی کم‌جان به‌سوی یک برنامه‌ی تلفیقی کامل برود؛ برنامه‌ای گفتگو محور که مسابقه در دل آن جریان داشته باشد.

صاحب‌خبر -

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- محمدحسین سلطانی؛ نه ایرج نوذری در قاب تلویزیون است و نه مسابقه‌ی هفتگی وجود دارد؛ اما تنور تولید مسابقه سرد نشده است. هنگامی که شبکه‌های سیما را زیر ذره‌بین می‌گذارید با این نکته مواجه می‌شوید که اغلب شبکه‌ها یک مسابقه را در خود جای‌داده‌اند. از مسابقه‌ی هفته به بعد بیش از صد عنوان مسابقه روی آنتن تلویزیون رفته است، اما چالش اصلی اینجاست، آیا صرفا مسابقه قلاب صدا و سیما را به شاه ماهی جذب مخاطب می‌رساند؟

پنجشنبه‌شب است و ایرج نوذری در قاب تلویزیون قرار می‌گیرد و این دیالوگ روی امواج میلیون‌ها تلویزیون در ایران جریان پیدا می‌کند؛ از کی بپرسم؟!. کتاب‌فروشی‌های انقلاب پشت مغازه‌هایشان می‌زنند سؤالات مسابقه‌ی هفته رسید. مردم ماه‌ها صف می‌کشند که پشت میز‌های چراغ‌دار مسابقه‌ی هفته روبه‌روی ایرج نوذری بایستند. «مسابقه‌ی هفته» اولین مسابقه‌ی تلویزیونی در ایران نبود؛ اما آن را می‌توان آغازگر یک جریان دانست. جریانی که فهمیده بود مسابقه مخاطب دارد. بزرگان علوم ارتباطات رسانه ای را دارای سه کارکرد؛ سرگرمی، اطلاع‌رسانی و آموزش خوانده‌اند که متناسب با نیاز مردم شکل‌گرفته است. پرسش مهم اینجاست که مسابقه‌ی هفته کدام نیاز را برطرف می‌کرده که این میزان مخاطب گرفته است؟

سال ۱۴۰۳ است. مسابقه هنوز در رسانه‌ی ملی جایگاه ویژه ای دارد. هنگامی که شبکه‌های سیما را زیر ذره‌بین می‌گذاریم با یک نکته مواجه می‌شویم، اغلب شبکه‌ها یک مسابقه را در خود جای‌داده‌اند. از مسابقه‌ی هفته به بعد بیش از صد عنوان مسابقه روی آنتن تلویزیون رفته است. مسابقه‌هایی که برخی از آن‌ها به دنبال خلاقیتی جدید منطقا رو به تقلید آورند؛ مانند راز سیب (۱۳۷۴) که از مدل The Crystal Maze استفاده کرده و باز هم موفق بود. کمی بعدتر مدل‌های talent show یا مسابقه‌های استعداد یابی نیز با برنامه‌های شب کوک و عصر جدید پیگیری شد.

۱۷ اردیبهشت سال ۱۳۹۳ در کنار دریاچه زریبار عزت الله ضرغامی شبکه‌ای را افتتاح کرد که در بخشی از شعار اصلی آن، مفهوم مسابقه و سرگرمی نهفته شده بود؛ شبکه نسیم. برای سرگرمی و مسابقه سین و میم اش طراحی شد. بعد از طراحی این شبکه نوع مسابقه‌های تلویزیون هم تغییر می‌کند و از صرف مسابقه به برنامه‌های ترکیبی تبدیل می‌شود. به‌عنوان‌مثال در برنامه‌های دورهمی و خندوانه آیتم‌هایی با موضوع مسابقه طراحی می‌شود که در ذیل هدف اصلی برنامه یعنی سرگرمی قرار می‌گیرد البته این شکل از برنامه رویکرد متداولی در جهان است و از پر مخاطب‌ترین گونه‌های برنامه‌سازی در تلویزیون است. جیمی فلن، استیو هاروی، جیمز کوردن، جیمی کیمل، الن دی‌جنرس و افرادی از این قبیل برنامه‌های پرطرفدار و پر مخاطبی را به صورت ترکیبی روانه‌ی تلویزیون‌های کابلی و غیر کابلی آمریکایی کردند، برنامه‌هایی که تنها هدفشان مسابقه نیست؛ ولی از آیتم‌های پرمخاطبشان مسابقه است. برنامه‌های تلفیقی برای تلوزیون جواب داد. خندوانه و دورهمی در صدر جدول مخاطبان تلویزیون قرار گرفت.

از بررسی ابر رسانه‌های آمریکایی گرفته تا کشور‌های عربی می‌توان پی برد که بازار رسانه گرم به حوزه ترکیبی_تلفیقی است. بدین شکل که بافاصله گرفتن از استودیوی اصلی، با ارائه برنامه‌های نمایشی، طنز یا تاک‌شو به گفتگو می‌پردازند و مهم‌ترین مسائل را عنوان می‌کنند.

اما با روی کار آمدن علی عسگری و سپس جبلی رویکرد تغییر کرد و برنامه‌ها یا از حالت تلفیقی خارج شده و به برنامه‌هایی تک‌موضوعی یعنی صرفاً مسابقه تبدیل شدند و یا کپی‌برداری‌هایی از برنامه‌های سابق تلویزیون بودند. این تغییر رویکرد دلایلی مانند مقابله با سلبریتی پروری داشت و وحید جلیلی قائم‌مقام رئیس صداوسیما در افتتاح شبکه تلویزیونی دانشگاه صداوسیما اظهار داشت: «سلبریتیزم سخیف که صداوسیما در مواردی به آن مبتلا شد و امروز شاهد عوارض و عواقب آن است، اتفاقی است که نیاز به بررسی و کار دارد و این بر عهده رسانه ملی است که برای دورشدن از این معضل، در دو حوزه مهم یعنی در نسبت با جمهور و نخبگان نقش‌آفرینی مؤثر کند.»، اما پس از گذشت حدود یکسان صداوسیما کوتاه آمد و حاضر به مذاکره با سایرین شد با این تفاوت که دیگر در برنامه خلاقیتی وجود نداشت و برنامه‌های تلفیقی کم‌توان ظاهر شدند و برنامه‌های مسابقه محور هم که از اساس در این دوره جواب‌گوی نیاز مخاطبان نیستند.

به‌عنوان‌مثال برنامه‌ی پانتولیگ در بالاترین میزان مخاطب خود یعنی در قسمت اولش آمار ۲۴ هزار مخاطب را در تلوبیون ثبت کرد؛ اما خندوانه در فصل هفتم خود که ضعیف‌ترین فصلش از نظر تعداد مخاطبان بود، عدد بالای سی هزار مخاطب را نیز ثبت کرد. این اختلاف فاحش نشان‌دهنده آن است که مخاطب این‌گونه برنامه‌سازی را نمی‌پسندد. این در شرایطی است که نمایش خانگی با مولفه‌های تقلید و اندکی نوآوری هنوز می‌تواند مخاطب را در برنامه‌های ترکیبی و ایضاً مسابقه محور جذب کند. به‌عنوان‌مثال برنامه‌های، چون جوکر، صداتو و شب‌های مافیا مخاطب عمده را جذب کردند که باتوجه‌به تجربه‌ی پانتولیگ و معرکه که حضور سلبریتی‌ها را دارا بود، تنها دلیل مخاطبان به اقبال به سمت نمایش خانگی را نمی‌توان حضور سلبریتی‌ها دانست. پس ایراد کار کجاست؟

اقبال مخاطب به سمت برنامه‌های تلفیقی نشان داد که برای مخاطب خود مسابقه اهمیت اصلی را ندارد و آنچه مخاطب را جذب می‌کند، توانایی برنامه در ایجاد سرگرمی است. اینکه یک برنامه چقدر بتواند ریتم مناسبی داشته باشد. فیلم نیوز در نقد شب‌خوش که از برنامه‌های تلفیقی تلویزیون بود این ایراد را در نفهمیدن مفهوم برنامه‌های تلفیقی دانست: مهران غفوریان در «شب‌خوش» بیشتر از اینکه سراغ گفتگو برود، تمرکز را روی بازی‌ها می‌گذارد و ازآنجایی‌که مدت‌زمان برنامه هم چندان طولانی نیست سعی می‌کند پرسش‌وپاسخ را به حداقل برساند به همین دلیل هم بخش مهمی از برنامه به بازی می‌گذرد. درحالی‌که ذات تاک‌شو ترکیب‌کردن گفتگو با بازی و ایجاد فضایی مفرح است.

با توجه به افزایش ۵۸ درصدی بودجه صدا و سیما در سال ۱۴۰۳ و رسیدن آن به رقم ۲۴ هزار میلیارد، می‌توان گفت با این نوع از نگاه به برنامه سازی و تکرار روند‌های حساب پس داده شده‌ای مثل برنامه‌های تک بعدی و یا چند بعدی، ولی بی‌کیفیت شاهد هدر رفتی جدید از بودجه سازمان خواهیم بود. به نظر می‌رسد تلویزیون باید دست از مسابقاتش بکشد و به‌جای معرکه، پانتولیگ و برنامه‌های تلفیقی کم‌جان به‌سوی یک برنامه‌ی تلفیقی کامل برود، برنامه‌ای که توانایی گفتگو محور بودن را داشته باشد و مسابقه را در جریان چنین برنامه‌هایی دنبال کند، شیوه‌ای از برنامه سازی که پیش از این مخاطب نگاه خود را به آن سپرده و صدا و سیما هم به جذب مخاطبش رسیده در چند سال اخیر این مهم برای برنامه سازان اثبات شده است که سبک برنامه سازی و ایجاد بسته‌ی کامل برای مخاطب اهمیت بیشتری از حضور یک سلبریتی به عنوان گرداننده مسابقه و پرکننده پوستر برنامه دارد.

نظر شما