شناسهٔ خبر: 67302495 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

گفت‌وگو با مردی که سه دهه از عمرش را با حیوانات آزمایشگاهی زندگی و از آنها نگهداری کرده است

۲۸ سال است با موش و خرگوش و خوکچه هندی زندگی می‌ کنم | آرزو می‌ کردم که مسئول مرگ‌ شان نبودم

نگهداری از حیوانات آزمایشگاه کار سختی است، هم حیوانات گرانی هستند و هم باید در نگهداری آنها تلاش مضاعفی صورت بگیرد. وضعیتی که نزدیک به سه دهه برای یکی از اعضای آزمایشگاه بیولوژیک در آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و دارو وجود دارد و همچنان با همان علاقه روزهای اول به کارش ادامه می‌دهد.

صاحب‌خبر -

همشهری آنلاین - مریم سرخوش: اینجا حیوانخانه دارویی آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و داروست که به جز همه متخصصان، پزشکان و کارشناسانش یک نیروی ویژه هم دارد، غلامرضا اصغرنژاد، نگهدارنده حیوانات این بخش که ۲۸ سال است با هزاران حیوان آزمایشگاهی مو سپید کرده.

دیپلم تجربی دارد اما همکارانش می‌گویند حالا برای خودش هم دامپزشک موش‌ها و خوکچه‌های هندی شده و هم دندانپزشک خرگوش‌ها. با یک نگاه وزن‌ حیوانات را می‌سنجد و با یک بررسی ساده، سن‌شان را حدس می‌زند و به راحتی دندان موش‌ها را کوتاه می‌کند.

اصغرنژاد نزدیک به سه دهه است که زندگی عجیب و سختی را با این حیوانات آزمایشگاهی گذرانده که آخرین تست‌های سلامت داروهای بیولوژیکی روی آنها انجام می‌شود اما حالا هم که روزشمار بازنشستگی‌اش آغاز شده، با همان شور و حال روزهای اول کار می‌کند، هر چند که نقش مهم‌اش آنطور که باید طی این سال‌های دیده نشده اما پاسخ سوالات همشهری را هم آنقدر با خجالت می‌دهد که بقیه همکارانش مجبور می‌شوند، به جای او توضیحات اضافه بدهند و ارزش کارش را برای توزیع سلامت داروهایی بیولوژیکی گوشزد کنند.

۲۸ سال است با موش و خرگوش و خوکچه هندی زندگی می‌ کنم | آرزو می‌ کردم که مسئول مرگ‌ شان نبودم غلامرضا اصغرنژاد، نگهدارنده حیوانات در حیوانخانه آزمایشگاه مرجع

چه شد که این شغل را انتخاب کردید؟

سال ۷۳ وارد آزمایشگاه مرجع شدم و به من گفتند که اینجا یک حیوانخانه دارد و اگر می‌توانم از آنها نگهداری کنم. من روستازاده هستم و از همان زمان هم ترسی از حیوانات نداشتم. البته حیواناتی قرار بود نگهداری کنم، متفاوت بودند؛ موش، خرگوش و خوکچه هندی که البته زندگی مشابه سایر همنوعانشان هم نداشتند. قیمت و ارزش‌شان هم به لحاظ آزمایشگاهی زیاد بود. با این حال قبول کردم و از آن روز ۲۸ سال گذشته می‌گذرد که در تمام اتاق‌های این حیوانخانه حیوانات را پیش و پس از تست‌های حیوانی نگهداری می‌کنم.

به نظر کار سختی است، چه دلیلی برای ماندگاری‌ داشتید؟

از کودکی به حیوانات علاقه داشتم و همیشه فکر می‌کردم اگر فرصتی برای کار با حیوانات داشته باشم، حتما قبول می‌کنم. البته هیچ زمانی تصورم این شرایط نبود اما سرنوشت من را در مسیر قرار داد و حالا روزمرگی‌های من با موش و خرگوش و خوکچه‌ها می‌گذرد.

کارکرد اصلی این حیوانات چیست؟

اینجا آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و داروست و همه داروها زمانی که می‌خواهند تایید توزیع در بازار را بگیرند، یک مرحله تست نهایی دارند. داروهای بیولوژیک مثل واکسن‌های مختلف از جمله کرونا یا بوتاکس‌ها که هم جنبه درمانی دارند و هم مردم برای زیبایی تزریق می‌کنند، در حیوانخانه و روی این حیوانات تست می‌شوند. این سه حیوان سرنوشت ورود این داروها به بازار را تعیین می‌کند، یعنی اگر بر اثر تزریق علائمی در آنها ایجاد شود، یعنی دارو آلوده است، علائمی مثل آلرژی، قرمزی پوست یا کبودی و...

دلیل تفاوتی که این حیوانات با سایر همنوعانشان دارند، چیست؟

حیواناتی که در این آزمایشگاه می‌بینید، اهلی‌ و آرام هستند و شروع زندگی‌شان از یک محیط بسته آغاز می‌شود، در انستیوپاستور به دنیا می‌آیند، به آزمایشگاه مرجع فروخته می‌شوند، روی آنها تست انجام می‌شود و بعد تمام.

حیوانخانه دارو تعطیلی ندارد، هر روز کار و هر روز نگهداری حیواناتی که باید برای تست‌های نهایی داروهای بیولوژیک در بهترین شرایط نگهداری شوند. البته که از آن روزهای شلوغ دوران کرونا دیگری خبری نیست که هر روز هزاران واکسن برای تست نهایی می‌آمد تا مجوز ورود به بازار را دریافت کند. اما اینجا همیشه باید آماده باشد که بهترین خدمت و کیفیت را در انجام تست‌های حیوانی ارائه کند.

تمام، یعنی به جای دیگری منتقل می‌شوند؟

خیر، می‌میرند! آنها زندی کوتاهی دارند و عمرشان شاید به یک ماه هم نرسد. ۵ تا ۱۰ روز بعد از آزمایش آنها را از چرخه حیات خارج می‌کنیم که اصطلاحا به آن اوت شدن می‌گویند و این کار را هم من باید به وسیله گاز انجام می‌دهم که همیشه کار سختی برایم بوده.

سرنوشت‌شان شما را غمگین نمی‌کند؟

این حیوانات تقریبا ۲۰ روز پیش ما هستند تا مراحل تست نهایی شود، روز آخری که باید آنها را اوت کنیم، دلم می‌گیرد. آنها را داخل سبد می‌گذاریم و با گاز CO۲ آرام می‌میرند. البته چاره‌ای نیست و در نهایت باید این کار انجام شود، اما همیشه دوست داشتم مسئول اوت کردن آنها نبودیم چون در همین مدت کوتاه هم آنها را با جان و دل نگهداری می‌کنم.

روزگار کوتاه شما و این حیوانات چطور سپری می‌شود؟

همیشه در این آزمایشگاه یک گروه از حیوانات اوت و بلافاصله گروه‌های جدید جایگزین می‌شوند. هیچ زمانی قفسه‌ها خالی نمی‌شوند مگر تعطیلات نوروز که تقریبا ۵ روز تعطیل هستیم. تمام این سال‌ها با تک‌تک این حیوانات دوست شدم و شاید باورتان نشود که واکنش‌های جالبی هم به من داشتند. پس از چند روز که به آزمایشگاه می‌آیند، زمانی که وارد اتاق‌شان می‌شوم، ورجه‌وورجه کردنشان شروع می‌شود. انگار متوجه می‌شوند که آمده‌ام به آنها رسیدگی کنم. چیزی که طی این سال‌ها متوجه شدم، این است که تمیز کردن محل زندگی‌شان‌ برایشان خیلی مهم است. این موضوع را به ویژه درباره خوکچه‌های هندی بیشتر دیده‌ام. اول صبح یک گوشه کز کرده‌اند و حرکتی هم ندارند، به محض تمیزشدن قفس و باکسی در آن هستند جنب و جوش‌شان شروع می‌شود و از سروکول هم بالا می‌روند. واقعا تصاویر جالبی است که بارها برای من تکرار شده و هیچ زمانی هم خسته نشده‌ام.

نگهداری روزانه این تعداد حیوان سخت نیست؟

بعد از این همه سال دیگر عادی شده، اما کار بسیار سختی است. هر چند که این سختی هیچ زمانی دیده نشده و مزایایی هم برای من نداشته است. بوی حیوانات دائم در فضای حیوانخانه وجود دارد، آنها خودشان را تکان می‌دهند و پرزهایشان در هوا وارد ریه‌های ما می‌شود. کار سخت است اما به ما بها نمی‌دهند.

این شرایط باعث بروز بیماری در شما نشده؟

آسم یکی از آسیب‌هایی است که این شغل به من زد. به محض این که سرما می‌خورم، نفس کشیدن برایم سخت می‌شود. دم و بازدم خوبی هم ندارم. یکی از توصیه‌ها این است که هر روز یک تا دو لیتر شیر بخوریم، شدنی نیست! البته که مدت زیادی نمانده و به زودی بازنشسته می‌شوم.

باز هم حاضر هستید نگهدارنده حیوانات شوید؟

من این شغل را با همه سختی‌هایش دوست دارم. اینجا سلامت مردم تضمین می‌شود و این برای مجموعه ما ارزش زیادی دارد. حتی بعد از بازنشستگی هم دوست دارم برگردم و به کارم ادامه دهم، اما اگر قرار به انتخاب دوباره باشد، ترجیح می‌دهم که شرایط بهتری داشته باشم و مزایای بهتری را برای من در نظر بگیرند.

با دیپلم تجربی دندانپزشک شده!

۲۸ سال است با موش و خرگوش و خوکچه هندی زندگی می‌ کنم | آرزو می‌ کردم که مسئول مرگ‌ شان نبودم مرتضی رئوف، تکنسین دامپزشکی در حیوانخانه آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و دارو

وقتی از اصغرنژاد درباره خاطره‌ای جالب از عمر کاری‌اش سؤال می‌کنیم، چیزی برای گفتن ندارد چون معتقد است که همه چیز عادی و روتین شده. اما صحبت‌هایش را مرتضی رئوف، تکنسین دامپزشکی در حیوانخانه قطع می‌کند. همکار هستند و همه روزهایشان در حیوانخانه کنار هم سپری می‌شود. در طول مصاحبه هم دائم وسط حرف‌های اصغرنژاد می‌آید و از کارهای سختش تعریف و تمجید می‌کند. رئوف معتقد است که کارهای اصغرنژاد در این حیوانخانه واقعا ارزشمند است و در توضیح بیشتر می‌گوید: او فقط نگهدارنده حیوانات نیست، این همه سال دامپزشک و دندانپزشک هم شده. خرگوش‌هایی که در بیابان و جنگل زندگی می‌کنند عمدتا به وسیله جویدن چوب دندان‌هایشان را کوتاه می‌کنند، اما خرگوش‌های حیوانخانه چنین شرایطی را ندارند و زمانی که دندان‌هایشان بزرگ می‌شود، همین آقای اصغرنژاد، دندان‌هایشان را کوتاه می‌کند. این کار سختی است اما به راحتی برای حیوانات انجام می‌دهد.

نیروی تخصصی مورد اعتماد

۲۸ سال است با موش و خرگوش و خوکچه هندی زندگی می‌ کنم | آرزو می‌ کردم که مسئول مرگ‌ شان نبودم دکتر علی‌اکبر لطفی، مسئول بخش حیوانات آزمایشگاهی آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و دارو

خرید موش و خرگوش و خوکچه هندی برای حیوانخانه آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و دارو کار سخت و زمانبری است، چک کردن تک‌تک حیوانات، تشخیص سلامت و هزار و یک بررسی دیگر. آزمایشگاه برای خرید این حیوانات هزینه‌های زیادی پرداخت می‌کند و نباید مشکلی وجود داشته باشد.

اصغرنژاد در تمام این سال‌ها آنقدر خوب بوده که حالا مسئول همین کار سخت هم خودش است. اینها را هم دکتر علی‌اکبر لطفی، مسئول بخش حیوانات آزمایشگاهی می‌گوید که به گفته خودش به این عضو آزمایشگاه اختیار تام برای خرید این حیوانات داده و حتی درباره تحویل گرفتن و نگرفتن حیوانات از پاستور در زمان خرید تصمیم‌گیرنده است.

لطفی ادامه می‌دهد: اصغرنژاد، نیروی تخصصی مورد اعتماد بخش حیوانات آزمایشگاهی سازمان غذا و داروست و حیواناتی که برای ما می‌آورد، سلامت کامل دارند. البته که شناخت کاملی هم از حیوانات دارد و در برخی موارد حتی به ما پیشنهاد می‌دهد که یک تست را روی یک حیوان انجام ندهیم. او نیروی ارزشمندی است و کارش را خوب بلد است.

نظر شما