شناسهٔ خبر: 67287593 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

پزشکیان: جمعیت زیر خط فقر ما بیشتر شده است/ وضعیت سفره مردم در دولت آقای رئیسی بدتر شده است/ با درآمد 10 یا 20 میلیون تومان پزشک به مناطق محروم نمی رود/علت اینکه در روستا پزشک نیست، ما هستیم/بیشترین بیکاران ما فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند

صاحب‌خبر -

شفقنا_ کاندیدای ریاست جمهوری گفت: جمعیت زیر خط فقر ما بیشتر شده است. مناطق در حاشیه و مرزها وضع شان خراب است برای اصلاح این بی عدالتی باید بدانیم کجا را نگاه می کنیم.

به گزارش شفقنا، مسعود پزشکیان کاندیدای انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در فرصت ۴ دقیقه اول بخش اول در مناظره با پنج کاندیدای دیگر این انتخابات گفت: جمعیت زیر خط فقر ما بیشتر شده است. مناطق در حاشیه و مرزها وضع شان خراب است برای اصلاح این بی عدالتی باید بدانیم کجا را نگاه می کنیم.آمار و ارقام می گوید ما کجاییم. برای اصلاح باید نگاه  و زبان مشترک داشته باشیم  اختلاف و عدم هماهنگی مانع اجرای هدف و تصمیم ما است. دولت منابع را باید هدفمند به آن مناطق بدهد برای اصلاح قیمت باید زیر ساخت ها را درست کنیم.

او ادامه داد: بانک ها ۵۵ درصد وام ها را در تهران می دهند، بقیه برای کل کشور هزینه می شود. این یعنی توسعه در تهران و اطراف آن و عدم توسعه در اطراف آن. اگر یک برنامه جامعه با مشارکت اساتید و اقتصاددان ها با مردم ننویسم، فقط یک قسمت را درست می کند. باید یارانه را هدفمند کرد و به دهک های پایین داد، باید تورم را کنترل کرد و رشد اقتصادی اگر  اصلاح نشود، همه فقیر می شویم.

به گزارش شفقنا، پزشکیان گفت: می دانید ما چرا اینجاییم، چون می خواهیم با هم دعوا کنیم.با دعوا و این تئوری ها مشکل حل نمی‌شود و باید به یک زبان مشترک برسیم. وضعیت سفره مردم در زمان آقای رییسی روز به روز بدتر شده است. من وزیر زمان خاتمی بودم.  آمارها رو نگاه کنید ببینید ثبات چه زمانی بیشتر بوده است.

تا زمانیکه روندها و شاخص های علمی را درست نکنیم و انسجام نداشته باشیم، مشکلی حل نمی شود. هرکسی به ستادم بیاید قبولش می‌کنیم چون میخواهم رای بیاورم.

او ادامه داد: سیاست‌های مقام معظم رهبری را اجرا می کنیم چون خط قرمز ماست. درد مردم را ببینیم.  مناطق محروم را نمی‌بینیم. وقتی پول ها و منابع را در جاهای پولدار خرج می کنیم، یعنی چابهار و خوزستان، بلوچستان و کردستان را نمی بینیم. در بسیاری از تئوری های گفته شده راهکار وجود دارد.

او گفت: لازمه حل مشکلات انسجام داخلی و اینکه باید به زبان و نگاه مشترک برسیم. مردم محروم را ببینیم. اگر شغل و اقتصاد را درست نکنیم و اگر مشکلمان را  با دنیا حل نکنیم بودجه مملکت هدر می‌رود. قطر را مقایسه کنید در چه وضعیتی است. برای دیدن معلمان و بازنشستگان، قانون را اجرا کنیم.چرا در مجلس قانون را عمل نکردیم. چرا همه دولت ها طبق تورم حقوق را اضافه نکردند. اینها واقعیت هاست. باید با مردم صادق باشیم. شعار دادن کار سختی نیست. در دولت شهید رئیسی چرا وزیر کشاورزی را گرفتند؟ چرا پرونده چای دبش درست شد.

پزشکیان ادامه داد: تبریز که رئیس دانشگاه بودم ساختار روستاها را اصلاح کردیم، بیش از ۶۰۰ خانه های بهداشت ساختیم. بچه ها با وجود اینکه جراح قلب بودند، در مناطق محروم کارگری کردند. خانه های بهداشت را در مناطق محروم تمام کردیم.

او ادامه داد: نگاه ما این بود که انسان کالا نیست و نباید با او به صورت کالا برخورد کرد. قبل از ما در قانون برنامه سوم توسعه قرار بود همه  چیز را به بخش خصوصی واگذار کنند،  ولی ما این را تغییر دادیم. بیمه های روستایی در دولت آقای خاتمی درست کردیم. افراد را در بیمارستان بیمه کردیم. آمبولانس و زیر ساخت ها را اصلاح کردیم. در سیاست های مقام‌ معظم رهبری این موارد دیده شد.

او بیان کرد: در مجلس همیشه دعوای ما این است که چرا قانون را اجرا نمیکنند! مشکل این است که ما دولتیها و مجلسیها و قوه قضاییه می رویم به بخش خصوصی و به مردم که می رسد دولتها پول نمیدهند و مجلس هم فشار لازم را نمی آورد. مشکل ما در اجرای قانون است.  ما باید سر سفره ای بنشینیم که برای مردم پهن  کرده ایم نه اینکه خودمان با خودمان ویژه عمل کنیم.

او ادامه داد: در همین مجلس گذشته درآمد پزشکان را کاهش دادند و سقف گذاشتند و گفتند همسان سازی می کنیم. ولی خودشان بیرون قرارداد داشتند و پول بیشتری می‌گرفتند.  پزشک خصوصی که دولت یا مجلس با او قرارداد داشت در یک عملش به اندازه یک ماه پزشک بیرون پول می‌گرفت. هرچقدر پزشک تربیت کنید با ۱۰-۲۰ میلیون آن پزشک به روستا نمی رود، باید ساختار را عوض کنیم. اینکه تئوری بدهیم ولی در عمل سفره مان را با مردم جدا کنیم، مشکل را حل نمی کند و مشکل ماییم، مشکل کس دیگری نیست. چون مدام دنبال بهانه هستیم.

 

او ادامه داد: در زمان ثبت نام برای نامزدی در انتخابات گفتند برنامه بدهید، گفتم سیاست‌های مقام معظم رهبری را عمل می‌کنیم. برنامه ما هم همین قانون است که نوشته شده است و با سیاست های رهبری منطبق و هماهنگ است،  ولی این سیاست و قوانین اجرا نمی‌شود؛ چون مجلس و دولت و قوه قضائیه یک سفره دیگر دارند و درد مردم را نمی فهمیم، زمانی می توانیم این را اجرا کنیم که سرسفره مردم بشینیم. تا زمانیکه من در سر سفره مردم نشینم نمی توانم مشکلی را حل کنم.

او گفت: علت اینکه در روستا پزشک نیست، ما هستیم. پول ها را پرداخت نکردند. قرار بود اگر ارز دارو را برداشتند، ریال آن را بدهند، آمدند ۶۰ هزار میلیارد را از هدفمندی یارانه ها دادند و در حقیقت پولی ندادند. الان که دکترها زیر میزی و ارز دریافت می کنند، تقصیری ندارند. ویزیت دکترها یک یا دو دلار است؛ اینها که تقصیری ندارند. پرستار که برای ۸ ساعت، ۱۶۰ هزار می گیرد، با  خود می گوید اسنپ کار کنم، بهتر است.

او بیان می کند: نمی شود قانون‌هایی که نوشته شده را اجرا نکنیم و بعد بگوییم برنامه داریم! ما اگر همین قانون را اجرا کنیم مشکل حل می شود.  مشکل خودمانیم که سر سفره ای که برای مردم پهن کرده ایم نمی نشینیم. درد و رنج مردم را داشتن مهم است. مردم ببینند من در همان صفی ایستاده‌ام که آنها ایستاده‌اند؛ قطع یقین صدایشان درنمی‌آید ولی وقتی حرف قشنگ بزنم ولی در آن صف نایستم و مردم درد و رنج ببینند مردم صدایشان درمی‌آید.

او گفت: من چه رئیس‌جمهور بشوم و چه نماینده باشم  باید به داد کسانی برسیم که کسی به دادشان نمی‌رسد. صدای کسی باشیم که صدایشان به کسی نمی‌رسد. در تهران‌اگر اسکن و ام آر ای کم بشود سریع پیگیری می شود. اما کسی خبر ندارد در روستاها و دیگر شهرها با چه کمبودهایی روبرو هستند.

چرا چهار دوره قانون برنامه نوشته ایم ولی اجرا نمی شود در حوزه بهداشت و درمان همان ها را تکرار کردیم و حرف جدیدی نزدیم و با سیاست رهبری هم کاملا منطبق است خب اگر اجرا می کردیم مشکلی نداشتیم.

او ادامه داد: وقتی من در بیرون برای خودم مطب و بیمارستان زدم،  دیگر مشکل مردم را نمی بینم و کاری می کنم مطب خودم بچرخد. تاکید من اجرای قانون، سیاست های کلی و تعهد خودمان به اجرای آن است.

او در دور دوم مناظره خطاب به قاضی زاده هاشمی گفت: من رئیس دانشگاه بودم به خاطر عملکردم معاون سلامت شدم و در دوره خاتمی وزیر بهداشت بودم و می توانند عملکردم را ببینند. در حوزه آموزش عمومی  اول باید فکر کنیم که آیا بچه ای که در روستا و نقاط محروم است با بچه ی ما یک سرویس را می گیرد یا نه ؟ اگر توانستیم خودمان را در چنین شرایطی تصور کنیم می توانیم مشکل را حل کنیم. در تئوری حرف میزنیم ولی در عمل، انجام نمیدهیم.

او ادامه داد: ما در مناطق محروم مدرسه داریم که فضا و تجهیزات معمولی را ندارند، اما اینور برای کلاس اول ۸۰ میلیون هزینه می کنند. اگر حکومت اسلامی هستیم خدماتی که به بچه های اینور می دهیم به بچه های مناطق محروم هم بدهیم. مدارس غیردولتی انتفاعی فرصتند و درصدی را پوشش میدهند ولی ۸۰ درصد آنها که در مدارس دولتی هستند نمیتوانند به دانشگاه بیایند. چون در حق آنها بی انصافی می کنیم.

او گفت: وقتی به معلمان در همان مدارس نرسیم، طبیعتاً معلم چند شغله فرصتی که به بچه های مردم برسد را نمی یابد.باید مشکل معلمی را حل کنیم. نمی شود در بی ثابتی مدیریت برنامه ها را جلو برد. همان بحثی که آقای قالیباف گفتند. یا همین که آقای زاکانی گفتند، کسی که  وزیر آموزش و پرورش باید قوی ترین باشد. وقتی بسته آموزش را در مدارس اجرا کنیم‌باید نگاه همان‌را تغییر دهیم دانش آموز ما باید یاد بگیرد چطور مشکل حل کند، یاد بگیرد ارتباط و مدیریت کند یاد بگیرد با تیم کار کند. دانش آموزی که ما الان تربیت می کنیم تک بعدی هستند و نمی توانند مشکل را حل کنند و خود را تافته جدا بافته می داند.

پزشکیان گفت: اجماع باید روی سیاستهای کلی و قانون باشد. می توان سلیقه و نگاه گوناگون داشت اما وقتی قانون تصویب شد همه به سمت آن برویم،آدمی که ما را به این سمت می برد، قرارداد ببندیم نه با حزب و گروه و جناح که این کار را می کنیم.

او ادامه داد: دانشگاه های ما در بهترین حالت نسل دو هستند. پزشکی نسل سوم است. نسل یک و دو شامل تئوری، تحقیق و دیگری مهارت و عمل است. ما الان در دانشگاه فقط تئوری و تحقیق را به دانشجو منتقل می کنیم در تئوری و تحقیق مشکل داریم. تحقیقات ما منطبق با جامعه نیست. علم باید مشکل جامعه را حل کند. آموزش باید بر اساس شناخت جامعه باشد. اگر سرمایه و عمر مردم هدر نرود، دانشجو بعد از فارغ‌التحصیلی باید توانایی حل مشکل داشته باشد.

او ادامه داد: باید به هیات علمی‌ها و نخبگان احترام گذاشت و برخوردهای حزبی و جناحی و دسته ای و سیاسی را کنار گذاشت. اساتید عالم برای این مملکت هستند. وقتی از کشور خارج می شوند،  افتخار می کنیم ایرانی است، در حالیکه در داخل نمی توانیم حفظ شان کنیم. مکانیسم پرداختی هیات علمی باید طوری باشد بتواند زندگی کند.  با حقوقهای فعلی هیات علمی نمیتواند به راحتی زندگی کند. برای همین نخبگان ما دارند میروند چون زندگی نمی کنند. بیرون از کشور اینها را می قاپند.

او گفت: الان بیشترین بیکاران ما فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند؛ این بخاطر عدم سیاستگذاری دقیق ما با توجه به نیازهای جامعه است و به هیات علمی احترام نمی گذاریم، مدیریت ها را سیاسی کرده ایم. مجموعه این عوامل باعث نارضایتی و خروج مغزها و اندیشه هاست و ناامیدی نسبت به آینده کشور می شود باید اول اختلافات را حل کنیم اولویت ها و شایستگی ها باید شاخص بندی شود نه بر اساس دسته و گروه.

پزشکیان ادامه داد: من در دولت آقای خاتمی بودم و در آن موقع نه فرار مغزی بود بلکه از مغزها داخل کشور می آمدند . مردم خودشان می‌دانند وضع چطور بود؛ اگر بد بوده، رای ندهند و رای به همین روندی بدهند که هست.

او ادامه داد: زندگی و کار ما برای محرومان بود. تمام فکر و ذهنم این بود به مناطق محروم برسم. ۹۰ درصد مشکل از مدیریت ارشد است. مردم ما خوب هستند ولی وقتی نگاه می کنند من به عنوان جلودار رانت می گیرم، آدم های خودم را سرکار می گذارم در نتیجه این مردم است که قضاوت می کند. مردم الان قضاوت درستی درباره ما ندارند.

او گفت: اگر مدیریت با مردم صادق باشد قطعا مردم پشت سر او خواهند آمد. همان دانشگاهی که من رئیس اش بودم در ابتدا بسیجی ها با من همکاری نکردند. اما همان ها که می گوییم حجابشان کم است به کمک و همکاری آمدند و خانه بهداشت را ساختند. وقتی دیدند ما در میدان هستیم، آنها هم آمدند.

پزشکیان ادامه داد: ما در بهداشت و درمان چهار اصل داریم: یکی عدالت، دیگری مشارکت مردمی،  سوم روابط بین بخشی و چهار تکنولوژی مناسب است. برای فقرزدایی باید مردم را مشارکت دهیم. با تئوری مشکل حل نمی شود. باید مردم ما را باور کنند. روابط بین بخشی درستی داشته باشیم اگر ما دست به دست هم بدهیم و با هم به مشکل مردم فکر کنیم، کلی راهکار است.

او ادامه داد: خیلی از افرادی که به قدرت می رسند اطرافیانشان هم به جایگاهی می رسند. مردم از ما ناراضی هستند چون پرونده درست می‌کنیم و به آنها انگ می چسبانیم. گروه Z درست می شود F درست می‌شو‌د! اگر خودمان را با درد محرومان یکی بدانیم قطعا آنها هم در میدان خواهند بود. باید به قوميت ها بر اساس عدالت نگاه کنیم.

وی افزود: ما دو اصل داریم که به شدت به آن معتقد هستم هر انسان توانمندی باشد ما حتما از آن بهره خواهیم برد. در رابطه با آنچه می خواهیم عمل کنیم حق و عدالت است. برای پیاده کردن حق و عدالت باید اصلاحات انجام شود. اصلاحات ۴ اصل دارد: اول عدالت، کیفیت، هزینه و اثربخشی و آخر کارایی است. برای اصلاح ساختارها باید این ۴ اصل را رعایت کنیم. کیفیت یعنی رضایت مشتری،  اگر در شهرداری سیستمی درست کردید از مردم بپرسید، اگر غیر از اینهاست مردم قضاوت خواهند  کرد.  حق با مردم است. امکان ندارد با یک گروه و دسته و جناح، مملکت را درست کنیم. باید با سنی و عرب و عجم با هم کشور را پیش ببریم ما نسبت به مناطق سنی ظالمانه تر عمل کردیم.

نظر شما