شناسهٔ خبر: 67983611 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه قدس | لینک خبر

عاطفی ببینیم اما عقلانی عمل کنیم

صاحب‌خبر -

​​​​​​​ ترور و به شهادت رساندن اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران، ترور فؤاد شکر فرمانده ارشد حزب‌الله لبنان در حمله پهپادی به جنوب بیروت و به فاصله کوتاهی از آن، شهادت ابو حسن مالکی فرمانده الحشد الشعبی عراق در بمباران آمریکایی‌ها را باید سه پیامد میزبانی کنگره و دولت آمریکا از بنیامین نتانیاهو و سخنرانی او در سنای آمریکا دانست که بیانیه‌ای صریح در حمایت بی‌قیدوشرط حکومت آمریکا از تداوم جنایت‌ها، نسل‌کشی‌ها و تنش‌آفرینی و آتش‌افروزی در منطقه غرب آسیا توسط رژیم جنایتکار صهیونیستی بود.
این میدان‌دهی به چهره منفوری همچون نتانیاهو که در شرایط دشوار سیاسی و رسوایی ارتکاب جنایت جنگی و نسل‌کشی قرار دارد، این جسارت را به او داد تا برای ترمیم وجهه تخریب‌شده خود در داخل اسرائیل و فرار از پیامد‌های ضربات سنگینی که در ۹ ماه جنگ علیه غزه از محور مقاومت متحمل شده، دست به یک اقدام خطرناک بزند که در شرایط عادی هیچ‌گاه جسارت و جرئت انجام آن را نداشت.
موضوع این نوشتار اما درباره اتفاق سوم یعنی ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران است.
نتانیاهو از این اقدام چند هدف مشخص را دنبال می‌کرد که به برخی از آن‌ها دست‌یافت و در برخی ناکام ماند یا اگر تهران و مقاومت هوشیارانه عمل کنند، ناکام خواهد ماند.
حذف فیزیکی رهبر سیاسی حماس و یکی از فرماندهان بزرگ فلسطینی و محور مقاومت در کنار دو فرمانده حزب‌الله و الحشد الشعبی قطعاً یک ضایعه و لطمه جبران‌ناپذیر خواهد بود که به تعبیر رهبر معظم انقلاب جبهه عظیم مقاومت را عزادار کرد و جایگزینی چنین چهره‌ای شاید به سال‌ها زمان نیاز داشته باشد، همان‌طور که پدیدار شدن فرمانده و چهره تأثیرگذاری همچون شهید سلیمانی به سال‌ها و گاه دهه‌ها زمان و تجربه و ممارست نیاز داشته باشد. در این مورد رژیم صهیونیستی به هدف خود رسید.
دومین هدف شاید به تعویق انداختن توافق مبادله اسرا و توقف جنگ در غزه و سرزمین‌های اشغالی است که نتانیاهو به دنبال آن است؛ زیرا کابینه متزلزل و موقعیت به‌شدت تضعیف‌شده او با توقف جنگ، منتهی به فروپاشی و احتمالاً تغییر دولت در اسرائیل می‌شود.
اما در زمینه هدف جنبی این عملیات و حملات تروریستی که کشاندن دامنه جنگ و درگیری به کشور‌های دیگر ازجمله لبنان و سوریه و واردکردن مستقیم ایران به درگیری‌های منطقه‌ای است، موفقیت نتانیاهو کاملاً بسته به این است که محور مقاومت به‌ویژه مقامات جمهوری اسلامی ایران به چه نحو به این اتفاق‌ها پاسخ دهند.
پاسخ هیجانی و احساسی به این اقدامات محاسبه‌شده دشمن، می‌تواند او را به اهداف خود برساند؛ یعنی از یک‌سو دامنه جنگ دوباره به لبنان و دیگر کشور‌های منطقه حتی سوریه و عراق کشانده شده و پای ایران نیز به این درگیری‌های میدانی باز شود و در سوی دیگر اسرائیل و آمریکا دوباره بتوانند ائتلافی را علیه فلسطین و محور مقاومت به این بهانه تشکیل دهند و منطقه درگیر یک جنگ تمام‌عیار و طولانی شود.
اما یک پاسخ منطقی و حساب‌شده و هوشمندانه و در زمان و مکان مناسب می‌تواند ضمن ضربه کاری و قوی به دشمن مانع از تحقق اهداف او نیز شود.
همان‌طور که رهبر معظم انقلاب نیز در پیام خود تأکید فرمودند تجاوز رژیم صهیونیستی به حریم جمهوری اسلامی ایران و به شهادت رساندن میهمان نظام و ملت ایران زمینه مجازات سخت را برای مقامات رژیم صهیونیستی از سوی ایران فراهم کرده و این مجازات و پاسخ متقابل قطعاً و الزاماً داده خواهد شد. اما در زمان، مکان و به شکل مناسب. همان‌طور که دفعه قبل در برابر تجاوز و حمله موشکی این رژیم به کنسولگری کشورمان در سوریه با یک حمله موشکی گسترده و غیرقابل‌باور برای اسرائیل و حامیان آمریکایی‌اش اتفاق افتاد.
این یک امر واجب و حتمی است زیرا مقامات رژیم صهیونیستی نباید گمان کنند می‌توانند پایشان را از گلیم خود درازتر کرده و تصور کنند تجاوز به حریم ایران بدون عواقب است.
چهارمین هدف نتانیاهو اما آن‌گونه که مدام برخی رسانه‌های نزدیک به این رژیم و عوامل آن‌ها در رسانه‌های مجازی و توییتر و امثالهم جار می‌زنند، تلاش برای ضربه به وجهه امنیتی و اطلاعاتی ایران با این گزاره بوده که عملیات در قلب تهران در روز تحلیف رئیس‌جمهوری یک توانایی ویژه و هشداردهنده اسرائیل بوده است.
اما واقعیت چنین نیست. نخست آنکه مراسم تحلیف عصر روز قبل به پایان رسیده و عمده و اکثریت قریب به‌اتفاق میهمانان رده‌بالای این مراسم، ایران را شب قبل ترک کرده بودند؛ بنابراین تدابیر امنیتی و اطلاعاتی از سطح ویژه خارج‌شده بود.
دوم آنکه بر اساس اطلاعات اولیه عملیات توسط یک پهپاد کوچک انجام‌گرفته که امکان تأمین آن در داخل کشور کار دشواری نیست، حتی اگر هم این پهپاد و راکت کوچک به‌کار گرفته‌شده به داخل کشور حمل و قاچاق شده باشد هم برای کشور بزرگی که بیش از ۸ هزار و 500 کیلومتر مرز خشکی و دریایی با ۱۵ کشور همسایه دارد، اتفاق دور از ذهن و ناممکنی نیست.
مسئله این است که باوجود شهادت رهبر سیاسی حماس در تهران این عملیات ارزش راهبردی اطلاعاتی و امنیتی ندارد و نباید فراموش کنیم روش و باور جمهوری اسلامی ایران استفاده از ابزار ترور مثل رژیم صهیونیستی نبوده و نخواهد بود وگرنه انجام آن حتی در قلب تل‌آویو و سرزمین‌های اشغالی برای ایران کار ساده‌ای است.
به قول شهید حسین‌امیرعبداللهیان وزیر خارجه فقید کشورمان، اسرائیلی‌ها خودشان می‌دانند کجا و چگونه از ایران ضربه خورده و پاسخ گرفته‌اند بدون اینکه موضوع علنی و رسانه‌ای شود و آن‌گاه هم که لازم بوده آسمان اسرائیل با آتش موشک‌های ایرانی نورافشان شده است.

نظر شما