شناسهٔ خبر: 67283385 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

مهر روایت می کند؛

جزئیات واقعه تلخ بیمارستان قائم از زبان خانم پرستار

رشت- جزئیات واقعه تلخ آتش سوزی بیمارستان قائم رشت که منجر به جانباختن ۹ نفر از شهروندان گیلانی شد را از زبان شاهد عینی ماجرا می خوانید.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: حادثه سخت و جانکاه آتش sوری بیمارستان قائم رشت بار دیگر گیلانیان غیرتمند را به سوگ عزیزانشان نشاند و واقعه‌ای سخت را در تاریخ این سرزمین ثبت کرد، واقعه‌ای که منجر شد تا علاوه بر پوشیدن لباس عزای همشهریان، بار دیگر این واقعه دردناک، دستخوش روایت‌ها و وقایع غیر واقعی شود و هرکسی از ظن خود به این ماجرا بپردازد.

واقعیت چیست؟

برخی‌ها گفتند کادر درمان به داد بیماران نرسید و جان خود را بیش از جان بیماران عزیز دانسته و به جای نجات جان بیماران، جان خود را نجات دادند اما انگار واقعیت چیز دیگری بود، واقعیتی که امروز بستری در بیمارستان رازی رشت بار دیگر از رشادت‌ها و ایثارگری قشر زحمتکش و سفید پوش کادر درمان سخن گفت، واقعیتی که نه تنها به دلیل آسیب جسمی در مضیقه بود بلکه کم مهری‌ها و برخی سخنان غیر واقعی هم روحش را جریحه دار کرده بود.

جزئیات واقعه تلخ بیمارستان قائم از زبان خانم پرستار

خانم هدایتی تنتان سلامت!

به عیادت سعیده هدایتی سوپروایزر بیمارستان قائم که در حادثه جانسوز آتش سوزی حضور داشت رفتیم و برایش آرزوی سلامتی کردیم و از حقیقت ماجرا پرسیدیم.

این پرستار که به دلیل آسیب جسمی در بخش ایزوله بستری و سخن گفتن برایش سخت، اما از رشادت همکارانش در آن صحنه سخت سخن‌ها گفت و اشک‌ها ریخت.

او گفت: به محض اینکه آلارم آتش سوزی را شنیدم خود را به محوطه رساندم و صحنه‌ای دیدم که فقط در جنگ مشاهده می‌شود، صحنه‌ای غیر قابل توصیف، پر از دودی که لحظه‌ای امان نمی‌داد که بتوانید قدم بردارید و مساله را کنترل کنید.»

هدایتی افزود: لحظه‌ای درنگ کردم که چه اتفاقی افتاده، اما به خودم گفتم باقی بچه‌ها چشمشان به تصمیم من است به قدرت و ایستادگی من نظاره می‌کنند، اگر نشانه نگرانی در من ببینید ممکن است آنها هم قدرت مقاومت خود را از دست بدهند بنابراین با قدرت همه را فراخواندم، کپسول‌های آتش نشانی هم دیگر جوابگو نبود، کار، کار آتش نشانی بود که الحق و الانصاف خیلی به موقع خود را رساندند و به کار خود ادامه دادند اما این دود اینقدر غلیظ بود که حتی کادر زحمتکش آتش نشانی نیز با وجود امکانات دچار آسیب شدند.

وی گفت: با این حال وظیفه انسانی اجازه نمی‌داد خود را نجات دهیم یک به یک طبقات را به کمک پرستاران و کادر بیمارستان، خدمات و باقی همکاران از محوطه خالی کردیم و به بیمارستان دیگر انتقال داده شدند اما افسوس برای ما جان چند نفری که در بخش ویژه بستری بودند ماند اگر چه که وضعیت امداد رسانی به این بیماران غیر ممکن بود و در حین انتقال در آن شرایط نیز نجات پیدا نمی‌کردند اما با وجود همه تلاش‌ها، نتوانستیم جان آن عزیزان را نجات دهیم و افسوس برای ما باقی ماند.

شرمنده وجدانم نشدم

وی با همان نفس‌های تنگ خود می‌گوید امروز اگرچه متأثر از اتفاق پیش آمده هستیم اما بین وجدان و خدای خود، آرامش خاطر دارم از این باب که در خدمت رسانی از هیچ تلاشی کوتاهی نکرده و بارها و بارها خودم و همکارانم طبقات بیمارستان را بالا و پایین رفتیم و بیماران را یکی پس از دیگر ی انتقال دادیم. ما حافظان بیماران هستیم و هرگز از این رسالت خطیر خود کوتاهی نمی‌کنیم.

هدایتی از فرزند خردسالش می‌گوید که چشم انتظار مادر ساعت را نظاره می‌نشیند و خود او که از دلتنگیِ مادر و فرزندی کلافه است، اما چه کند که آسیب جسمانی او به دلیل این واقعه دردناک اجازه مرخصی نمی‌دهد و باید برای مداوا فعلاً در بیمارستان بماند.

وی حتی در خصوص شایعات درباره نوزادان بستری در بیمارستان هم واکنش نشان داد و گفت: پنج نوزاد بستری در بخش ویژه با سلامت و صحت کامل به ۱۷ شهریور منتقل شدند و هم اکنون نیز بستری هستند و هیچکدام این شایعات واقعیت ندارد. اگرچه مرگ یک نفر هم برای ما دردناک و جانسوز است اما آنچه که من در آن صحرای محشر دیدم اگر عنایت خدا و همت همکاران درمان و مادر بیمارستان نبود فاجعه‌ای انسانی رقم می‌خورد و باید گفت، سپید پوشان بیمارستان و خدمات و همکاران شیفت آن شب از جان خود گذشتند تا جان بیماران را تا جایی که می‌شود نجات دهند.

هدایتی تاکید کرد: همه در شرایط بحرانی بودیم و در این شرایط بحرانی تلاشمان نجات جان بیماران بود و تا پای جان ایستادیم به گونه‌ای که خود من از دود غلیظ ناشی از حادثه بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم در بیمارستان بستری بودم و الان نیز اوضاع جسمانی مطلوبی ندارم.

نظر شما