همشهری آنلاین-سحر جعفریان: کیک نسکافهای با منافذ نمایان و یکسان که قنادان حرفهای در توصیفش از تُرد و پفکی بودن یاد میکنند، از قالب رها میشود. خدیجه با دقت، کیک تردِ دایرهای به قطر ۳۰ سانتیمتر را روی صفحهگردان سنگی میگذارد تا کارهای مربوط به خامهزنی و فوندانت آن را شروع کند. قرار است کیک به شکل توپ فوتبال درآید. رقیه، از پیش، ماسورههای مناسب را به سر قیف خامهزنی بسته و حالا کاتر و تپانچه را آماده میکند. تهیه انواع کیکهای فوندانت فانتزی با تعداد طبقات بسیار و طراحیهای منحصربهفرداز تصویر شخصیتهای انیمیشنی گرفته تا نقاشیهای معروف، تخصص شگفتانگیز خواهران قناد یعنی خدیجه ۱۶ ساله و رقیه ۱۵ ساله است. تخصصی که آوازهیشان را حسابی در شبکههای مختلف مجازی پیچانده و مشتریهای فراوانی نیز از میان کاربران همان شبکهها سویشان، روان کرده. وقتی با اتو بر مخلوط آب، قند، ژلاتین و گلیسرول که همان فوندانت یا روکش خوراکی کیک است، سطحسازی میکنند یا با سمبههای کوچک و بزرگ خمیرهای رنگارنگ را شکل و طرح میدهند و یا به قاعده شکر را تفت میدهند تا کاراملی شود، به چیزی جز جلب رضایت مشتریها با سلایق جورواجور و کسب اعتبار برای همنسلانشان فکر نمیکنند. آنها ضمن درس خواندن و انجام تکالیف دانشآموزی خود، روزها و ساعتها سرگرم پخت کیکهای خاص و لاکچری ویژه مجالس عروسی، نامزدی، تولد و جشنهای مشتریان خود هستند.
قصه تخصصی شیرین
خوشسلیقگیشان را میتوان از میز شیکرشان که حتی حین کار از تمیزی برق میزند، متوجه شد. میزی با ابعاد بزرگ که چند سالیست وسط یکی از اتاقهای خانهیشان که فرشانداز بیشتری دارد (محله عبدالمطلب مشهد) جای گرفته. البته بخشی ازاین خوشسلیقگی نسبت به میز و جانمایی محور آن در اتاق شاید به قیمتش بستگی دارد؛ ۸۷ میلیون تومان ناقابل که به گفته خدیجه این روزها به ۹۷ میلیون تومان هم رسیده. قفسههای متعددی نیز پشت به دیوارهای همان اتاق دادهاند که میانشان، مخلوطکن صنعتی، سینیهای پرشمار، انبر، کارتر، کاردک، چاقو، قلم و قلمو، بستههای رنگ خوراکی، پانچ فوندانت و مهر کیک به چشم میآید. یخچال صنعتی هم که ۳ سال پیش بابتش ۳۲ میلیون تومان پول داده بودند، کنجی استوار مانده. با کمی فاصله از میز شیکر درست مقابل آن، سهپایه دوربینی با رزولوشن و مگاپیکسلهایی شفاف کاشته شده که از ۲ طرف به احاطه رینگ لایتهای خورشیدی و مهتابی درآمده. خدیجه، پیشبند بسته، مواد لازم کیک را به اندازههای معین ویژه پختن کیکی فوندانت در ۳ طبقه با لایههایی از تکه میوههای فصلی که قرار است دیزاینی اروپایی نیز داشته باشد، روی شیکر میچیند. رقیه هم بعد از گره زدن بندهای پیشبند خود، دستهایش را داخل دستکشهای یکبار مصرف فرو میبرد. از ترکیب آرد، تخممرغ، شکر، نشاسته و چند چیز دیگر به مقدار لازم که فارغ میشوند، فر را با درجه حرارتی مناسب آتش میاندازند. حالا باید حواسشان باشد تا مواد بدون هیچگونه استرس فیزیکی (اصطلاحی در حرفه قنادی) به پختی هموار برسند. در غیر این صورت، مواد یا نیمپز، خام و یا چسبناک میشوند. خدیجه، دفتر سفارشات را نگاهی میاندازد تا از فراغت روزهای اول هفته اینده خود اطمینان حاصل کند؛ آخر با زحمت توانسته بودند جایی برای حضور در ورکشاپ آموزشی پدر کیک ایران آن هم با هزینهای چند ۱۰ میلیونی رزرو کنند.
کتلت با سیبزمینی خام یا پخته؟
خدیجه و رقیه، پیش از آنکه اسم و رسمی در حرفه قنادی به هم بزنند و به درآمدی قابل توجه برسند، آشپزان کوچک آشپزخانه نقلی خانهیشان بودند. اغلب به جای بازی با عروسک، وردست مادرشان شام و ناهار تدارک میدیدند و بساط سفره پهن میکردند. نخستین بار حدود ۵ سال داشتند که با نظارت مادر مواد کتلت گوشت را بعد از ترکیب و ورز، با فرمهایی تقریبا یکسان، کف ماهیتابه سرخ کردند. خدیجه که هم بزرگتر است و هم آرامتر تعریف میکند: «آن روز من اصرار داشتم سیبزمینیهای مواد کتلت، خام باشند اما رقیه میگفت که بایدپخته باشند! خلاصه، خام یا پخته سرخشان کردیم.» همان یک بار کافی بود تا مادر به علاقه جدی دخترکانش پی ببرد. علاقهای که کمی بعد شکلی واضحتر به خود گرفت و خواهران مشهدی را به قنادی و کیکپزی واداشت. میگفتند: «ما قنادان کوچکیم که کیکِ شادیهایتان را میپزیم!» رقیه که خواهر کوچکتر است و پرجنب و جوشتر در حالی که یکی از مولدهای فوندانت را با دستمالی نخی، تمیز میکند از خاطره نخستین کیکی که همراه خواهرش پخته، میگوید: «کیک نیمه آمادهای بود با طعم شکلاتی. نصفش سوخت و نصف دیگرش حسابی پف کرد!» تجربه آن روز با تلاش، حمایت و مدیریت به تخصصی دور از ذهن (با توجه به سن و سالشان) تبدیل شده که از بَرش برای خود درآمدزایی و برای دیگران اشتغالزایی میکنند.
ثبتنام نشدن به علت سن کم!
قناد شدن، هوس دیروز و آرزوی امروزشان نبود که فردا از یادشان برود. برای همین تماشای کمتر برنامه تلویزیونی کیکپزی را از دست میدادند و یا کلیپهای آموزش مجازی پختن کیکهای فرمدار و حجیم را نادیده باقی میگذاشتند. با پول تو جیبیهاشان یا آرد میخریدند یا قالبهای گوناگون. وسایل بازیشان هم یا کاتر خامه بود و یا کاردک کیک. به حدود ۱۰ سالگی که رسیدند اولین مشتریهای کیکهای خوش عطر و طعمشان که همه را به تعجب میانداختند، کسانی از اقوام و دوستان بودند. کسانی که تا مزه لذیذ یکمین بُرش از کیکها در دهانشان پخش میشد، مزد کار خواهران قناد و کوچک را پرداخت میکردند. با حاصل پسانداز آن مزدها، بر صندلی یکی از ورکشاپهای تخصصی و یکروزه با عنوان «آموزش کیکهای مدرن و لوکس خامهای» که توسط یکی از اساتید معروف این حرفه در مشهد برگزار میشد، تکیه زدند. آن زمان حدود ۱۱ سال داشتند؛ بعد از گذراندن دورههای قنادی در کارگاههای آموزشی سازمان فنی و حرفهای که آن نیز خود قصهای بلند از چالشهایی برای ثبتنام نشدن به سبب سن و سال پایینشان دارد با لقب «قنادان کوچک» شناخته شدند. قنادانی که حالا بیش از ۲۰ هزار دنبالکننده کنجکاو و علاقهمند در فضای مجازی دارند و فراستینگ کیکهاشان(خامهکشی یا پوشاندن سطح کیک) و نیز تکنیکشان در چسبزنی ماکت و فوندانت زبانزد خاص و عام است.
مامان ببخش، خانه را قنادی کردیم!
خدیجه، صفحهگردان را میچرخاند و از کیکی که مقاوم روی آن بنا شده، حض محض میبرد. لبخندِ حضِ محضش را به رقیه که معمولا با ایدههای خلاقانهاش از سد مشکلات میگذرند، تحویل میدهد. فرصت کوتاه است و چیزی تا آمدن بستگان داماد نمانده. سر ماسوره قیف خامهزن را نزدیک دیواره طبقه سوم کیک میگیرد و با فشاری یکنواخت خامههایی که با رنگ خوراکی، صورتی ملایم شدهاند را ضمن چرخاندن مداوم صفحهگردان به دیوارههامیچسباند. خامهزنی که تمام میشود رقیه با کاتر جلو میآید تا خمیر فوندات را روی کیک فرم دهد. مدارک و گواهینامههای مربوط به گذراندن دورههای کیکپزی را که گرفتند، قاب کردند و سینهکش دیوار اتاق کارشان کوبیدند تا پاسخی باشد برای سوالهای پرتکرار مخاطبان و طرفدارانشان: «شما دوره قنادی گذروندید یا خودآموز هستید؟» و مهمترینشان: «این کیکا رو خودتون درست میکنید!؟» این سوال مهم و اخیر باعث شد تا خدیجه و رقیه تصمیم بگیرند از مراحل کیکپزی خود در سفارشات گوناگون، پخش زنده و لایو به نمایش گذارند. واکنشها در هر لایو، خواندنی و دیدنیست: «باورم نمیشه قناد فوندانتکار۱۵ ساله داشته باشیم!»، «آموزش هم میدید؟»، «ورکشاپهاتون فقط توی مشهد برگزار میشه؟» و بسیاری دیگر. رقیه کمی خمیر در مخزن کوچک تپانچه فوندانت، میچپاند تا رشته موهای دخترک نشسته بر طبقه سوم کیک را درست کند: «هر کیلو کیک فندانت تاپر حدود ۴۴۰ هزار تومان و هر کلو کیک خامهای ۳۴۰ هزار تومان است که معمولا مشتریها کیکهای فوندانت هر چند کوچک و کمحجم برای مراسمشان سفارش میدهند. بیشتر طعم نسکافهای و بیشتر برای مراسم عروسی و تولد سفارش داریم. تعداد سفارشها هم در روزها و ماههایی که مناسبتهای شاد دارند بین ۱۰ تا ۱۵ کیک است.» خواهران قناد مشهدی در آرزوی راهاندازی کارگاه کیکپزی مجهز و بهرهمندی از حمایت و وام کارآفرینی هستند تا خانهیشان از قرق کیسههای آرد و شکر و همه ابزارهای پخت کیک، درآید.