به گزارش خبرگزاری ایمنا از کردستان، مستوره اردلان با نام کامل «ماه شرف خانم» را شاید بتوان نامدارترین زن کُرد نامید، کسی که هم نخستین زن تاریخنویس در جهان است و هم علاوه بر آن دستی بر ادبیات داشته و دیوان شعر نیز دارد.
او حدود ۲۰۰ سال پیش در شهر سنندج میزیسته است و بهرغم آنکه در آن روزگار کمتر زنان به سمت فراگیری سواد و خواندن و شعر سرودن میرفتند، او از این جهت تابوشکنی کرده است و به زبانهای کردی، فارسی و عربی تسلط پیدا کرده و امروز پس از گذشت این همه سال، هنوز نام او برای هر زن کُردی مایه فخر و مباهات است.
مستوره هم خود از خانواده سرشناسی بوده و هم بعدها با خسروخان اردلان از حاکمان شهر سنندج وصلت کرده است و آنگونه که گویند در عمارت خسروآباد که هماکنون نیز در شهر سنندج پابرجاست زندگی خود را گذراندهاند.
مستوره اردلان در سال ۱۲۲۰ قمری (۱۱۸۴ شمسی) به دنیا آمده و در سال ۱۲۶۴ قمری، مصادف با (۱۲۲۶ شمسی)، در ۴۲ سالگی فوت کرده است و بنا به شرایط موجود، آرامگاه او اکنون در گردی سیوان سلیمانیه عراق قرار دارد.
تندیس پیکره مستوره اردلان نیز سالها پیش توسط «هادی ضیاءالدینی»، هنرمند نقاش و مجسمهساز چیرهدست سنندجی ساخته شده که در خیابان مردوخ جنوبی و در ابتدای بلواری که به عمارت تاریخی خسروآباد محل زندگی مستوره منتهی میشود، نصب شده و خودنمایی میکند. این تندیس حتی به دلیل جایگاه و شخصیت تاریخی مستوره در فهرست آثار میراث منقول تاریخی کشور نیز به ثبت رسیده است.
برای اینکه بیشتر با این بانوی نامدار کُرد آشنا شویم با «جمال احمدیآیین»، پژوهشگر و نویسنده کردستانی به گفتوگو نشستیم، کسی که بیشترین تحقیق و پژوهش را در مورد مستوره اردلان داشته است و چند سال پیش نیز کتاب تاریخ اردلان او را دوباره تصحیح و بازنویسی کرد.
مستوره اصالتاً از خانواده قادریها بوده است
جمال احمدیآیین، پژوهشگر و نویسنده کردستانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: مستوره اردلان با نام اصلی ماه شرف خانم و از خانواده قادریها بوده است. خاندان قادری بهطور تقریبی ۱۰۰ تا ۱۳۰ سال قبل از بهدنیا آمدن مستوره از درگزین به استان کردستان آمدند.
وی میافزاید: در مورد خانواده قادریها اطلاعات دقیقی وجود ندارد، اما در استان کردستان که آن زمان به ایالت اردلان مشهور بود، جزو خانوادههای بزرگ و اشراف محسوب میشدند که جد آنها حاج علی کلانتر جزو نزدیکان خسروخان بزرگ و سبحان وردیخان بود و محمد آقای ناظر که پدربزرگ مستوره بود نیز ناظر صندوق شش والی از والیهای اردلانی بود که مقام بسیار بزرگی محسوب میشد و در حد پیشکار مالی حکومتی بود.
پژوهشگر تاریخ کردستان ادامه میدهد: محمد آقا ناظر در تمامی جنگهای خسروخان بزرگ در مقابله با زندها از دوره کریم خان زند به بعد تا دوره فتحعلی شاه شرکت داشته است، او دو پسر و یک دختر به نامهای ابوالحسن، ابراهیم و خُردهخانم (وردیخانم) داشته است.
احمدی آئین اضافه میکند: وردی خانم یکی از همسرهای امان الله خان بزرگ (والی کردستان) بود. یکی دیگر از همسران اماناللهخان، عادله خانم از طایفه وزیریها و دیگری زنی به اسم فاطمه از بیگ زادههای سقزی بوده است.
وی با اشاره به اینکه مستوره، دختر ابوالحسن بیگ بوده است، میگوید: در آن زمان وضعیت عمومی شهر سنندج اینگونه بود که امکان خواندن و نوشتن برای دخترهای خانوادههای اصیل وجود داشت و اعیان زیادی در شهر سنندج وجود داشتند که ثروتمند و صاحب مکنت بودند و فرهنگ آنها بر این بود که دختران سواد خواندن و نوشتن داشته باشند. حتی مستوره اردلان هم در یکی از کتابهایش بیان میکند که آن را برای زنان نوشته است، پس معلوم میشود که مخاطبهای زن داشته است.
تسلط مستوره بر ادبیات عربی، فارسی و کُردی
این نویسنده کردستانی ادامه میدهد: مستوره اردلان در چنین خانوادهای رشد کرد، اما اهمیت مستوره به خاطر این نیست که در آن زمان سواد داشته، بلکه به این دلیل است که به صورت جدی وارد علوم رسمی شده و با تلاش و زحمت و هوش سرشار خود با رغبت و اشتیاق در ادبیات عرب و ادبیات فارسی و کُردی تسلط پیدا کرده است.
احمدیآیین تصریح میکند: در کتاب «حدیقه اماناللهی» که مربوط به شاعرهای دوره قاجار در شهر سنندج است و اسامی شاعرهای بزرگ در آن ذکر شده، نام مستوره اردلان هم آمده و در میان آنها جایگاه پر رنگ و ویژهای داشته که بسیار حائز اهمیت است و توانسته است در میان آن همه شاعر خوب، جایگاهی برای خود باز کند.
وی میگوید: مستوره در دوران جوانی با خسروخان فرزند دوم امانالله خان (والی کردستان) عاشق یکدیگر شدهاند و میان آنها رابطه عاشقانهای شکل گرفته است که بسیاری از اشعار مستوره هم خطاب به خسروخان و این عشق است.
این پژوهشگر میافزاید: در آن زمان خبری از جانشین شدن خسروخان به جای امانالله خان نبوده است تا اینکه برادر بزرگتر خسروخان به نام محمدحسن خان، با پدرش درگیر و در جنگ ناراوی روانسر کشته میشود که همین مسئله باعث شد، جانشینی خسروخان اتفاق بیفتد.
ماجرای عشق مستوره و خسروخان اردلان
احمدیآیین اضافه میکند: با دستور امانالله خان، خسروخان باید با دختر فتحعلیشاه ازدواج کند که این مسئله موجب جدایی مستوره و خسروخان شد و خسروخان بعد از این اتفاقات با حُسنی جهان خانم (دختر فتحعلیشاه) ازدواج کرد، اما همچنان دل در گرو عشق مستوره داشت.
وی خاطرنشان میکند: خسروخان پس از به حکومت رسیدنش چندین بار برای به دست آوردن مستوره تلاش کرد، اما مستوره حاضر به ازدواج با او نشد چون خطرات بسیاری را برای خانواده مستوره در پی داشت. حُسنی جهان خانم، همسر خسروخان دختر پادشاه مملکت بود و شش فرزند از خسروخان داشت و دارای قدرت بود و این خطر بزرگی برای خانواده مستوره محسوب میشد، به همین دلیل او حاضر به این وصلت نشد.
این پژوهشگر ادامه میدهد: بعدها خسروخان به اجبار و به بهانه یک کودتا همه مردان خانواده مستوره را دستگیر کرد و شرط آزادی آنها را وصلت با مستوره قرار داد که مستوره در این رابطه اینگونه میگوید: «به این حیله کمینه وارد حرم جلال شدم.»
احمدیآیین میافزاید: خسروخان به دلیل ناکامی در عشق خود کمی به ابتذال و عیاشی روی آورده بود که بعد از ازدواج، مستوره او را به روال قبل بازگرداند که این موضوع والی خانم (حسنی جهان خانم) را بسیار آزرده و ناراحت کرد چون رقابت شدیدی بین آنها بود و مستوره موفق بود و موجب محبوبیت خسروخان در میان مردم هم شد.
چرا مستوره به نوشتن کتاب تاریخ روی آورد؟
وی با بیان اینکه مستوره و خسروخان شش سال با هم زندگی مشترک داشتهاند، تصریح میکند: خسروخان در ایام جوانی در ۳۲ سالگی بر اثر مرگی مشکوک فوت کرده و مستوره پس از این اتفاق از سیاست دور شد و مشغول فعالیتهای فرهنگی شد. او وقتی در کتابخانه اردلانها مشغول مطالعه شد، برای نخستین بار متوجه نواقصی در کتابهای تاریخ قبل از خود شد.
این پژوهشگر اضافه میکند: مستوره که خانوادهای فرهنگی و سیاسی داشت و پدربزرگ و پدر پدربزرگش هم در تمام جریانات کردستان حضور داشتند، کاملاً از آنها اطلاع داشت. او این نواقص را که دید شروع به نوشتن موخره برای یکی از آن کتابها کرد که متوجه شد اگر خود کتابی بنویسد بهتر است و تا آن لحظه نمیدانست که نخستین زن در جهان است که شروع به نوشتن کتاب تاریخ میکند.
احمدیآیین خاطرنشان میکند: دو شیوه تاریخنویسی وجود دارد که یکی وقایعنگاری و دیگری تاریخنگاری است. وقایعنگاری به این معنی است که یک فرد در طول عمر خود هر آنچه را که دیده و مشاهده کرده است، بنویسد که بعدها آیندگان از این نوشتهها به عنوان وقایعنگاری استفاده میکنند که زنی به اسم «آنا کومننه» در قرن یازدهم میلادی در بیزانس ایتالیا وقایعی را که درباره حکومت پدرش که الکسیوس یکم بود، در کتابی به نام الکسیاد نوشته است که وقایعنگاری محسوب میشود.
وی میافزاید: اما به کسی که تاریخهای گذشته را بررسی و رفع نقص کند و بر این اساس تاریخ تازهای بنویسد، تاریخنگار میگویند و اهمیت کار مستوره از این جهت بوده که تاریخنگاری کرده است.
نویسنده کردستانی ادامه میدهد: کتاب تاریخ مستوره شامل دو بخش است که یک بخش تاریخنگاری بوده (تاریخهای قبل از خود را اصلاح و تاریخهای بسیار دور را هم نوشته است) و بخش دیگر مشاهدات خود مستوره بوده که آنها را مکتوب کرده است؛ بر این اساس مستوره نخستین زن تاریخنگار در جهان است.
سایر ویژگیهای تالیفات مستوره چگونه بوده است؟
احمدیآیین میگوید: مستوره دارای ویژگیهای دیگری هم هست از جمله اینکه نویسنده نخستین زن رساله شرعینویس در فقه شافعی بوده و نیز جزو پیشگامان نهضت سادهنویسی در ادبیات فارسی است. مستوره دارای نثر مسجع و مکلف و مصنوع است، اما در کتاب تاریخش پس از مقدمه مسجع با نثر فنیاش در این کتاب سادهنویسی کرده است.
وی تصریح میکند: در آن زمان قائممقام فراهانی، سادهنویسی را آغاز کرد و پس از آن امیر نظام گروس و فرهاد رضا معتمدالدوله هم کمی فارسی را ساده کردند تا اینکه با مشروطیت برخورد کرد و دهخدا و جمالزاده شروع به ساده کردن نثر فارسی کردند که احتمالاً مستوره بیآنکه از سادهنویسی قائممقام مطلع بوده باشد در حوزه سادهنویسی نثر فارسی پیشتاز بوده است.
این پژوهشگر میگوید: مسئله مهم دیگر این است که مستوره بر خلاف زنهای دیگر که جرئت صحبت کردن در مورد عشق خود را نداشتند و معمولاً موضوع شعر آنها مفاهیم عارفانه بوده است، اما شعر او عاشقانه و مخاطبش عشق زمینیاش بوده که باز هم در این زمینه پیشتاز و سرآمد است.
احمدیآیین تصریح میکند: در سال ۱۲۶۳ هجری قمری اتفاقی در کردستان روی داد که رضا قلی خان علیه دولت مرکزی یاغی شد و خسروخان گرجی، رضا قلی خان را با حیله دستگیر کرد و مستوره با حدود هزار نفر از خانوادههای اردلان مجبور به ترک سنندج و عزیمت به سلیمانیه عراق شد و در آنجا یک سال ماندگار شد.
وی میگوید: تقریباً طی ۱۴ سال پس از مرگ خسروخان، مستوره مرگ تکتک عزیرانش را دید از جمله پدربزرگ، پدر، مادر، عموها و تنها برادرش را که سوگ عظیمی او را فراگرفت و اشعار هورامی خود را در این زمان در سوگ خسروخان و سلطان خانم خواهر خسروخان سروده است. در زمینه اشعار فارسی هم اشعاری بسیاری را برای سوگ برادرش سروده است.
دیوان شعر مستوره شامل ۲۰ هزار بیت بوده است
وی اضافه میکند: دیوان شعر مستوره شامل ۲۰ هزار بیتاست که متأسفانه معلوم نیست کجاست و فقط دو هزار بیتی که اکنون موجود است به همت مرحوم یحیی معرفت در سال ۱۳۰۴ جمعآوری و چاپ شده است.
این نویسنده میافزاید: مستوره ۵۰۰ بیت شعر به زبان هورامی نیز دارد که بابا مردوخ روحانی در اختیار صدیق مفتی زاده قرار داده است و این نسخهها در حال حاضر در موزه کتابخانه گوتنبرگ آلمان وجود دارد و چاپ شده است.
احمدیآیین ادامه میدهد: کتابهای تاریخ اردلان و شرعیات مستوره هم چاپ شده است، اما کتاب دیگری به اسم مجمع الادبا دارد که اثری از این کتاب و دیگر کتابهایش وجود ندارد.
وی درباره بازنویسی و تصحیح کتاب تاریخ اردلان مستوره که همت او انجام شده است، میافزاید: نسخه خطی کتاب تاریخ مستوره در آمریکا بود که این نسخه به دستم رسید و آن را تصحیح کردم و شرح دادم و چند سال پیش، چاپ شد که کاملترین نسخه کتاب تاریخ مستوره است.
این نویسنده کردستانی اضافه میکند: زندگی مستوره را هم به یک رمان تبدیل کردهام که یک دوره چاپ شد و دوباره آن را بازنویسی کردهام که بهزودی چاپ خواهد شد.
گزارش از: ویدا باغبانی
نظر شما