شناسهٔ خبر: 67274744 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تابناک | لینک خبر

تابناک گزارش می دهد

شوک نظرسنجی عربی برای آمریکا؛ نارضایتی در موضوع فلسطین و دیدگاه مثبت به پکن/ چرا فقط مراکش!؟

نتایج یک نظرسنجی در مجله آمریکایی فارن افرز از منفی شدن دیدگاه افکار عمومی جهان عرب نسبت به سیاستهای امریکا در منطقه بعد از حمله 7 اکتبر حماس به رژیم صهیونیستی حکایت دارد.

صاحب‌خبر -

بین الملل تابناک: ۷ اکتبر ۲۰۲۳، نه تنها برای اسرائیل، بلکه برای جهان عرب، نقطه عطفی بود. حمله حماس درست زمانی رخ داد که به نظر می رسید نظم جدیدی در منطقه در حال ظهور است.

سه سال قبل از آن، چهار عضو اتحادیه عرب_ شامل بحرین، مراکش، سودان و امارات فرآیندهایی را برای عادی سازی روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل آغاز کرده بودند. با نزدیک شدن به پایان تابستان ۲۰۲۳، مهم ترین کشور عربی که هنوز اسرائیل را به رسمیت نمی شناخت، عربستان سعودی نیز به نظر می رسید که آماده این کار است.

حمله حماس و متعاقب آن عملیات ویرانگر نظامی اسرائیل در غزه، حرکت به سمت عادی سازی را محدود کرده است. در همین راستا، عربستان اعلام کرده است که تا زمانی که اسرائیل گام های روشنی برای تشکیل کشور فلسطین برندارد، به توافق عادی سازی ادامه نخواهد داد. اردن نیز در نوامبر ۲۰۲۳ سفیر خود را در اسرائیل فراخواند و سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به مراکش که برای اواخر سال ۲۰۲۳ برنامه ریزی شده بود، هرگز محقق نشد.

در همین راستا، رهبران عرب با احتیاط نظاره گر مخالفت شهروندانشان در خصوص جنگ غزه بوده اند. در بسیاری از کشورهای عربی، هزاران نفر به جنگ اسرائیل و بحران انسانی ناشی از آن اعتراض کرده اند. معترضان در اردن و مراکش همچنین خواستار پایان دادن به معاهدات سازش کشورهایشان با اسرائیل شده و از اینکه دولت هایشان به حرف مردم گوش نمی دهند، ابراز ناامیدی کرده اند.

هفتم اکتبر ممکن است برای ایالات متحده نیز نقطه عطفی باشد. به دلیل جنگ در غزه، افکار عمومی کشورهای عربی به شدت بر ضد سرسخت ترین متحد اسرائیل یعنی ایالات متحده معطوف شده است؛ تحولی که می تواند تلاش های ایالات متحده را نه تنها برای کمک به حل بحران غزه بلکه برای مهار ایران و عقب راندن نفوذ فزاینده چین در خاورمیانه مختل کند.

از سال ۲۰۰۶، نظرسنجی‌هایی هر دو سال یک بار در ۱۶ کشور عربی انجام شده و نظرات شهروندان عادی گردآوری شده است. پس از حمله ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳، نظرسنجی ها به طور مداوم نشان می دهد که تعداد کمی از شهروندان عرب دیدگاه مثبتی نسبت به ایالات متحده دارند. با این حال، تا سال ۲۰۲۲، نگرش آنها تا حدودی بهبود یافته بود، به طوری که حداقل یک سوم از پاسخ دهندگان در تقریباً همه کشورهای عرب در نظرسنجی تأیید کردند که نظر «بسیار مساعد» یا «تا حدودی مساعد» نسبت به ایالات متحده دارند. اما نظرسنجی هایی که در اواخر سال ۲۰۲۳ و اوایل سال ۲۰۲۴ در پنج کشور انجام شده، نشان می دهد که جایگاه ایالات متحده در میان شهروندان عرب به طرز چشمگیری کاهش یافته است.

دو نظرسنجی در تونس که قبل و بعد از ۷ اکتبر انجام شد، قویاً نشان داد که این تغییر در واکنش به رویدادهای غزه رخ داده است. شاید حتی تعجب آورتر، این نظرسنجی ها همچنین به وضوح نشان دادند که این ضرر و کاهش جایگاه ایالات متحده به نفع چین بوده است. دیدگاه مثبت شهروندان عرب نسبت به چین در نظرسنجی های اخیر افزایش یافته؛ به طوری که روند نیم دهه تضعیف حمایت از چین در جهان عرب را معکوس کرده است. با این حال، در پاسخ به این سوال که آیا چین تلاش‌های جدی برای حمایت از حقوق فلسطینی‌ها انجام داده یا خیر، تعداد کمی از پاسخ‌دهندگان موافق این موضوع بوده اند.

این نتیجه نشان می‌دهد که دیدگاه‌های اعراب به جای حمایت خاص از سیاست‌های چین در قبال غزه، نشان‌دهنده نارضایتی عمیق از ایالات متحده است. در ماه ها و سال های آینده، رهبران ایالات متحده به دنبال پایان دادن به درگیری در غزه و آغاز مذاکرات برای حل و فصل دائمی مناقشه اسرائیل و فلسطین خواهند بود. ایالات متحده همچنین امیدوار است با حفاظت از دریای سرخ در برابر حملات نیروهای یمنی، از اقتصاد بین‌الملل محافظت کند و اتحاد منطقه‌ای را که حاوی اقدامات ایران است و تعامل چین در منطقه را محدود می‌کند، تقویت نماید.

 با این حال، برای دستیابی به هر یک از این اهداف، واشنگتن به مشارکت کشورهای عربی نیاز دارد، چیزی که اگر عرب‌ها نسبت به اهداف آمریکا در خاورمیانه بدبین باشند، دستیابی به آن دشوارتر خواهد بود. از آنجایی که اکثر رهبران عرب اقتدارگرا هستند، آنها به افکار عمومی اهمیت زیادی نمی دهند، بنابراین سیاست گذاران ایالات متحده باید معامله با قدرت گران را بر جلب قلب و ذهن شهروندان عرب در اولویت قرار دهند. اما به طور کلی، این تصور که رهبران عرب توسط افکار عمومی محدود نمی شوند، یک افسانه است.

قیام های بهار عربی باعث سرنگونی دولت ها در چهار کشور شد و اعتراضات گسترده در سال ۲۰۱۹ منجر به تغییر در رهبری در چهار کشور عربی دیگر گردید. اقتدارگرایان نیز باید نظرات مردمی را که بر آنها حکومت می کنند در نظر بگیرند. با توجه به افزایش شدید احساسات ضد آمریکایی در میان جمعیتی که بر آنها حکومت می کنند، اکنون تعداد کمی از رهبران عرب درصددند آشکارا با واشنگتن همکاری کنند. خشم شهروندان عرب از سیاست خارجی ایالات متحده نیز می تواند پیامدهای مستقیم جدی برای ایالات متحده داشته باشد.

 تحقیقاتی بر اساس داده‌های نظرسنجی‌ها در الجزایر و اردن نشان داده است که خشم از سیاست خارجی ایالات متحده می‌تواند باعث همدردی شهروندان با اقدامات علیه ایالات متحده شود. با این حال، برخی از یافته‌های نظرسنجی عرب نیز نشان می‌دهد که شک و تردید فزاینده اعراب در مورد نقش ایالات متحده در خاورمیانه برگشت ناپذیر نیست. اختلاف نظر بین مردم در کشورهایی که ایالات متحده با آنها رفتار متفاوتی داشته است، نشان می دهد که ایالات متحده می تواند با تغییر سیاست های خود، دیدگاه خود را در جهان عرب تغییر دهد.

نتایج نظرسنجی همچنین حاکی از تغییرات خاصی در رویکرد است که احتمالاً درک اعراب از ایالات متحده را بهبود می بخشد، از جمله فشار بیشتر برای آتش بس در غزه، افزایش کمک های بشردوستانه ایالات متحده به این قلمرو و بقیه منطقه، و در بلند مدت، کار برای راه حل دو حالته. در نهایت، برای جلب اعتماد شهروندان عرب در خاورمیانه، ایالات متحده باید به رنج فلسطینی ها توجه نشان دهد.

 این نظرسنجی‌ها در مورد دیدگاه‌های شهروندان عرب در مورد طیف وسیعی از موضوعات، از جمله مسائل اقتصادی و مذهبی، دیدگاه‌های دولت‌ها، مشارکت سیاسی، حقوق زنان، محیط ‌زیست و امور بین‌المللی صورت گرفته است. از ۷ اکتبر، نظر سنجی های اعراب بررسی‌های خود را در پنج کشور مختلف عربی تکمیل کرده است: اردن، کویت، لبنان، موریتانی و مراکش. از آنجایی که دور قبلی بررسی نظر سنجی ها در این کشورها بین سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ انجام شد، عواملی غیر از جنگ غزه ممکن است در تغییر افکار عمومی از آن زمان تا کنون نقش داشته باشد. با این حال، یک نظرسنجی تکمیلی، معیار ارزشمندی را ارائه کرده و این استنباط را ایجاد نموده که برخی تغییرات کلیدی در نظرات احتمالاً اخیراً اتفاق افتاده است. بین ۱۳ سپتامبر و ۴ نوامبر ۲۰۲۳، یک نظرسنجی برنامه ریزی شده در تونس انجام شده که شامل ۲۴۰۶ مصاحبه بود.

 حدود نیمی از این مصاحبه ها قبل از ۷ اکتبر و حدود نیمی بعد از آن انجام شده است. برای درک اینکه چگونه دیدگاه‌های تونسی‌ها بعد از ۷ اکتبر تغییر کرده است، میانگین پاسخ‌ها در طول سه هفته قبل از حمله حماس مورد محاسبه قرار گرفته و سپس تغییرات روزانه در هفته‌های بعد دنبال شده است؛ کاهش سریع و شدید درصد پاسخ‌دهندگانی که دیدگاه‌های مثبتی نسبت به ایالات متحده داشتند، به وضوح دیده شد. هنگامی که این سوال پرسیده شد کدام یک از کلمات از جمله «جنگ»، «خصومت‌»، «قتل عام» و «نسل‌کشی» به بهترین شکل وقایع جاری در غزه را توصیف می‌کند، رایج‌ترین واژه‌ای که پاسخ‌دهندگان در همه کشورها به جز یک کشور انتخاب کردند، «نسل‌کشی» بود.

فقط در مراکش تعداد قابل توجهی از پاسخ دهندگان یعنی ۲۴ درصد، آن رویدادها را جنگ نامیدند، تقریباً همان درصد مراکشی ها که آن را قتل عام نامیدند. در همه مناطق دیگر، کمتر از ۱۵ درصد از پاسخ دهندگان «جنگ» را برای توصیف آنچه در غزه اتفاق می‌افتد، انتخاب کردند. علاوه بر این، بررسی‌ نظرسنجی های کشورهای عربی نشان داد که شهروندان عرب باور ندارند که بازیگران غربی در حال دفاع از غزه هستند. این سوال پرسیده شد که از میان طرفهای زیر، به نظر شما کدام یک متعهد به دفاع از حقوق فلسطین هستند؟ و به پاسخ دهندگان این امکان را داد که همه موارد درخواستی را از فهرست ده کشور، اتحادیه اروپا و سازمان ملل انتخاب کنند. بیش از ۱۷ درصد از پاسخ دهندگان در هیچ کشوری موافق نبودند که سازمان ملل متحد از حقوق فلسطینیان دفاع می کند.

اتحادیه اروپا بدتر شد، اما ایالات متحده کمترین امتیاز را دریافت کرد: هشت درصد از پاسخ دهندگان در کویت، شش درصد در مراکش و لبنان، پنج درصد در موریتانی و دو درصد در اردن موافق بودند که از فلسطینی ها دفاع می کند. نتایج برای ایالات متحده حتی بیشتر از سایر بازیگران غربی و جهانی در مورد مسئله حفاظت از اسرائیل متفاوت بود. در پاسخ به این سوال که آیا ایالات متحده از حقوق اسرائیل محافظت می کند، بیش از ۶۰ درصد از پاسخ دهندگان در هر پنج کشور موافق بودند که این کار را انجام می دهد. این درصدها بسیار بیشتر از درصد پاسخ دهندگانی است که موافق بودند اتحادیه اروپا یا سازمان ملل از اسرائیل محافظت می کنند. بر همین اساس، به نظر می رسد این تصورات در جهان عرب در مورد لشکرکشی اسرائیل به غزه و رویکرد ایالات متحده در قبال آن، پیامدهای عمده ای برای شهرت کلی ایالات متحده داشته است.

در ۹ کشور از ده کشوری که نظر سنجی عرب در مورد مطلوبیت ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ سؤال کرد، حداقل یک سوم از کل پاسخ دهندگان گفتند که دیدگاه مطلوبی نسبت به ایالات متحده دارند. با این حال، در چهار کشور از پنج کشور مورد بررسی بین دسامبر ۲۰۲۳ و مارس ۲۰۲۴، کمتر از یک سوم نظر مثبتی نسبت به ایالات متحده داشتند. در اردن، درصد پاسخ دهندگانی که به ایالات متحده نگاه مثبت داشتند، به طور چشمگیری کاهش یافت، از ۵۱ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۲۸ درصد در نظرسنجی انجام شده در زمستان ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴. در موریتانی، درصد پاسخ‌دهندگانی که ایالات متحده را مثبت ارزیابی کردند از ۵۰ درصد در نظرسنجی انجام شده در زمستان ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ به ۳۱ درصد در نظرسنجی انجام شده در زمستان ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ کاهش یافت و در لبنان نیز از ۴۲ درصد در زمستان ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ تا ۲۷ درصد در اوایل سال ۲۰۲۴ کاهش یافت.

 به طور مشابه، درصد پاسخ دهندگانی که موافق بودند سیاست خارجی جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، «خوب» یا «بسیار خوب» بود، در لبنان ۱۲ درصد و در اردن ۹ درصد کاهش یافت. زمان بررسی نظرسنجی در تونس قویاً نشان می دهد که کارزار نظامی اسرائیل در غزه باعث این کاهش کلی شد. در سه هفته قبل از ۷ اکتبر، ۴۰ درصد تونسی ها گفتند که دیدگاه مطلوبی نسبت به ایالات متحده دارند. در ۲۷ اکتبر، سه هفته پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه، تنها ده درصد از مردم تونس همین موضوع را اعلام کردند. اگرچه نظر اعراب نسبت به ایالات متحده و بایدن پس از ۷ اکتبر کاهش یافت، اما دیدگاه ها در مورد جنبه های مختلف تعامل ایالات متحده با خاورمیانه همه به یک اندازه سقوط نکردند.

پاسخ دهندگان، به احتمال زیاد موافق بودند که کمک های خارجی به کشورهای آنها، ابتکارات آموزشی یا جامعه مدنی را مانند قبل از ۷ اکتبر تقویت می کند. در واقع، پاسخ دهندگان در اردن، موریتانی و مراکش در نظرسنجی در زمستان ۲۰۲۴-۲۰۲۳ نسبت به سال های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ به احتمال کمی بیشتر موافق بودند که کمک های خارجی ایالات متحده باعث تقویت جامعه مدنی می شود. این یافته ها نشان می دهد که عدم توافق با سیاست دولت ایالات متحده در قبال اسرائیل و جنگ در غزه، نه تنها سایر عناصر سیاست خارجی ایالات متحده را کاهش می دهد، بلکه موجب افت شهرت منطقه ای ایالات متحده می شود.

بنابراین، این احتمال وجود دارد که دیدگاه‌های مثبت فزاینده پاسخ‌دهندگان نسبت به چین نشان‌دهنده نارضایتی آنها از سیاست‌های ایالات متحده و غرب باشد. هنگامی که سؤالات سیاستی خاص تری پرسیده شد، پاسخ دهندگان پاسخ های دوسوگرایانه تری دادند. بسیاری از کویتی ها، موریتانی ها و مراکشی ها در پاسخ به این سوال که آیا فکر می کنند سیاست های چین در حفاظت از آزادی ها و حقوق بهتر است؟ سیاست های آمریکا بهتر است؟ سیاست های چین و آمریکا به یک اندازه خوب هستند یا سیاست های چین و آمریکا به همان اندازه بد هستند؟ جمع کثیری از کویتی ها، موریتانی ها و مراکشی ها گفتند سیاست های ایالات متحده بهتر از سیاست های چین است.

با این حال، پاسخ دهندگان در دو کشور هم مرز با اسرائیل برعکس این احساس را داشتند: در نظرسنجی ها در اردن و لبنان پس از ۷ اکتبر، تعداد بیشتری از پاسخ دهندگان موافق بودند که سیاست های چین در حمایت از حقوق و آزادی ها بهتر از ایالات متحده است. سابقه چین در حمایت از حقوق و آزادی ها در داخل و خارج ضعیف است، اما مردم لبنان و اردن اکنون سابقه ایالات متحده را بدتر می دانند. این یافته نشان دهنده روند بزرگتری در داده های نظر سنجی عرب است و آن موضوع این است که جغرافیا اهمیت دارد.

در همین راستا، مردمی که در نزدیک‌ترین موقعیت به درگیری در غزه زندگی می‌کنند و کشورهایشان در طول تاریخ تعداد زیادی از پناهندگان فلسطینی را در خود جای داده‌اند، کمترین اعتماد را به سیاست‌های خاص ایالات متحده در خاورمیانه ابراز کرده اند. همچنین، بررسی ها نشان می‌دهد که کاهش حمایت اعراب از ایالات متحده اجتناب‌ناپذیر نیست و افکار عمومی عرب با حساسیت به تفاوت‌های سیاست ایالات متحده در قبال مسائل کلیدی در منطقه واکنش نشان می‌دهند.

این نشانه قوی‌تر از نتایج در مراکش است؛ کشوری در منطقه که روند شک و تردید فزاینده در مورد سیاست ایالات متحده را رد کرده است. در سال ۲۰۲۲، ۶۹ درصد مراکشی ها دیدگاه مثبتی نسبت به ایالات متحده داشتند که تا کنون بیشترین حمایت را در جهان عرب دارد. این حمایت قوی در واقع افزایش یافته است: بررسی زمستان ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ نشان داد که ۷۴ درصد مراکشی ها اکنون به ایالات متحده نگاه مثبت دارند. مراکش تنها کشوری است که جمعیت آن به وضوح سیاست های امنیتی خاورمیانه ایالات متحده را با ۱۳ درصد بر سیاست های چین ترجیح می دهند.

نقشی که ایالات متحده در حمایت از مراکش در یک مناقشه ارضی ایفا کرده است تقریباً به طور قطع دلیلی است که نظر مراکشی دور از ذهن است. برای دهه‌ها، دولت مراکش بخش بزرگی از صحرای غربی را اداره می‌کند، جایی که جنبشی با حمایت الجزایر به دنبال ایجاد یک کشور مستقل است. تا سال ۲۰۲۰، هیچ کشور عضو سازمان ملل، حاکمیت مراکش را به رسمیت نمی شناخت. در آن سال، ایالات متحده ادعای مراکش بر صحرای غربی را در ازای رسمی کردن روابط دیپلماتیک با اسرائیل به رسمیت شناخت. به ویژه در نیمه دوم سال ۲۰۲۳، دولت بایدن به شدت این سیاست را تایید کرد. بر همین اساس، به نظر می رسد که سیاست واشنگتن در حمایت مراکش در خصوص صحرای غربی تا حد زیادی ایالات متحده را از کاهش حمایتی که در سایر کشورهای عربی متحمل شده بود، مصون کرد.

سایر کشورهای غربی که از آمریکا در به رسمیت شناختن حاکمیت مراکش بر صحرای غربی پیروی نکردند، حمایت مردم مراکش را حفظ نکرده‌اند. بین سال‌های ۲۰۲۲ و زمستان ۲۰۲۴-۲۰۲۳، درصد مراکشی‌هایی که می‌گفتند دیدگاه مثبتی نسبت به انگلیس دارند از ۶۸ درصد به ۳۰ درصد کاهش یافته است که کاهشی بزرگ‌تر از سایر کشورهای مورد بررسی چند کشور عربی است. نظرات مراکشی ها در مورد فرانسه نیز بدتر شد و ده امتیاز کاهش یافته است.

در هر کشوری که بررسی و نظرسنجی صورت گرفته است، پاسخ دهندگان نشان دادند که معتقدند کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، و نه بازیگران جهانی، بیش از همه متعهد به حمایت از حقوق فلسطینیان هستند. با این حال، این نظر به معنای تمایل به اتخاذ بی طرفی یا خروج ایالات متحده از خاورمیانه نیست. علیرغم خشم خود از سیاست های ایالات متحده در قبال غزه، افکار عمومی عرب به صراحت اعلام کردند که می خواهند ایالات متحده در حل بحران اسرائیل و فلسطین مشارکت داشته باشد. یکی از پرسش‌های نظرسنجی از پاسخ‌دهندگان می‌پرسید که کدام موضوع باید در رأس دستور کار دولت بایدن در خاورمیانه و شمال آفریقا باشد و هفت گزینه را ارائه می‌دهد: توسعه اقتصادی، آموزش، حقوق بشر، زیرساخت‌ها، ثبات، مبارزه با تروریسم، و مسئله فلسطین.

 در سه کشور از چهار کشوری که این سؤال در نظرسنجی‌های پس از ۷ اکتبر پرسیده شد، تعداد زیادی از پاسخ‌دهندگان موافق بودند که بایدن باید مسئله فلسطین را، حتی بیش از سایر نگرانی‌های کلیدی پیش روی کشورهایشان، در اولویت قرار دهد. در واقع، نسبت شهروندان عرب که به این موضوع پاسخ دادند که اولویت اصلی دولت بایدن در منطقه باید مسئله فلسطین باشد، طی دو سال گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است - ۲۱ امتیاز در اردن، ۱۸ امتیاز در موریتانی و مراکش، و ۱۷ امتیاز در لبنان. و داده ها از تونس نشان می دهد که این افزایش تقریباً بلافاصله پس از شروع عملیات نظامی اسرائیل در غزه رخ داده است.

جنگ غزه حمایت اعراب از عادی سازی روابط با اسرائیل را از سطح پایینی کاهش داده است. با این حال، این بدان معنا نیست که جهان عرب علیه حل و فصل صلح آمیز بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها مخالفت می کند. تحقیقات در تونس در ابتدا نشان داد که وقوع جنگ در غزه ممکن است منجر به کاهش حمایت از راه حل دو دولتی شود.

قبل از حوادث ۷ اکتبر، به نظر می رسید که نظم منطقه ای جدیدی در خاورمیانه در حال ظهور است. از آنجایی که برخی از دولت‌های عربی به دنبال عادی‌سازی روابط با اسرائیل بودند، به نظر می‌رسید که شکاف اولیه در منطقه ممکن است بین اسرائیل و کشورهای عربی نباشد، بلکه بین تهران و کشورهایی باشد که به دنبال مهار این توافق هستند. به نظر می رسید یک ائتلاف جدید برای مهار ایران، از جمله اسرائیل و کشورهای کلیدی عربی، برای محدود کردن نفوذ ایران در منطقه بسیار سودمند خواهد بود.

هنوز ممکن است ایالات متحده بتواند چنین ائتلافی را رهبری کند: کمک اردن به اسرائیل در دفع حمله موشکی و پهپادی ایران در ۱۳ آوریل، و تصمیمات عربستان سعودی و امارات برای ارائه اطلاعات به ایالات متحده قبل از آن حمله، پیشنهاد می شود؛ در حالی که رهبران کلیدی عرب همچنان معتقدند که همسویی مجدد منطقه ای به نفع آنهاست.

 اما تا زمانی که کاهش حمایت منطقه‌ای از ایالات متحده ادامه داشته باشد، تلاش‌ها برای یک هم‌سویی کامل با مشکل مواجه خواهد شد. پیمان‌های صلح سرد، مانند توافق‌هایی که بین اسرائیل و مصر و اردن منعقد شده‌اند، همیشه در معرض خطر از بین رفتن هستند. ایالات متحده به عنوان یک واسطه برای عادی سازی معاملات غیرقابل جایگزین است.

 توافقنامه صلح مصر_اسرائیل و اسرائیل_اردن عمدتاً به دلیل کمک های عظیم ایالات متحده به هر دو کشور عربی برقرار شد. قراردادهای عادی سازی در نیم دهه گذشته به وعده های ایالات متحده برای رسیدگی به نگرانی های کشورهای عربی، از جمله به رسمیت شناختن حاکمیت مراکش بر صحرای غربی، حذف سودان از فهرست کشورهای حامی تروریسم، و فروش جت های جنگنده F-۳۵ به امارات وابسته است. در شرایط پس از ۷ اکتبر، از دست دادن حمایت شهروندان عرب نه تنها به معنای به خطر انداختن حمایت رهبران عرب است، بلکه ثبات داخلی متحدان اصلی عرب ایالات متحده را نیز به خطر می اندازد.

 خشم در مورد رنج فلسطینیان قبلاً به خیابان ها سرازیر شده است. در اردن، اعتراضات یک توافقنامه مورد حمایت امارات متحده عربی و ایالات متحده بین اردن و اسرائیل در مورد آب و انرژی را از مسیر خود خارج کرده است. رژیم های عربی پس از همکاری با اسرائیل و ایالات متحده برای مقابله با حمله ایران، به دلیل ترس از برافروختن بیشتر خشم شهروندان خود، در مورد نقش خود سکوت کرده اند.

در همین راستا، ایالات متحده باید تلاش کند تا فشار عمومی را که دولت های عربی احساس می کنند برای عدم همکاری با اسرائیل برای مقابله با نفوذ ایران احساس می کنند، کاهش دهد.

منطقه در نقطه محوری قرار دارد و ایالات متحده باید از اهرم های لازم برای کمک به تضمین آتش بس در غزه و کمک به حرکت اسرائیلی ها و فلسطینی ها به سمت صلح استفاده کند. با این حال، برای بازگرداندن اعتبار منطقه‌ای خود، ایالات متحده باید گام‌های عینی و عمل‌گرایانه‌ای به سمت راه‌حل دو کشوری بردارد و مشخص کند که حکومت مؤثر پس از جنگ در غزه چگونه خواهد بود و اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها چه کاری باید انجام دهند تا اطمینان حاصل شود که پیشرفت به سوی صلح حاصل می‌شود.

ایالات متحده نه تنها باید از مذاکرات صلح حمایت کرده، بلکه باید بر توقف گسترش شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری نیز پافشاری کند. برای مدت طولانی، اعراب تصور می‌کردند که ایالات متحده برای تامین منافع خود و رهبران عرب متحد پیش از منافع شهروندان عادی تلاش می‌کند؛ حتی زمانی که شهروندان عرب به دنبال حمایت بیشتر از تلاش‌های دموکراسی‌سازی و مبارزه با فساد هستند. علاوه بر این، یک رویارویی دیگر ایران و اسرائیل ممکن است به اندازه رویارویی که در آوریل ۲۰۲۴ رخ داد، مؤثر نبوده و ممکن است ویرانگر باشد.

خطرات ناشی از عدم رسیدگی به کاهش حمایت اعراب از ایالات متحده فراتر از غزه است. بدون تغییر قابل توجهی در حمایت ایالات متحده از جنگ اسرائیل، و بدون تغییرات هوشمندانه در سیاست امریکا برای کاهش ضد آمریکایی گرایی فزاینده اعراب در درازمدت، سایر بازیگران- از جمله چین- به تلاش خود ادامه خواهند داد تا ایالات متحده را از نقش رهبری در در خاورمیانه خارج کنند.

نظر شما