شناسهٔ خبر: 67235631 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

نویسنده و پژوهشگر ادبی عنوان کرد

تلاش سعدی در بوستان برای انتقال مفهوم مدارا با زیردستان

روزنامه جوان

با وجود این، حافظ گاهی اعتقادی خیلی جدی از خودش را اعلام می‌کند و برخی باور‌ها را هم که دیگران گفته‌اند می‌گوید. ما با باید پیوسته بین وضعیت‌ها هروله و شک و یقین کنیم و نترسیم از اینکه بعضی از پندارهای‌مان رد شود یا ضدپندارهای‌مان زمانی ثابت شود. 

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: آنچه سعدی از اول تا آخر بوستان می‌خواهد به حاکم روزگارش انتقال بدهد، این است که تا می‌توانی با زیردستان خود مدارا کن. 
قدمعلی سرامی نویسنده، شاعر و پژوهشگر ادبی در چهاردهمین جلسه از درس‌گفتار‌های «سعدی‌خوانی» که به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری برگزار شد، با اشاره به شواهدی که شاعران و نویسندگان در ادبیات می‌آورند، گفت: شواهد ادبیات، هر چند در مواردی هم درست و منطقی باشند، اما اموری قطعی نیستند. وقتی که ادبیات، به‌خصوص شعر را مطالعه می‌کنیم، فریفته کلام می‌شویم و این در صورتی است که شاعران خیلی اوقات برای خوشایند آدم‌های معمولی خیلی از حرف‌ها را می‌زنند و گرنه خودشان هم در زندگی به خیلی از آن حرف‌ها عمل نمی‌کنند. 
سرامی با تأکید بر تأمل بیشتر در خوانده‌ها، عقلانی نگاه کردن به قضایا و نپذیرفتن قطعی باور‌ها و ناباوری‌های دیگران و راه‌آمدن با اعتقادات دیگران به خواندن این بیت شعر حافظ که می‌گوید «جنگِ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه /، چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند» پرداخت و افزود: با وجود این، حافظ گاهی اعتقادی خیلی جدی از خودش را اعلام می‌کند و برخی باور‌ها را هم که دیگران گفته‌اند می‌گوید. ما با باید پیوسته بین وضعیت‌ها هروله و شک و یقین کنیم و نترسیم از اینکه بعضی از پندارهای‌مان رد شود یا ضدپندارهای‌مان زمانی ثابت شود. 
این استاد دانشگاه درادامه بر آزادگی روانی تأکید کرد و با خواندن شعر «کار مانیست شناسایی راز گل‌سرخ / کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم» از سهراب سپهری خاطر نشان کرد: حافظ هشتصد سال قبل از سهراب سپهری گفته است «با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم / که شهیدان که‌اند این همه خونین‌کفنان / گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم / از می‌لعل حکایت کن و شیرین‌دهنان» آنچه از امور که ما امروز علم می‌پنداریم، ممکن است بعد‌ها ثابت شود که علم نیست. 
سرامی به باب اول بوستان که درباره «عدل و تدبیر و رأی» است، پرداخت و با خواندن این بیت «منه بر جهان دل که بیگانه‌ای است / چو مطرب که هر روز در خانه‌ای است» اظهار کرد: سعدی می‌خواهد بگوید که دنیا دم به دم در حال تحول است، اما این تحول، بی‌وفایی تلقی شده و این در صورتی است که دنیا همواره در حال دگرگونی است. آنچه سعدی از اول تا آخر بوستان می‌خواهد به حاکم روزگارش انتقال بدهد، این است که تا می‌توانی با زیردستان مدارا کن.

نظر شما