شناسهٔ خبر: 67222805 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

یک پژوهشگر ادبی:

سعدی در تمام بوستان در پی انتقال مفهوم مدارا با زیردستان است

قدمعلی سَرّامی، شاعر و پژوهشگر ادبی گفت: آنچه که سعدی از اول تا آخر بوستان می‌خواهد به حاکم روزگارش انتقال بدهد، این است که تا می‌توانی با زیردستان خود مدارا کن.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا قدمعلی سرامی در چهاردهمین جلسه از درس‌گفتارهای «سعدی‌خوانی»، که به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری برگزار شد، با اشاره به شواهدی که شاعران و نویسندگان در ادبیات می‌آورند خاطرنشان کرد: شواهد ادبیات، هر چند در مواردی هم درست و منطقی باشند اما اموری قطعی نیستند. وقتی که ادبیات، به‌خصوص شعر را مطالعه می‌کنیم، فریفته کلام می‌شویم و این در صورتی است که شاعران خیلی اوقات برای خوشایند آدم‌های معمولی خیلی از حرف‌ها را می‌زنند و گرنه خودشان هم در زندگی به خیلی از آن حرف‌ها عمل نمی‌کنند.

وی در ادامه با اشاره به ضرب‌المثل «سفر، سَقَر است» گفت: سَقَر به معنای جهنم است.؛یعنی سفر به منزله جهنم است و این در صورتی است که سعدی سال‌ها سفر کرده و تمام داشته‌های معنایی‌اش را در سفرهایش کسب کرده است. سعدی در باره سفر می‌گوید «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی / صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی»

سرامی با تأکید بر تأمل بیشتر در خوانده‌ها، عقلانی نگاه کردن به قضایا و نپذیرفتن قطعی باورها و ناباوری‌های دیگران و راه‌آمدن با اعتقادات دیگران به خواندن این بیت شعر حافظ که می‌گوید «جنگِ هفتاد و دو ملّت همه را عُذر بِنِه / چون ندیدند حقیقت رَهِ افسانه زدند» پرداخت و افزود: با وجود این، حافظ گاهی اعتقادی خیلی جدی از خودش را اعلام می‌کند و برخی باورها را هم که دیگران گفته‌اند می‌گوید. ما با باید پیوسته بین وضعیت‌ها هَروَله و شک و یقین کنیم و نترسیم از اینکه بعضی از پندارهای‌مان رد شود و یا ضدپندارهای‌مان زمانی ثابت شود.

این استاد دانشگاه درادامه بر آزادگی روانی تأکید کرد و با خواندن شعر «کار مانیست شناسایی راز گل‌سرخ / کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم» از سهراب سپهری خاطر نشان کرد: حافظ هشتصد سال قبل از سهراب سپهری گفته است «با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم / که شهیدان که‌اند این همه خونین‌کفنان / گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم / از می لعل حکایت کن و شیرین‌دهنان» آنچه از امور که ما امروز علم می‌پنداریم، ممکن است بعدها ثابت شود که علم نیست و برعکس آنچه را که ممکن است امروز خرافه می‌پنداریم، ممکن است بعدها ثابت شود که حقیقت‌هایی علمی‌اند.

وی در پایان این جلسه به باب اول بوستان که درباره «عدل و تدبیر و رأی» است، پرداخت و با خواندن این بیت «منه بر جهان دل که بیگانه‌ای است / چو مطرب که هر روز در خانه‌ای است» اظهار کرد: سعدی می‌خواهد بگوید که دنیا دم به دم در حال تحول است اما این تحول، بی‌وفایی تلقی شده و این در صورتی است که دنیا همواره در حال دگرگونی است. آنچه که سعدی از اول تا آخر بوستان می‌خواهد به حاکم روزگارش انتقال بدهد، این است که تا می‌توانی با زیردستان مدارا کن.

نظر شما