شناسهٔ خبر: 67138479 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: انتخاب | لینک خبر

یادداشت‌های علم، جمعه ۷ آذر ۱۳۴۸: شاه در مورد جنگ یمن جنوبی و عربستان چه گفت؟

یادداشت‌های اسدالله علم: جنگ یمن جنوبی و عربستان وارد مرحله جدی می‌شود و عجب آن که یمن خاک بر سر عربستان را دارد شکست می‌دهد. امشب سر شب شاهنشاه این مطلب را به من می‌فرمودند. عرض کردم باید به عربستان کمک کرد. فرمودند: البته. اتفاقا امشب مقاله‌ای در فینانشال تایمز لندن درآمده که سیاست تسلیحاتی ما را به باد انتقاد گرفته است. شاهنشاه از این مقاله عصبانی هستند. امشب می‌فرمودند به این پدرسوخته‌ها (منظور انگلیسی ها) بگو که اگر ما قوی نبودیم همین عراق کوفتی مزاحم ما می‌شد. درست هم می‌فرمایند، چون آبادان خیلی آسیب پذیر است با چند گلوله توپ کافی است که آبادان کن فیکون بشود و به کلّی آتش بگیرد

صاحب‌خبر -
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.  
 
«انتخاب» هر شب یادداشت‌های روزنوشت علم را منتشر می‌کند.

جمعه ۷ آذر ۱۳۴۸: صبح سواری رفتم. هوا مثل بهشت بود. مجددا هوا معتدل شده، افسوس که من تنها بود،م خواستم کبک شکار کنم ممکن نشد. در دره رزک فرح آباد گرگی دیدم رکاب کشیدم که به او برسم، یک جایی پنهان شد، هرچه سعی کردم پیدا نشد. امسال در این تاریخ در دره های فرح آباد آب جاری است و خیلی نشاط انگیز است. البته [به علت] باران های پارسال و اوّل فصل امسال یعنی مهرماه و آبان ماه [است]. ساعت ۳۰ /۱۱ هنگامی که برمی گشتم، شاهنشاه به اتفاق والاحضرت همایونی و والاحضرت فرحناز سوار اسب رسیدند.... احساس کردم شاهنشاه میل دارند من در رکابشان مجددا برگردم، ولی بی نهایت خسته شده بودم نرفتم. عرض ادبی کردم و گذشتم. فرمودند: چرا تفنگ همراه برداشته ای، عرض کردم: می خواستم کبک بزنم، گرگی هم دیدم فرار کرد. گرگ، شکاری را روی گردنه دریده است که ملاحظه خواهید فرمود.
 
... جنگ یمن جنوبی و عربستان وارد مرحله جدی می شود و عجب آن که یمن خاک بر سر عربستان را دارد شکست می دهد. امشب سر شب شاهنشاه این مطلب را به من می فرمودند. عرض کردم باید به عربستان کمک کرد. فرمودند: البته. اتفاقا امشب مقاله ای در فینانشال تایمز لندن درآمده که سیاست تسلیحاتی ما را به باد انتقاد گرفته است. شاهنشاه از این مقاله عصبانی هستند. امشب می فرمودند به این پدرسوخته ها (منظور انگلیسی ها) بگو که اگر ما قوی نبودیم همین عراق کوفتی مزاحم ما می شد. درست هم می فرمایند چون آبادان خیلی آسیب پذیر است با چند گلوله توپ کافی است که آبادان کن فیکون بشود و به کلّی آتش بگیرد. اگر عراقی ها ترس از قدرت زیاد ما نداشتند قطعا این کار را می کردند. مطلب دیگری که فرمودند این بود که بسیار خوب به انگلیسی ها بگو برای این که به این انتقادات شما پاسخ مثبت داده باشیم، اول خرید اسلحه را از انگلستان موقوف می کنیم. فردا اوامر‌ شاهنشاه را ابلاغ خواهم کرد. سفیر انگلیس نیست ولی مقامات [اینتلیجنس سرویس] آنها اینجا هستند. یقین دارم به ونگ ونگ خواهند افتاد. امشب رئیس جمهور چکوسلواکی برای شام خداحافظی مهمان بود. من هم سر شام بودم. خیلی تحت تأثیر پیشرفت های ایران قرار گرفته است....
لینک کوتاه کپی لینک

نظر شما