شناسهٔ خبر: 67122448 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

شرق: چرخش نخبگانی در میان اصولگرایان موفق‌تر از اصلاح‌طلبان است

روزنامه شرق از قول یک فعال اصلاح‌طلب نوشت: جریان اصولگرا در بازکردن فضای چرخش نیرو موفق‌تر از جریان اصلاح‌طلب است. نه فقط در درون جبهه اصلاح‌طلب شاهد زایش جدیدی نیستیم، بلکه این جریان دچار خالص‌سازی هم شده است.

صاحب‌خبر -

 به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محمد‌علی وکیلی مدیر روزنامه ابتکار و عضو فراکسیون امید در مجلس دهم به روزنامه شرق گفت: به نظر من جریان اصولگرا در بازکردن فضای چرخش نیرو موفق‌تر از جریان اصلاح‌طلب است. حالا با چه فرمولی، ممکن است رانتی یا گلخانه‌ای یک طیفی پرورش پیدا کرده باشد، ولی الان جامعه روی میز «چهره‌های جدیدی» می‌بیند که از درون اردوگاهی که در گذشته متهم‌شان می‌کردیم به اینکه این اردوگاه به دلیل تمامیت‌خواهی به خودش هم رحم نمی‌کند و این اردوگاه به دلیل نظام عمودی که بر آن حاکم است و دستوری، امکان زایش در آن وجود ندارد. الان این اردوگاه تعداد درخور توجهی نامزد جدید روی میز گذاشته، البته در کنار چهره‌های تکراری‌شان.

چیزی که الان قابل نقد است، جریان اصلاح‌طلب است. جریان اصلاح‌طلب یک شعارش این بود که «ما به اصلاح‌طلبی جامعه‌محور معتقد هستیم که مضمونش این بود که ما اگر در لایه اجتماع برویم و از قدرت فاصله بگیریم، می‌توانیم نیروسازی داشته باشیم»؛ بنابراین می‌توانیم با در اختیار داشتن فضای دانشگاه و جذابیت فعالیت‌ها و گفتمان‌مان، بخش نخبگی جامعه را جذب خودمان کنیم. ولی کو؟ کجاست؟ نه‌فقط در درون جبهه اصلاح‌طلب شاهد زایش جدیدی نیستیم، بلکه این خالص‌سازی که فکر می‌کردیم ویژگی جریان کاتولیک اصولگراست، یعنی جریان پایداری و فکر می‌کردیم این‌ها با خالص‌سازی عرصه را همچنان تنگ می‌کنند که یک روز علی لاریجانی را از زیر چتر خارج می‌کنند، یک روز آقای ناطق، یک روز آقای هاشمی را خارج می‌کنند و فردا ممکن است دامن خودشان را بگیرد، ولی این خالص‌سازی الان رسماً شده روش پالایش جبهه اصلاح‌طلبان. جبهه اصلاح‌طلبان آمده به جای اینکه اعلان کند من با مسیری که از آن نتیجه گرفته‌ام فاصله نمی‌گیرم، قبل از اینکه بداند روی میز شورای نگهبان چند‌چند است، نامزد‌های خود را اعلام می‌کند و پیش‌شرط ذکر می‌کند. من به شرطی در انتخابات می‌آیم که مثلاً یکی از این چند نفر کاندیدا شود.

این در حالی است که هستند اصلاح‌طلبانی که قبل از اینکه بسیاری از احزاب اصلاح‌طلب در فعالیت سیاسی بدانند «فعالیت سیاسی» شرط و پیش‌شرطش چیست، اصلاح‌طلب بودند؛ بنابراین فکر می‌کنم این چرخه گردش نخبگانی متأسفانه الان در جریان اصولگرا موفق‌تر از جریان اصلاح‌طلب است. جریان اصلاح‌طلب الان باید به جای سه نفر، ۳۰ نفر آدم جدید روی میز شورای نگهبان داشته باشد. همان‌طور که جریان اصولگرا الان بیشتر از ۳۰ نفر دارد. خیل عظیم این جمعیت اصولگرا هستند و کسی هم مذمت‌شان نکرده که چرا آمده‌اید. این قبح به جای اینکه بخشی از گفتمان ما باشد که این آپارتاید نسلی و تصلب به قدرت و انحصار در قدرت این ویژگی گفتمان اصلاح‌طلبی نبوده. سابق بر این فکر می‌کردیم این ویژگی گفتمان اصولگرایی بوده که اجازه نمی‌داد از یک نظام عمودی فکری و نسلی برخوردار شویم، ولی الان به نظرم این نقیصه در جریان اصلاح‌طلب به مراتب بیش از جریان اصولگرا شده است. معتقدم «نه» به این آپارتاید نسلی انگیزه خودم برای حضور بود و به همین دلیل هم دست تک‌تک افراد غیرمشهوری را که آمدند و خودشان را عرضه کردند، می‌بوسم.

به هر حال اصولگرا‌ها به لحاظ شکلی یک گام از ما اصلاح‌طلب‌ها جلوتر هستند؛ در اینکه یک نسل جدیدی را به ملت معرفی می‌کنند و چهره‌سازی می‌کنند از یک نسل جدید. به همین خاطر در انتخابات مجلس اسفند‌ماه شاهد قد‌کشیدن و برکشیدن چهره‌هایی از اصولگرا‌ها بودیم که حزب نیستند و شاهد برکشیدن فهرست منسوب به افرادی در جریان اصولگرا بودیم که تمام مناسبات و نظم موجود اصولگرایی را به هم ریخت. من این را به لحاظ شکلی یک قدم موفقیت‌آمیز می‌دانم.

مهم این تغییر شکلی است که اتفاق افتاده. تغییر شکلی در جریان اصلاح‌طلبی برتابیده نمی‌شود. کدام بزرگ اصلاح‌طلب در مناسبات سیاسی پا پیش گذاشته که بگوید من از این هسته دور خودم یک قدم عقب‌تر بروم و ذره‌بین بیندازم در خیل عظیم ملت یک آدم بی‌رنگی را پیدا کنم که از این ظرفیت نخبگی برخوردار است و در چرخه بیاورم.

وکیلی در پاسخ به این سؤال که شما قائل به ضعف در عملکرد احزاب اصلاح‌طلب هستید؟ گفت: بله، چرخه حزبی، چرخه قبیله‌گری است. چرا احزاب جذابیتی ندارند؟ چرا نگاه ملت همچنان به انگشت اقطاب است؟ به دلیل اینکه احزاب ما فامیلی و قبیله‌ای است. هر‌کس خودش و دوستش و دوستِ دوستش، تمام. از دوستِ دوست یک قدم عقب‌تر نمی‌رود. اقطاب هم در جریان اصلاح‌طلب وظیفه قطبی را به عقیده من درست انجام نمی‌دهند، شاید به دلیل مشغله یا کهولت سن است، والّا اقطاب باید گام پیش بگذارند؛ بنابراین انتظار این است که اقطاب یک گام پیش بگذارند و سراغ چهره‌های جدید بروند. چرا مدام دست می‌کنیم در انبان آدم‌های موسمی که در موسم‌ها پیدایشان می‌شود و ناگهان فصل که تمام می‌شود، این‌ها غیبشان می‌زند و معلوم نیست کجا هستند تا می‌رسد به موسم بعدی. چرا می‌خواهیم با آدم‌های موسمی سیاست‌ورزی کنیم؟

نظر شما