شناسهٔ خبر: 67122414 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

گفت‌و‌گوی «جام‌جم» با نادر فلاح، بازیگر نقش عباس در مجموعه «رخنه»

مصائب یک مامور امنیتی

نادر فلاح، بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون است. فعالیت هنری‌اش را از دهه ۶۰ در کرمان آغاز کرد و خیلی زود توانست هنر و استعدادش را در بازیگری نشان بدهد و در آثار بسیاری در حوزه تئاتر، سینما و تلویزیون هنرنمایی کرد و در جشنواره‌ها نیز ‌درخشید.

صاحب‌خبر -
 
وی که این روزها مجموعه «رخنه» را روی آنتن شبکه یک دارد و نقش عباس، یکی از نیروهای حفاظت را در این سریال ایفا کرده، تا به امروز در مجموعه‌های بسیاری چون: عقیق، زیرخاکی، سرزمین مادری، آتش و باد و عشق کوفی ایفای نقش کرده‌ و به خوبی هم از پس این کار برآمده است. فلاح به واسطه تجربیاتی که در تئاتر دارد، هر نقشی را روان و باورپذیر بازی می‌کند. در ‌رخنه‌ هم به خوبی توانسته شخصیت، دغدغه‌ها و زندگی یک مامور حفاظت را به تصویر بکشد. گرچه فعاایت های او بیشتر در  ایفای نقش های منفی بوده و کمتر مجال بازی در نقش های مثبت را داشته است، در این سریال این فرصت برایش مهیا شد تا بتواند نقش یک مامور اطلاعاتی و امنیتی را به خوبی بازی کند. نقشی که چالش ها و حساسیت های بسیاری داشت و تنها از عهده بازیگری چون او که پیشینه تئاتری دارد و بازیگر با تجربه ای است، برمی آمد. همین نکته بهانه‌ای شد برای این‌که با وی گفت‌و‌گویی پیرامون تجربه جدیدش در این سریال داشته باشیم. نقشی که به گفته او تجربه دلچسب اما سخت و پر چالشی بود. نقشی که تا پیش از این سریال بازی نکرده بود و همین مساله  او را ترغیب به بازی در این سریال کرد. از این رو فلاح در گفت‌و‌گو با جام‌جم به نکاتی اشاره کرد که بهتر است از زبان خودش بخوانید:

از آنجا‌ که بازی در نقش‌های منفی سخت است و نیاز به تبحر و تجربه بازیگر دارد، مدت طولانی به شما نقش‌های منفی پیشنهاد می‌شد که اتفاقا خیلی خوب و باورپذیر هم بازی می‌کردید. بنابراین فکر می‌کنم یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث شد در سریال ‌رخنه‌ بازی کنید، همین فضا و نقش متفاوت کار بود. با این حال چه ویژگی‌هایی در متن و این شخصیت دیدید که حضور در این سریال را پذیرفتید؟
همان‌طور که شما هم گفتید نقش‌های منفی بیشتر به من پیشنهاد می‌شود. البته بسیاری از بازیگران به دلایل مختلفی بازی در چنین نقش‌هایی را نمی‌پذیرند. شاید به خاطر قضاوتی است که مخاطب از بازیگر، بابت نقش منفی که بازی می‌کند، دارد. یعنی بازیگر فکر می‌کند اگر بتواند نقش منفی را باورپذیر بازی کند، ممکن است این تصور برای او ایجاد شود که آن بازیگر چیزی شبیه به همان آدم‌هایی است که نقش‌شان را بازی می‌کند. البته دلایل دیگری هم وجود دارد که برخی بازیگران علاقه‌ای به بازی در چنین نقش‌هایی ندارند. با این حال به من نقش‌های منفی زیادی پیشنهاد می‌شد و من هم بازی می‌کردم. چون کاراکترهای منفی دراماتیک‌تر هستند و در قصه‌ها برای کاراکتر قهرمان، مشکل ایجاد می‌کنند و آدم‌های عمل‌گرایی هستند. به همین دلیل نقش‌های منفی برای مخاطب جذاب‌ترند؛ در عین این‌که خیلی هم دوست داشتنی نیستند‌ اما من به عنوان بازیگر همواره سعی کرده‌ام بازیگری نباشم که برای یک نقش تعریف شوم. همواره تلاشم بر این بود که نشان دهم به عنوان یک بازیگر می‌توانم در موقعیت‌های مختلف و در نقش‌های متفاوت با همان قدرتی بازی کنم که برای یک نقش منفی می‌توانم بازی کنم و همواره در پی این تغییر وضعیت خودم هستم که به عنوان یک بازیگری که صرفا به درد نقش منفی می‌خورد، تعریف نشوم و نشان بدهم که می‌توانم نقش‌های دیگر را هم بازی کنم.خیلی تلاش کردم بتوانم خودم را ثابت کنم به عنوان بازیگری که می‌تواند نقش‌های کمدی هم بازی کند. یکی از دلایل اصلی همین بود که این نقش را انتخاب کردم. کاراکتری که درگیر مسائل زیادی است؛ هم درگیر مسائل خانوادگی و هم مسائلی که مربوط به امنیت یک دانشمند است. به‌همین دلیل این کاراکتر خیلی برایم جذاب بود. اصولا عباس در این سریال، کاراکتر عملگرا و بسیار دراماتیکی بود و دوست داشتم آن را بازی کنم. 
 
فکر می‌کنم پیش از این سریال هم تجربه بازی درسریال امنیتی رانداشتید وهمین مسأله هم درحضورتان در این سریال بی‌تاثیر نبود؟
من تجربه بازی در نقش مامور اطلاعاتی در یک سریال امنیتی را پیش از رخنه نداشتم اما خب، تجربه بازی در نقش مثبت را در یکی دو کار دیگر داشتم. مثلا در فیلم سینمایی «دریاچه ماهی» نقش رزمنده‌ای که پیر شده و می‌خواهد تعدادی از همرزم‌هایش را که در دریاچه ماهی در سال‌های جنگ گرفتار شده‌اند دوباره پیدا کند. آن نقش خیلی مثبت بود و دوست داشتم اما مامور اطلاعاتی-امنیتی را تا به‌حال بازی نکرده بودم.

ما معمولا در اطراف‌مان کمتر افرادی را داریم که در این زمینه فعالیت می‌کنند. احتمالا شرایط هم به‌گونه‌‌ای نبوده که شما با ماموران اطلاعاتی-امنیتی از نزدیک برخورد داشته باشید. با این حال نقش عباس را باورپذیر و خوب بازی کرده‌اید. بنابراین برای رسیدن به این نقش در واقعیت ما‌به‌ازایی هم داشتید؟
من با دوستانی که شغل‌شان این است نشست و برخاست و گفت‌و‌گو داشتم و تا‌حدی با آنها معاشرت و پرس‌و‌جو کردم اما خود نویسنده به‌قدری مفصل راجع به آنها در فیلمنامه نوشته بود و آقای غفاری و بعدها آقای لبافی به‌عنوان کارگردان راهنمایی‌های خوبی داشتند که به من در بازی در این نقش کمک می‌کرد. به هر حال شخصیت‌هایی هستند که ما به ضرورت شغل‌شان خیلی آنها را نمی‌شناسیم و مردم هم از مسائل و مشکلاتی که دارند، خیلی باخبر نیستند. این سریال باعث شد تا جنبه‌هایی از زندگی این افرادی که برای کشور تلاش می‌کنند و زحمت می‌کشند، دیده شود و مردم با بخش‌هایی از زندگی آنها آشنا شوند و بدانند این افراد در زندگی‌شان درگیر چه داستان‌هایی هستند که به خاطر شغل‌شان، حتی به نزدیک‌ترین افرادشان هم نمی‌توانند رازشان را بازگو کنند.

اصولا بازی در چنین نقش‌هایی چقدر برای بازیگر سخت است؟
سختی یک کار امنیتی برای بازیگر این است که به هر حال ماموران امنیتی آدم‌های بسیار ورزیده‌ای هستند. ورزشکارند و بدن‌های خیلی آماده‌ای دارند. هر روز سخت تمرین می‌کنند و در تیراندازی هم خیلی مهارت دارند. بسیار آدم‌های باهوشی هم هستند. بنابراین من به عنوان بازیگر سعی کردم این توانایی‌ها را نشان بدهم.عباس یکی از کاراکترهایی است که وجوه بسیاری دارد. هم به‌عنوان پدر واکنش‌هایی در برخورد با فرزند دارد و هم به عنوان همسر اما در عین حال به خاطر شغلی که دارد هم بخش‌ها و وجوه دیگری از شخصیتش را در قصه می‌بینیم.

بازی در چنین نقشی برای شما سخت نبود؟
همان‌طور که گفتم، عباس مقدم کاراکتری است که در آغاز سریال می‌بینیم دغدغه‌اش بیشتر محافظت از یک دانشمند و نخبه است و مسائلی در سازمان دارد؛ یعنی اختلافاتی با کسانی که با آنها همکاری می‌کند، دارد. اول سریال هم می‌بینیم که مشکلاتش درون‌سازمانی است. خود دکتر را هم به‌سختی قانع می‌کند که بیشتر مراقب خودش باشد، چون هر آن خطر ترور برایش وجود دارد اما یکدفعه با گم شدن یا بهتر بگویم، دزدیده شدن پسرش، وارد فاز دیگری می‌شود؛ هم باید خانواده‌اش را به گونه‌ای کنترل کند که متوجه نشوند چه اتفاقی افتاده و هم باید دنبال پسرش باشد و هم این‌که کاری که برعهده‌اش گذاشته‌اند و برخلاف وظیفه و اهدافش است را باید انجام بدهد. همه این موارد لایه‌های این شخصیت را پیچیده‌تر و کارش را سخت‌تر می‌کند. بنابراین می‌توانم بگویم عباس مقدم، کاراکتر سختی است و شرایط پیچیده‌ای دارد اما خب تجربه خوب و جذابی هم بود.

یکی از نکاتی که در گفت‌و‌گو با آقای خداشناس هم مطرح شد این بود که پارتنر خیلی برای بازیگر مهم است و ایشان از تعاملی که با هم داشتید، گفتند. شما هم در این سریال با ایشان سکانس‌های مشترک بسیاری داشتید. درباره تعاملی که با هم سر پلان‌های این کار داشتید، می‌گویید؟
همه بازیگران محترم این سریال و پارتنرهای من، آدم‌های درجه یک و با اخلاق و حرفه‌ای بودند و بسیار از هم‌بازی بودن با این دوستان لذت بردم. می‌توانم بگویم کوچک‌ترین تنشی را در کار نداشتیم. اولین بار بود که با رامتین خداپناهی کار می‌کردم. ولی رفاقت‌مان از همان روزهای اول به گونه‌ای بود که انگار سال‌هاست با هم کار کرده‌ایم. این رفاقت در طول این چند ماهی که سر فیلمبرداری بودیم، عمیق‌تر هم شد. شاید گاهی آستانه تحملم پایین آمده، رفتارهایی از سر خستگی از من سر می‌زد و باعث دلخوری می‌شد ولی باقی دوستان صبور و آرام بودند. در مورد تعامل با آقای خداپناهی هم باید بگویم من با ایشان بسیار راحت بودم و خیلی با هم تعامل داشتیم. 

معمولا در سریال‌های پلیسی‌امنیتی کمتر با مسائل خانوادگی کاراکترها در داستان مواجه هستیم. اما در این سریال می‌بینیم که کاراکترهای اصلی چه روابطی با خانواده‌های‌شان دارند. به نظر شما پرداختن به روابط عاطفی و خانوادگی در چنین سریالی تا این حد لازم بود؟
اگر عباس را یکی از قهرمان‌های قصه بدانیم، یکی از مهم‌ترین مسائل دراماتیک او مسأله خانواده‌اش است. یعنی عباس را از طرف خانواده‌اش تحت فشار قرار می‌دهند. همین که پسرش را می‌دزدند و گروگان می‌گیرند، او را مستقیما وارد مسائل خانوادگی می‌کند. بنابراین فکر می‌کنم لازم بود که در این داستان به روابط خانوادگی افراد هم پرداخته شود تا مردم بدانند افرادی که چنین شغلی دارند و کارشان تامین امنیت جانی دیگران است، خودشان هیچ امنیتی ندارند.
وقتی یک مشکل امنیتی برای‌شان پیش می‌آید، قضیه خیلی سخت‌تر می‌شود. از این رو ضرورت پرداختن به مسائل خانوادگی در این کار وجود دارد و اتفاقا فکر می‌کنم به اندازه هم به آن پرداخته شده است. 

کار با آقای غفاری چطور بود؟ اصولا همکاری با دو کارگردان در یک اثر برای شما سخت نبود؟ به هر حال هر کارگردانی یک نگاه و سبک کاری دارد.
من اولین بار بود که با آقایان غفاری، شفیعی و لبافی کار کردم. معمولا در آشنایی‌های اول ممکن است سر برخی موارد اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. اما ما خیلی سریع توانستیم همدیگر را پیدا کنیم. آقای غفاری خیلی مسلط، با‌تجربه و حرفه‌ای بود. من تنشی با ایشان نداشتم و اتفاقا خیلی با هم دوست شدیم. در ادامه هم آقای لبافی آمد که بسیار انسان شریف و کاربلد بود که با ایشان هم تنشی نداشتم و در طول بازی در این کار دچار هیچ بحرانی نشدیم. سال‌هاست که در این حرفه فعالیت می‌کنم اما متاسفانه فرصت نقش اول یک سریال یا یک فیلم سینمایی کمتر به من داده شده است. معمولا نقش اول‌ها بین یک تعداد محدود و مشخصی تقسیم می‌شود. برای بازیگری مثل من که همیشه برای نقش‌های مکمل و عموما نقش‌های منفی انتخاب شده، این‌که آقایان غفاری و شفیعی پذیرفتند و برای دفاع از من جنگیدند که ثابت کنند می‌توانم چنین نقشی را بازی کنم، کار بزرگی کردند، مدیون‌شان هستم و امیدوارم ورق تازه‌ای در سرنوشت بازیگری من باشد تا تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌های دیگر من را به عنوان بازیگری که می‌توانم نقش اصلی یک اثر نمایشی را بازی کنم، بپذیرند.

خودتان هم فرصت می‌کنید سریال را تماشا کنید؟ از نتیجه کار راضی هستید؟ خروجی کار آن‌طور که فکر می‌کردید شد؟
من همه قسمت‌های سریال را دیدم و اتفاقا با حساسیت هم دیدم و به نظرم از قسمت‌های سه و چهار متحول شد و به نظرم خیلی جذاب‌تر شده و نظرات خوبی هم از کسانی که سریال را می‌بینند، می‌گیرم. امیدوارم این سریال مورد توجه مردم قرار گرفته باشد. چون به هر حال تمام زحمت یک تیم فقط با واکنش مخاطب و این‌که مورد پسندش قرار بگیرد، نتیجه می‌گیرد و خستگی گروه در می‌رود. از مسئولان محترم صداوسیما و همچنین سازمان هوا فضا و همه کسانی که نظرشان در این سریال موثر بود، تشکر می‌کنم و این‌که پذیرفتند من این نقش را بازی کنم. امیدوارم نظر آنها هم جلب شده باشد و از کار من راضی باشند.

نقش‌های ماندگار نادر فلاح

۱- ۱۳۹۶ سریال «عقیق» 

نقش جواد سرپرست را بازی می‌کرد که گنده‌لات یک محله بود
و ماجراهایی را در داستان پیش می‌برد.

۲- ۱۳۹۹ سریال «زمین گرم»

نقش استوار، پدر اصلان را بازی در این سریال هم نقش منفی ایفا کرد.

۳- ۱۴۰۰ سریال «زیر خاکی»
 
نقش اسکندر که در زمان طاغوت جاسوس و نفوذی ساواک بود که در زندان و بین زندانی‌ها قرار می‌گرفت و با آنها طرح رفاقت ریخته و از کارهایی که قصد انجامش را داشتند باخبر می‌شد.

۴- ۱۴۰۱ سریال «آتش و باد» 
ایفای نقش سرخو که شخصیت منفی و یکی از کاراکترهای اصلی این سریال بود.

۵- ۱۴۰۲ سریال «عشق کوفی»

نقش مردی قصاب به نام فاضل را بازی کرد که یک علوی است؛ شخصیتی متعصب که در بیشتر مواقع از مواضع خودش کوتاه نمی‌آید و سفت و سخت پای عقایدش ایستاده است.

نظر شما