شناسهٔ خبر: 67114662 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: صدا و سیما | لینک خبر

قالیباف: شعار من «دولت خدمت و پیشرفت» است

محمدباقر قالیباف در برنامه صف اول شبکه خبر برنامه‌های انتخاباتی خود را تبیین کرد.

صاحب‌خبر -

تبیین برنامه‌های انتخاباتی قالیباف در برنامه صف اول

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، محمدباقر قالیباف نامزد انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، روز یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ با حضور در برنامه صف اول شبکه خبر به بیان برنامه‌های خود پرداخت. 

سؤال: در این برنامه قصد داریم بازخوانی کنیم سوابق عملکرد حضرتعالی و کارنامه‌ کاری شما را ظرف سال‌هایی که مشغول به خدمت بودید، در ابتدا  بفرمایید که چه مسئولیت‌هایی را تا الان متقبل شدید و  این سوابق مسئولیتی تاکنون در چه مسیری طی شده است؟
قالیباف:  باید اینگونه بگویم که آغاز جوانی ما با آغاز بهار انقلاب و مبارزات انقلاب اسلامی بود، طبیعتا فعالیت‌های اجتماعی ، سیاسی من در همان سال ۵۷ زلزله طبس اتفاق افتاد، شاید اولین کار مدیریتی و جهادی در همان زمان با زلزله طبس که حضور پیدا کردیم در آنجا بود که آشنا شدیم. طبیعتا هم بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی زمان کوتاهی گذشت و جنگ تحمیلی اتفاق افتاد، بنده توفیق داشتم ۸ سال دفاع مقدس را در جبهه بودم که در جبهه از یک رزمنده عادی تا سلسله مراتب مسئولیتی در آنجا، بعد از جبهه هم عمدتا بخشی از وقت ما در بعد از جنگ در بسیج گذشت، بر اساس قانون اساسی نیرو‌های مسلح در زمان صلح باید کمک کنند به آبادانی کشور در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا که امروز یکی از بزرگترین مجموعه ساخت و ساز است، مسئولیت آنجا را بعهده داشتیم و بعد از آن هم فرماندهی هوافضای سپاه را که امروز یکی از قدرت‌های بزرگ موشکی در دنیا هستیم، با حکم مقام معظم رهبری و بعد هم توفیق خدمت در نیروی انتظامی را پیدا کردیم با حکم مقام معظم رهبری و بعد هم با انتخاب شورای شهر ۱۲ سال در شهرداری تهران و در همان زمان هم عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت شدم و بعد هم که یک دوره در مجلس شورای اسلامی افتخار نمایندگی مردم تهران را داشتم الان هم در دوره دوازدهم در مجلس شورای اسلامی هستیم.

سؤال: همین ابتدا برای آشنایی بیشتر بینندگان عزیز برنامه سوابق علمی – دانشگاهی شما را هم بازگو کنیم، حضرتعالی دکترای جغرافیای سیاسی دارید، اما خوب است که از پیشینه سوابق علمی تان و حتی از احتمالا مکتوباتی که داشتید و مقالاتی که تنظیم و تدوین فرمودید برای بینندگان بفرمایید:
قالیباف: طبیعتا آغاز تحصیلات دانشگاهی خودم را بعد از دوران دفاع مقدس شروع کردم که نهایتا همانطور که اشاره کردید دکترای جغرافیایی سیاسی را از دانشگاه تربیت مدرس فارغ التحصیل شدم الان هم عضو هیات علمی دانشگاه تهران هستم، دانشیار پایه ۳۳ آنجا هستم و مشغولم و در طول این مدت هم هیچگاه مشغله کاری که همیشه هم پرکار و وقت زیادی معمولا من اینگونه هستم در کار ولی سعی کردیم آن ارتباط دانشگاهی را داشته باشیم، به نوعی کشورداری موضوع درس و مطالعه من است، چندین تالیف در دانشگاه تهران داریم در حوزه‌های جغرافیای سیاسی و در حوزه حکمرانی.

سؤال: همچنان هم مشغول تدریس هستید در دانشگاه؟
قالیباف: بله، من تا همین ترم، دوشنبه هفته قبل پانزدهمین جلسه ترم زمستانی را داشتم.

 

در بیست سالگی فرمانده تیپ مستقل امام رضا شدم

سؤال: اشاره فرمودید به آنچه که در حوزه مسئولیت از آغاز جوانی قبول تصدی گری فرمودید تا الان، بفرمایید که این طی کردن سلسله مراتب از سطوح پایین تا عالی‌ترین سطحی که اشاره داشتید چگونه رقم خورد؟ به طور دقیق اگر بخواهم بپرسم این است که پایین‌ترین سطحی را که شما اول قبول مسئولیت کردید چه بود تا امروز که این جا تشریف دارید؟
قالیباف: واقعا یکی از توفیقاتی که ما پیدا کردیم در همان آغاز انقلاب و در آغاز جنگ تحمیلی، بر اساس ضرورت ما همه جبهه رفتیم، طبیعتا بنده قبل از این که وارد جبهه بشوم، آشنایی با مسائل آموزشی دفاع نظامی داشتیم، مخصوصا ما، چون بسیج داشت شکل می‌گرفت و فعالیت‌هایی آنجا داشتیم ولی نهایتا وقتی جبهه شکل گرفت بعنوان یک رزمنده عادی رفتیم، آن زمان هنوز در جبهه نه سازمان دهی مثل امروز که یگان‌های متعددی سپاه دارد، دریایی، هوایی، زمینی، این‌ها اصلا نبود، حتی نیروی زمینی نبود، بسیجی‌ها از اقصی نقاط کشور می‌آمدند، شهید باکری از تبریز می‌آمد، شهید سلیمانی از این جا و هیچکدام هم را نمی‌شناختیم و هر کدام از یک نقطه‌ای از کشور آمدیم و خودمان را رساندیم به خطوط جبهه اولی که بتوانیم کمک کنیم و جلوی پیشروی دشمن را بگیریم، طبیعتا با رشد ما از یک رزمنده عادی بود، کار ما هم کار اطلاعات عملیات بود، گشت شناسایی می‌کردیم هم تخریب، طبیعتا کم کم یگان‌ها شکل گرفت که اگر بخواهیم بگوییم گردان‌ها شکل گرفتند، تیپ‌ها شکل گرفتند و این سازمان که پیدا شد، منتها مهم‌ترین نکته‌ای که در جبهه بود، مخصوصا در فضای جبهه فضای معنوی و مدیریتی و اعتماد کامل و یک دلبستگی خاص رزمندگان با هم داشتند، محبت، انسجام، گذشت، تلاش و اخلاصی که در دوران دفاع مقدس بود. طبیعتا افراد بر اساس شایسته سالاری در جبهه انتخاب می‌شدند به تعبیری خود رزمنده‌ها از بین خودشان انتخاب می‌کردند تا سیستم کم کم تشکیلات پیدا کرد و مسئولیت‌ها شروع شد، شاید اولین مسئولیت من در عملیات قبل از بیت المقدس در همان اوایل جنگ که شکل گرفت ما در منطقه دب حردان بودیم و بعد این که می‌گویم منطقه دب حردان نزدیک اهواز و بحث آزادسازی بستان و این‌ها، ما آنجا مسئول محور بودیم فرمانده گردان بودیم و بعد هم فکر می‌کنم.

سؤال: در چند سالگی؟
قالیباف: من در بیست سالگی فرمانده تیپ مستقل امام رضا شدم، دوران دفاع مقدس که تمام بشود ما بعد از آن آمدیم قائم مقام نیروی مقاومت بسیج شدیم و بعد هم که همانطورکه اشاره کردم، فرمانده هوافضای سپاه شدیم با حکم فرمانده معظم کل قوا و بعد هم نیروی انتظامی و شهرداری.

 

از بعد مدیریتی دنبال تحول در مجموعه هستم

سؤال: اگر بخواهیم اشاره بکنیم به یک موضوع مشخص به طور دقیق‌تر، یک پروژه خاص و موفق مدیریتی تان، بفرمایید که کدام یک از این مصادیق را می‌توانید نام ببرید؟ و این که برای حل این موضوعاتی که آن روز مسئولیت داشتید چه اقدامی انجام دادید که شایان توجه و قابل بیان باشد؟
قالیباف: من فکر می‌کنم امروز مردم یک شناخت نسبی روی من دارند و آشنا هستند، مخصوصا از زمانی که توفیق خدمت را در جا‌هایی شروع کردم که بیشتر با زندگی مردم سر و کار داشته یعنی در نیروی انتظامی و در شهرداری تهران؛ در شهرداری تهران که طولانی مدت هم توفیق خدمت داشتم ۱۲ سال، یعنی در طول تاریخ شکل گیری بلدیه در تهران تنها کسی که ۱۲ سال در مسئولیت شهرداری باقی ماند و توانست کار خود را ادامه بدهد در شهرداری تهران بود ولی کلا من از بعد مدیریتی اینگونه عمل کردم که جزء مدیرانی محسوب می‌شوم که دنبال تحول در مجموعه هستم، من وقتی که در نیروی هوایی توفیق خدمت پیدا کردم همه تلاشم این شد که بتوانم یک تحولی در آنجا، به طور مشخص و روشن اگر بخواهم این جا بگویم یک تحول آن زمان در هوافضای سپاه اتفاق افتاد در حوزه مسائل موشکی بود خود موشکی یک بحث‌های حوزه تکنولوژی داشت که باید پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌ها را به کار می‌گرفتیم که این اتفاق پایه گذاری شد و آن هم واقعا با همین نگاه مردمی سازی، یعنی آن جایی بود که من با همه وجود با توجه به این که کار کاملا طبقه بندی بود، حفاظتی بود، پای دانشگاه را و پای نیرو‌های جوان خلاق را در این حوزه که تخصص‌های متعدد را می‌خواست از دانشگاه‌ها پای آنها را بدون این که عضویت رسمی در نیرو‌های مسلح پیدا کنند، همکاری کردند امروز شما پایه‌های آن حرکت را می‌بینید که جزء بدون شک ۵ قدرت اول دنیا هستیم در حوزه تکنولوژی؛ یک بخش مهندسی داشت، واقعا اتفاقات و تحولات عظیمی آن زمان در این حوزه افتاد، همین شهرک موشکی زیرزمین را که شما حالا بعد از سالیان سال پیدا شد، واقعا یکی از شاهکار‌های فنی -مهندسی و شاهکار‌های مدیریتی بود که در آن دوره اتفاق افتاد و پیچیدگی‌های بسیار سختی دارد که شما از یک زیر زمین سنگین‌ترین موشک‌های بالستیک از آنجا شلیک بشود، نگهداری بشود، ایمنی این‌ها و بحث‌های فنی این‌ها، بسیار پیچیده است و یکی هم قدرت عملیاتی این‌ها، یکی از افتخارات در وعده صادق وقتی نگاه می‌کنید، جمهوری اسلامی این توفیق را پیدا کرده بود که این توان آماده شده بود که در قدرتی، یک قدرت جهانی یعنی شما به طول هزار کیلومتر خط آتشی بود که از شمالی‌ترین نقطه تا جنوبی‌ترین نقطه آن شب موشک شلیک شد، این بسیار قدرتمند بود، این تحولات و این پایه‌ها در آن زمان پایه گذاری شد و شکل گرفت و بعد هم دوستان ادامه دادند و واقعا یکی از تحولات جدی و اساسی بود، در نیروی انتظامی هم باز با همین نگاه، بهرحال بنده معتقد هستم که باید با روحیه تحول و همین که حضرت امیر می‌فرمایند باید فرزند زمانه خویش باشیم من هر کجا بودم سعی کردم با فناوری روز، با نیرو‌های جوان، با نیرو‌های خلاق و با روحیه تحول گرایی دنبال کنم، حتما خاطر شما هست ما وارد پلیس شدیم مشکلات پلیس روشن بود، اگر یک نفر به پلیس مراجعه می‌کرد، باصطلاح دزد هم می‌گرفت و می‌آورد، در خود کلانتری هم درست تحویلش نمی‌گرفتند ولی در کمتر از ۱۳-۱۴ ماه شما سامانه ۱۱۰ را در سراسر کشور همزمان با هم استارت خورد که هر کسی که عدالت امنیت هم برقرار شد، در شهر، در روستا، جوان، بچه، پیر، در خانه‌ها و هر کجایی که بودند به راحتی پلیس در دسترس شان قرار گرفت با ۱۱۰، بحث مربوط به نظارت بر پلیس و دقت در پلیس، دیدید ۱۹۷ شکل گرفت، می‌خواهم بگویم کاملا این تحول را آن روز عزیزان و مردم حس کردند و دلیل آن هم این است که الان شما اگر رشد اقتصادی کشور را وقتی بحث می‌کنید، بخشی از آن سرمایه هست و بخشی از آن بهره وری است، تقریبا بهره وری و سرمایه وزن مساوی دارند مثلا اگر الان می‌گوییم رشد ۸ درصدی، حداقل سه و نیم درصد تا ۴ درصد آن را بهره وری باید باشد و ۴ درصد یا ۴ و نیم درصد آن را هم با سرمایه گذاری دنبال کنیم؛ لذا مهم‌ترین نکته‌ای که ما هر کجا توفیق خدمت داشتیم این بهره وری را در اولویت گذاشتیم و این خودش باعث می‌شود بدون این که هزینه اضافی بشود یا اگر محدودیت‌هایی در سرمایه گذاری است با حوزه بهره وری این تحول عظیم اتفاق می‌افتد، وقتی حرف از بهره وری می‌زنیم یعنی چابک کردن سازمان، فرآیند‌ها را دقیق کردن، تقسیم کار صحیح، استفاده از فناوری، این‌ها است که سیستم را کارآمد می‌کند وگرنه اگر سرمایه‌ای بیاورید و نتوانید از این کار استفاده کنید حتما تحول اتفاق نمی‌افتد،  شهر تهران را مدنظر داشته باشید، تقریبا قریب به نصف زیرساخت‌هایی که شهرداری تهران در این ۱۲ سال اتفاق افتاد به اندازه مجموعه زیرساخت‌هایی است که در گذشته ساخته شده، این جلوی چشم مردم هست می‌بینند. نگاه کنید ما در زمان بندی‌ها و تایمر‌هایی که برای پروژه‌ها گذاشتیم همه می‌دانستند یعنی پاسخگویی هم در این جا کاملا روشن بود که فلان پروژه، فلان روز شروع می‌شود، در فلان تاریخ هم افتتاح می‌شود، این شد یک فرهنگ و بعد هم بقیه کشور تلاش کردند. در حقیقت اینگونه بگویم که یک مدیریت مکانیکی را باید آورد به سمت داینامیکی و امروز یک مدیریت سایبرنتیکی در کشور هست که می‌تواند این تحول را در عرصه‌های مختلف بوجود بیاورد. اگر بعد فرصت شد من توضیح خواهم داد که در مسائل اقتصادی هم با این نگاه باید باشد، لذا این تجربه من و من معتقدم امروز مهم‌ترین توانایی این هست، مهم‌ترین نکته این است که باید یک مدیریت دقیق و عمیقی باشد، این هم من همیشه گفتم باید منطبق بر هوشمندسازی باشد، منطبق بر شفاف سازی باشد، حتما باید مردمی سازی باشد، مردمی سازی به این فرصت اگر جبهه اتفاقات بزرگی می‌افتاد، دلیل روشن آن این جا بود که آنجا شایسته گزینی می‌شد، آنجا شایسته سالاری می‌شد.

 

مردمی سازی یک شعار نیست، یک حقیقت و واقعیت است 

سؤال: ما واژه مردمی سازی را شاید زیاد مسئولین مان به کار می‌برند، چطور می‌خواهد این اتفاق در دولت احتمالی شما رقم بخورد؟
قالیباف: در نیروی انتظامی امنیت مردمی کردیم، چطور امنیت مردمی کردیم؟ یعنی قبلا چه کار می‌کردیم؟ قبلا در پاسگاه و کلانتری سربازان و درجه داران و رزمندگان نیروی انتظامی آنجا بودند، راه می‌افتادند در خیابان گشت می‌دادند که پیشگیری کنند، اتفاقی نیفتد، این یک روش است، شما ببینید چقدر پرهزینه، چقدر کم اثر و چقدر آسیب‌هایی که این جا پیش می‌آورد برای خود فرد آسیب‌هایی که دیگر حالا نمی‌خواهم به آن اشاره کنم، در آسیب‌هایی که نیرو‌ها می‌بینند و آسیب‌هایی که افراد می‌بینند و همان موضوعاتی که ما در حوزه دیوان سالاری از آن نگرانی داریم، ما چه کار انجام می‌دادیم؟ ما از فناوری استفاده کردیم، یک پلتفرم و یک سکویی را تعریف کردیم، همه مردم یعنی همه ۸۰ میلیون نفر مردم، این فرصت را پیدا کردند که هر خطایی، هر جرمی، هر موضوعی را دیدند، در حقیقت همه مردم شدند حفظ امنیت، با یک تلفن، یک ناامنی را در کمترین زمان منتقل می‌کردند، ما با کمترین نیرو، بیشترین بازدهی را دقیقا در آن نقطه که لازم بود در زمان خودش در کمتر از سه دقیقه حضور پیدا می‌کردیم، مردمی سازی یعنی این، این که مردم بر پلیس نظارت کنند، ۱۹۷ را درست کردیم، هر پلیسی هر کجا خطا می‌کرد، اشکالی بود و کار خود را درست انجام نمی‌داد، همه نظارت می‌کردند، این یعنی مردمی سازی، شما در شهرداری همیشه یادتان هست چاله می‌شد، من یک وقتی آمدم اولین سوال را از من کردند که اقای قالیباف شما بگو اگر یک چاله‌ای پیدا شد، چقدری پر می‌کنید که دیگر، خیابان‌ها کی می‌شود که دیگر چاله نداشته باشد، این موضوعات بود. ولی شما در شهرداری دیدید ۱۳۷ روزانه بیش از ۴ هزار خدمت به مردم می‌داد، دسترسی راحت، نظارت. خود مردم دیگر هر اشکالی بود پیدا می‌کردند و شهرداری را فرا می‌خواندند، این یک نوع مردمی سازی است در این بخش‌ها و بعد در همین جا اتوبان امام علی از کجا ساخته شد؟ اتوبان پل صدر از کجا ساخته شد؟ با سرمایه بخش خصوصی؛ با پیمانکاران بخش خصوصی؛ یعنی این‌ها هم هست، یعنی مردم هم توانایی مالی زیادی دارند، مردمی سازی یک شعار نیست، یک حقیقت و واقعیتی است ولی تجربه و درست استفاده کردن و ایمان داشتن این که مردم، لذا در همین مجلس هم حرف ما این بود که اقتصاد و رویکرد اقتصاد مردمی است که یک اقتصاد مقاومتی و پویا می‌شود.

 

شعار انتخاباتی من خدمت و پیشرفت است

سؤال: معمولا نامزد‌ها در فواصل رقابت‌های انتخاباتی یک شعار محوری در نظر می‌گیرند بفرمایید که اولا شعار محوری چیست؟ و نسبت دولت جنابعالی با شعاری که در نظر می‌گیرید و البته سوابقی که تا اینجا برشماری کردید چگونه خواهد بود؟
قالیباف: شعاری که من انتخاب کردم برای این دوره که در خدمت شما هستیم، بحث خدمت است و پیشرفت؛ اولا این یک شعار نیست، من سابقه ام نشان می‌دهد که هر آن چیزی را که قول دادیم، هر آن چیزی که بیان کردیم، چه آن روز‌هایی که در قرارگاه خاتم بودیم، بعد از جنگ را دارم می‌گویم، چه آن روز‌هایی که در هوافضای سپاه بودیم و اتفاقاتی که در پلیس افتاد در آن زمان و به طور روشن در شهرداری تهران اتفاق افتاد، یعنی پس وقتی می‌گوییم شعار، شعار نیست. یک واقعیتی است که ما باید آن را پیگیری کنیم، تحقق بدهیم، من جمله اگر بخواهم بگویم، چرا ما می‌گوییم خدمت؟ و چرا می‌گوییم پیشرفت؟ ما یک مشکلاتی امروز در حوزه اقتصادی مان داریم، ما باید یک کار‌های کوتاه مدتی انجام بدهیم که بخشی از مردم که امروز در زحمت هستند، در معیشت شان، امروز واقعا در این بخش و در رفاه شان دچار مشکلات هستیم، طبیعتا باید این بخش را دنبال کنیم، یکسری بخش‌ها این‌ها است، ما الان در یک جا‌هایی موضوعات جدی در حوزه آبرسانی داریم، در یک جا‌هایی موضوعات جدی در حوزه سلامت داریم، در یک جا‌هایی موضوعات جدی در حوزه مسائل مواد غذایی داریم، مواد غذایی که قدرت خرید تهیه کالا‌ها را نسبت به قیمت‌ها ندارند، میزان کالری که نیازمند حداقل نیازمندی است، قدرت خرید این را ندارند، پس ما این موضوعات را تحت عنوان خدمت باید اینها را به صورت برنامه‌های کوتاه‌مدت، فشرده و مردم را در این زمینه به یک آسایش نسبی اینها را برسانیم، البته بخشی از اینها مخصوصاً آنهایی که در فقر مطلق به سر می‌برند، این در حقیقت این‌جا هستند. از آن طرف همزمان به خاطر این که همین موضوع باید ریشه‌ای حل شود، راهش کجاست؟ گرانی کی حل می‌شود؟ تورم کی می‌خواهد حل شود؟ این مشکلاتی که ما داریم از آن یاد می‌کنیم، بحث نوسانات و عدم ثبات در اقتصاد کی باید حل شود؟ این یک راه بیشتر ندارد. راهش این است که پیشرفت اتفاق بیفتد. پیشرفت چگونه اتفاق می‌افتد؟ حتماً ما نیازمند سرمایه گذاری و تولید ثروت هستیم، باید بپذیریم که مخصوصاً در یک دهه گذشته تقریباً رشدمان سالانه متوسط یک درصد بوده، چون سال‌هایی ما منفی بودیم، سال‌هایی مثبت بودیم، به هر حال ما باید کیک اقتصاد را بزرگ کنیم. اگر این را بزرگ کردیم، بعد ما قادریم که این مشکلات را به طور جدی توجه کنیم، البته وقتی که ما حرف از تولید ثروت و رشد اقتصادی می‌زنیم، بدون شک اگر این توأم با عدالت نباشد و نوع برنامه‌ریزی ما منطبق بر آن نباشد، خود این دو مرتبه ممکن است مشکلات سخت‌تری را برای ما درست کند در اینجا، لذا ما شعارمان «دولتِ خدمت و پیشرفت» است، هم کار‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت داریم و محور کارمان هم برنامه هفتم پیشرفت کشور است که این هم از همکاری‌های بین دولت و مجلس در دولت شهید رئیسی است.

سؤال: اشاره کردید به همکاری دو قوا، با توجه به تجربیات مختلفی که در حوزه‌های کاری و فعالیت داشتید، بفرمایید آسیب شناسی شما از روابط بین قوا چگونه است؟ در سطوح عالی، در سطوح میانی چرا ما بعضاً دچار پیچیدگی‌هایی می‌شویم؟
قالیباف: ما بر اساس قانون اساسی، تفکیک قوا داریم، در اصل ۱۱۰ هم از اختیارات رهبری است که بند هفت آن؛ هماهنگی بین قواست و حتماً این ضرورت وجود دارد که در سطح سران قوا، این هماهنگی و نشست‌ها وجود داشته باشد، که الان هم این نشست‌ها در سال‌های اخیر بوده و الان بیشتر است. حالا چرا در حین این که اصل تفکیک قوا هست که دخالت در کار‌ها هم نباید انجام دهیم، ولی حتماً باید با تعامل این کار را پیش ببریم. به هر حال قانون را باید مجلس بنویسد، اجرا را باید دولت انجام دهد، در قوه قضائیه نظارت بر اجرا را سازمان بازرسی کل کشور انجام می‌دهد، پس نگاه کنید وقتی یک کاری می‌خواهد انجام شود، از همکاری سه قوه این کار انجام می‌شود. در سران قوا، این فرصت را فراهم می‌کند که درک متقابل در مسائل که چه ضرورتی برای قانون است، این کار انجام شود. وقتی که سازمان بازرسی کار نظارت را انجام می‌دهد یا دیوان محاسبات کار‌های حسابرسی و کنترل که دولت در مسیر ریل‌گذاری، یعنی بودجه در مسیر خودش جا‌به‌جا نشود و استفاده شود، اینها اگر با هماهنگی و همدلی پیش نرود، قطعاً هم‌افزایی لازم در نظر من، خیلی مدیر‌هایی که هستند ممکن است نتوانند آن خلاقیت لازم را داشته باشند. بعضی اوقات دیدید مدیران ما شجاعت خودشان را از دست می‌دهند، به خاطر این که ممکن است بگویند سازمان بازرسی؛ این، دیوان محاسبات؛ آن، من بارها، چون کار اجرایی دقیق کردم می‌دانم، بعضی وقت‌ها عدم تصمیم گیری‌ها؛ ریشه در این مسائل دارد، ولی وقتی در سطح عالی یعنی در حد سران، این هماهنگی‌ها، همدلی‌ها و همکاری‌هاست، البته باز تأکید می‌کنم این باید تعامل بین اینها باشد، رعایت تفکیک قوا باشد، ولی آن تعامل حتماً می‌تواند بستر‌های همکاری را فراهم کند که بازدهی بیشتری داشته باشد که ذینفع نهایی که مردم هستند، منفعت آن را ببرند.

 

بزرگترین فساد در کشور؛ ناکارآمدی و وجود دیوان سالاری است

سؤال: به بعضی مسائل و مشکلات مردم اشاره فرمودید و موضوعاتی که اولویت‌های کشور است، من خیلی موشکافانه وارد بحث نشدم به ویژه در حوزه اقتصاد، چون همان طور که اشاره داشتید، در برنامه‌های دیگری که رسانه ملی در نظر گرفته، حتماً فرصت بازخوانی برنامه‌های شما وجود دارد، اما اجازه دهید اینجا به یکی از موضوعات که موضوع دیوان‌سالاری است که در کلام شما هم بود، یا نظام بروکراسی که تعبیر فرهنگی آن است، که مردم را اذیت می‌کند، واقعاً آن پیچیدگی‌هایی که می‌تواند بین قوا هم ایجاد اختلال کند. در این خصوص شما چه برنامه‌ای دارید و نظرتان نسبت به این موضوع چیست؟ چرا این قدر ما دچار کندی هستیم در نظام دیوان‌سالاری؟
قالیباف: یک بخشی مال این است که به هر حال هر مجموعه، هر سازمان و هر نهادی را در کلان کلی آن؛ دولت را با شعار نمی‌شود اداره کرد. ۴۵ سال از انقلاب اسلامی گذشته، محمدباقر قالیبافی که اینجا نشسته، امروز همان طور که شما گفتید، گذرا عبور کنید کجا بودید، به هر حال من یک کارنامه‌ای دارم، اگر امروز مردم مرا قضاوت می‌کنند، می‌گویند قالیباف تو ۱۲ سال در شهرداری بودی، چه به ما تحویل دادی؟ در پلیس بودی؛ چه به ما تحویل دادی؟ یعنی وقتی شما می‌گویید شعار شما چیست؟ می‌گویم خدمت و پیشرفت، بلافاصله من باید کارنامه خود را توضیح دهم. بگویم کارنامه من این است، حالا شعار من هم این است. اگر شعار دهیم و کارنامه ندهیم، یک وقتی هست سال اول انقلاب است، پنج سال اول است، می‌گوییم حالا اینها چهره‌های شناخته شده‌ای نیستند، این یک نکته مهمی است که باید دقت کنیم. من همیشه این نکته را در سخنرانی‌های خود می‌گویم. می‌گویم ما در کشورمان سه قوه نداریم، چهار قوه داریم، یک قوه هم؛ همین قوه دیوان‌سالاری است؛ یعنی وزیر تصمیم می‌گیرد، شهردار تصمیم می‌گیرد، مجلس قانون می‌نویسد، اینها می‌آید، وقتی می‌رود داخل سیستم، یک اتفاق دیگر می‌افتد. قانون به درستی اجرا نمی‌شود، چه فایده؟ پس این قوه چهارم که قوه دیوان‌سالاری است، بر سه قوه دیگر سوار است. نتیجه؛ یک برنامه خوب می‌نویسیم، خروجی ندارد. تصمیم خوب می‌گیریم، خروجی ندارد. این می‌شود؛ همین شعار دادن و برنامه دادن و کار نکردن. پس کارنامه؛ اساس کار است و نکته بعدی این که باید همان بهره‌وری که اشاره کردم اینجاست، لذا من اشاره کردم هوشمندسازی، مگر می‌شود امروز بدون فناوری شما بتوانید این سیستم را، دیگر سیستم سلسله‌مراتبی الان جوابگو نیست. سیستم‌ها؛ سیستم‌های تخت باید باشند، شبکه‌ای و هوشمند باشند و هوشمندسازی شود و همه اینها در سامانه‌ها شکل می‌گیرد. ما در شهرداری تهران بیش از ۲۰۰ سامانه داشتیم به اضافه این که دیگر هشت ساعت کار نیست؛ ۲۴ ساعت کار است. مردم در شب هم می‌توانند خدمات خود را از سرویس آن جا بگیرند، این باعث می‌شود که شفافیت باشد. وقتی شفافیت بود، ما الان در مجلس قانونی که تصویب کردیم برای مشاغل، چه رانت بزرگی را گفتیم هر کسی که می‌خواهد شغل ایجاد کند، به آن درگاه وارد می‌شود، کار عظیمی اتفاق افتاد. این همان جایی است که آن دیوان‌سالاری را باید برداریم، ولی اگر احساس کردیم در اتاق‌هایمان بنشینم از فناوری استفاده نکنیم، نیروی خلاق را نیاوریم، شایسته سالاری و شایسته گزینی نکنیم، و واقعاً شایسته‌پروری نکنیم، هیچ کدام از این تحول‌ها اتفاق نمی‌افتد. سال‌ها خواهد گذشت ما باید هنر داشته باشیم؛ از تخصص، علم و دنیای جدید استفاده کنیم، آن هم نه با حرف، با این که به درستی آن را به کار بگیریم. وقتی ما به کار می‌گیریم یک اتفاقی برای ما خواهد افتاد که ما هزینه‌های خود را کاهش می‌دهیم، کیفیت کار را بالا می‌بریم، شفاف سازی می‌شود و فساد کم‌تر می‌شود. وقتی موشک‌مان را با دانشجویان و اهل علمی که در دانشگاه بودند متحولش کردیم، مردم‌سازی است؛ مردم آمدند در جایی که ورود ممنوع بوده ورود کردند در حوزه امنیت. در نیروی انتظامی مردم آمدند؛ این مثلاً آمد در ذهن شما، یادتان هست پاسپورت چطور می‌گرفتند، گواهینامه را چگونه می‌گرفتیم؟ الان کجاست؟ ۲۰ سال است مردم خودشان گواهی صادر می‌کنند، مردم خودشان پاسپورت صادر می‌کنند. این در اقتصاد هم هست؛ ۸۰ تا ۸۵ درصد اقتصاد، دولتی است. اقتصاد دولتی طبیعتاً منافع خود را دنبال می‌کند، بدون شک، بعد حتماً هیچ وقت مبارزه با فساد اتفاق می‌افتد که آن دیوان‌سالاری نباشد. اینهاست که یک اتفاق می‌افتد، بعد همه چیز شفاف می‌شود، همه چیز شفاف شد، مردم هم در میدان بودند، می‌روند، لذا اگر از من سؤال کنید، من می‌گویم بزرگترین فساد در کشور؛ ناکارآمدی است. ناکارآمدی؛ آغاز اینهاست، دیوان‌سالاری از اینجاست، فساد از اینجاست، ضعف در اقتصاد؛ در اینجاست، فکر می‌کنم نکته‌ای که مردم عزیزمان باید به آن عنایت داشته باشند، بنده و امثال بنده که می‌آییم در اینجا خودمان را در معرض می‌گذاریم، گذشته و کارنامه ما را نگاه کنند؛ بر این اساس. بله ممکن است یک سخنرانی خوب هم، یک طرح خوب هم بدهیم، ولی آیا در ۴۵ سال گذشته ما جایی این برنامه را خلاصه به منصه ظهور گذاشتیم، مردم از این منفعتی بردند؟ یک جا هست که مردم خوب و بد را باهم قیاس کنند و نشان دهند.

سؤال:، چون به موضوع فساد اشاره کردید، اگر رئیس جمهور شوید اجازه می‌دهید که رسانه‌ها و گزارشگران فساد؛ بدون نگرانی از متهم شدن و بحث ضدیت با دولت پیدا کردن، از شما و دولت شما انتقاد کنند؟
قالیباف: اجازه می‌دهیم؟ ما در مجلس در دوره یازدهم این را تبدیل به قانون کردیم، حالا جنابعالی، چون در کسوت خبرنگاری و رسانه هستید یک بحثی است اصلاح در دنیا، اینجا؛ سوت زنی، ما این را تبدیل به قانون کردیم و این قانون ابلاغ شد ، یعنی الان مردم در هر کجا هستند، می‌توانند با اطمینان کامل گزارشات را روبرو شدند یا گزارش متقنی به دست‌شان رسید، این گزارش را بدهند، در قانون کاملاً پیش بینی کرده که امنیت اینها را حفظ می‌کند، اطلاعات اینها را حفظ می‌کند، ایمنی اینها را که وقتی آنهایی که باند‌های تبهکاری هستند یک وقتی اینها را تحقیرشان نکند، قانون از اینها پشتیبانی می‌کند، به اضافه این که حتی بابت اینها پاداش هم داده می‌شود، لذا ما قانون سوت‌زنی را ابلاغ کردیم.

سؤال: عزم جدی برای اجرای آن هم دارید؟
قالیباف: ابلاغ شده برای اجرا.

سؤال: در دولت شما عرض می‌کنم؟
قالیباف: بله، حتماً. البته نگاه کنید آن هوشمندسازی؛ خود مهمترین بخشی است که جلوگیری می‌کند از آن دیوان‌سالاری ناکارآمد.

سؤال: منظور گلوگاه‌های فساد است؟
قالیباف: بله.

سؤال: در صورتی که رئیس جمهور شوید، نقش اعضای ستاد انتخاباتی شما در به عهده گرفتن مسئولیت کلیدی دولت چگونه است؟
قالیباف: من همیشه در انتخابات‌ها به همکاران و مردم عزیزی که منت بر من می‌گذارند، کمک می‌کنند، می‌گویند و به قول معروف؛ آبروی خود را می‌گذارند ما را معرفی می‌کنند، همیشه به آنها یک قول می‌دهم؛ می‌گویم به شما قول می‌دهم که اگر شما تلاش کردید مسئولیتی به دوش من آمد، من تنها قولم این است که شما را شرمنده این اعتماد و آبرویی که گذاشتید که به این رأی دهید، من با کارم، جبران آن را انجام دهم. هیچ موقع به آنها نمی‌گویم که من اگر رفتم، یک پستی به تو می‌دهم، هرگز. آنها زحمت می‌کشند برای کشورشان، من هم به آنها وعده می‌دهم که اگر آمدم، کار را درست انجام دهم. هیچ فرقی بین کسی که در ستاد است با کسی که در ستاد نیست، نیست. مهم این است که وقتی در دولت آمدیم، واقعاً بر اساس شایسته‌گزینی کارمان را پیش ببریم. ما در هر جا توفیق خدمت مدیریت داشتم؛ ۱- جوان‌گرایی؛ اساس کار من بوده، ۲- نیرو‌های فعالی که بودند دعوت به کارشان کردم.

سؤال: منظور از شایسته‌گزینی؛ این دو واژه بود که فرمودید؟ جوانی و فعال بودن؟ یا این که عبارت دیگری هم اطلاق می‌شود؟ نگاه خطی، حزبی، جریانی؟
قالیباف: و سابقه داشتن، نه نگاه کنید من خیلی وقت‌ها در همین شهرداری حتی الان در ذهن‌تان هست، افرادی بودند که شاید از جهت گرایش سیاسی با من همراه نبودند، ولی نیرو‌های کارآمدی بودند، من آنها را به کار گرفتم. ما آن جا مثلاً جوان‌گرایی داشتیم، من در آن موقع شهردار ۲۷ ساله؛ شهردار منطقه گذاشتم. من که ۲۰ ساله فرمانده تیپ شدم در اوایل انقلاب، چطور امروز این فرصت را از یک جوان خلاق مبتکر و کاردان نباید استفاده کنیم، حتماً باید استفاده کنیم. حتی اینها را من در پست‌ها اجازه نمی‌دادم خیلی بمانند، می‌گفتم یک شهردار ناحیه اگر ۳۴ سالش شد، در شایسته‌گزینی نتوانست رشد پیدا کند، دیگر در آن پست او را نگه نمی‌دارم، چون بعدی‌ها در حال آمدن هستند و از آنها قابل‌تر می‌آیند آن جا و اگر قابل آمد رشد کند برود، شهردار منطقه شود. قابل‌تر است بیاید در ستاد مرکزی شهرداری، قابل‌تر است بیاید به جای من بنشیند؛ و من این را در هر کجا بودم حرف نزدم، چون در سابقه مدیریتی من وجود دارد که ما این کار را کردیم، لذا ارث نیست که سهمیه بدهیم.

سؤال: آیا می‌توانید اشخاصی را که در مناصب کلیدی دولت به کار می‌گیرید  الان نام ببرید؟
قالیباف: طبیعتاً حتماً یک سابقه کاری که من دارم، هم افرادی در ذهن من هستند، نه این که نیستند ولی مطمئن باشید بدون مشورت و خرد جمعی با دیگران، چنین تصمیمی را حتی نخواهم گرفت. طبیعتاً با این نگاه دنبال خواهیم کرد این موضوع را و نکته مهم این است که الان کشور هم در یک شرایطی است و این حادثه تلخ شهادت این عزیزان هم که پیش آمد، به هر حال بخش عمده‌ای از اینها مشغول کار هستند، طبیعتاً ما اولویت‌مان این است که در ادامه دولت، وقتی می‌گوییم دولت؛ فقط هیأت دولت نیست، یک بخشدار هم دولت است، یک کارشناس ارشد هم دولت است، یک مدیر استان هم دولت است، یعنی واقعاً بدنه بزرگی هستند. من همه تلاشم این است که شوک به این مجموعه وارد نکنیم، تا می‌توانیم در حال حرکت اگر بناست اصلاحاتی انجام شود که حتماً باید انجام شود، باز مبنا؛ همان کارآمدی است. اگر در حال انجام کار هستند و کارامد و شایسته هستند، حتماً سعی می‌کنیم کار را با همان‌ها پیش ببریم. اگر هم ضرورت پیدا کرد، این کار را انجام خواهیم داد.

سؤال: من دو پرسش دارم؛ یکی این که آیا در این برنامه به رسانه‌ها به طور مشخص به رسانه ملی این تعهد را می‌دهید که به صورت مستمر بتوانند وعده‌های انتخاباتی جنابعالی و برنامه‌هایی را که اعلام می‌کنید پایش و رصد کنند و اندازه‌گیری کنند و به مردم منتقل و منعکس کنند؟
قالیباف: شما در هیچ جا از مدیریت من ندیدید که من خودم را به مردم پاسخگو نکنم. سال ۹۹ که من آغاز در مجلس بودم که در مجلس وعده دادن کار سختی است که با ۲۹۰ نماینده از سراسر کشور باهم باید این کار را انجام دهیم، در نشست آن جا فعالیت‌های خود را گفتم، روز آخر مجلس هم که بود، من توضیح کارنامه آن ۲۱ کاری که انجام دادم را گفتم که ۱۹ تا که قانون‌گذاری بود، ما کار قانون‌گذاری را دنبال کردیم. بدون شک حتماً وعده‌هایی که داده می‌شود، همه اینها زمان‌بندی خواهد داشت، همه اینها را پاسخگو خواهم بود و حتماً صدا و سیما می‌تواند در زمان‌های مشخص این کار‌ها را بیاید و پیگیری کند و به نظر من، یکی از کار‌های خوبی است و بگذاریم این سمتی بگویم؛ مطالبه من از رسانه ملی و همه رسانه‌هایی که نقش افکار عمومی را دارند، این را رصد کنند. من به زمان بندی اعتقاد و ایمان دارم، حداقل در ۲۵ سال گذشته این گونه کار کردم.

سؤال: مایلم نظر شما در خصوص شخصیت رئیس جمهور شهید آیت‌الله رئیسی را بدانیم و بشنویم؟
قالیباف: من با شهید رئیسی یک رفیق بودیم، این که اشاره کردم ما از قبل از انقلاب، اولین آشنایی ما با شهید رئیسی در قبل از انقلاب؛ سال ۵۶ در مشهد باهم آشنا شدیم و رفیق شدیم و این دوستی و رفاقت بود تا لحظه شهادت ایشان، مخصوصاً در دهه ۹۰ همکار بسیار نزدیک شدیم در بحث مدیریتی و سیاسی در سال ۹۶ تا لحظه شهادت ایشان. انصافاً شهید رئیسی من آن روز اشاره کردم از خستگی‌ناپذیری، اخلاص، تلاش، پرکاری و از آن روحیه باز و مردمی و یکی از ویژگی‌های مهم شهید رئیسی این بود که تراز کارگزار نظام اسلامی و تراز انقلاب اسلامی را به آن توجه کرد. منظور چه توجه و چه ترازی؟ ما در نظام اسلامی باورمان این است که رابطه بین کارگزار و مردم، مثل عدالت است. به تعبیر شهید بهشتی، عدالت رکن است؛ حکم ثانوی ندارد، هیچ چیزی حتی جان؛ خطر جانی نمی‌تواند مانع بین کارگزار و مردم شود. شهید رئیسی در بالاترین پست اجرایی کشور، به عنوان رئیس جمهور هیچ وقت نشد، این ارتباط مردمی‌اش با مردم قطع شود. شما دیدید در سفر‌ها و کارها، این خیلی مهم است. بله بخش‌های دیگر هم مهم است. حتی من می‌گویم هوشمندسازی، پلتفرم‌ها؛ همه اینها مهم هستند ولی اینها به معنای این که یک کارگزار نظام درب اتاقش باز نباشد، چشم در چشم مردم نداشته باشد، نیست. یکی از ویژگی‌های شهید رئیسی بود که این کار را در تراز انقلاب اسلامی در این سه سالی که خدمت کرد و خدمت صادقانه کرد، این را در تراز انقلاب اسلامی نگه داشت.


نظر شما