روزنامه دولتی ایران نوشت: افکارسنجی انتخاباتی به مثابه ابزار گرفتن نبض جامعه در بازه زمانی منتهی به انتخابات اقدامی است که ازحدود سه دهه پیش با فرایند برگزاری انتخابات در ایران پیوند خورده است. اما اگر در گذشته این مراکز رسمی یا مؤسسات دارای مجوز بودند که با بکارگیری روشهای علمی به نظرسنجی میپرداختند این روزها هر سامانه اینترنتی و چه بسا هر کاربر فضای مجازی این امکان را دارد که با طرح یک سؤال و پاسخهای چندگانه آن به احصای آمار تمایلات و ترجیحات اگر نه همه مردم که دست کم مخاطبان خود بپردازد. وضعیتی که فارغ از برخی آسیبها و تبعات در ساحت شناخت اجتماعی و تصمیمگیری سیاسی نیست.
چنانکه در اغلب این افکارسنجیهای غیر علمی نظرات طیف مشخص و محدودی از مخاطبان به نادرستی به اکثریت عموم جامعه تعمیم داده میشود. همچنین در اغلب اینگونه نظرسنجیهای سوگیرانه و هدفمند براحتی میتوان با بکارگیری روباتهای مجازی که خود را در عمل بهجای کاربران واقعی معرفی میکنند تصویری غیر واقعی از سمت و سوی ترجیح و انتخاب آحاد جامعه ترسیم کرد. مبنا قرار دادن این نظرسنجیهای روباتی نه تنها نامزدها را در ارزیابی از وضعیت خودشان دچار خطای تحلیل میکند که با ایجاد توقعات غیر واقعی در میان هوادارانشان میتواند مشکل ساز باشد. چنانکه تبعات بحرانزای چنین خطای ادراکی همانند آنچه در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری رخ داد و زمینه ساز فتنهانگیزیهای داخلی و خارجی شد از حافظه تاریخی جامعه ایرانی به آسانی زدوده نخواهد شد.
بر اساس همه آنچه گفته شد، اگر چه امکان سنجش افکار هر چند از میان مخاطبان محدود و بهصورت سوگیرانه برای طیف گستردهای از رسانهها و افراد مقدور است، اما آنچه باید نقطه اتکای نامزدهای انتخاباتی و اقشار مختلف مردم قرار گیرد اصل قرار دادن مراکز افکار سنجی رسمی متعددی است که با حفظ بیطرفی برخاسته از تمایل به حفظ جایگاه مرجعیت علمی شان به سنجش دقیق افکار و انتشار نتایج آن میپردازند.
نظر شما