شناسهٔ خبر: 67046971 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: مفدا | لینک خبر

شهادت غریبانه امام محمد تقی علیه السلام تسلیت باد

کسی که طالب رضایت خداوند متعال باشد دشمنی ستمگران او را یان و ضرر نمی‌رساند. امام جواد (ع) /گرافیست: ریحانه خانه زرین

صاحب‌خبر -

محمد بن علی بن موسی مشهور به امام جواد و امام محمدِ تقی (۱۹۵-۲۲۰ق) امام نهم شیعیان اثناعشری است. کنیه او ابوجعفر و ملقب به جواد و ابن‌الرضا بود. ملقب شدن او به جواد را به علت کثرت بخشش و احسان او دانسته‌اند.

امام جواد هفده سال امامت کرد که با حکومت مأمون عباسی و معتصم عباسی همزمان بود. براساس نقل بیشتر منابع، امام جواد(ع) در آخر ذی‌القعده سال ۲۲۰ق در ۲۵سالگی، به شهادت رسید. در میان امامان شیعه، وی جوان‌ترین امام در هنگام شهادت بوده است. او در کنار جدش موسی بن جعفر(ع) در مقبره قریش در کاظمین به خاک سپرده شد.

سنّ کمِ امام جواد (هشت‌سالگی) در هنگام امامت، سبب شد شماری از اصحاب امام رضا(ع)، در امامت او تردید کنند: برخی عبدالله بن موسی و عده‌ای احمد بن موسی شاهچراغ را امام خواندند و گروهی به واقفیه پیوستند؛ اما بیشتر آنان امامت محمد بن علی(ع) را پذیرفتند.

قالَ الاْمامُ الجَواد(علیه السلام):

نیاز مؤمن به سه چیز

«أَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ إِلی تَوْفیق مِنَ اللهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ»؛ مؤمن نیاز دارد به توفیقی از جانب خدا، و به پندگویی از درون خودش، و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند.

استوار کن، آشکار کن!

«إِظْهارُ الشَّیْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ»؛ اظهار چیزی قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهی آن است.

کیفیّت بیعت زنان با رسول خدا(صلی الله علیه وآله)

«کانَتْ مُبایَعَةُ رَسُولِ اللهِ(صلی الله علیه وآله) النِّساءَ أَنْ یَغْمِسَ یَدَهُ فی إِناء فیهِ ماءٌ ثُمَّ یُخْرِجُها وَ تَغْمِسُ النِّساءُ بِأَیْدیهِنَّ فی ذلِکَ الاِْناءِ بِالاِْقْرارِ وَ الاِْیمانِ بِاللهِ وَ التَّصْدیقِ بِرَسُولِهِ عَلی ما أَخَذَ عَلَیْهِنَّ»؛ بیعت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با زنان این چنین بود که آن حضرت دستش را در ظرف آبی فرو می برد و بیرون می آورد و زنان [نیز] با اقرار و ایمان به خدا و رسولش، دست در آن ظرف آب فرو می کردند، به قصد تعهّد آنچه بر آنها لازم بود

قطع نعمت، نتیجه ناسپاسی

«لا یَنْقَطِعُ الْمَزیدُ مِنَ اللهِ حَتّی یَنْقَطِعَ الشُّکْرُ مِنَ الْعِبادِ»؛ افزونی نعمت از جانب خدا بریده نشود تا آن هنگام که شکرگزاری از سوی بندگان بریده شود.

نتیجه تأخیر در توبه

«تَأخیرُ التَّوْبَةِ إِغْتِرارٌ وَ طُولُ التَّسْویفِ حَیْرَةٌ، وَ الاِْعْتِذارُ عَلَی اللهِ هَلَکَةٌ وَ الاِْصْرارُ عَلَی الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَکْرِ اللهِ "فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ"»؛ (سوره اعراف، آیه ۹۹) به تأخیر انداختن توبه نوعی خودفریبی است، و وعده دروغ دادن نوعی سرگردانی است، و عذرتراشی در برابر خدا نابودی است، و پا فشاری بر گناه آسودگی از مکر خداست. «از مکر خدا آسوده نباشند جز مردمان زیانکار.»

کاری که مایه تباهی می شود

إظهار الشیء قبل أن یستحکم مفسدة له؛ اظهار چیزی پیش از آنکه پایدار شود مایه تباهی آن است.

مسئولیت گوش دادن

«مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللهِ فَقَدْ عَبَدَاللهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ»؛ هر کس گوش به گوینده ای دهد به راستی که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، به راستی که ابلیس را پرستیده است.

پسندیدن، در حکمِ پذیرفتن

«مَنْ شَهِدَ أَمْرًا فَکَرِهَهُ کانَ کَمَنْ غابَ عَنْهُ، وَ مَنْ غابَ عَنْ أَمْر فَرَضِیَهُ کانَ کَمَنْ شَهِدَهُ»؛ کسی که در کاری حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، مانند کسی است که غایب بوده، و هر کس در کاری حاضر نباشد، ولی بدان رضایت دهد، مانند کسی است که خود در آن بوده است.

دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا

«أَوْحَی اللهُ إِلی بَعْضِ الاَْنْبِیاءِ: أَمّا زُهْدُکَ فِی الدُّنْیا فَتُعَجِّلُکَ الرّاحَةَ، وَ أَمّا إِنْقِطائُکَ إِلَیَّ فَیُعَزِّزُکَ بی، وَلکِنْ هَلْ عادَیْتَ لی عَدُوًّا وَ والَیْتَ لی وَلِیًّا»؛ خداوند به یکی از انبیا وحی کرد: امّا زهد تو در دنیا شتاب در آسودگی است و اما رو کردن تو به من، مایه عزّت توست، ولی آیا با دشمن من دشمنی، و با دوست من دوستی کردی؟

موعظه‌ای جامع

«تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ أَعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ وَ خالِفِ الْهَوی وَاعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ»؛ صبر را بالش کن، و فقر را در آغوش گیر، و شهوات را ترک کن، و با هوای نفس مخالفت کن و بدان که از دیده خدا پنهان نیستی، پس بنگر که چگونه‌ای.

نظر شما