بیایید برای یکبار هم که شده در آغاز یک مطلب رسانهای؛ چندان نمط نوشتار را بر منطق استوار نکنیم و حداقل در ظاهر هم که شده از دو موضوع منفک از هم سخن به میان آوریم!
نخست آنکه؛ خط نستعلیق بهعنوان بخشی از تجلی هنر ایرانی که از آن بهعنوان عروس خطوط خوشنویسی اسلامی نیز یاد میکنند، در کنار جذابیت و لطافت دیدار در ساحت ماندگاری آثار مختلف و متعددی سهمی گران در تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی دارد.
یکی از اصلیترین میراث به جامانده از این خط، بهرهبردن هنرمندان خوشنویس کشورمان از خط نستعلیق برای کتابت قرآن کریم است. کتابی که چه در صورت و چه در معنا، مملو از معرفت، بصیرت و با نگاه برآمده از سر ذوق و اعجاز، لبریز از زیبایی است؛ به ویژه زمانی که متن عربی و ترجمه فارسی آن قبا و خلعت خط نستعلیق به تن میپوشد، این اثر صیقلدهنده روح مسلمانان و در نگاهی کلان روح مردمان معرفتخواه و حقیقتجوی جهان، جلایی دیگر میگیرد.
دوم آنکه؛ سفر چه از سر فراغت و چه برای کسب تجربه باشد، در هر شکل زیباست و وقتی این سفر در دلِ تاریخ صورت میگیرد و مواجهه مسافران در این گذار و گذر با اولینهای تاریخ برخورد میکند، شمایل این سفر از دو بُعد کسب تجربه و لذت فراتر میرود و معارفی سترگ و گستردهتر را پیش روی مسافر قرار میدهد.
اکنون به ابتدای این گزارش برگردیم؛ جایی که قرار بود شروعمان با دو مؤلفه بهظاهر غیرمرتبط با هم باشد. با هم به سفر میرویم، در سال 1392 خورشیدی جایی که برای نخستین بار، بسیار کوتاه و گذرا این نکته روایت شد و به قول اصحاب خبر و صاحبان قلم «سرتیتر» نشریات و خبرگزاریها قرار گرفت که برای نخستین بار، هنرمندی از جمیع خانواده بزرگ و نجیب هنرمندان خوشنویس ایرانی، کتابت قرآن کریم، شامل متن عربی و ترجمه فارسی آن را با نیت و هدفی که برای خود متصور بود به شیوهای ممتاز و متفاوت به انجام رسانده است.
آن نیت و هدف، در گام نخست عرض ارادت به نخستین کاتب کلامالله مجید، حضرت علی(ع) است و دیگری اینکه به سهم خود بهعنوان یک ایرانی مسلمان، به وسع خود در مقام نگهدارنده پرچم دین و تبلیغ معرفت اسلام که تکتک معارف آن برآمده از آیات کلامالله مجید است، نقشی ایفا کند.
او برای تحقق نیت و هدف خود هفت هزار ساعت و بیش از شش سال زمان صرف کرد تا متن عربی و فارسی کتاب آسمانی مسلمانان را در قالب خط خوشنویسی با اتکا بر عروس خطوط اسلامی و ایرانی (نستعلیق) کتابت کند؛ اما این کتابت، کتابتی عادی، ساده و بر نمط کتابتهای آشنا و تکراری دیگر نبود. چه آنکه «قلم» خوشنویس این بار «مداد» بود و با وجود تمام فراز و فرودهای زیباییشناسانه خط نستعلیق ابتکاری نو و رختی بدیع بر تن کرده بود. تمامی متن قرآن توسط این هنرمند با خط نستعلیق با مداد به جای قلم به شکل «هاشورزنی» کتابت شده بود.
گشت و گذار ما در این سفر تاریخی و مواجهه با اولین تجربه یکی از هنرمندان خادم قرآن در سرزمین اسلامی و انقلابی ایران؛ از سال 1392 به سال 1396 میرسد؛ جایی که خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) این هنرمند را در گوشهای از نمایشگاه بینالمللی قرآن در حال کتابت و نگارش مییابد و از او درباره فرجام اثرش میپرسد.
بیشتر بخوانید:
ارائه نخستین قرآن با تکنیک هاشورزنی در نمایشگاه قرآن تبریز
او بار دیگر در کنار بازگویی نیتی که برای نگارش قرآن داشت، همانا عرض ارادت به مولای متقیان و نیز ایفای سهم و نقشی در برافراشتن پرچم اسلام با زبان هنر، آن هم هنر ایرانی و خط نستعلیق با ابداعی که او به کاربسته بود یعنی شکل هاشورزنی یاد میکند اما کماکان اثرش مجالی برای انتشار نیافته بود. همانجا بود که اولین روایتهای او در حوزه انتظار از دستگاههای دولتی بهویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اولینبار در سال 1396 توسط خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) رسانهای شد.
چرخ گذار و گذر ایام چرخید تا زمستان سال 1401 که بار دیگر این هنرمند در قامتی دیگر رُخ برافراشت. او این بار یکی دیگر از کتب اعلای اهل تشیع یعنی «صحیفه سجادیه» را با خط نستعلیق، مبتنی بر ابداع خود به شکل هاشورزنی و با خودکار انجام داد. «صحیفه سجادیهای» که در فرمایش مقام معظم رهبری به آن اشارت شده بود که معظمله هرگاه تورقی بر این کتاب عظیم شیعه دارد از «صحیفه سجادیه» انتشارات جمال با ترجمه استاد «محمدمهدی رضایی» استفاده میفرمایند.
تمام این روایت و مقدمه، بهانهای شد برای همنشینی با «مهدی خاکپاکی»، همان هنرمند سادهزیست، بیتوقع و عاشق اهلبیت(ع) از اهالی شهر مذهبی تبریز که اینبار در گفتوگویی متفاوت بار دیگر با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از آنچه که در این 20 سال بر او گذشت؛ دلایلش بر استمرار هنری که هنوز آنچنان که شایسته و بایسته است در نگاه او از سوی مسئولان و دستاندرکاران حوزه فرهنگ و هنر قدر ندیده و حال ناشری پیدا شده تا در سایه همراهی با این هنرمند، او نیز سهم، نقش و قَدر خود را برای چاپ «صحیفه سجادیه» با خط نستعلیق این هنرمند در قالب شکل هاشورزنی به انتشار بنشیند.
آنچه در ادامه از خاطرتان میگذرد، گفتوگویی ساده، صریع و بیپرده با مهدی خاکپاکی، هنرمند خوشنویس، مبدع سبک نستعلیق به شیوه هاشورزنی و کاتب دو کتاب شریف قرآن و صحیفه سجادیه است.
ایکنا ـ آقای خاکپاکی آغاز این گفتوگو را بر نمطی آشنا و آن معرفی خود، سابقه شما، سیر ممارست و گذار و گذری که بر کتابت قرآن کریم به شیوه خط نستعلیق هاشورزنی داشتید استوار کنیم.
سال 1350 در شهر مذهبی تبریز متولد شدم. کار خوشنویسی را از سال 1364 آغاز و در نهایت سال 1369 از انجمن خوشنویسان ایران مدرک ممتاز را در زمینه خط نستعلیق و نسخ گرفتم.
ابتدای کارم با نوشتن پلاکاردها و پارچهنوشتها برای مساجد، تکایا و هیئتها بود؛ اما آرام آرام با صنعتی شدن و چاپی شدن آن پلاکاردها به این فکر افتادم که عهدی با خود ببندم و برای ادای دین بهعنوان یک ایرانی مسلمان کار نگارش قرآن را آغاز کنم. ابتدا ترجمه قرآن را با خط نستعلیق به شیوه هاشورزنی با اتکا به قواعد حرفهای این خط در 450 صفحه نوشتم.
ایکنا ـ دلیل و هدف شما برای آنکه در حوزه کتابت قرآن سراغ ترجمه فارسی آن و نه متن عربیاش رفتید چه بود؟
صادقانه بگویم، با نگاه تحقیقی! برای آنکه ببینم اصلاً کتاب آسمانی ما مسلمانان از ابتدا تا انتهای آن به زبان فارسی ترجمه شده چه هست و از چه سخن میگوید. تصمیم گرفتم تا متن فارسی آن را ابتدا کتابت کنم. روزی هشت ساعت کار میکردم و چهار سال این مسئله طول کشید.
ایکنا ـ چرا منتشر نشد؟
به من گفتهاند که انتشار متن ترجمه قرآن چندان با ضوابط و قوانین کشور مطابقتی ندارد و هیچ چیز اصل قرآن نمیشود. بههمین سبب بود که دو سال دیگر زمان گذاشتم تا با همان تکنیک هاشورزنی نستعلیق اینبار متن عربی قرآن را بنویسم. چراکه به من گفته بودند که صرف ترجمه فارسی قرآن مورد قبول نیست و برای چاپ مجوز نخواهد گرفت.
ایکنا ـ آیا مبدع نگارش خط نستعلیق به شکل هاشورزنی شما بودید؟
نمیتوانم با قدرت بگویم که مبدع این کار بودم. شاید چنین تجربیاتی را افراد دیگر داشتهاند؛ اما نگارش یک اثر ابتدا تا انتها به این شیوه وجود ندارد.
مثالی میزنم؛ استادم گفت که «من هم میتوانم کلماتی را به این شیوه بنویسم؛ ولی تابهحال حتی یک سطر هم ننوشتهام! چرا که نمیشود به شکل هماهنگ مدام دستت را در قالب شکل هاشوری ببری و بیاری و از خط بیرون نزنی، چه برسد اینکه بخواهی قرآن را بنویسی» استادم گفت «شاید بشود یک کلمه را نوشت؛ اما ممکن است کلمه دوم با کلمه اول از نظر شکل، سطح، اندازه و قواعد خوشنویسی همخوانی نداشته باشد.»
دلیل واضح است چرا که از یک سو؛ این مسئله زیبایی کتابت را آن هم در یک صفحه برهم میزند، چون نگارش کتاب کار دشواری است. از سویی دیگر؛ میشود در حوزه هنر خوشنویسی ورقی را نوشت و در صورت عدم رضایت آن را پاره کرد و دور انداخت ولی برای کتابت قرآن نمیشود چنین کرد. همه اینهاست که وقتی کنار هم قرار میدهم و با همه تحقیقهایی که انجام دادهام میتوانم بگویم که کسی در ایران نبوده و نیست که در قالب بهره بردن از هنر خط نستعلیق این عروس خطوط خوشنویسی را به شکل هاشور بنویسد. چراکه برای انجام کتابت باید استمرار داشته باشی و هر روز بنویسی تا برای مثال آن 450 یا 500 صفحهای که برای نگارش قرآن به کار بردهام در گذار بیش از شش سال در نهایت به سرانجام رسید.
این خود بهانهای شد تا کتاب دیگری؛ کتاب «فطرت» نوشته حسین علیپور را که آن هم در حدود 450 صفحه بنویسم. البته آن کتاب چاپ شد.
استمرار همین مسیر مرا برای نگارش «صحیفه سجادیه» مصمم کرد. به ویژه سخنرانیهای زندهنام حجتالاسلام فاطمینیا سهم بالایی در ترغیب و تشویق من با صحیفه حضرت سجاد(ع) داشت. بههمین سبب تصمیم گرفتم در ادامه کارم و بعد کتابت قرآن، سراغ صحیفه بروم.
ایکنا ـ کدام ترجمه «صحیفه سجادیه» را برای نگارش انتخاب کردید؟
تحقیق کردم تا جایی که دیدم مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای نیز خود این صحیفه را مطالعه میفرمایند. صحیفهای که با ترجمه آقای «محمدمهدی رضایی» توسط انتشارات بینالمللی جمال منتشر شده است. بههمین سبب تصمیم گرفتم تا آن را بنویسم که نگارش آن چیزی حدود یک سال و نیم زمان به خود اختصاص داد.
ایکنا ـ اگر نگویم همواره اما اغلب هنر در کشور ما از لحاظ مادی برای خالق هنر عایدی چندانی ندارد. شما هم در گفتوگوهای پیشین خود به این مسئله اشاره کردهاید. با این وجود استمرار فعالیتتان از سال 1392 و آغاز کتابت قرآن کریم تا به پایان بردن صحیفه سجادیه مسیری بیش از 20 سال را به خود اختصاص داده است. انگیزه شما برای این کار چه بود که چنین زمان وسیعی را به آن اختصاص دادهاید و به قول خودتان روزی هشت ساعت به شکل مستمر به این کار پرداختید.
این مسئله را پیش از این در گفتوگوهایی گفتهام. چرا که میخواستم به سهم خودم بهعنوان یک ایرانی مسلمان در مقام مروج دین اسلام و مبانی و معارف انسانساز آن اینبار با زبان هنر سهم و نقشی داشته باشم. برای ترویج و تبلیغ دین هدایتگر و مبین اسلام به قدر و سهم خودم و برای بالا بردن گوشهای از پرچم دین که هر مسلمانی در قبال آن وظیفهای دارد، من نیز این وظیفه را برای خود تعریف کردم.
به این مسئله ایمان و اعتقاد راسخ دارم که امام زمان(عج) ما را میبینند و هر لحظه در زندگی ما حضور دارند. تمامی ما بندگان هر لحظه زیر نظر امام زمان(عج) هستیم. همینکه ایشان میبینند که من در این حوزه کار میکنم برای من کافی است.
ایکنا ـ برای نخستین بار کار کتابت «صحیفه سجادیه» بعد از یک سال و نیم زمان به شکل خط نستعلیق با شیوه هاشورزنی به گفته خودتان در زمستان 1401 به پایان رسید و در نهایت انتشارات جمال آن را منتشر کرد. چرا برای این شیوه ابداعی با وجود تسلط شما بر دو خط «نستعلیق» و «نسخ»، خط نستعلیق را برای کتابت استفاده کردهاید و سراغ خط نسخ که خط آشنایی در امر کتابت قرآن و دیگر متنون ارزنده مسلمانان است نرفتهاید؟
خط «نسخ» در مقابل خط «نستعلیق» خط ظریفی نیست. همگان میدانند که خط نستعلیق عروس خطوط اسلامی است و به قول معروف نستعلیق کجا و نسخ کجا! فارغ از این؛ خط نیاکان و پدربزرگهای ما نیز نستعلیق بوده است.
اگر دقت کرده باشید خط نسخ حالت کتابی دارد و با تایپ کردن چندان تفاوتی ندارد؛ بله، خط دوم من نسخ است! اما برای آنکه بخواهیم از این خط استفاده کنیم چه در حوزه کتابت قرآن، چه دیگر کتابهای معظم اسلام و تشیع؛ این مهم باز هم نیاز به حمایت دارد. از همینجا و در همین گفتوگو میگویم که اگر حمایتی وجود داشته باشد من با «نِیِ ریز» و با بهرهبردن از خط نسخ قرآنی مینویسم که هیچ فردی تا سالها، دههها و سدههای پیش رو نتواند آن را بنویسد. باز هم تأکید میکنم این کار نیاز به حمایت دارد. چراکه بهرحال مسئله معیشت و گذران زندگی به همراه خانواده دغدغههای خودش را دارد.
مثالی برای شما میزنم؛ اگر من همان روزی هشت ساعتی که برای کار کتابت با شیوه نستعلیق هاشورزنی برای دو اثر کتابت قرآن و صحیفه سجادیه وقت گذاشتم در یکی از تاکسیهای اینترنتی کار میکردم درآمدم چقدر بود؟ شاید روزی یک میلیون تومان؛ اما بارها گفتهام که نیت من برای قدم گذاشتن در حوزه کتابت قرآن نخست عرض ارادتم به عنوان یک مسلمان شیعه به مولای متقیان، حضرت علی(ع) به عنوان اولین کاتب قرآن و از سوی دیگر، سهم؛ نقش و دِینی است که بر گردن من برای ترویج معارف، مبانی دینی و بهره بردن از زبان هنر، زبانی که به آشنا هستم قرار دارد.
صریح و صادقانه میگویم که من حتی ریالی از آنچه که تا به امروز انجام دادهام به قول معروف دشت نکردهام و اصلاً برای دشت کردن در این حوزه کار نمیکنم! اما کماکان تأکید دارم که در این حوزه از هنرمندان باید حمایت وجود داشته باشد؛ چراکه ادامه دادن بدون حمایت دولتی در این امر، حکمِ کارِ سخت و ناشدنی است.
ایکنا ـ در این گفتوگو چند بار تأکید کردید که اهل گلایه نیستید. پس من هم از گلایه و انتقاد شما نمیپرسم؛ اما برای پایان این گفتوگو پیشنهادی خطاب به اهالی هنر، مسئولان و متولیان بنا به تجربه و اهداف متعالی خود دارید؟
پیشنهاد! همین که اینجا در این گفتوگو با شما هستم، خود پیشنهاد است. همین که در نهایت بعد از 20 سال انتشارات جمال به عنوان یک ناشر خصوصی تصمیم گرفته تا صحیفه سجادیه را با این شکل و شیوه کار کند و آن را در اختیار جامعه فرهنگی قرار دهد، خود یک پیشنهاد است.
حیف است که چنین کارهایی به ویژه بهرهبردن از زبان هنر در مسیر ترویج مبانی دینی که مدنظر رهبر انقلاب نیز قرار دارد و بارها معظمله بر این مهم تأکید فرمودهاند همینطور روی زمین بماند. امکاناتش وجود دارد. میتوان با نگاه حمایتی، این کارها را در تاریخ ماندگار کرد.
باز هم صریح و بیپروا به شما میگویم. شما بروید و یک استاد خوشنویسی را پیدا کنید و به او بگویید فلان میلیارد تومان به تو میدهم تا به این شکل، یعنی به شکل هاشورزنی با استفاده از خط نستعلیق به کتابت قرآن بپردازی؟ با قطعیت میگویم که هیچ فردی و هیچ کجا نمیتواند این کار را انجام دهد. چرا که باید برای آن هم از خود بگذرد، هم معیشت و زندگی خود را در تنگنا قرار دهد. فرا و ورای همه اینها باید حوصله داشته باشد.
از تجربه خودم سخن میگویم؛ در مسیر کتابت قرآن هر دو کلمهای که مینوشتم باید استراحت میکردم. چراکه دستم درد میگرفت. باور کنید شوخی نیست! نوشتن یک کلمه به شیوه هاشور آن هم مبتنی بر اصول و قواعد هنر خوشنویسی و بهره بردن از سبکی مثل هنر نستعلیق کاری بسیار دشوار است. چراکه برای یک کلمه بارها و بارها، شاید دَهها بار و دَهها بار، باید دست بالا و پایین برود تا خط هاشور شکل بگیرد. در کنار آن شکلگیری، قواعد؛ زیروبمِ اندازه کلمات و حروف؛ کشیدگی آنها و ارتفاع تکتک حروف برای شکل دادن به یک کلمه زیبا باید در آن واحد رعایت شود!
حساب کنید برای هر کلمه بخواهید 20 یا 30 بار به شکل هماهنگ و موزون هاشور بزنید. این مسئله در کمترین حالت اعصابی راحت؛ عشقی والا میخواهد. حداقل در مواجهه با خود احساس میکنم که عمیقاً عاشق کلامالله مجید؛ معارف و مبانی آن هستم. از سوی دیگر به هنرم که برآمده از فرهنگ و تمدن ایرانی است، یعنی خط نستعلیق، عشق میورزم.
برای آنکه پاسخی به نیات و اهداف ذهنیام و همچنین انتقال این هنرم، یعنی تمام داراییام به دیگران داشته باشم؛ تمام تلاش خود را انجام میدهم و بر این کار تأکید دارم. حال اگر کار چاپ شود و مورد حمایت قرار گیرد عالی است و اگر هم نشود باز هم سرم را بالا میگیرم که کارم را انجام دادهام.
ایکنا ـ با همین این سادگی و صراحت اگر بخواهید در پایان سخنی داشته باشید، چه خواهد بود؟
تمام آنچه که در این گفتوگو بیان شد و تمام آنچه طی بیش از دو دهه در قالب تجربهام شکل اجرایی پیدا کرد؛ تمام و کمال بخشی از تجربه و معرفت من و آن لذت زیستن زیر سایه پرچم اسلام است؛ دیگر آنکه به جِد به این مهم ایمان دارم که هر مؤمن مسلمان باید برای دین آبرویی خرج کند و هر خدمتی که از دستش برمیآید برای تثبیت و ترویج آن انجام دهد.
من؛ مهدی خاکپاکی؛ ایرانیِ مسلمانِ شیعهِ تبریزی؛ هنرم خوشنویسی است. پس از هنرم و آبروی هنریام برای دینی که سراپا به آن معتقدم و بنا به فرمایش رهبر انقلاب بر آن تأکید دارم که «زبان هنر برای ترویج دین تأثیر بالایی دارد» عاشقانه؛ صادقانه و خالصانه وقت میگذارم و هر کاری در این حوزه مبتنی بر هنر از دستم برآید انجام خواهم داد.
امیدوارم که درنهایت کارهایم مرضی خداوند سبحان، امام زمان(عج) و اهلبیت(ع) قرار گیرد و در ورت لیاقت بندگی، شافع من در روز قیامت باشند.
گزارش و گفتوگو از امین خرمی
انتهای پیام
نظر شما