شناسهٔ خبر: 67037417 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

فرمول بالیوودی در ساخت سریالی اقتباسی / نگاهی به «قطب شمال» که جنبه تبلیغاتی آن بر وجوه هنری‌اش غالب است

مدتی است برداشت آزاد از آثار بزرگ ادبی جهان در سریال‌های شبکه نمایش خانگی باب شده است.

صاحب‌خبر -

یکی از جنجالی‌ترین این اقتباس‌ها، سه‌گانه محمدحسین مهدویان در سریال «زخم کاری» بود که براساس نمایش‌نامه «مکبث» اثر ویلیام شکسپیر ساخته شد و فیلمساز هم بر یادآوری این نکته در تیتراژ سریال اصرار داشت. تاکنون دو فصل از این سریال پخش شده و فصل سوم هم مراحل پایانی تولید را طی می‌کند. در این سریال زنده شدن مالک و کشته شدن پسرش در فصل دوم از ماجراهای عجیبی بود که داستان را در دام روایتی غیرمنطقی رها کرد و صدای اعتراض بینندگان را نسبت به ضعف منطق روایی اثر درآورد؛ اتفاق مشابهی که «قطب شمال» گرفتار آن شده است. این سریال که هر هفته جمعه‌ها در پلتفرم فیلیمو منتشر می‌شود برداشتی آزاد از رمان «کنت مونت کریستو» یکی از شاهکارهای نویسنده فرانسوی قرن ۱۸ میلادی است. قصه این سریال که به گواه سازندگانش اقتباسی از رمان الکساندر دوماست داستان مرد جوانی به نام «آرشام» با اسم سابق «همایون» را روایت می‌کند که پس از پاپوش دوختن دوستانش در یک پرونده اقتصادی، اختلاس و دزدی را به گردن او می‌اندازند و در شب عروسی‌اش به زندان می‌افتد و یکی از دوستان نزدیکش با نامزد او ازدواج می‌کند. همایون در زندان با فردی آشنا می‌شود که نقشه گنج خانوادگی‌اش را به او می‌دهد اما همایون در حادثه‌ای می‌میرد و به طور معجزه‌آسایی پس از تصادف خودرو نعش‌کش، زنده می‌شود و تصمیم می‌گیرد پس از عمل صورتش با تغییر چهره‌ای که پیدا کرده از دوستان سابقش انتقام بگیرد.

 کپی از یک سریال ترکی
ماجراها و شکل پرداخت قصه، تداعی‌کننده سریال‌های هندی و ترکیه‌ای است. البته تشابه قصه این سریال شائبه کپی‌برداری از سریال ترکی «اِزل» را که آن مجموعه نیز برداشتی آزاد از رمان «کنت مونت کریستو» بود را به ذهن متبادر می‌کند. این سریال ترکی که یک دهه پیش پخش می‌شد، داستان مرد جوانی را روایت می‌کرد که پس از یک دزدی منتهی به قتل، همراه دوستانش به زندان می‌افتد و دوستانش قتل را به گردن او می‌اندازند؛ حتی یکی از آن‌ها با دختر محبوب او ازدواج می‌کند. او در زندان دچار سانحه می‌شود و صورتش را از دست می‌دهد، اما پس از آزادی و عمل صورت، با تغییر چهره‌ای که پیدا کرده، درصدد انتقام برمی‌آید؛ همان قصه‌ای که «قطب شمال» دارد. 
امین محمودی یکتا، کارگردان این مجموعه که نخستین تجربه سریال سازی‌اش را پس از نویسندگی آثاری چون «ملکه گدایان» و «عقرب عاشق» در «قطب شمال» تجربه می‌کند، در میزانسن و قاب‌بندی تلاش کرده بر رازآلودگی کارش بیفزاید ولی این موضوع نه تنها کمکی به ایجاد فضای وهم‌آلود نکرده که نماها را به جای ژانر معمایی به کمدی نزدیک کرده است. در تدوین هم تغییر ناگهانی قاب‌ها و پرش نماها، چشم مخاطب را اذیت می‌کند.
ضعف فیلم‌نامه و شخصیت‌پردازی غیرمنطقی و ساده‌انگارانه هم سبب شده روند ماجراها، دم‌دستی و خنده‌دار به نظر بیاید. همایون، راز سر به مهرش را به راحتی به پسر همسایه سابقش می‌گوید بدون اینکه شناخت دقیق و درستی از وضعیت کنونی این شخصیت داشته باشد. آدم‌ها به راحتی به هم اعتماد می‌کنند یا بی‌اعتماد می‌شوند. با وجود اینکه حوادث در این سریال، پاشنه آشیل ماجراها هستند، اتفاق‌ها به صورت تصادفی و بدون پشتوانه منطقی رخ می‌دهند. شخصیت‌ها هم یا سفیدند یا سیاه، یا ظالم‌اند یا مظلوم و یا قربانی‌اند یا جلاد!
جدای از نقص‌های مشهود در فیلم‌نامه، شخصیت‌پردازی و بازی‌ها، کارگردانی اثر و طراحی و چیدمان صحنه‌ها نیز چنگی به دل نمی‌زند. رنگ، نور و فضای لوکیشن‌ها نمی‌تواند در خدمت ذهنیت کلی قهرمان و متناسب با کاراکترهایی که در فضاهای مختلف قرار می‌گیرند، باشد. استفاده از رنگ‌های غیرمرتبط با اتمسفر حاکم بر بطن قصه، چیدمان تصنعی و اگزجره برای نشان دادن طبقه اجتماعی افراد و از سوی دیگر بدسلیقگی در انتخاب لباس‌ها در بسیاری از قسمت‌های سریال به چشم می‌خورد. 

 هدر دادن یک رمان خواندنی
یکی دیگر از نقاط ضعف سریال، بازی بد فرزاد فرزین است که صحنه‌های تراژدی را به موقعیتی کمدی تبدیل کرده است. این خواننده که مدتی است پا در عرصه بازیگری گذاشته با نقش‌آفرینی شخصیت «آرشام» نشان می‌دهد ظرافت‌ها، بایدها و نبایدها و الزامات بازیگری را نمی‌شناسد و اساساً انتخاب او به عنوان نقش اصلی سریال، یک انتخاب نسنجیده و تحمیلی است. البته مجموع بازی‌های این سریال در نازل‌ترین شکل قرار دارند همچون ساختمان فیلم‌نامه و کاراکترهای ناقص سریال، پس‌زننده، بی‌ حس و حال، تصنعی و اغراق‌آمیز هستند به طوری که در این سریال شاهد بازی‌های خوبی از سوی امیرحسین فتحی، شهرام قائدی، آناهیتا درگاهی، نازنین بیاتی و دیگر بازیگران نام‌آشنا نیستیم. 
شکی نیست «کنت مونت کریستو» یکی از رمان‌های ماجراجویانه و پرکشش ادبیات داستانی است که البته نقطه قوت آن فضاسازی‌ها و ایجاد روابط منطقی منطبق با زمانه خود و نگاه جامعه‌شناسانه و در زیرلایه‌های آن نگاه انسانی است، اما آیا یک برداشت دم‌دستی و سطحی از خط اصلی این رمان، نجات‌بخش خواهد بود؟ این در حالی است که وقتی بناست اثری ادبی به اثری دراماتیک در مدیوم تصویر تبدیل شود همه چیز متفاوت خواهد شد و اتفاقاً نابلدی در به کارگیری ابزار تصویر برای روایت یک داستان، موجب هدر دادن و نابود کردن یک قصه خوب می‌شود؛ کاری که گویا محمودی یکتا به عنوان فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان این اثر اقتباسی از پس آن به خوبی برآمده است!

 بازیگر شدن سرمایه‌گذار!
اما نکته جالب توجه در ترکیب بازیگران، نقش‌آفرینی سرمایه‌گذار سریال در نقش «وکیل» است. ماکان آریا پارسا که با همین نام هم در سریال در نقش وکیل آرشام (فرزاد فرزین) بازی می‌کند در واقعیت، سرمایه‌گذار این سریال و البته حامی مالی کنسرت‌های فرزاد فرزین است. لوکیشن دفتر کار شخصیت اصلی که بخش زیادی از سریال در آن می‌گذرد، در محل شرکت سرمایه‌گذار قرار گرفته و لوگوی این شرکت، مدام در قاب تصویر دیده می‌شود؛ چه وقتی شخصیت‌ها در آسانسور شرکت حضور دارند و چه وقتی شخصیت اصلی در دفتر کار خود نشسته و برای انتقام از دشمنانش نقشه می‌کشد. گویا سرمایه‌گذار تأکید داشته قصه سریال طوری پیش برود که برند شرکت و شخصیت او در قصه باشد. 
اگرچه پیش‌تر شاهد بازی محمدحسین مهدویان، کارگردان سریال زخم کاری با نقشی کوتاه در فصل دوم سریالش بودیم که به دلیل ضعف در این نقش‌آفرینی با انتقادهایی همراه بود اما اینکه سرمایه‌گذار یک سریال، بدون سابقه بازیگری و با نام واقعی‌اش در نقشی با همان اسم بازی کند، اتفاقی عجیب و جدید در سریال‌های شبکه نمایش خانگی است!
می‌توان گفت «قطب شمال» کشکولی از سریال‌های هندی و ترکیه‌ای با فیلم‌نامه‌ای دم‌دستی و غیرمنطقی، بازی‌های تصنعی و نچسب و تدوینی آشفته است که البته طرفدارانی هم در میان علاقه‌مندان به سریال‌های ترکی در ایران دارد در حالی که این سریال می‌توانست با فیلم‌نامه‌نویسی آگاه‌تر و مجرب‌تر، کارگردانی واقف به زبان و مدیوم تصویر و انتخاب بازیگرانی مناسب‌تر به اثری قابل تحمل و استاندارد برای مخاطبان تبدیل شود اما ضعف‌های آشکار در کارگردانی و فیلم‌نامه با فرمولی بالیوودی در ساخت سریالی ترکی، ریزش و عدم رضایت مخاطبان را به همراه خواهد داشت.

نظر شما