شناسهٔ خبر: 66955909 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

چرخه اقتصادي قطع درخت در تهران بايد از بين برود

سام گيوراد

صاحب‌خبر -

وقتي خبر ساخت و ساز در پارك قيطريه همه‌گير شد، فعالان اجتماعي به ويژه آن دسته كه در شهرسازي و معماري و حقوق شهروندي دستي داشتند، تلاش كردند تا با ايجاد كارزار و جمع‌آوري امضا، توجه افكار عمومي را به اين موضوع جلب كنند. شيوا آراسته، سام گيوراد، رضا شيرازيان، محمد درويش، سجاد توسلي و شاهرخ كلانتري هسته اوليه كنشگراني بودند كه خواستار توقف ساخت و ساز در پارك قيطريه شدند.اين كنشگران چندي قبل در نشستي به ميزباني شيرين رستگارپور، به شرح و بسط اين موضوع از منظرهاي فني، شهرسازي، تاريخي، زيست‌محيطي و حقوق شهروندي پرداختند.گفت‌وگويي درباره پيشينه و علل قطع درختان تهران با سام گيوراد، تهران‌پژوه انجام داديم كه خلاصه آن را در ادامه مي‌خوانيد.

تعدي به باغ‌ها و فضاي سبز در تهران يك بحث تاريخي است

تهران از گذشته تاكنون، از چنارستان معروف تا حصار شاه طهماسبي در دوره صفويه، به درختان و باغ‌هايش مشهور بوده است و تعدي به فضاي سبز نيز در تمام ادوار تاريخ ما در ۳۰۰ سال اخير كاملا قابل رديابي است. نمونه مشهور آن خيابان لاله‌زار است كه باغ لاله‌زار بوده و خيابان سعدي كه باغ سپهسالار در كنار آن بوده و ديگر باغ‌هاي مشهوري كه اكنون تنها اسمي از آنها باقي ‌مانده است.

اتفاقي كه اكنون در حال وقوع است و در دوره مديريت شهري فعلي نمود بيشتري پيدا كرده، از دوره آقاي هاشمي‌رفسنجاني آغاز شد، زماني كه قرار شد شهرها خودگردان باشند و دولت كمك مالي به شهرداري‌ها نكند. در دنيا شهرهاي خودگردان با عوارض و ماليات اداره مي‌شوند، اما در تهران به سمت هوافروشي كه همان تراكم‌فروشي است، رفتند و سپس تعدي به طرح تفصيلي شهر. در طرح تفصيلي فضاهايي با كد G يا Green يعني فضاي سبز مشخص است و در اين كدهاي تخصيص‌يافته به فضاي سبز، ساخت و ساز مطلقا ممنوع است و در برخي نيز با ضوابط بسيار سختگيرانه‌اي در متراژهاي كوچك براي فضاهاي رفاهي ممكن است و فضاي تجاري به هيچ‌وجه در آنها تعريف نمي‌شود. بنابراين مساله‌اي كه در بوستان‌هاي تهران اتفاق مي‌افتد، طبق قوانين شهري و اسناد بالادستي ما مطلقا غيرقانوني است.

زميني براي ساخت و ساز جديد در تهران وجود ندارد

در سال‌هاي گذشته زمين در تهران وجود داشت، اما حالا ديگر زميني وجود ندارد. در مناطق يك و دو و سه اگر چيزي بخواهد ساخته شود، تملكات بايد با قيمتي نجومي انجام شود و اين در صورتي است كه قوانين آن پهنه اجازه چنين ساخت و ساز تجاري را بدهد كه البته اين قوانين به‌كرات نقض هم شده‌اند.

مثلا در محله الهيه تهران اگر قصد ايجاد يك مجتمع تجاري جديد داشته باشيد، تنها جايي كه صرفه اقتصادي دارد، فضاهاي سبز است، زيرا خريد يك مجتمع تجاري داير و تخريب و ساخت به جاي آن صرف نمي‌كند.

دست‌اندازي به اين فضاهاي سبز ابتدا از يك گوشه شروع مي‌شود و سپس گسترش پيدا مي‌كند و اساسا مخالفت كارشناسان شهري با اين ساخت و سازها به اين سبب است كه از ۲۰ متر تا ۲۰۰۰ متر، تملك شروع و ابتدا براي يك كاربري خاص مثل كاربري فرهنگي، فضايي استفاده و بعد گفته مي‌شود كه اين فضا نيازمند فضاي تجاري براي درآمدزايي است. در ادامه مثلا براي نصب تجهيزات سرمايشي، فضايي تصرف مي‌شود و همين‌طور گسترش پيدا مي‌كند.

ماجراي غم‌انگيز باغ‌هاي تهران همين است و برخي ‌مي‌گويند از باغ‌هاي قديمي تهران، تنها آن دسته باقي مانده‌اند كه در تملك سفارتخانه‌هاي خارجي بودند و بقيه عملا از دست رفتند كه عمدتا دليل آن به سبب گران شدن زمين و رويه غلطي است كه وقتي مديريت شهري تهران مجبور به پيدا كردن راه‌هاي ديگري براي درآمد جز بودجه دولت شد، شروع شد. در كشورهاي ديگر هم شهرها خودگردان شدند ولي آنها مشي ديگري را در پيش گرفتند.

از باغ‌هاي قديم تهران فقط لكه‌هايي
باقي مانده است

اگر عكس‌هاي هوايي اين سال‌ها كنار هم گذاشته شود، مشخص مي‌شود فقط لكه‌هايي از باغ‌هاي قديم تهران باقي ‌مانده است. مثلا در تجريش، باغ گياهي كه بعدا باغ تجريش شد يا در مناطق مركزي و حاشيه‌اي تهران، پوشش فضاي سبز به طرز غم‌انگيزي كم شده است.

دكتر بهرام فريور صدري، معمار و استاد پيشكسوت شهرسازي ايران، يك جمله طلايي دارد كه مي‌گويد شهرداري‌ها از ما قانون مي‌خواستند و ما به عنوان متخصص شهرسازي قانوني را در اجماع با ديگر استادان آماده مي‌كرديم، اما شهرداري قانون را مي‌خواست تا كسي كه آن را دور مي‌زند و خلاف مي‌كند، جريمه كند نه اينكه آن را اجرا كند.

درختان تهران درآمدزا شده‌اند

درختان تهران درآمدزا شده‌اند، خشك مي‌شوند و عوامل خشك شدن را جريمه مي‌كنند. اين درحالي است كه فرد يا سازماني كه پاي درخت سيمان يا گازوييل مي‌ريزد كه خشك شود تا نماي عمدتا كريه‌المنظرش ديده شود، مطلقا نبايد پايان كار بگيرد و اين حداقل جريمه‌اي است كه بايد بشود. اگر پايان كار نگيرد، نمي‌تواند سند بگيرد و چرخه اقتصادي‌اش دچار مشكل مي‌شود و بازي برد-برد بين قطع‌كننده درخت و شهرداري از بين مي‌رود در‌حالي كه اكنون يك بازي سراسر باخت براي شهر و شهروند است كه به قطعي درختان منجر مي‌شود. بدين‌ترتيب يك سازنده جرات نمي‌كند كه درختي را خشك كند تا نماي ساختمانش ديده شود.

ما بايد اجراي قانون را مطالبه كنيم يعني چيزي كه مي‌خواهيم، اين است كه قانون در مورد قطع درختان اجرا شود. قوانين شهري درباره باغ‌هاي وقفي، قوانين وقفي كه از نظر شرعي و قانوني بسيار مستحكم هستند و قابليت نقض ندارند، اما در عمل مي‌بينيم كه در موارد متعددي نقض مي‌شوند و ما بايد مطالبه اجراي اين قوانين را بكنيم.

در قطع و كاشت درخت، تناظر يك به يك وجود ندارد

نمي‌توانيم يك درخت ۸۰ ساله را در نقطه‌اي از تهران قطع كنيم و ۴۰ كيلومتر آن سو، نهالي دو روزه را در حاشيه شهر بكاريم. اينها با هم برابر نيستند. درختي كه ۸۰ سال در يك منطقه بوده است، علاوه بر تاثيرات اكولوژيك، اثرات رواني روي شهروندان و ديگر ساكنان شهر مثل پرندگان مي‌گذارد. اين درخت اثرات حرارتي هم بر شهر دارد و تهران با حذف تكه‌تكه فضاي سبز در تابستان چند درجه گرم‌تر از چيزي است كه بايد باشد. آن جمله معروفي كه مي‌گويد فلان جاي اتوبان مدرس قشنگ است، به اين سبب است كه تمركز درخت دارد و خنك است. دالاني وجود دارد كه از قبل و بعدش، دماي به وضوح كمتري دارد و اين نشان مي‌دهد كه در قطع درخت و كاشت آن در جاي ديگر، تناظر يك به يك وجود ندارد.

تهران‌پژوه

نظر شما