شناسهٔ خبر: 66905810 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: اکونیوز | لینک خبر

شاد زی تبریز زیر سایه پروردگار

اقتصاد ایران: افشین علا در تازه‌ترین سروده خود به تشییع باشکوه شهدای خدمت در شهرهای مختلف ایران پرداخته است.

صاحب‌خبر -
- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، افشین علا، شاعر، تازه‌ترین سروده خود را به تشییع پرشکوه شهدای خدمت در شهرهای مختلف ایران از جمله تهران و تبریز که نمادی از هم‌بستگی ملی بود، اختصاص داده است. سروده او که "به تبریز سرفراز" تقدیم شده، به این شرح است:

خاک زرخیز من ای تبریز صاحب‌اقتدار
می‌درخشی بر سر میهن چو تاج افتخار

فر آذربایجان و فخر ایرانی که شد
از شکوهت بارها ارکان کشور، استوار

در ظرافت شهره‌ای چون قالی ابریشمین
لیک عزم آهنین داری به‌وقت کارزار

مهد فرهنگ است ایران و تویی دروازه‌اش
خانه‌ی علم است این ملک و تویی آموزگار

شمس تبریزی که آرام از جلال‌الدین ربود
مثل خورشید از گریبان تو گردید آشکار

حضرت صائب که مضمون برد تا هندوستان
اهل تبریز است گر در اصفهان دارد مزار

اهل معنا مانده حیران در خط پیشانی‌ات
قطعه از پروین بخواند یا غزل، از شهریار

در خیابانت که دارد از "خیابانی" نشان
شور عاشوراست برپا از "شهید سربه‌دار"

هم ز باقرخان گرفتی و هم از ستارخان
حکم سالاری و سرداری‌ بر این ملک و دیار

دامنت پرورد چون "قاضی" که اوتاد زمین
جمله می‌چرخند گرد دامنش پروانه‌وار

صاحب تفسیر المیزان چو ماه از بام تو
بر جهان تابید و نورش تا ابد شد ماندگار

هست محراب تو معراج خطیبان شهید
زین سبب شد آل‌‌هاشم سوی آنان رهسپار

آل‌هاشم آن شهید شاهد پاکیزه‌خوی
آل‌هاشم آن فقیه عابد پرهیزکار

رفت و با خود برد صبرت را چنان کز مولوی
با فراق بی‌وداعش شمس تبریزی قرار

من ندیدم در فراق هیچ صاحب‌منصبی
شهر، سرتاپا سیه پوشد بگرید زار زار

در عزای عالم آل‌محمد(ص) بر زمین
خطه چون تبریز دین‌پرور ندیدم سوگوار

شد تهی بس تکیه‌گاه اما نه چون تبریز شد
همنوا با استن حنانه، شهری بی‌قرار

دیده را تر می‌کند خلقی اگر وقت وداع
شور محشر می‌کند تبریز در هجر نگار

کاش قطران بود در تبریز تا بی زلزله
شهر را بیند در آوار مصیبت، پرغبار

کاش قطران بود و می‌شد بی‌نیاز از مدح شاه
چون شکوه شیعه را می‌دید در تشییع یار

کاش می‌دیدند شاهان جهان بی تخت و تاج
آل‌هاشم را قراول از یمین و از یسار

کاش می‌دیدند استاندار آذربایجان
فاتح دل شد نه با لشکر که با حجب و وقار

این همان سرّی است پنهان در دل ایران که خصم
عاجز است از فهم آن با ادعای بی‌شمار

عاجز است از درک این معنا که بعد از قرن‌ها
آل‌هاشم‌ها چرا دارند این‌سان اعتبار

عاجز است از درک انس و الفت ایرانیان
با فقیهانی که دارند از بنی‌هاشم، تبار

عاجز است از درک این معنا که ترک و فارس را
دوری از هم نیست ممکن چون دو روی ذوالفقار

عاجز است از درک این معنا که تهران زنده است
چون دژ مستحکم تبریز دارد در کنار

تا ابد پاینده باد این سرزمین پرگهر
شاد زی تبریز، زیر سایه‌ پروردگار

 

انتهای پیام/+

برچسب‌ها:

نظر شما