شناسهٔ خبر: 66795506 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

اشعاری که در سوگ شهید جمهور سروده شد؛

باران بارید، گونه‌های کوه تر می‌شد/ آری داغی روی داغ آمد

همدان - در پی شهادت رئیس جمهور کشورمان شاعران همدانی در سوگ او اشعاری سرودند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در همدان، طی حادثه‌ای سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور اسلامی ایران آسمانی شد و بر این اساس شاعران همدانی نیز در سوگ این فاجعه غم‌بار اشعاری سرودند.

گشتند ز خود خالی و از خدمت پر
چون آب قلیلی که رسیده ست به کر
گفتند که درخدمت مردم هستیم
امضا به عمل گشت و درخشید چو در

شعر: محمد مهدی سموات

بارید باران، گونه‌های کوه، تَر می‌شد
طوفان و مِه از هر طرف نزدیک‌تر می‌شد

یک بالگرد افتاد و آه از آسمان برخاست
جنگل برای کل دنیا پرخبر می‌شد

جنگل چه در دل داشت؟ گنجی ناب، رازی سرخ
رازی که با گفتن، جهان زیر و زِبَر می‌شد

آری خبر پیچید، داغی روی داغ آمد
پروانه‌ای با "مرد میدان" همسفر می‌شد...

شاعر: مریم زندی

با رفتنت ای ستاره، هشیار شویم
از خواب خوش خمار، بیدار شویم
پیغام شهادت تو بر ما این است
ما منتقمان خون سردار شویم

شاعر: مهدی بهرامی

از زخم زبان، اگرچه رنجور شدی
از خدمت بی دریغ، مشهور شدی
اجر تو همین بس! که شب میلادش
با حکم "رضا" شهید جمهور شد

شاعر: وحید اجاقی

در شدتِ باران و راهی سخت و جوّی سرد
مامور شد مه، تا که پیدا تر شوی ای مرد

وقتی نمی دیدیم از تو آنچه باید را
باید چنین رخداد هم بیدارمان می کرد

سوداگرانِ صنفِ نامردی که می ترسند
از سیلیِ مردی که آنان را به خود آورد

از تلخیِ این ماجرا شد کامشان شیرین
آری شغالان اند هم رنگ سگان زرد

نزدیک قله سخت باید بود و باید رفت
آری قوی کرده است مارا درد، پشت درد

شهد شهادت گرچه شیرین است و مستی‌بخش
اما بیا و از دل این حادثه برگرد

شاعر: علی عالم شناس

خبر صبح روز میلادِ
حضرت ثامن الحجج این است
هرکه وقف رضا شود عمرش
مرگ او چون حیات شیرین است

و اذا مات عالمٌ ثُلِمَ_
ثلمةٌ… دین عزا گرفت عزا
ای خلیلِ زمان ز رفتن تو
شاد شد لات و آذر و عزّی

آه اردیبهشت تلخی شد!
رفتی و غم نشست بر دل ما
گر نمیریم از شماتت ها
می شود غصه ی تو قاتل ما

سید بی کسان و مظلومان!
حنجر خسته را صدا بودی
آیت الله.. مجتهد.. دکتر...
نه! فقط خادم الرضا بودی

با نگاه امام خوبی ها
نوکر آفتاب هشتم بود
فکر چیزی به غیر خلق نبود
قوت او غصه های مردم بود

چشم او چشمه بود و می جوشید
در عزای حسین، شاه غریب
گریه می کرد سخت تا که شنید
«جد ما تشنه بود یابن شبیب»

انّ یوم الحسین علیه سلام
اقرح فی جفوننا… ای وای
و استُحِلَّت دمائنا فیهِ
و أذلَّ عزیزنا… ای وای

می شنیدی که مادرش می گفت:
نگران کشتنت عزیزدلم!
با غم و زخم و درد و بی حالی
توأمان کشتنت عزیزدلم!

یا امام الرئوف! شاه کرم!
خادمت می رسد ز راه آقا
بغلش کن که سخت رنجیده
یا رضا ای امام خوبی ها

با سلامی به پیشگاه شما
گرچه دوریم گویی آنجائیم
السلام علیک یا سلطان
و السلام علیک ابراهیم!

شاعر: سید امید حسینی

نظر شما