خلیل حسن، تحلیلگر حقوقی بحرینی مقیم سوئد در گفتوگو با ایکنا درباره حادثه شهادت آیتالله رئیسی و همراهان ایشان اظهار کرد: از روز اول پیروزی انقلاب، رهبران ایران یک قانون اساسی را به صورت جمعی وضع کردند که امور کشور را تنظیم کند و آن را در مسیر صحیح قرار دهد. ملت ایران نیز با اراده خود به آن رأی دادند که در این اراده دمکراسی حاکم بود و هوی و هوس و محاسبات شخصی در آن دخیل نبود.
وی افزود: در دولتهای نهادی کلمه «من» وجود ندارد و واژه «ما» حکمرانی میکند. این، راز ماندگاری کل نظام و تداوم پیشرفتها و دستاوردهای آن است. اما دولتها و نظامهایی که اراده «من» در آنها حکم میکند و اراده «ما» و «ملت» در آن جایی ندارد، نیازمند یک تصمیم سیاسی خارجی یا یک اراده فردی استبدادی برای ایجاد دولت و نهادهای آن است که از سوی مردم و قانون اساسی انتخاب نمیشوند؛ همچنان که در نظامهای دیکتاتوری اینگونه است.
این کارشناس بحرینی مقیم سوئد در ادامه گفت: دولتهای نهادی در انجام وظایف خود به افراد تکیه نمیکنند بلکه به مجموعه قوانین و قانون اساسی آن دولت که مختصات حقیقی آن را نشان میدهد تکیه میکنند. در واقع، در دولت نهادی حاکمیت از آنِ قانون اساسی است نه افراد، بنابراین حاکمیت بر اساس قانون اساسی به مردم این حق را میدهد که نقش عملکردی خود را در حاکمیت ایفا کنند و حاکمیت بر مردم مانند حاکمیت فردی نیست.
وی در ادامه به حکومت لویی چهاردهم (یکی از پادشاهان فرانسه) اشاره کرد و گفت: پادشاه لویی چهاردهم خود را «دولت» میدانست و آشکارا میگفت «من دولت هستم»! منظور او از این سخن آن بود که اراده پادشاه همان اراده دولت است. بنابراین، امور مالی دولت و بخشهای آن، از جمله نهادها، قوه قضائیه، قوه مقننه و قوه مجریه، تابع پادشاه است و اوست که صاحب اختیار اولیه در دولت است. بنابراین خود او شخصاً اکثر کارها و مهمترین آنها را انجام میداد و امور جزئی را به دستیارانش میسپرد، حتی این امور جزئی نیز تحت نظارت مستقیم خود او بود.
خلیل حسن ادامه داد: لویی چهاردهم اختیار کامل داشت که آنچه را دولت و مسئولان آن وضع کرده بودند لغو کند، و به گفته مورخان، همه کارهای دولت با او بود و حتی اموال دولت نیز با اموال او مخلوط شده بود، بنابراین لویی چهاردهم اینگونه بود که میگفت: «من خود دولت هستم.» این پدیده چیزی جز یک پدیده ظالمانه نبود که مردم در آن دوران تجربه کردند؛ تا اینکه قیامها، درگیریها و سپس انقلابهای گوناگون رخ داد.
این تحلیلگر بحرینی درباره انقلاب اسلامی ایران نیز اظهار کرد: در ایران نیز پیش از انقلاب اسلامی، شاه خودش دولت و تنها حکمران کشور بود، او هم قاضی بود هم قانونگذار و هم مجری قوانین. اما زمانی که شاه با انقلاب مردمی به رهبری امام خمینی(ره) سقوط کرد، ایران از یک دولت «من» به دولت «ما» و دولت «ملت» تبدیل شد و در آن دهها انتخابات آزاد برای انتخاب رئیس جمهور، انتخاب نمایندگان مجلس و یک قوه قضائیه مستقل برگزار شد.
خلیل حسن افزود: شاید برخی تصور کنند که اگر رئیس جمهور ایران از دنیا برود، زندگی در این کشور متوقف میشود و نهادها از کار میافتند، قوه مقننه لغو میشود، دولت استعفا میدهد و مراکز قضایی بسته میشود و همه چیز به دستور رئیس جمهور یا رهبر انجام میشود!
وی تأکید کرد: ایران اسلامی، سختترین شرایط را پشت سر گذاشت و با کوهی از مشکلات و بحرانهای داخلی و خارجی مواجه شد. یکی از سختترین شرایط، ترور شاخصترین مسئولان ایران در دو انفجار تروریستی بود: انفجار اول در مقر حزب جمهوری اسلامی بود که در آن قدرتمندترین مرد ایران پس از امام خمینی(ره) یعنی شهید آیتالله بهشتی به همراه جمع زیادی از همراهانشان و مسئولان دولت به شهادت رسیدند؛ و انفجار دوم در دفتر ریاست جمهوری بود که توسط گروه تروریستی مجاهدین خلق انجام شد و بر اثر آن، شهید رجایی، رئیس جمهور و شهید باهنر، نخستوزیر وقت به شهادت رسیدند. پیش از آن نیز تعدادی از رهبران انقلاب از جمله متفکر بزرگ، شهید مطهری و همچنین شهید دکتر مفتح به دست این تروریستها به شهادت رسیدند.
خلیل حسن با اشاره به بیاثر بودن این ترورها و توطئهها تأکید کرد: رهبران، علما و اندیشمندان جمهوری اسلامی همواره جزء اهداف مستمر دشمنان بودهاند، اما این امر هیچ تأثیری بر دولت نهادی در ایران نگذاشت بلکه دولت با نشاط بیشتری به عملکرد و فعالیت خود ادامه داده است.
این تحلیلگر حقوقی بحرینی در ادامه به شهادت آیتالله رئیسی و همراهانشان اشاره کرد و گفت: شهادت رئیس جمهور محبوب و مؤمن ایران، آیتالله سیدابراهیم رئیسی و گروهی از همراهان مجاهد ایشان همچون آیتالله آل هاشم، امام جمعه تبریز و برادر مؤمن، حسین امیرعبداللهیان نیز ارقام جدیدی را به قافله شهدای انقلاب اسلامی ایران اضافه کرد و این روند همچنان ادامه دارد، بدون اینکه بر نظام سیاسی کشور و سیستم نهادی آن تأثیر بگذارد بلکه همچنان قدرتمند و پابرجا خواهد بود به طوری که ضربالمثلی برای دیگران خواهد شد.
خلیل حسن تصریح کرد: موضع رهبری جمهوری اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای و بیانات ایشان در خصوص این حادثه دردناک و تأکیدشان بر ثبات عملکرد دولت، مرهمی بر دلهای زخم خورده ملت ایران و قوت قلبی برای دلواپسان دولت، و شتاب بزرگی به سمت توسعه، شکوفایی و پیشرفت علمی ایران بود.
وی در پایان اظهار کرد: فقدان شخصیتهای مهم و تاریخی ایران همچون شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی و علما و اندیشمندان و فرماندهان نظامی برجسته از جمله شهید قاسم سلیمانی، خسارت بزرگی است که قابل جبران نخواهد بود؛ اما بدون شک ایران فرماندهان، علما و فقهایی دارد که با آنها میتواند بر بحرانهای خود غلبه کند و به پیشرفت، توسعه و پیروزی برای مردم خود دست یابد.
انتهای پیام
نظر شما