شناسهٔ خبر: 66781878 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه فقیدمان چه دستاوردهایی در عرصه دیپلماسی داشتند؟

میراث دولت خدمتگزار در سیاست‌خارجی

شهادت رئیس‌جمهور مردمی و وزیر امور خارجه متعهد کشورمان، به تاثر و تاسف عمیق جامعه ایرانی و تمامی علاقه‌مندان گفتمان مقاومت در منطقه و جهان منجر شده است. بدون‌شک، دولت سیزدهم میراث و دستاوردهای زیادی در عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی به‌جا گذاشته که مروری بر آنها می‌تواند ما را به نقشه‌راهی گویا در استمرار این مسیر موثر و فرصت‌ساز برساند.

صاحب‌خبر -
 
اولویت‌بندی منطقه‌ای درسیاست خارجی دولت سیزدهم سبب شده تا دستاوردهای خوبی درسیاست‌های منطقه‌ای وپیرامونی داشته باشیم. مفهوم سیاست خارجی متوازن یا فراگیر اصطلاحی است که می‌توان به واسطه آن سیاست خارجی دولت سیزدهم را مورد تحلیل و بررسی قرارداد.قرائتی که دولت سیزدهم ازمفهوم«سیاست خارجی متوازن یافراگیر»داردبراین مبناست که درابتدا وزن هر بازیگر در نظام بین‌الملل به‌درستی سنجیده،سپس نسبت آن بازیگربامنافع ملی مامشخص شودوبراساس این دو مؤلفه،رابطه ما با آن بازیگر تنظیم می‌گردد.دراین چارچوب مفهومی به‌نام تخصیص جغرافیایی نداریم. درواقع این‌که بخواهیم همچون سیاست خارجی دولت گذشته روابط خودرامتمرکز بریک محدوده جغرافیایی خاص کرده واروپا وآمریکا را متغیر مستقل و دیگر کشورها را متغیر وابسته در معادلات بین‌المللی خود قرار دهیم،دیگر وجودندارد.این یکی ازمهم‌ترین دستاوردها ومیراث دولت خدمتگزار بوده است. 
 
ریل‌گذاری در عرصه سیاست خارجی
موضوع دیگری که در اینجا اهمیت دارد«نگاه جغرافیایی و راهبردی دولت سیزدهم» است؛ این‌که اولویت‌بندی منطقه‌ای در سیاست خارجی دولت سیزدهم وجود دارد و این نگاهی که از مرکز به منطقه غرب‌آسیا و پیرامون وجود دارد منجر به این شده است که ما در سیاست‌های منطقه‌ای و پیرامونی خود در قالب سیاست اولویت همسایگان دستاوردهای خوبی را داشته باشیم. بازتعریف روابط با عربستان و تعریف نظم نوین منطقه‌ای که باسرعت بسیارمطلوبی در دولت سیزدهم پیش‌رفت.به عبارتی می‌توان دستگاه دیپلماسی دولت‌ سیزدهم را یک «کاتالیزور و تسریع‌کننده در پیشبرد نظم نوین منطقه‌ای قلمداد کرد» نظمی که برخلاف اراده‌ وخواسته رژیم‌صهیونیستی وآمریکاست وبه همین دلیل است که سیاست خارجی این دولت به شکلی هدفمند وبیش از پیش موردهجمه از طرف مقابل قرار می‌گیرد.از منظر آمریکایی‌ها، رویکرد و سیاست خارجی متوازن در منطقه و نیز رویکرد مرکز پیرامونی ایران منجر به این می‌شود که بسیاری از اهداف میان‌مدت و بلندمدت دشمنان ما در منطقه مورد هجمه و آسیب قرار گیرد.
 
نسبت منطقی میان اقتصاد و سیاست خارجی 
آمدوشد دولت‏‌های مختلف ظهوریافته پس از انقلاب اسلامی، نشان‏‌دهنده واقعی‌بودن تغییرات در سیاست خارجی در عین حفظ برخی اصول ثابت است. روی کار آمدن دولت سیزدهم نیز حامل برخی عناصر جدید یا دست‏‌کم روایت‏‌های جدید از اصول مزبور است. 
بر این اساس، سیاست خارجی دولت سیزدهم به مثابه یک گفتمان، حامل و حاوی عناصر خاصی است که آن را از گفتمان‏‌های قبل و بعد از خود متمایز می‏‏‌سازد.در این راستا، «انقلابی‌گرایی عمل‌گرا» یا به تعبیر دیگر «چندجانبه‏‌گرایی عدالت‏‌محور» به‌مثابه نقطه کانونی (دال مرکزی) گفتمان سیاست خارجی دولت مزبور در نظر گرفته می‏‌شود که به عناصر پیرامونی خود از قبیل راهبرد خنثی‏‌سازی تحریم و متوازن‏‌سازی هوشمند روابط خارجی اقتصادی و سیاسی از طریق دو مکانیسم استراتژی «نگاه به شرق» و «سیاست همسایگی»، و همچنین راهبرد مقاومت، پی‏‌ریزی نظام بین‏‌الملل عادلانه مبتنی بر چندجانبه‏‌گرایی، راهبرد ضدتحریم از طریق دو مکانیسم پیگیری همزمان خنثی‏‌سازی تحریم (به‌مثابه راهبرد) و سیاست رفع تحریم (به‏‌مثابه تاکتیک) و نهایتا سست‌کردن پیوند میان معیشت و اقتصاد ملی، معنا و مفهوم می‌‏بخشد.
 
همپوشانی میدان و دیپلماسی
یکی ازباورهای اساسی دولت سیزدهم که منجربه تحقق عزت کشور وجبهه مقاومت درعرصه روابط بین‌الملل شده،همپوشانی میدان و دیپلماسی است. می‌دانیم که هر کشوری در حوزه امنیت و سیاست خارجی شاهد تبلور قدرت سخت و نرم است و این یک قاعده کلی محسوب می‌شود.در برخی نگاه‌های ایده‌آل‌گرایانه و غیرواقع‌بینانه، این دو در مقابل هم هستند که نوعی نگاه خطرناک و هزینه‌ساز است که متأسفانه دولت ما هم این نگاه را دارد و می‌گویند که این دو با هم تناقض دارد و یک کشور یا بر قدرت نرم یا بر قدرت سخت تکیه کند اما در نگاه‌های واقع‌بینانه و معقول، بین این دو مسأله همپوشانی وجود دارد و قدرت نرم و سخت به‌عنوان دو بازوی یک کشور یکدیگر را تکمیل می‌کند اما اگر خدای‌ناکرده در دستگاه سیاست خارجی کشور، این تفکر به وجود آید که یک بال داریم و نام آن دیپلماسی است و برای این‌که آن را به حرکت درآوریم، باید بال قدرت سخت را قیچی کنیم، دچار اشتباه محاسباتی شده‌ایم. دولت سیزدهم دچار این خطای محاسباتی و راهبردی نشد. 
 
سیاست هسته‌ای عزتمندانه 
غنی‌سازی ۶۰درصدی، مصوبه‌ مجلس و اولتیماتوم به آژانس و فراتر،قدرت منطقه‌ای ومیدانی ماست که طرف مقابل را به این‌نتیجه رسانده که ناچار است در برابر ایران از بسیاری خواسته‌ها و تاکتیک‌های خود عقب‌نشینی کند.بنابراین قدرت سخت ما بوده که برای حفاظت از دیپلماسی سینه‌ خود را سپر کرد، موجب شده تا دست مذاکره‌کنندگان ما پر باشد.این‌که امروز دست برتر داریم به این دلیل است که توانستیم در سوریه و عراق بازی خطرناک آمریکا، رژیم‌صهیونیستی و رژیم سعودی را مهارکنیم و درجنگ یمن با حمایت از جبهه مقاومت یمن، کاری کنیم که رژیم سعودی به این نتیجه برسد که هیچ پیروزی‌ای در یمن به‌دست نخواهد آورد و رزمندگان مقاومت یمن با الهام‌گیری معنوی و مستشاری از ایران این پیروزی رارقم زدند.هرعقل سلیم و هرنگاه راهبردی بی‌طرفانه‌ای به این نتیجه می‌رسد که عامل غالب ما قدرت سخت بوده و عاملی که ذیل قدرت سخت توانسته توان بگیرد، قدرت دیپلماسی ما بوده است. همچنین دولت سیزدهم خود را در بسط و تقویت قدرت جبهه مقاومت در منطقه متعهد دانسته و انعکاس این موضوع را در عملکرد موثر و موفقیت‌آمیز جبهه مقاومت در جنگ غزه مشاهده کرده‌ایم.

میراث بزرگ شهدای دولت سیزدهم 
دولت سیزدهم، میراث بزرگی را در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی به‌جا گذاشته که لازم است ادامه پیدا کند. بر این اساس، مؤلفه‌های دیپلماسی منطقه‌ای یک اصل و یک هدف بسیار مهم، ثابت و قابل ارتقا در حوزه سیاست خارجی ما محسوب می‌شود، به‌ویژه با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی کشور ما و اهمیتی که منطقه غرب‌آسیا به لحاظ بحث انرژی دارد. دولت سیزدهم در سایه تلاش‌ها و مجاهدت‌های شبانه‌روزی رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه فقیدمان، باید در حوزه دیپلماسی منطقه‌ای صرفا به گفتار کفایت نکنیم و ابزارها، ظرفیت‌ها، مؤلفه‌ها و حتی دیپلماسی عمومی در راستای تقویت مناسبات‌مان با همسایگان و کشور‌های آسیایی را فعال کنیم. اینجا تنها با دیپلماسی رسمی یا پنهان مواجه نیستیم، باید ابزار‌ها و مجاری دیپلماسی عمومی که به رسانه‌ها، انجمن‌های غیردولتی، افراد، مردم و سفرای فرهنگی وابسته است را به‌عنوان یک پازل ببینیم و به‌صورت همزمان فعال کنیم.

نظر شما