شناسهٔ خبر: 66777705 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

یک متخصص انسان‌شناسی هنر:

درام‌نویس باید مردم‌نگار باشد

محمد عارف، دانشیار انسان‌شناسی هنر دانشگاه آزاد اسلامی گفت: درام‌نویس، مردم‌نگار و مردم‌شناس باشد و به اندازه‌ای تخصص داشته باشد که بتواند نمادسازی کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا دوازدهمین نشست ارائه و نقد پژوهش اداره‌کل مطالعات رسانه مرکز تحقیقات با حضور محمدعارف، دانشیار انسان‌شناسی هنر دانشگاه آزاد اسلامی، ۳۰ اردیبهشت در مرکز تحقیقات صداوسیما برگزار شد.

در ابتدای جلسه، فاطمه عظیمی‎‌فرد، مدیر گروه زبان و هنر زیبایی‌شناسی گفت: نشانه‌شناسی در ایران عمدتاً از منظر فردینان دو سوسور، زبان‌شناسی سوئیسی و چارلز ساندرس پیرس، منطق‌دان امریکایی، دنبال شده اما در این نشست از منظری متفاوت به نشانه و نماد در ادبیات نمایشی پرداخته می‌شود.

محمد عارف، دانشیار انسان‌شناسی هنر دانشگاه آزاد اسلامی نیز در ابتدای جلسه گفت: در میان هفت هنر شاخص در جهان، ادبیات دراماتیک از لحاظ جامع بودن (جا دادن اغلب هنرها از جمله؛ لباس‌آرایی، موسیقی، چهره‌پردازی، معماری، ادبیات، مجسمه‌سازی، نمایشگری و نقاشی)، همواره به بازشناسی درستی از نمادها و نشانه‌ها برای رمزنگاری‌ها و رمزگشایی‌ها نیازمند است.

وی افزود: درام زمانی می‌تواند تقلید ویژه و کامل خود را طبق واقعیت بیافریند که نظام‌های نشانه‌ای هنرمندان و خبرگان بسیاری را به‌گونه‌ای پیچیده در هم‌آمیزد، زیرا تماشاگر در هنگام تماشای درام، بیش از دیگر شکل‌های هنری، ناگزیر است که خود معنای آنچه را می‌بیند، دریابد.

عارف شرط نمادسازی را شناسایی نمادها دانست و گفت: هنرمند باید نمادشناس باشد.

وی در ادامه وجوه اشتراک و افتراق نمادها، نشانه‌ها، تمثیلات و آیکون‌ها را برشمرد و گفت: نشانه، پیامی از سوی فرستنده با زبانِ تصویر، حرکتِ بدن، واژه، موسیقی، رنگ، عدد و یا هر جسمی است. عبارتِ «این»، می‌خواهد «آن» را خاطرنشان کند در معنی نشانه است».

این استاد دانشگاه در تعریف تمثیل از ««این» مانند «آن» است» بهره گرفت و افزود: دهخدا به‌درستی تمثیل را به معنای تشبیه کردن چیزی به چیزی دیگر دانسته و گفته است «تمثیل، گونه‌ای از تشبیه مرکب به مرکب است که یکی از طرفین آن امری عقلی و غیرمحسوس است.»

عارف همچنین گفت: آیکونولوژی، روش و دانشی بینارشته‌ای در قلمرو «انسان- مردم‌شناسی هنر» است که تجسم فرهنگ انسان در یک قاب نمایشی را روایت می‌کند. آیکون، به هر اثر نقاشی و گرافیکی گفته می‌شود که ماجرای فرهنگ طبیعی انسانی را روایت کند. بنابراین، هیچ اثر گرافیکی یا نقاشی بدون روایت انسانی را نمی‌توان آیکون نامید. حضور انسان و داشتن روایت و بهره‌گیری از هنرهای تجسمی از شروط آیکون‌سازی است؛ ازاین‌رو، آیکون را می‌توان ««این» سیما / شمایلی از «آن» است» تعریف کرد.

این سخنران درمورد کاربرد نمادها و نشانه‌ها در تولیدات تصویری سیما بیان کرد: ادبیات فارسی قابلیت فراوانی برای نمادسازی دارد. برای نمونه سیمرغ عطار و حتی شاهنامه خارج از ایران بیشتر مورد توجه هنرمندان قرار گرفته و منبع نمادسازی شده است. نمادسازی زمانی محقق می‌شود که هنرمند بتواند نمادها را بشناسد و آن را در درام مانند قندی که در لیوان آب حل می‌شود تصویر کند؛ نه اینکه به شکل برجسته و بدون توجه به جریان درام نمادها را جداجدا جانمایی کند. برای تحقق این امر ضروری است حتماً هنرمند درام‌نویس، مردم‌نگار و مردم‌شناس باشد و به اندازه‌ای تخصص داشته باشد که بتواند نمادسازی کند چراکه نماد تک‌بعدی نیست و چندین لایه کاربردی در جامعه و فرهنگ دارد.

وی «از کرخه تا راین» را یکی از آثار برجسته در حوزه نمادسازی تصویری برشمرد و نیز درباره تعزیه به‌عنوان نمونه‌ای از نمادسازی گفت: لباس تعزیه نه نماد، نه آیکون و نه تمثیل است؛ بلکه لباسی معمولی با دو رنگ قرمز (نشانه اشقیا) و سبز (نشانه اولیا) است. اما تشت آب نماد است. تشت آب در تعزیه، با درهم‌آمیختگی عناصر اساطیری ایرانی و روایت اسلامی می‌تواند نماد باشد. توصیف، ترجمه، تحلیل، تفسیر و تبیین تشت آب از ضروریات دانش انسان‌شناسی نمادین است و همین جاست که ضرورت اینکه درام‌نویس باید مردم‌شناس و مردم‌نگار باشد مشخص می‌شود.

این استاد و پژوهشگر افزود: ادبیات نمایشی نمادگرا از سه بخش ادبیات، نمایش و رمزگرایی تشکیل شده است. نماد برابرنهاد سمبل است و بومی‌سازی هنرها یکی از اهداف بنیادین انسان‌شناسی نمادین است. بسیاری از هنرمندان و درام- فیلمنامه‌نویسان از رمزها و رازهای فرهنگی وهنری ایران برای آثار خود بهره‌ها برده‌اند اما نمی‌توان برای همه هنرمندان نسخه واحد پیچید و نه در راستای رمزگشایی‌ها و نشانه‌شناسی‌ها کلیدهایی را با معناهایی یکسان در نظر گرفت. برای تبیین این بحث گسترده و دامنه‌دار با طرح پرسش‌هایی نمادگرایانه شاید بتوان بخش مهمی از تناقضات و ابهامات رایج را روشن و تا حد ممکن برطرف کرد.

تازه‌ترین اثر محمد عارف با عنوان «نمادها و نشانه‌ها در ادبیات نمایشی» از سوی انتشارات نائیری در ۳۳۸ منتشر شده که حاصل پژوهش‌های بینارشته‌ای و بینافرهنگی نویسنده در زمینه هنرهای نمایشی، موسیقی و تجسمی با رویکرد انسان‌شناسی تفسیری است.

ریخت‌شناسی نمادین آثار شاخص سینمایی و تئاتری از اهداف بنیادین این کتاب است و نگارنده به معیارهای پژوهشی انسان- مردم‌شناسی تفسیری در گذار از روش‌شناسی انسان‌شناسی محض به انسان‌شناسی کاربردی با تفکیک چهار پدیده نمادین، نشانه‌ای، تمثیلی و سیما- شمایلی پرداخته است و بر نمونه‌های موجود در سه قلمرو «انسان و طبیعت و فرهنگ» تامل داشته است.

در این کتاب که حاصل پژوهشی پنج‌ساله است فهرستی از حیوان‌ها و پرندگان نمادین ایرانی، اشیا نمادین بومی، رنگ‌های رمزگرا، اعداد نمادین ایرانی، نمادآواها و بانگ‌نشانه‌ها ارایه شده است.

نظر شما