به گزارش ایکنا، محمدهادی توکلی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 25 اردیبهشت ماه در نشست علمی «خودآگاهی خداوند در بیانات امام رضا(ع)» با بیان اینکه طرح خودآگاهی خداوند و اینکه خدا به خودش آگاه است از دوره امام باقر(ع) رایج در بحث متکلمین آن دوران بوده و به دغدغه ذهنی آنان تبدیل شده است، گفت: نوعا علم خداوند به مخلوقات مسئله شناخته میشده است ولی این مسئله در روایات ما وجود دارد؛ فضیل بن سکره خدمت امام باقر(ع) رسید و از حضرت پرسید آیا خداوند پیش از خلقت میدانست که واحد است؛ دوستان شما در این مسئله اختلاف نظر دارند زیرا برخی شیعیان بر این باورند که خدا به وحدت خود پیش از خلقت آگاه بود و برخی میگویند خدا میداند یعنی انجام میدهد و فعل را مساوی عمل گرفتهاند در حالی که فعل متأخر از ذات است.
وی افزود: بر این مبنا برخی میگویند خدا بعد از خلقت فهمید که قبل از خلقت، واحد بوده است و معتقدند اگر بپذیریم او به اینکه همواره غیر از خودش نیست، عالم بوده است امر دیگری را در ازل با او محقق دانسته است. امام در پاسخ فرمودند که خداوند همواره آگاه بوده است و این آگاهی ازلی است. پس این دغدغه در بین مسلمین وجود داشته است.
توکلی با بیان اینکه محمدبن سنان از اصحاب شاخص امام رضا(ع) سؤال کردند که آیا خداوند قبل از آن که خلق کند به خودش آگاهی داشت؟ ادامه داد: امام(ع) فرمودند حق تعالی قبل از آن که خلق کند عارف به خودش بوده است؛ راوی پرسیده است آیا میشنید و میدید و حضرت فرمودند او نیازی به شنیدن و دیدن نداشت و او از خود مطالبه نمیکند و او خود او هست و قدرتش نافذ است و نیازی ندارد که خودش را نامگذاری کند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: در برابر این تعبیر که ضرورت دارد خدا بدون هیچ قید و شرطی به خودش آگاه باشد وقتی عمران از او پرسید که «هل کان کائن معلوم عند نفسه؛ حضرت استدلال کردند که اساسا این تعابیر از خداوند سلب است. البته برخی تعابیر مختلف در روایات در ابتدا بیانگر آن است که خودآگاهی خدا از خودش، نقص است ولی با تعمیق بحث خواهیم دید اینطور نیست. امام(ع) استدلال کردند که علم به خود متوقف بر دیگری است و در آن موطن، دیگری نیست پس علم به خود محقق نیست.
توکلی با بیان اینکه حضرت از واژه «المعلمه بنفسه» را به کار بردند و آن را سلب کردند، تصریح کرد: برخی از شارحان مانند علامه مجلسی، علامه جعفری، سیدکاظم رشتی و قاضی سعید قمی و ... بحث مفصلی در این باره کردهاند. علامه مجلسی علاوه بر اینکه کل این روایت را از روایات مشکل میداند جواب امام را هم دارای اغلال زیاد میداند. او این روایت را از متشابهات اخبار میداند که تأویل آن را جز خدا و راسخون در علم نمیدانند. در این حدیث، واژه المعلمه واژه غریب است و هم استدلالی به کار برده است که چندان قابل فهم برای نوع شارحان و متکلمان نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: بنده تحلیلی در مورد لغات به کار رفته ارائه کردم از جمله اینکه تعبیر «عند نفسه و معلوم فی نفسه» مشعر به تمایز میان عالم و معلوم و حاضر و محضر است، گرچه فلاسفه ما در بحث علم حضوری به خود تعبیر عند را به کار بردهاند تا تسامحی در آن وجود داشته باشد. تعبیر «ما علم منها» هم در روایت به کار رفته است. امام رضا(ع) در پاسخ عمران فرمودند: انما تکون المعلمه بالشی لنفی الخلافه. کارکرد المعلمه این است که شیء را از خودش تمایز یابد و شیء، خودش، خودش شود ولی خداوند نیازی ندارد خودش را از آن شیء با محدودکردن آگاهی که به خودش مییابد، تمایز بدهد.
توکلی تصریح کرد: بنابراین خودآگاهی مورد انکار امام رضا(ع) در این روایت، خودآگاهی اطلاقی که به ضرورت ازلی برای خدا محقق است، نیست بلکه نوعی خودآگاهی است که با فاعل شناسا تمایز دارد؛ خودآگاهی اطلاقی در بیان حضرت به محمدبن سنان، وحدت دارد و تمایزی میان عالم و معلوم نیست. در روایت عمران گویی عالم و معلوم با هم تمایز دارند و این از خدا سلب میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه روایات چون عین تعابیر صادره از معصوم(ع) نیست لذا شاید نتوان این نوع برداشت را داشته باشیم، اضافه کرد: بنده احتمال دادم المعلمه یا مطلق آگاهی است یا گونهای از آگاهی است؛ علم دو نوع است حصولی و حضوری؛ اگر قرار باشد معلمه مطلق آگاهی باشد این معلمه در روایت، مطلق آگاهی نیست زیرا خودآگاهی اطلاقی برای خدا محقق است و حضرت، تعبیر المعلمه بالشی را به کار برده است و این المعلمه محقق به تحقق دیگری است.
انتهای پیام
نظر شما