جوان آنلاین: کانال تلگرامی «آیتالله سیدمحمد ضیاءآبادی» بخشی از کتاب «خاتم انبیا، رحمت بیانتها» اثر آیتالله ضیاءآبادی (ره) را به نقل از «سایترشد» بخشی از بیانات ایشان پیرامون «شرحصدر» را به اشتراک گذاشت. آیتالله ضیاءآبادی (ره) فرمودهاند: یکی از صفات بسیار عالی انسان، «شرح صدر» است. شرح صدر به معنی پرحوصله و پرتحمل بودن و دریادل بودن است. نقطه مقابل آن، «ضیقصدر» است. ضیقصدر همان کمحوصلگی و کمتحملی و زود از کوره دررفتن است. شرح صدر ازنظر قرآن مقدمه هدایت است و ضیقصدر علامت ضلالت است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «اگر خدا بخواهد کسی را هدایت کند به او شرحصدر در مورد اسلام عنایت میکند، و آنکس را که (به خاطر اعمال خلافش) بخواهد گمراه سازد، سینهاش را آنچنان تنگ میسازد که گویا میخواهد به آسمان بالا برو...» (انعام ۱۲۵)
شرحصدر سرمایه عظیمی است، زیرا وقتی حضرتموسی (ع) از جانب خداوند مأمور میشود تا به مقابله با فرعون برود، اولین چیزی که از خداوند میخواهد، شرحصدر است. وقتی شنید که خدایش فرمود: «برو بهسوی فرعون که طغیان کرده است» (نازعات۱۷) فهمید که بار سنگینی بر دوشش نهادهاند و به نیروی روحی عظیمی نیاز دارد. حضرت موسی (ع) دید از یکسو با جبار متکبری همانند فرعون باید طرف گردد و از دیگر سو با طایفه بنیاسرائیل جاهل و متعصب، باید همافق گردد که هر دم بهانهای دارند و تخلفی میکنند و دشواریها به وجود میآورند. همانها که وقتی از میقات برگشت، دید که گوسالهای را بهجای خدا میپرستند!
آری، وقتی آن پیامبر عظیمالشأن به پیامبری مبعوث شد، دست به دعا برداشت و گفت: «خدای من! اولین سلاحی که در این میدان از تو میخواهم، شرحصدر است. به سینهام گشایش ده، روحم را همچون دریایی ژرف و عمیق ساز تا در برابر حوادث گوناگون طوفانی نشود.» (طه ۲۵)
همین شرح صدر رسول اکرم (ص)، زندگی ایشان را مملؤ از مکارم اخلاق کرده بود. ایشان در زمانی که در مکه زندگی میکرد، قدرتی نداشت و از هر سو مورد آزار و اذیت مشرکان بود و نمیتوانست از خود دفاع کند. اما در مدینه در رأس قدرت بود و حکومت مقتدری را بنانهاده بود و قوم یهود تحت سیطره حکومت ایشان بودند و میتوانست درباره بدخواهانش همانند بسیاری از رهبران آن زمان، هر نوعی که بخواهد اعمال قدرت کند. ولینعمت شرحصدر خدادادی ایشان، تحمل آنهمه لطمات و صدمات جسمی و روحی را برای آن حضرت، چه در مکه و چه در مدینه امکانپذیر نموده بود.
بهعنوان نمونه، جوانی از یک خانواده یهودی، براثر سؤتربیت خانوادگی و دشمنی با آن حضرت، هرروز وقتیکه رسول خدا (ص) از زیر دیوار کوچه رد میشد، او ظرفی پر از خاکستر میکرد و از بالای پشتبام خانهاش، بر سر آن حضرت میریخت و تن و لباس ایشان را آلوده میساخت. رسول اکرم (ص) به یارانش سفارش کرده و فرموده بود: «در مقابل آزار و اهانتی که به شخص من میشود، شما حق نشان دادن عکسالعمل ندارید و اگر کسی در غیابم به من اهانتی کرده است، حق ندارید به من بگویید و قلبم را نسبت به او مکدر کنید.»
مدتی به همین منوال گذشت. روزی پیامبر مهربانی متوجه شدند که جوان نیامد. این نیامدن جوان، دو سه روز دیگر نیز تکرار شد. حضرت جویای حالش شد، آن طوری که کسی جویای حال دوستانش میشود. یاران ایشان گفتند او بیمار است و بستری شده. پیامبراکرم (ص) پس از فراغت از نماز، در مسجد به اصحابش فرمود: «با هم به عیادت مریضی برویم». ایشان حرکت کرده و پشت در خانهای ایستاد. اصحاب گفتند: «آقا! اینجا خانه یک مرد یهودی است». حضرت فرمود: «میدانم!»، سپس در زد. مرد یهودی، پدر آن جوان، در را باز کرد. تا چشمش به رسول خدا (ص) افتاد، غرق در تعجب و حیرت شد که آن حضرت کجا و در خانه من کجا؟
پیامبر (ص) فرمود: «پسر شما مریض است. آمدهام عیادتش کنم. چند لحظه مینشینم و برمیخیزم». مرد شرمنده شد و به طرف اتاق پسرش دوید و گفت: «ای پسر! چه نشستهای که پیامبر اسلام به عیادتت آمده است». پسر خجالتزده شد و با خود گفت: «ایعجب! آن جسارت از من و این کرامت از او». از شدت سرافکندگی سر زیر لحاف برد که چشمانش به دیدگان آن حضرت نیفتد.
پیامبر اکرم (ص) کنار بستر او نشست و فرمود: «جوان، هرروز یادی از ما میکردی. چند روز نیامدی. شنیدم بیمار شدهای. آمدم عیادتت کنم و دربارهات دعا کنم که خدا شفایت دهد و موفقت گرداند.»
جوان که خود را از شدت شرم و خجالت گم کرده بود در حالی که اشک میریخت، گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انک رسولالله»، و اقرار به اسلام کرد و در آن روز، تمام افراد خانواده آن جوان مسلمان شدند.
شرح و ضیق صدر به روایت آیتالله سیدمحمد ضیاءآبادی (ره)
روزنامه جوان
شرحصدر سرمایه عظیمی است، زیرا وقتی حضرتموسی (ع) از جانب خداوند مأمور میشود تا به مقابله با فرعون برود، اولین چیزی که از خداوند میخواهد، شرحصدر است.
صاحبخبر -
∎
نظر شما