فیرپلی مالی، حق پخش تلویزیونی، خصوصیسازی و چندین مورد دیگر شعارهای قشنگی هستند که همیشه در مورد فوتبال باشگاهی ایران از زبان آدمهای مختلف شنیدهایم، شعارها و ادعاهایی که هیچکدام هیچگاه به واقعیت حتی نزدیک هم نشدهاند و صرفاً بعد از خارج شدن از دهان گویندههای آنها در فضا پخش و محو و فراموش شدهاند.
حالا هم ظاهراً نوبت به کیومرث هاشمی، وزیر ورزش رسیده که همان شعارهای نخنما شده را با حرارت بیشتر تکرار کند. مثلاً اینکه بگوید حق پخش تلویزیونی را در در لایحه برنامه هفتم پیشبینی کردهایم!
خب تا جایی که یادمان میآید در برنامههای چهارم، پنجم و ششم هم پیشبینی شده بود، اما زور صداوسیما بیشتر بود و امروز هم کمتر از قبل نیست. حالا جناب وزیر چگونه خوشبینانه از حق پخش حرف میزند، سؤال مهمی است و البته بیپاسخ.
هاشمی از فیرپلی مالی میگوید، اما این را نمیگوید که هیچ کدام از باشگاههای فوتبال (البته اگر بتوان عنوان باشگاه را به آنها داد)، بدیهیترین شفافیتهای مالی را ندارند، پس چگونه قرار است فیرپلی مالی درخصوص آنها اجرا شود. اصلاً مگر جناب وزیر یا هر کارشناس دیگر با توجه به وضعیت نابسامان مخارج تیمهای فوتبال میتواند تراز مالی درستی برای آنها تعریف کند که بعد از آن برود سراغ فیرپلی مالی. اینکه تنها ادای مدیران حرفهای را دربیاوریم چاره کار نیست و همه خوب میدانیم که حرفهای هاشمی هم مانند مدیران قبلی فقط رؤیاپردازی است.
وزیر ورزش از خصوصیسازی میگوید. از اینکه پتروشیمیها، بانکها و هلدینگها دولتی نیستند. ظاهراً هاشمی تصور کرده که با دسته کورها طرف است، والا در این مملکت کسی نیست که نداند پتروشیمی متلعق به کجاست و زیر نظر کجا اداره میشود. درخصوص بانکها هم باید گفت تقریباً هیچ بانک خصوصی در ایران نداریم، ضمن اینکه برابر دستور صریح و واضح مقام معظم رهبری بانکها حق بنگاهداری ندارند. حالا چطور وزیر ورزش با افتخار از واگذاری باشگاههای فوتبال به بانکها حرف میزند، باز هم سؤالی است که البته بیپاسخ مانده است. تکلیف هلدینگها هم که روشن است. هاشمی با الفاظ بازی میکند، درست مانند نوع واگذاریهایی که تاکنون صورت گرفته است؛ هر جا که لازم باشد همه چیز دولتی است و هر جا که نیاز باشد همان دولتی را خصوصی مینامند.
وزیر ورزش میگوید به فوتبال کمک نکرده و نخواهیم کرد: «سال گذشته نزدیک به هزار میلیارد تومان به فدراسیونهای ورزشی کمک کردیم که سهم فوتبال ۱۰۰ میلیون هم نبود.» جالب است که خودش میگوید حتی سهم فوتبال ۱۰۰ میلیون هم نبوده! خب بگویید همین مثلاً ناچیز را از کدام منابع تأمین کردهاید؟ شما گفتید به فوتبال کمک نکردهاید و البته این هم مشخص است که فوتبال پولی به مراتب بیشتر از این حرفها از بیتالمال و جیب مردم بالا کشیده است.
جالب است که هاشمی مثال هم میزند و میگوید: «نساجی یک تیم بخش خصوصی است و باشگاه خودش سرمایهگذار دارد. شاید سودی نبرد، اما با عشق و علاقه این کار را میکند.» باشد قبول، پس اجازه دهید این «عشق و علاقه» برای پرسپولیس و استقلال هم هزینه شود تا ببینیم کارشان به کجا کشیده میشود یا اینکه نمیگوید سپاهان از کجا پول درمیآورد و بقیه تیمهای لیگ چگونه به لحاظ مالی تأمین میشوند.
بازی با الفاظ راحتترین کار ممکن است، اما در این لفاظی هم سؤالی مطرح میشود و آن اینکه چگونه است از روزی که سرخابیهای پایتخت مثلاً واگذار شدهاند، هاشمی با علاقه خاصی از فوتبال حرف میزند و از آینده آن میگوید و کسی هم نیست که به او بگوید ظاهراً اوضاع فوتبال دیگر ربطی به شما ندارد. به هر حال جذابیتهای فوتبال اینقدر هست که کتوشلوارپوشهای ورزش به این راحتیها دل از آن نکنند و رهایش نکنند، حتی اگر مثلاً خصوصی هم شده باشند.
فریدون حسن
وزارتی که نمیخواهد از فوتبال جدا شود
روزنامه جوان
فیرپلی مالی، حق پخش تلویزیونی، خصوصیسازی و چندین مورد دیگر شعارهای قشنگی هستند که همیشه در مورد فوتبال باشگاهی ایران از زبان آدمهای مختلف شنیدهایم، شعارها و ادعاهایی که هیچکدام هیچگاه به واقعیت حتی نزدیک هم نشدهاند و صرفاً بعد از خارج شدن از دهان گویندههای آنها در فضا پخش و محو و فراموش شدهاند.
صاحبخبر -
∎
نظر شما