به گزارش ایکنا، نشست «بازاندیشی در تواتر قرآن با رویکرد بررسی و حل چالشهای پیش رو» با سخنرانی محمدکاظم شاکر؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی روز سهشنبه 18 اردیبهشت در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد که گزیده سخنان وی را در ادامه میخوانید؛
مسئله تواتر مسئلهای نیست که همه آن را قبول داشته باشند و مخالفان بسیاری دارد. هم از میان قدما افرادی مخالف این مسئله بودند مثل شیخ کلینی که میگوید قرآن هفده هزار آیه داشته است و هم از میان متجددانی مثل امیرمعزی که ادعا میکند تا قرن دهم میلادی چندین قرآن وجود داشته است و در قرن دهم میلادی قرآن رسمی ارائه شد. پس اینکه قرآن متواتر است چیزی نیست که همه قبول داشته باشند بلکه بسیاری با این امر مخالف هستند.
بحث اول من درباره جایگاه تواتر در دانش منطق است. گفته میشود استدلالهای منطقی یا یقینیات هستند یا غیر یقینیات که موارد مختلفی را شامل میشود. در مورد معنای یقین هم میگویند یقین یعنی مطلق اعتقاد جازم. اقسام یقینیات شامل بدیهی و نظری است، بدیهیات هم شامل اولیات، مشاهدات، تجربیات و متواترات است. متواترات چیست؟ یعنی افراد اینقدر گزارهای را نقل کنند که تبانیشان بر کذب محال باشد و به واسطه آن یقین حاصل شود. برای تواتر شروطی گذاشتند از جمله اینکه باید اصل ماوقع حسی باشد، یعنی عقیده مذهبی نباشد.
متواترات یقین ریاضی ایجاد نمیکنند
شهید صدر میگوید متواترات چیزی جز استقرای ناقص نیستند. همانطور که ایشان راجع به تجربیات و حدسیات هم همین نظر را دارد و میگوید اینها به هیچ وجه یقینی در حد دو به اضافه دو میشود چهار، ایجاد نمیکنند. لذا ایشان فقط معتقدند تواتر حجت است، مثلا اگر گفته میشود قرآن متواتر است این اثر را دارد که متن قرآن حجت است چون عقلا به تواتر اعتنا میکنند ولی اگر روز قیامت خدا گفت قرآن برای من نبوده است، اشکال ندارد. پس متواتر حجت است ولی ممکن است کاشف از واقعیت و مفید یقین نباشد.
نکته دیگر اینکه گفته میشود برای تواتر عدد مخبرین مهم نیست. ممکن است یک نفر با اخبار ده نفر یقین پیدا کند، یک نفر با اخبار صد نفر یقین پیدا کند، بنابراین افراد متفاوت هستند. به همین جهت گفته میشود یقینی که از طریق تواتر حاصل میشود یقین شخصی است و نمیتوان آن را تعمیم داد. وقتی یقین یک امر شخصی شد شما نمیتوانید بیجهت آن را تعمیم بدهید. مثلا شما به عنوان مدرس قرآن میگویید من یقین دارم قرآن اینطور است ولی نمیتوانید به دانشجو تحمیل کنید که شما هم باید یقین داشته باشی. متاسفانه این مسئله در جامعه ما اتفاق افتاده که افرادی بالای منبر میروند و میگویند این نص قرآن است و حکم خداست و هر کس غیر این بگوید کافر و مرتد است. بهترین نتیجهای که من از نظر اخلاقی از این بحث میخواهم بگیرم این است جزمگرایی نداشته باشیم چون تواتر مفید یقین است ولی این یقین مانند یقین ریاضی نیست و یک یقین شخصی است.
اشکالات تواتر قرآن
من چند اشکال به مسئله تواتر قرآن دارم که در ادامه عرض میکنم. نکته اول اینکه تواتر قرآن منتقدان و مخالفان جدی دارد. اگر میگویید تواتر مفید یقین است چطور افرادی مخالف این مسئله هستند؟ الآن کسی تردید ندارد لندن پایتخت انگلستان است ولی در اینکه قرآن متواتر است اختلاف نظر وجود دارد. وقتی قضایای متواترات حاکی از وقوع یک واقعه یا وقایعی در زمانهای دور هستند اینها را نمیتوان مثل قضیه لندن پایتخت انگلستان است به شمار آورد بلکه احتیاج به شواهد و قرائن دارد. تواتر قرآن را حتی علمای اخباری رد کردند و در این زمینه کتاب نوشتند. یک شخصی به نام حسن بن سهل رسالهای نوشته است و در این رساله دلایلی میآورد که تواتر یقینآور نیست و نمیتواند به عنوان دلیل استفاده شود و یکی از حرفهایش که جالب بود این است که میگوید چرا شما قبول نمیکنید عیسی به صلیب کشیده شده است، در حالی که همه مسیحیان معتقدند عیسی به صلیب کشیده شده است و این مطلب میانشان متواتر است. به عنوان مثال دیگر همه مسیحیان در فضیلت عیسی مطلب نقل میکنند ولی یهودیان در رذیلت عیسی مطلب نقل میکنند. جناب حسن بن سهل میگوید ما این تناقضاتی که در میان ادیان وجود دارد را چکار کنیم؟ این استدلالی است که ایشان مطرح میکند.
مسئله دیگر تواتر قرآن و عدم تواتر قرائات است. خیلیها مثل آیتالله خویی گفتند قرآن و قرائات دو چیز متفاوت هستند. سوال من این است که چه چیز متفاوتی هستند؟ مگر میشود قرآن را از قرائت جدا کرد؟ مگر قرآن از ناحیه خدا مکتوب آمده است؟ خیر، اصل قرآن قرائت است، نه نوشته. بنابراین فایدهای ندارد که بگوییم سیاهه و نوشته قرآن متواتر است. پس قرآن و قرائات فرقی ندارد. فقط میتوانیم بگوییم قرائات متفاوت است ولی همهاش متفاوت نیست. بنابراین اگر میخواهید برای قرآن تواتر درست کنید باید بگویید آنچه میان همه قراء مشترک است متواتر لفظی است اما آنچه اختلافی است تواتر اجمالی دارد.
آخرین نکته سایه سنگین اعتقادیات در بحث تواتر قرآن و قرائات است. اهل سنت چون خواستند بگویند قرآن متواتر است و قرآن جدا از قرائات نیست گفتند قرائات سبعه یا عشره همهشان متواتر هستند. لذا ابنتیمیه به منطقیون حمله کرده و گفته اینکه منطقیون میگویند تواتر مفید یقین نیست مصداق بدعت و الحاد است چون شخصی دانستن خبر متواتر راه را برای دعوت به سنت نبوی میبندد. بنابراین خود این آقایان میگویند اگر تواتر نداشته باشیم مشکل پیدا میشود. ما همان حرف مرحوم صدر را میزنیم و میگوییم تواتر مفید حجیت است، نه مفید یقین.
انتهای پیام
نظر شما