جوان آنلاین: به انگیزه فرارسیدن ۱۲ اردیبهشت سالروز شهادت شهید آیتالله استاد مرتضی مطهری که روز معلم نامگذاری شده است، به سراغ گروهی از والدین رفتیم و پرسیدیم توقعات شما از معلمان چیست و آیا معلم فرزند شما به این توقعات پاسخ میدهد؟ در لابهلای صحبتها آنچه بیش از هر چیزی خودنمایی میکرد، انتظارات والدین خارج از چارچوب آموزشی بود و ابعاد پرورشی، خلاقانه و تربیتی برای والدین بسیار اهمیت داشت. در واقع آنها از معلمان انتظار داشتند برای فرزندانشان معلم زندگی باشند.
۱) والدین: فقط معلم آموزشی نباشید، پرورش مهمتر است
(مادر غزل و ترانه ۱۳ و ۹ ساله): نمیدانم باید این درخواست را از معلمان داشته باشم یا آموزش و پرورش، اما حالا که شرایط مهیا شده میگویم که به شخصه از معلم فرزندم میخواهم رفتارهای اجتماعی را به فرزندم آموزش دهد. آموزش رفتارهای درست اجتماعی از طریق مدرسه و معلم و در جمع همسالان تأثیرگذاری بیشتری دارد.
(مادر طاها ۹ ساله): به نیازهای جسمی و مشکلات دانشآموزان اهمیت بدهند.
(پدر یاسر ۱۵ ساله): کاش در کنار قرائت و روخوانی قرآن کمی هم از درسهای معنوی قرآن به دانشآموزان میگفتند. بچههای امروزی با نسلهای قبل فرق دارند. چندان احترام پدر و مادر را ندارند، اما کاش معلمهای دینی و پرورشی شیوه ارتباط بچهها با والدین را به خوبی جا میانداختند. در کنار این به صورت کلی معلمها به بچهها قدردانی و تشکرکردن را یاد بدهند. بچههای امروزی عمدتاً همیشه طلبکار هستند. خود والدین قادر به حل برخی مشکلات نیستند، چون بچه فکر میکند که والدین میخواهند برای او کم بگذارند. بچه ما کجا جز در مدرسه و پیش معلم یاد بگیرد که قدردان زحمت پدر و مادر باشد؟!
(مادر ترنم ۱۶ ساله): مدرسه و معلم باید در شرایط فعلی جای پرورش فکر و خلاقیت دانشآموزان باشد. لزوماً همه دانشآموزان درس خوبی ندارند.
(پدر حسام ۱۸ ساله): ما والدین فقط میتوانیم با تنبیه و محدودیت گرایش به تحصیل را در دانشآموزمان ایجاد کنیم، چراکه تشویق نتیجه نداده و بدتر هم شده است. این درد دل برخی دیگر از والدینی است که ما با آنها در ارتباطیم، اما یک معلم خوب میتواند سرنوشت یک فرد را تغییر دهد. جامعه امروز به دلیل شرایط اقتصادی، بدگمانی به تحصیل علم را در دانشآموزان به خصوص پسر ایجاد کرده است، در نتیجه واقعاً نیاز جدی وجود دارد تا معنای علم بهتر است یا ثروت از سوی معلمان برای دانشآموزان تفهیم شود.
(مادر حنا ۱۰ ساله): معلم میتواند موجب اصلاح رفتارهای نامطلوب و نادرست بچهها شود.
(پدر محمد ۱۶ ساله): آموزش ارزشهای دینی و فرهنگی از طرف مدرسه و معلمان کمرنگ شده و در شرایط فعلی نیازمند آموزشهای جذاب و در کنار آن رفتارهای درستتری هستیم تا بلکه مفاهیم ارزشی و دینی به نحو خوب منتقل شود.
(مادر حسین ۹ ساله): معلم برای دانشآموزان یک الگوست. از لباس پوشیدن تا حرف زدن تا حتی موسیقی که گوش میدهد. متأسفانه ما در برخی مدارس شاهد دیدن این الگوها به صورت غلط هستیم. معلم باید بداند که دانشآموز به خصوص اگر جوان باشد جا پای او میگذارد. ترویج موسیقیهای نادرست یا صحبتهایی که به کمرنگشدن معنویت دامن میزند کاملاً یک الگوی غلط از معلم برای دانشآموز میسازد.
(پدر دانیال ۱۸ ساله): معلمها اثر شگرفی میتوانند در تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس دانشآموز داشته باشند. بماند که برخی معلمها تأثیر عکس دارند، اما شاید هیچ چیز مهمتر از اعتماد به نفس در زندگی یک فرد نباشد. همچنین به نظر بنده مواردی مثل ایجاد روحیه استقلالطلبی یا روحیه منظم بودن یا روحیه رقابت مثبت جز از طریق معلم و جز در مدرسه تحقق پیدا نخواهد کرد. عاجزانه میخواهم که معلمان به دانشآموزان کمک کنند.
۲) دانشآموزان: درس و نمره همه چیز نیست
به سراغ دانشآموزان رفتیم و برخی از این دانشآموزان فرزندان همان والدین هستند که گلایهها و انتظاراتشان را پرسیدیم و جالب است همان گلایههای والدین به شیوه دیگری از زبان دانشآموزان مطرح میشد. خلاصه کلام اینکه تعریف معلم خوب از نظر دانشآموزان، فراتر از کتاب و درس و مشق بود و بیشتر آنها نیز به دنبال این بودند که مدرسه ومعلم فراتر از تدریس بتواند یک ضلع دیگر دایره تربیتی در زندگی برای آنها باشد.
(طاها، دانشآموز مقطع متوسطه): شیوه رفتاری که باعث تمسخر بچهها شویم بخشی از برنامههای آموزش و پرورش است یا معلمان؟!
(دانیال، دانشآموز مقطع متوسطه): من دوست دارم معلم اطلاعات عمومی خوبی داشته باشد. ما بچههای امروزی اطلاعات عمومی بیشتری از معلم خودمان داریم. این خوب نیست. وقتی دو تا سؤال بپرسیم و معلم غلط جواب بدهد یا نداند بعد از مدتی جایگاه خودش را پیش ما از دست میدهد.
(حنا، دانشآموز مقطع متوسطه): کاش معلمها نمرهمحور نبودند. مگر نمره در زندگی هدف است؟ مگر قرار است ما در زندگی فقط به ۲۰ برسیم؟ هیچ میدانید که با همین تأکید بر نمره ۲۰ گرفتن چند بار احساس شکست و نا امیدی و سرخوردگی داشتم؟
(حسین، دانشآموز مقطع ابتدایی): معلم ما هر روز بداخلاقتر از دیروز است. من هیچ انگیزهای برای رفتن سر کلاس ندارم، اما دوست داشتم آقا معلم کمی مهربانتر و خوشاخلاقتر بود و با ما بیشتر بازی میکرد.
(حسام، دانشآموز سال آخر): معلم یعنی آقای ملکی تمام. من کنار این فرد بزرگ شدم، مرد شدم، جامعهپذیر شدم، مسئولیتپذیر شدم، قوی شدم، آگاه شدم، باسواد شدم، مهارت یاد گرفتم، باگذشت شدم، صبور شدم و تا ته دنیا مدیونشم.
(ترنم، دانشآموز متوسطه): نمیدانم این مشکل معلمهای ماست یا معلمهای همه کشورها. عصر جدید و دوران فناوری شده و ما هنوز با همان روشهای سنتی در سیستم آموزشی تحصیل میکنیم. معلمها باید در آموزش خود نوآوری داشته باشند. بماند که به روز نیستند و گاهی اطلاعات ضعیفی دارند، اما واقعاً من که نسل امروز هستم میخواهم معلمم با فناوریهای به روز دنیا آشنا باشد و ما را به این دنیا آشنا کند. به نظر میرسد این نقص به سیستم آموزش و پرورش برمیگردد.
(غزل، دانشآموز مقطع ابتدایی): معلمهای ما روش درستی برای ارزیابی دانشآموزان ندارند و هر کسی را که خوشگلتر باشد بیشتر کمک میکنند. یک جدول درست ارزیابی داشته باشند.
(سوگل، دانشآموز ابتدایی): بین بچهها فرق نگذارید لطفاً.
(یاسر، دانشآموز متوسطه): کاش کنار درس دادن به ما چهار تا کار به دردبخورتر یاد میدادند تا در آینده راحتتر پول درمیآوردیم!
۳) معلمان: به ما اعتماد کنید
بعد از این به سراغ معلمهایی رفتیم که مورد هدف دو قشر والدین و دانشآموزان توأمان هستند. آنها هم کم درد دل ندارند. تمام تلاش خود را میکنند تا به روز باشند و با فناوریها آشنا شوند. خیلیها تلاش میکنند دانشآموز را مثل فرزند خود بدانند و به بقیه هم درسهای زندگی بدهند و مهارتشان را بالا ببرند، اما گلایه میکنند که جای اعتماد والدین به آنها خالی است و در برخی موارد همین عدم اعتماد باعث میشود که یا در سیستم آموزشی یا در پروسه پرورشی موفقیت حاصل نشود.
(حسینی، معلم فارسی و نگارش متوسطه پسرانه): ما معلمها سعی میکنیم روحیه مشارکت جویی را در دانشآموزان تقویت کنیم برای همین گاهی به زمان زیادی نیاز داریم، حتی گاهی به تعاملات خارج از مدرسه نیازمندیم، اما متأسفانه والدین مقابل ما جبهه میگیرند. بیاعتمادی به ما و حتی مدرسه باعث میشود که اهداف ما تحقق پیدا نکند و جالب این است بعدها از همان ناحیه آسیب میخورند و مدرسه و معلم را مقصر میدانند.
(افخمی، معلم ریاضی متوسطه دخترانه): ما در مدرسه سعی میکنیم بچهها را مسئولیتپذیر بار بیاوریم، اما خانوادههای امروزی به دلیل تکفرزندی و فرزند سالاری عکس اهداف ما عمل میکنند و همین باعث میشود آن بخش پرورش در سیستم آموزشی لنگ بزند. ما نیازمند مشارکت جدی والدین با معلمان و مدارس هستیم تا بتوانیم به اهداف مشترک تربیتی برسیم. گاهی اصول کلی بر سیستم تربیتی استوار است. مثل همین مسئولیتپذیری که برای همه مهم است، اما متأسفانه بچههای امروزی عزیز دردانههایی هستند که قبول مسئولیت نمیکنند.
(کوهانی، معلم دینی مقطع ابتدایی دخترانه): برخی از والدین تربیت را شیفت کردند به مدرسه و از صفر تا ۱۰۰ هیچ کاری به فرزندانشان ندارند. این روش تربیتی نیست و کار هم برای معلم سخت میشود. یک طرف دیگر با والدینی مواجه هستیم که اصلاً روش تربیتی مدرسه را قبول ندارند، به خصوص به لحاظ اعتقادی به شرایطی رسیدیم که والدین نسبت به اصل وجودی برخی دروس گلایه دارند. با چنین رویکردی تکلیف من معلم چیست؟
(شمس، معلم ورزش مقطع ابتدایی دخترانه): ما با دانشآموزانی مواجه هستیم که برای یک دور ساده زدن در حیاط مدرسه مقاومت میکنند. چرا؟! بچههای آپارتمانی حاصل تربیت والدینی که آنها را وادار به فعالیت نمیکنند. هنوز هم والدینی پیدا میشوند که به بهانه چاقی و تنبلی فرزندانشان دنبال معافیتهای ورزشی هستند، در حالی که خودشان نمیدانند چه ظلمی به بچه خود میکنند. کاش والدین بچههای خود را لوس نمیکردند و باور داشتند که ما هم شکنجه در مدرسه نداریم.
(اسماعیلی، معلم مقطع متوسطه پسرانه): تو را به خدا به نامه و درخواست مدرسه و معلم توجه کنید. واقعاً من تعجب میکنم برای یک پدر و مادر چه چیزی با اهمیتتر از فرزندشان است. به خدا همه مدارس فقط پول نمیخواهند و برای پول والدین را فرا نمیخوانند.
(اعتمادی، معلم شیمی متوسطه پسرانه): اگر معلم فرزندتان مطلب ناراحت کنندهای در مورد او به والدین میگوید خونسردی خود را حفظ کنید. بیشتر والدین در این مواقع عکسالعمل بدی از خود نشان میدهند. برخی باور نمیکنند و پای مدیر را به میان میکشند. گاهی مشارکت معلم و والدین میتواند برای موفقیت دانشآموز واقعاً سازنده باشد.
(اصلانی، معلم مقطع ابتدایی دخترانه): مادر عزیز، پدر بزرگوار، تکالیف فرزند شما تکالیف شما نیست. روشهای آموزشی در طول سالها تغییر کرده، پس وقتی تکالیف فرزندتان برای شما ناآشنا به نظر میرسد، شوکه نشوید. آنها را مجبور نکنید از یک استراتژی مشخص استفاده کنند. در اصول تدریس دخالت نکنید. تحقیق کنید یا به معلم فرزندتان مراجعه کنید تا با روشهای جدیدتر آشنا شوید تا زمانی که فرزندتان سؤالی دارد بتوانید به آنها کمک کنید.
(مزینانی، معلم عربی مقطع متوسطه پسرانه): فرزند شما مرکز جهان شما و همسرتان است، در حالی که معلم باید وقت و زمان و انرژی خود را با چندین نفر دیگر به اشتراک بگذارد. از معلم توقع شناسایی خاص بودن فرزندتان را نداشته باشید. دائم نگویید مهارت او ویژه است و بچه ما را شکوفا کنید. ما قرار است همراه شما باشیم، اما وظیفه ما نیست بخشی از مشغلههای شما را به دوش بکشیم.
(زمانی، معلم متوسطه دخترانه): به خدا قسم همه دانشآموزان برای ما یکی هستند و رنگ پوست، مو و چشم تأثیری در آموزش ما ندارد. ما دانشآموزانی داریم که درس ضعیفی دارند، اما خوشحال، مؤدب و خوشقلب هستند. لزوماً آنهایی که بالاترین نمرات را دارند، برای ما عزیز نیستند. ما تظاهر به آنچه که نیست نمیکنیم. ما را باور داشته باشید.
(خوشکار، معلم متوسطه دخترانه): بچهها قادر نیستند به خوبی از زحمات معلم قدردانی کنند، این وظیفه مهم بر عهده والدین است. تدریس شغلی است که نیاز به انرژی زیادی دارد، اما در اجتماع ارزش زیادی برای آن قائل نیستند. حتماً نباید برای تشکر از معلم هدایای گرانقیمت بخرید، بلکه با فرستادن گل و حتی یک یادداشت تشکر هم میتوانید این وظیفه را انجام دهید.
نظر شما