به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رسول حسنزاده؛ مديرگروه روحانيت پژوهشكده مطالعات راهبردی حوزه و روحانيت، 11 اردیبهشت ماه در نشست علمی «بررسی منجیگرایی در معنویتهای نوپدید» با بیان اینکه منجیگرایی در معنویتهای نوپدید بحثی مهم و جدید است، گفت: موج این پدیده از دهه 1960 میلادی در غرب شروع شده و در تمام جهان گسترش یافته است ولی ما عمدتا لایههای فرهنگی آن را میبینیم. شعاری که اینها داشتند این بود که میخواهیم انسان مدرن را از بحرانها به خصوص اضطراب و تنهایی و ... نجات دهیم و اساسا بحث نجات، کلیدواژه جریانات معنویتگرایی شد و این نوع معنویتها تلاش کردند تا با بدل قرار دادن برای منجیگرایی و منجی واقعی، خود را منجی موعود معرفی کنند لذا گفتمانهایی مطرح کردند.
وی افزود: اولین جریاناتی که مدعی منجیگرایی بودند، جریان نوشرک بودند یعنی معتقدند که ما در طلیعه جدید تاریخ بشری مبتنی بر تقویمهای نجومی هستیم؛ دیدگاه این جریان برگرفته از آرای کاهنانه و یا مکاتب پیشگویانه و رازورزانه است که به آن دیدگاه نجومی هم گفته میشود. یکی از این نظریات، کابالیستی است که در قرن دوازدهم توسط یاخین فیوره مطرح شد؛ او گفت مبتنی بر برجهای فلکی، جهان دورهدوره است و به این جریان هزارهگرا هم گویند یعنی هر دوره یک منجی دارد.
مديرگروه روحانيت پژوهشكده مطالعات راهبردی حوزه و روحانيت، اضافه کرد: اینها سه دوره را برجسته کردند؛ یکی عهد عتیق یا عهد پدر که مبتنی بر برج حمل است؛ عهد دیگر را عهد جدید یا برج حوت و ماهی نامیدند و عصر سوم را هم عصر آخرالزمانی، عصر دلو و سطل و آب یا آکواریوس نامیدند یا عصر طلایی برای بشر. به اعتقاد این افراد انسان این دوره سختی کمتری دارد و انسان با روح برتر یا روحالقدس ارتباط برقرار میکند. گفتند جای خدای پدر و پسر را خود و یا آگاهی برتر میگیرد که آن را شعور برتر نامیدند.
حسنزاده با بیان اینکه براساس این دیدگاه ما میتوانیم یکسری کارهایی بکنیم که ظهور منجی نزدیک شود، اظهار کرد: فاکتورهای این عصر، فاکتورهای آمیخته از اسرار و عرفان است و چون این دوره، دوره معنویت و خود برتر است ما باید با یکسری ابزارهایی با این روح برتر مرتبط شویم. اینها جهان را ابدی و ازلی میدانند نه اینکه مخلوق است و روزی از بین خواهد رفت. در باور این افراد آخرالزمان منجی ویژهای دارد و در این دوره رفاه و تنعم تجربه خواهد شد. در این عصر قدرتهای روحی عجیبی ایجاد میشود از جمله ارتباط با قدرتهای ماورایی و انسان اوج لذت و رفاه را تجربه میکند.
وی ادامه داد: در این دیدگاههای نجومی، فرقههای مختلفی پدید آمد از جمله تئوسوفی که بنیانگذار آن شخصی به نام خانم هلنا بلواتسکی است؛ او جادوگری است که سنن جادوگری آمریکایی جنوبی و هند را مطالعه کرده و این ایده را میدهد که ما در عصری هستیم که انسان میتواند تصویر آرمانی از آینده داشته باشد و آینده را تجربه کند و بر فقر و بیماری و تبعیض غلبه بیاید و به صلح برسد و بشر به دوران جدیدی منتقل خواهد شد.
پیشبینی توهمی تئوفیستها از پایان جهان
مديرگروه روحانيت پژوهشكده مطالعات راهبردی حوزه و روحانيت اظهار کرد: خانم هلنا گفت ما انتظار یک معلم و منجی را میکشیم؛ او در شماره 9 نشریه خود به تشریح ماشیه پرداخت. او بیان کرده است تئوسوفیستها در هر رتبهای، ماشیهها و عیساها، منجیهای دورانهای مختلف هستند و جهان پایانناپذیر است و تنها پایان یک دوران دیگر مانند دوران مسیحا نزدیک شده است. او میگوید دوهزار و 155 سال طول میکشد تا ما از این دور جدید خارج شویم. او میگوید 2400 سال قبل از مسیح یک دوره وجود داشته است و بعد از مسیح هم باز بیش از دوهزار سال طول کشیده تا به عصر جدید برسیم؛ سالهای 2012، 2025 و .. را هم گفتهاند که بشر از این سال وارد عصر جدید خواهد شد و برخی هم دهه 1960 را به عنوان مقطع آخرالزمان مطرح کردند.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: به باور این منجیگرایان دروغین، اگر خدا در عهد عتیق حاکم بود، در عهد جدید مسیح حاکم بود در عصر جدید که عصر آکواریوس است منجی جدیدی خواهد آمد. برای مصداق منجی هم افراد مختلفی بیان کردند؛ مثلا برخی نام آن را میتریه گذاشتند و گفتند که اینها روحهای تکاملیافتهای هستند که خواهند آمد و دنیا را اداره میکنند یا آنی بیزانت اعلام کرد که کریشنا مورتی یکی از همین افراد منجی است در حالی که خود او موعود بودنش را رد کرد.
مديرگروه روحانيت پژوهشكده مطالعات راهبردی حوزه و روحانيت اضافه کرد: بنجامین کرامب گفت من با میتریه ارتباط برقرار کردهام و او گفته است ما دنبال برپایی حکومت و دین نوین جهانی هستیم و شما باید زمینه را آماده کنید و در جلسات میتریه و موعودگرایی شرکت کنید. یکی دیگر از فرقی که به آنها عصر جدید گفته میشود فرقه یوفویی بوده است؛ یوفو به معنای بشقاب پرنده است. اولین فرقههای معنویتهای نوپدید مدعی ارتباط با موجودات فضایی هستند که اینها خواهند آمد و جهان را نجات خواهند داد. رئیس این فرقه مدعی بود که یکسری موجودات فضایی به زمین آمدند و مرا نزد خودشان بردند و مدعی شده اینها فناوری زیادی دارند و در سیارات آنان، رباتها کار میکنند و ساکنان آنجا زندگی آرامی دارند. اینها نمیخواهند خود را بر ما تحمیل کنند بلکه زمانی خواهند آمد که زمینیان آزادنه پذیرای آنان باشند تا بیایند و زمین را نجات دهند و سال 2035 را هم زمان ورود آنان به زمین میداند و البته ما باید مراکزی را برای ورود آنها تاسیس کنیم.
آموزش و ترویج شهوات با ادعای ظهور
وی ادامه داد: اینها مدعی هستند که موجودات فضایی میآیند و حکومت نوابغ را ایجاد کرده و فناوری خود را در اختیار زمینیان قرار میدهند لذا ما باید مراقبه جسمانی داشته باشیم. کارگاههایی هم برای رسیدن به اوج لذت جنسی کیهانی تشکیل میدادند و این مسائل را رواج میدادند؛ اینها آموزههای جنسی بسیار خطرناکی را توصیه میکند که در برخی فرقههای دیگر از جمله اشو هم مطرح است. اینها مدعیاند این نوع کارهای خطرناک جنسی زمینه را برای ظهور این موجودات فراهم میکند.
حسنزاده با بیان اینکه این گروه حتی شعبهای به نام «مهدی رائیل» را در ایران تاسیس کردند، تصریح کرد: برخی فرقهها هم بحث تکامل را طرح میکنند و میگویند ما به دورهای رسیدهایم که عصر رسش است و انسان آنقدر تجربه دارد که نقصانهای خلقت را برطرف میکند. اینها آرای خودشان را از مطالب انحرافی یهود و مسیحیت و ... میگیرند؛ مثلا کلیسای اتحاد بیان میکند دورهای میآید که مسیح دوباره ظهور خواهد کرد و دلیل آمدن دوم مسیح این است که نقصان بشر را برطرف کند زیرا حضرت آدم در ابتدای خلقت دچار گناه شد و مرتبه والای خود را از دست داد؛ اینها میگویند برای برپایی دوباره ملکوت آسمان باید انسان به نوعی تکامل برسد تا تاوان نقصان آدم رخ دهد و بشر احیای مجدد شود؛ در فرقه کابلا هم این تعابیر و تفاسیر وجود دارد.
استاد حوزه علمیه گفت: اینها معتقدند که نقص هستی باید ترمیم شود که متاسفانه این دیدگاههای نادرست الهیاتی مشتریانی هم دارد و برای تحقق آن تاریخگذاری هم میکنند که قرار است فلان رهبر مذهبی بیاید و احیای مجدد را انجام دهد. مبتنی بر این دیدگاه جریان دیگری مدعی شد که به آن تفکر نوین میگویند. خانم مارکس هابرت تاریخی را به عنوان ظهور مطرح کرد و خود را هم منجی نامید؛ اینها 21 دسامبر 2012 را روز موعود مطرح کردند ولی سخنانشان دروغ از آب درآمد. حتی فیلم هالیوودی هم در این باره ساختند.
ادعای برپایی جشنهای آخرالزمانی به جای جنگهای آخرالزمانی
وی افزود: دونالد راش در کتابی در این زمینه به کارهایی که این خانم انجام داد تا در سال 2012 ظهور رخ دهد پرداخته است و توجیه کرد که 2012 شروع جدیدی برای ظهور است نه سال ظهور. این فرد مدعی شد که ما در آخرالزمان به جای جنگ جشنهای آخرالزمانی خواهیم داشت. ما بحرانهایی خواهیم داشت ولی این بحرانها باید ما را به تکامل برسانند. الیزابت ساتوری هم گفت که مثال اخرالزمان مثال کرم ابریشم است یعنی گرچه کرم ابریشم خود را نابود میکند ولی در نهایت ابریشم ساخته میشود. بنابراین باید بحرانها ایجاد شوند تا به آن صلح برسیم. اینها گفتند باید 2012 این مسئله رخ دهد و برنامهریزی کردند تا سه روز جشن و شادی کنند و سایت و شبکههایی در کشورهای مختلف درست کرد و شعارشان «بحران ما تولد ما است» بود.
وی تاکید کرد: راهکار این گروه هم تکامل است البته تکاملی که اینها مطرح کردند تکامل آگاهانه بود و نه تکامل زیستی که داروین مطرح کرده بود یعنی بشر باید تغییر باوری در درون خود رقم بزند؛ چون ما در عصر خود هستیم و بحرانها هم ناشی از ادیان است لذا این عصر دوره انتخاب آگاهانه است و انسان باید انتخاب کند که خودش خدا است. اینها گفتند دوره منجیگرایی که تا سالیان دور دنبال میشد سپری شده است و نباید منتظر بمانیم تا فردی بیاید و ما را نجات دهد بلکه خود ما باید به توانمندی خود پی ببریم و دنیا را تغییر دهیم و نباید تواناییهای جدید را به خدایانمان نسبت دهیم
انتهای پیام
نظر شما