شناسهٔ خبر: 66292472 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شهروند | لینک خبر

خاطرات الرجال

صاحب‌خبر -

ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور می‌کنیم.

ماجرای کودتای 28 مرداد (2)
وقتی بعدها از علت عدم اجرای طرح (کودتای ناموفق 25 مرداد) از 3 فرمانده واحد کودتا سوال شد، پاسخ دادند: «زمانی که فهمیدیم شاه به نوشهر رفته جرأت اجرای طرح کودتا را در خود ندیدیم.» علل شکست کودتای 25 مرداد به شرح زیر بود: 1- تعداد مطلعین از کودتا زیاد بود که عبارت بودند از: نصیری، زادهدی، 3 فرمانده واحد کودتا، 2 افسر گارد ستاد زاهدی، تعدادی از افسران و درجه‌داران 3 واحد کودتا که مسلماً کنجکاو بودند علت تجمع خود را بدانند و در نتیجه مسئله افشا شد. 2-ساعت کودتا (10 شب) مناسب نبود، اما در این مورد راهی جز این نبود زیرا مناسب‌ترین ساعت برای تحویل حکم به مصدق بود، هرچند تاریکی برای نیروهای کودتا مشکلاتی ایجاد می‌کرد. 3- عدم پیش‌بینی نحوه عمل ریاحی (وزیر دفاع)، سپه‌پور (فرمانده نیروی هوایی) و امینی (فرمانده ژاندارمری) که هر سه از قبل معروف به طرفداری از مصدق بوده و جلسات منظم داشتند. 4- مصمم نبودن فرمانده کودتا (زاهدی) که لازم بود در واحد کودتای مأمور به حمله به خانه مصدق حاضر شود.
5- عدم حضور شاه در تهران که در عمل واحدهای کودتا شدیداً موثر بود.
فرمانده گارد حفاظت از مصدق سرهنگ ممتاز بود که رفیق صمیمی نصیری بود و سال‌ها در دانشکده افسری رفاقت داشتند. نصیری چنین تعریف می‌کرد که به طرف خانه مصدق رفتم و ممتاز را صدا زدم و او را جلوی در خواستم. آمد و دست داد و احوال‌پرسی کرد. گفتم این فرمان را به مصدق برسانید! ممتاز به نصیری می‌گوید که تو اینجا صبر کن تا جوابت را بیاورم. نصیری منتظر می‌ماند و ممتاز باز می‌گردد. پاسخ این بوده که ممتاز بلافاصله نصیری را دستگیر می‌کند و تحت‌الحفظ به زندان دژبان تحویل می‌دهد. نصیری از ممتاز می‌پرسد: «رفاقت یعنی این؟!» و ممتاز پاسخ می‌دهد: «اینجا صحبت رفاقت نیست. آقای دکتر مصدق دستور فرموده‌اند و گفته‌اند که خودم هم به ریاحی تلفن می‌زنم که نصیری زندانی باشد تا دستور ثانوی بدهم!» به هر حال محمدرضا به محض اطلاع از شکست کودتا به اتفاق همراهان خود از نوشهر به بغداد پرواز می‌کند. در فرودگاه بغداد، هواپیما برای سوختگیری می‌نشیند. در آن زمان سفیر ایران در بغداد مظفر اعلم بود که به دستور مصدق نه تنها به استقبال محمدرضا نمی‌آید، بلکه به همه اعضای سفارت نیز دستور می‌دهد که هیچ‌کدام حق ندارند به دیدار شاه بروند. سپس هواپیما به رم پرواز می‌کند. سفیر ایران در رم غلامعلی نظام خواجه نوری از وابستگان بسیار نزدیک محمدرضا بود که دائم در کاخ دیده می‌شد. خواجه نوری نیز به دیدار محمدرضا نمی‌آید.

نظر شما